مهرداد ترابیان، مدیرکل دفتر هماهنگی امور استان های وزارت ارتباطات و مجری توسعه ارتباطات روستایی، در گفتوگوی ویدئویی با «اعتمادآنلاین»:
سند بالادستی به ما گفت باید در 80 درصد روستاها توسعه اینترنتی داشته باشیم/ 2 سال مانده به پایان دولت، ماموریت سند بالادستی در حوزه پهن باند روستایی را اجرا کردیم/ مردم روستا در حال حاضر همان خدمات شهر را دریافت میکنند/ دیگر وزارت بهداشت میتواند به روستا
مهرداد ترابیان، مدیرکل دفتر هماهنگی امور استانهای وزارت ارتباطات و همچنین مجری توسعه ارتباطات روستایی این وزارتخانه در گفتوگو با «اعتمادآنلاین» گفت: ما در قانون برنامه ششم وظیفه داریم 4 خدمت الکترونیکی در 80 درصد روستاها برقرار کنیم. به نحوی که این روستاها به پهنباند دسترسی داشته باشند.
اعتمادآنلاین| افزایش پهنای باند اینترنت روستاها، یکی از اهداف سند چشمانداز توسعه کشور بود. هدفی که به نظر میرسید در شرایط تحریم و کمبود اعتبارات دستگاههای مختلف کشور، راه زیادی تا اجرا در پیش داشته باشد. با این وجود، وزارت ارتباطات توانست این مهم را نه تنها اجرایی کند، بلکه در شرایطی که هنوز 2 سال تا پایان دولت دوازدهم زمان باقی مانده است، 80 درصد از روستاهای کشور به پهنای باند اینترنتی دسترسی دارند.
اینها توضیحاتی است که مهرداد ترابیان، مدیرکل دفتر هماهنگی امور استان های وزارت ارتباطات و همچنین مجری توسعه ارتباطات روستایی این وزارتخانه، در گفتوگو با اعتمادآنلاین به آن میپردازد.
مصاحبه تفصیلی اعتمادآنلاین با ترایبان را در ادامه میخوانید:
***
*سرمایهگذاری در بخش روستاها، کدام بخش از وظایف وزارت ارتباطات را شامل میشود؟
وظیفه اصلی وزارت ارتباطات توسعه ارتباطات برای کشورمان است. منتها بیش از 90 درصد ارتباطات کشور از سال 88 به بخش خصوصی واگذار شده و بیشتر وظیفه دولت وظیفه رگولاتوری و نظارت است. در حقیقت اپراتورهای تلفن همراه و شبکه ثابت سرمایهگذاری میکنند و از این سرمایهگذاری بازگشت سرمایه دارند. بخشهایی هستند که در همه دولتها برای بخش خصوصی جذاب نیست؛ مثل روستاها. در حقیقت سرمایهگذاری در روستاها بازگشت سرمایهای برای اپراتور ندارند. در همه جای دنیا این نقاط را دولتها سرمایهگذاری میکنند. عنوان آن از نظر ارتباطات USO است. (universal service obligation: سرویسهای اجباری- ارتباطی)
در قانون برنامه ششم وظیفه داریم 4 خدمت الکترونیکی در 80 درصد روستاها برقرار کنیم
در حقیقت وزارت ارتباطات برای توسعه ارتباطات مناطق روستایی، یک تفاهمنامهای در قالب پروانه اپراتورها دارد که در این پروانه سه درصد درآمد هر اپراتوری برای توسعه روستایی استفاده میشود. این سه درصد در اختیار اپراتورهاست و راهبری آن در اختیار وزارت ارتباطات. بدین مفهوم که ما به اپراتور میگوییم شما بروید و در این روستاها توسعه ارتباطات بگیرید یعنی پوشش ایجاد کنید، دسترسی به پهنباند ایجاد کنید، برای مردم تلفن ثابت ایجاد کنید و دولت، هزینههای این موضوعات را از شما به عنوان هزینه سه درصد قبول میکند. این اتفاق با حمایت وزیر ارتباطات در ابتدای دولت دوازدهم، با یک عزم جدیای که از سمت ایشان بود، شتاب زیادی گرفت. ما در قانون برنامه ششم وظیفه داریم چهار خدمت الکترونیکی در 80 درصد روستاها برقرار کنیم. به نحوی که این روستاها به پهنباند دسترسی داشته باشند و بتوانند از خدمات الکترونیکی، خردهبانکداری، کشاورزی از راه دور، بهداشت الکترونیک و خدمات آموزشِ از راه دور را بتوانند دریافت کنند. مستلزم این کار این است که ما خدمات پایه ارتباطی را به این روستاها ببریم.
*آیا با این اقدام این خطر ایجاد نمیشود که بکر بودن روستاها را از بین برود؟
اتفاقاً این سوال هم پیش میآید، اما جواب ما به این سوال این است که دسترسی به پهنباند در روستاها به 2 دلیل اتفاق میافتد: اول قانون برنامه که برای ما در حقیقت سند بالادستی است. سند بالادستی به ما میگوید باید در 80 درصد روستاها توسعه اتفاق بیفتد. چرا عدد 80 درصد را به کار بردند؟ بر اساس منابع. چون منابع محدود بوده گفتند تا برنامه ششم 80 درصد را توسعه دهید. اگر منابع داشتیم، قطعاً هدفگذاری روی صد درصد بود.
خدمات اینترنتی شهرها در روستاها هم ایجاد میشود
*بخش اعتبارات است؟
بله. چه اتفاقی افتاد؟ تمرکزی که در توسعه روستایی انجام دادیم به چه دلیل بود؟ به این دلیل بود که در ابتدای دولت دوازدهم دسترسی به پهنباند در شهرها 50 درصد بود. در عرض 6 ماه با تمرکزی که وزارت ارتباطات و راهبری که انجام داد، یعنی از فاصله شهریورماه تا دهه فجر، کل شهرهای کشور به دسترسی پهنباند پیدا کردند. این نیاز در روستاها هم حس میشد. شما دوست داشتید همان تجربهای که در شهرها داشتید در روستاها هم داشته باشید. مردم روستا دوست داشتند همان خدماتی که وقتی به شهر میآیند دریافت میکنند، همان خدمات را بتوانند در روستاها هم دریافت کنند. در حقیقت ارتباطات نیاز اولیه انسانهاست. نمیشود ارتباطات را از انسانها گرفت. ضمن اینکه ارتباطات زیرساخت است. شما در هر قسمتی بخواهید هر توسعهای بدهید نیاز اولیه آن ارتباطات است.
ارتباطات وقتی برای روستاهای مختلف به عنوان زیرساخت رفت، به بحث توسعه کاربرد میرسیم. این ارتباطات چه کاربردهایی دارد؟ ما با وزرات بهداشت برای الکترونیکی کردن پروندههای سلامت روستاییان تفاهمنامهای داشتیم. بیشتر از 20 هزار روستا که خانه بهداشت داشتند برایشان دسترسی ایجاد کردیم که وزارت بهداشت بتواند به روستاییان خدمات الکترونیک بدهد.
خدمات خردهبانکداری بر پایه همین ارتباطات در روستاها برقرار شد
*این کار چه کمکی به روستاییان کرد؟
پیشتر روستاییان برای خدمات خردهبانکداری مجبور بودند به روستاهای بزرگتر یا به شهرها بروند. حتی برای سادهترین نیازها مثل پرداخت قبوض یا برای دریافت یارانه که مبلغ ناچیزی است، باید یک بخشی از آن را هزینه میکردند تا به یک روستای بزرگتر میآمدند و یارانهشان را دریافت میکردند. خدمات خردهبانکداری دادیم، با پایه همین ارتباطاتی که برقرار شده بود.
به وسیله بانک عاملِ وزارت ارتباطات که پستبانک است، با سرمایهگذاری وزارت ارتباطات، دستگاههای ATM به روستاها رفت که در حال حاضر خردهبانکداری در آنجا انجام میشود. نمونه دیگری از این توسعه خدمات در روستاها بومگردیهاست. وقتی شما به روستایی مراجعه میکنید دوست دارید با خانوادهتان در ارتباط باشید. اگر میخواهید از شرایط بکر روستا استفاده کنید، دوست دارید عکسهایی از آنجا برای آشناهایتان بفرستید. یک نوع تبلیغ هم محسوب میشود و این تبلیغ اگر از سمت مشترک باشد، یعنی اگر دوستان و آشناهایتان بگویند از فلان جای بومگردی استفاده کنید جذابیت بیشتری دارد تا یک سرویسدهنده تبلیغ کند. قطعاً این ارتباطاتی که آنجا برقرار شد باعث رونق این کسبوکارها میشد.
استارتآپها هم روی کار آمدند
*آیا این اقدام به رونق کسبوکارها هم کمکی کرد؟
نمونههای دیگری از این رونقها را در کسبوکار میبینیم. همانطور که همه میدانند روستاها جمعیت مولد و تولیدکننده هستند. وقتی یک محصولی را تولید میکردند، واسطهها این وسط قرار میگرفتند. وقتی استفادهکننده نهایی میخواست از این محصول استفاده کند، با قیمت چندین برابری [استفاده میکرد]. چیزی که در اختیار باغدار، کشاورز و... قرار میگرفت مبالغ بسیار ناچیزی بود. با بسترهای فناوری اطلاعات، شرکتهای استارتآپی و جوانان آمدند. برای جوانان اشتغال ایجاد شد و در این بستر کسبوکاری به راه انداختند که محصول را از تولیدکننده میگیرند و با قیمت کمتر در اختیار مصرفکننده قرار میدهند. همه جای دنیا با بهرهوری میشود قیمتها را کاهش داد.
حالا کشور ما کشوری است که سالانه به میزان مشخصی تورم دارد، چگونه میشود به مردم کمک کرد؟ دولت محدودیت منابع دارد. قطعاً با بهرهوری و استفاده از فنآوری اطلاعات میشود هزینهها را کاهش داد. همانطور که پلتفرمهای تاکسیهای اینترنتی آمدند و به مردم خدمات دادند و هزینههای مردم را پایین آوردند و در سمت راننده هم اتفاقات خوبی افتاد، مشابه همین بیزینسهای مختلفی تعریف میشود که خدمات ارزانتر با بهرهبری بالا به دست مردم میرسد. پایه همه اینها فناوری اطلاعات است. برای فناوری اطلاعات احتیاج به زیرساخت است. یکی از مهمترین زیرساختها دسترسی به پوشش همراه و پهنباند است. همینطور که در ابتدای عرایضم گفتم همین نیازها که در شهر وجود دارد در روستا هم قطعاً وجود دارد. این نیاز دو نوع نیاز است: 1- نیاز اولیه 2- نیاز کسبوکار. ضمن اینکه جمعیت شهری هم وقتی برای تفریح یا برای سر زدن به اقوام به روستا مراجعه میکند انتظار دارد همان سرویسهایی را که در شهرهای بزرگ دارد در روستاها و شهرهای کوچک هم داشته باشند. به همین خاطر وزارت ارتباطات سرمایهگذاری هنگفتی در این زمینه انجام داده است که این تجربه خوب در روستاها هم باشد.
*آیا در حال حاضر از پیشبرد پروژه راضی هستید؟
امروز که ما با هم صحبت میکنیم، دو سال از برنامه ششم باقی مانده و ما به هدف 80 درصدی رسیدیم. همین جا به مردم این قول را میدهم که در انتهای دولت هیچ روستای بالای 20 خانواری نداشته باشیم که دسترسی به پهنباند نداشته باشد و این حس خوب به آنها منتقل شود.
اینترنت به خودی خود فرصت شغلی ایجاد میکند
*نکتهای را که شما در صحبتهایتان اشاره کردید ولی بولد نکردید میپرسم. نکتهای که برای خودم هم جالب است. وزارت ارتباطات با تقویت پهنای باند در تمام کشور سعی میکند استارتآپها را که فناوری نسبتاً جدیدی در ایران محسوب میشود به سطح بالاتر جامعه برساند و ما میتوانیم از آنطرف ببینیم که در وضعیت اشتغال پیشرفت بهتری داشتیم. یک مقدار راجع به این موضوع توضیح دهید. اگر در روستایی مصداقی است توضیح دهید که آیا کشاورزان، دامداران، باغداران و... توانستند خودشان از طریق اینترنت شغلشان را گسترش دهند؟
قطعاً همینطور است که میفرمایید. وزارت ارتباطات وظیفهی مستقیمِ ایجادِ اشتغال ندارد، ولی فرصت شغلی ایجاد میکند. فرصتهای شغلی وزارت ارتباطات در ابتدا ممکن است در بعضی از حوزهها باعث کاهش اشتغال شود و مشاغل جایگزین با ظرفیتهای بسیار بالاتر ایجاد کند. نمونههای مختلفی وجود دارد که با بسترهایی که وزارت ارتباطات ایجاد کرده همزمان با ایجاد بستر، حمایت هم کرده است. ما بخشهایی تحت عنوان «وامهای وجوه ادارهشده» به کسبوکارهایی میدهیم که در حوزه آیتی فعال است. بانک عاملِ وزارت ارتباطات این وامها را در اختیار کسبوکارها قرار میدهد. به چه نحوی؟ کسبوکارها طرحشان را روی بستر فناوری اطلاعات ارائه میدهند، نمونه این طرحها فروش محصولات به صورت اینترنتی یا استفاده از یک نوع ظرفیت در روستاهاست؛ به عنوان مثال برخی میگویند من میتوانم استارتآپی راه بیندازم که از ظرفیت تایپ در روستا استفاده کنم. یکسری جوان در روستا هستند من هم باید تایپ انجام دهم به جای اینکه یکی را از شهر بزرگ بگیرم که عدد قابل توجهی باید دستمزد بدهم و طرف هم باید مراجعه کند، شخص در منزل نشسته باشد و این کار یا کار نرمافزارنویسی انجام دهد یا کسبوکارهایی که در مثالهای قبلی مانند بومگردیها که کسبوکار راه میاندازند یا فروش محصولات دارند.
به نحوی وزارت ارتباطات به همه اینها دو نوع کمک کرده: اولین کمک، ایجاد بستر بوده که زیرساخت بود. اگر این زیرساخت وجود نداشت، قطعاً این استارتآپ نمیتوانست شکل بگیرد. دومین کمک، حمایت مالی است که از این کسبوکارها اتفاق میافتد. به نحوی اشتغال قابل توجهی اتفاق میافتد بدون اینکه آماری از آن برای وزارت ارتباطات ثبت شود. چون ما زیرساخت هستیم، بخشی از این آمار در وزارتخانههای مختلف داده میشود. برای ما هم مهم نیست چون وظیفه مستقیم ایجاد اشتغال نداریم، همین فرصتهای شغلی را محاسبه میکنیم.
*فقط مسالهای اینجا وجود دارد و این است که عموماً نقدی که میشود برای استارت یک استارتآپ، جوانان با مشکل مجوز روبهرو هستند. آیا شما در این حوزه هم میتوانید به مردم کمکی کنید یا اصلاً در حوزه تخصص و اعمال نفوذ شما نیست؟
این بخش از صحبتهایمان بیشتر در خصوص توسعه روستاییان است، ولی در پاسخ به سوال شما، در زمینه قوانین و مقررات- که در حوزه بنده نیست- مجموعه وزارت ارتباطات کارهای خوبی کرد تا در خصوص بیمهها یا وامهایی که به اینها تعلق میگیرد یا مجوزهایی که باید بگیرند، سهلتر شود. در این زمینه یکسری کارهایی انجام شده است...
مردم روستاها و دهیاران به ما نامه میزنند
*اگر به همان موضوع روستاییان برگردیم در این مدت بازخوردی هم از خود اهالی روستا در زمینه ارائه پهنای باند داشتید؟
به دلیل اینکه حضور شخص وزیر ارتباطات بین مردم زیاد است، حضورشان در شبکههای اجتماعی زیاد است و ارتباط مستقیم با مردم دارند، بدنه وزارت ارتباطات هم سعی کرده با مردم در ارتباط باشد. حتی از شخصی در یک روستایی نامهای دریافت میکنیم، امکان دارد دهیاری به ما نامه بزند، فرماندار نامه بزند، استاندار یا نماینده مجلس نامه بزند. ما اینها را طبقهبندی نمیکنیم، ما مشکلات را احصا میکنیم. البته روش ابتدایی ما این بود که در ابتدای دولت، یک پایش برای کل روستاهای کشور انجام دادیم. تیم فرستادیم روستاها را با جزئیات پایش کردند- در پایان صحبتها روی مانیتور نشان میدهم- ما احصا کردیم که هر استانی چه وضعیت ارتباطی در روستاها دارد. تیمی که رفته بود، هم وضعیت ارتباطی را تست کرده بود و هم یک عکس از روستا گرفته بود که آن روستایی بداند ما حتماً به روستایشان مراجعه کردیم- وقتی عکس را میبیند میفهمد که ما مراجعه کردیم- ممکن است فردی در شبکه اجتماعی به من پیامی دهد و بگوید در روستایشان چه ایراداتی وجود دارد.
تیمی داریم که این روستاها را در ابتدا به وسیه نرمافزارهای طراحی که داریم با توجه به موقعیتهای جغرافیایی و اطلاعات سامانه چک میکنیم که وضعیت ارتباطی [روستا] چطور است. ارتباطات یک تست از طریق تجهیزات و سامانهها دارد، تست دیگری دارد که میگوییم تجربه مشترک. ممکن است سامانه به شما نشان دهد که اینجا وضعیت خوبی دارید، ولی تجربه مشترک به دلایل مختلف؛ مثلاً ممکن است در یک فصل تعداد مراجعهکننده به یک روستا زیاد شود، ترافیک وقتی بالا میرود تجربه مشترک از آنجا بد میشود. این است که دادههای مردمی را هم کنار دادههای سیستمی خودمان قرار میدهیم و برای آن روستای خاص برنامهریزی میکنیم به ترتیب اولویت جمعیتی.
نیازهای مردمی را احصا و به آنها رسیدگی میکنیم
*اما هنوز دسترسی همگانی وجود ندارد، درست است؟
بله. وقتی من صحبت میکنم ممکن است یک روستایی بگوید من خودم زنگ زدم، پیگیری کردم هنوز ارتباط ما برقرار نشده است. همین که من عدد 80 درصدی را میگویم، یعنی هنوز 20 درصد وجود دارد که ممکن است ارتباطاتشان در حد ایدهآل ما و مردم نباشد، ولی ما همیشه در حال حرکت و کار کردن هستیم و توقفی نداریم و نیازهای مردمی را احصا میکنیم و برایشان برنامهریزی میکنیم. قطعاً یک جاهایی احتیاج به زیرساختهای بیشتری دارد؛ به عنوان مثال یک روستای دورافتاده ممکن است دید رادیویی نداشته باشد، فیبر نوری نداشته باشد و ما مجبور شویم از سرویسهای ماهوارهای استفاده کنیم.
ما از ابتدای امسال تصمیم گرفتیم 6 هزار کیلومتر فیبر نوری روستایی بکشیم. در 10 سال گذشته هیچ توسعه روستایی در زمینه فیبر نوری نداشتیم. 2 هزار کیلومتر از این 6 هزار کیلومتر در دهه فجر افتتاح میشود. وقتی فیبرنوری به روستا میرود، نسلهای جدید تلفن همراه در آن روستای خاص به راحتی قابل پیادهسازی میشود منتها همه اینها هزینهبر است.
از سایر ارگانها هم یاری گرفتیم
*چطور موضوعاتی مثل تحریم و کمبود بودجه باعث ایجاد اختلال در کار شما نشده است؟
اتفاقاً این مسئله خیلی مهم است. وقتی به مجموعه دیگری میرویم میگوید من محدودیت اعتباری داشتم، چرا در هیچ مصاحبهای از ما نشنیدید که ارز گران شده است؟ چرا هیچ مصاحبهای از ما ندید که بگوییم تحریم هستیم؟ بیش از 90 درصد تامین تجهیزات وزارت ارتباطات ارزی است چون تجهیزات لبه تکنولوژی هستند. همه درآمدهای ما ریالی هستند. وقتی ارز گران میشود با این درآمدی که اپراتورهای ما دارند، قطعاً دچار مشکل میشوند. چرا اجازه ندادیم مردم این را احساس کنند. چرا تعرفهها افزایش پیدا نکرد و توسعه روستایی هم شتاب گرفت؟ چندین دلیل دارد: یکی از دلایل این است که ما یک همکاری بسیار مستمری با اپراتورهای زیرمجموعه وزارت ارتباطات و مقامات استانی داشتیم؛ به عنوان مثال از استاندارها خواهش میکردیم از تجهیزات استانیشان استفاده کنند و برای ایجاد یک سایت به ما کمک کنند.
مثلا اگر جایی احتیاج داریم تجهیزات وزارت راه برای کندهکاریها به کمک ما بیاید، وزارت راه به ما کمک کند و ابزارآلات بدهد. ما به استاندار قول دادیم وقتی به ما کمک اینچنینی میکند، ما [بر اساس] آن هزینهای که سیو/ save [ذخیره] میشود در همان استان سرمایهگذاری را بیشتر میکنیم. اپراتورها به ما کمک کردند، یعنی بخشی از سرمایهگذاری با این روش کاهش پیدا کرده است.
دومین روشی که استفاده کردیم [این بود که] هزینه اپراتور را کاهش دادیم. به اپراتورها گفتیم مثلاً در بخش جادهای که میزان استفاده کمتر است، نیازی نیست هر دو اپراتور در آنجا سرمایهگذاری کنند. میتوانید از رومینگ ملی استفاده کنید. در شهرها، جاهایی که یک اپراتور رفته و ظرفیت مناسبی دارد، اپراتور دیگر از آن رومینگ بگیرد. یعنی اپراتور اول میزبان اپراتور دوم باشد. مردم این را احساس نمیکنند. وقتی از سیمکارت یک اپراتور استفاده میکنند و اپراتور روی اپراتور دیگر رومینگ میشود، مردم با همان هزینه قبلی از همان شبکه اپراتور قدیم استفاده میکنند. ولی برای ما چه نتیجهای دارد؟ نتیجهاش برای ما این است که سرمایهگذاری جدیدی در همانجا اتفاق نمیافتد. این سرمایه سیو میشود و در قسمتهای دیگری استفاده میشود.
*آیا در شرایط فعلی برای روستا رفتن نیاز است که از یک اپراتور خاص یا از یک سیمکارت خاص استفاده کنیم؟ چه تغییری در این زمینه اتفاق افتاده است؟
در جادههای کشور که میزان تماسها نسبت به شهرها کمتر است، هر دو اپراتور سرمایهگذاری میکردند و سایت میزدند چون طبق پروانه مجبور بودند در جادهها پوشش ایجاد کنند. ما از اپراتورها خواستیم که از رومینگ ملی در شهرها و جادهها و روستاها استفاده کنند.
در جادههای کشور حجم نیاز ارتباطی نسبت به شهرها زیاد نیست. هر دو اپراتور مجبور بودند سرمایهگذاری کنند. ما از اپراتورها خواستیم در بخشی از این جادهها یا شهرهای کوچک که یکی از آنها رفته، دومی از خدمات رومینگ ملی استفاده کند. یعنی به هم سرویس دهند. مردم این رومینگ را احساس نمیکنند، نه در هزینه و نه در میزان کیفیت سرویس. ولی هزینههای اپراتورها با این روش کاهش پیدا میکرد. این هزینهها سیو میشد و در قسمتهای دیگر سرمایهگذاری میشد. این دلیل ما بود برای اینکه در وضع موجود دولت، هیچوقت پول بیشتری نخواستیم، هیچوقت نیاز احساس نشد که حجمی از توسعههایمان را کاهش دهیم و حتی از برنامه ششم جلوتر هستیم. اگر در انتهای برنامه باید به 80 درصد میرسیدیم، دو سال زودتر به 80 درصد رسیدیم. این علت سیو هزینهها بود...
دیگر مردم درگیر تعویض سیمکارت در روستاها نیستند
*با توجه به پهنای باندی که در اختیار روستاها قرار گرفته افرادی که میخواهند به روستاهای متفاوت در کشور بروند، آیا باید سیمکارت خاصی را داشته باشند یا از اپراتور ویژهای در روستاهای مختلف استفاده کنند؟
خوشبختانه یکی از سیاستهای وزارت ارتباطات این بود که مردم را درگیر سیمکارتهای مختلف نکنند. به این موضوع در دنیا SIM LESS میگویند. مردم با هر سیمکارتی که دارند به روستاها میروند و باید بتوانند با همان سیمکارت و همان خدمات و اگر بسته اینترنتی دارند از همان بسته اینترنتی خودشان با همان هزینه استفاده کنند. توافقاتی بین اپراتورهای مختلف و وزارت ارتباطات انجام شد.
به نحوی که مثلا در 22 هزار روستاهایی که شبکه WLL وجود داشت، مخابرات با راهبری وزارت ارتباطات و همراه اول تعامل کرد شبکه WLL به همراه اول و شبکه نورتل به ایرانسل واگذار شود و شبکه های-وب به اپراتورها رومینگ دهد. هر دو طرف در این تفاهم برنده بودند، وزارت ارتباطات هم به آن بخش تعهدیِ خودش میرسید، سرمایهگذاری اپراتورها در آنجا کمتر میشد، مردم راحت میشدند چون مجبور نبودند سیمکارتهای مختلفی را در گوشیهایشان قرار دهند و به یک قسمت روستایی بروند.
نکته بعدی این بود که مثلا در شبکه های-وب شما مجبور بودید دیوایسی را خریداری کنید که آن دیوایس برای شما یک هزینهای داشت. یک سیمکارت را باید خریداری میکردید، از این سرویس فقط میتوانستید به این صورت استفاده کنید.
ما های-وب را به هر سه اپراتور رومینگ دادیم و امروز که با شما صحبت میکنم عدد 2، سه ترایی استفاده در روز- هر روز در روستاها- به 30 ترا در روز رسیده است و پایان هفتهها هم تا 40 ترا افزایش پیدا میکند. این عدد برای استفاده از پهنباند در روستاها بسیار قابل توجه است. با این روشها بود که مشترک را از تعویض سیمکارت راحت کردیم، هزینه اپراتورها را هم کم کردیم.
پروژه هوشمندسازی مدارس هم در حال پیگیری است
*من سوال دیگری نداریم اگر خودتان نکتهای دارید بفرمایید اگر نه، روی مانیتور توضیح دهید.
ما به مردم قولی داده بودیم که در روستاهایمان، در راستای ماده 69 قانون برنامه ششم، به هوشمندسازی مدارس کمک کنیم. در ابتدای تیرماه امسال تفاهمنامهای بین وزیر وقت آموزشوپروش و وزارت ارتباطات امضا شد مبنی بر اینکه وزارت ارتباطات زیرساختهای دسترسی به مدارس و دیوایسی را که مدرسه برای اتصال و پهنای باند نیاز داشت برای مدارس تامین کند.
در دوران آقای حسینی که سرپرست بودند، این تفاهمنامه امضا شد. البته دسترسی به دیواسها وجود داشت، یعنی آن خدمت آنجا جاری بود. قرار بود تا پایان سال به آموزشوپرورش کمک کنیم که دیوایسها را هم برایشان تامین کنیم. یک تاخیری تا پایان سال از نظر تعدادی در این مورد داریم. علت این بود که وزیر محترم ارتباطات دستور دادند این تجهیزات حتماً باید تولید داخل استفاده شود. آن روزی که این دستور داده شد، ما اصلاً نمونه این نوع مدمهای داخلی را از تولید داخل نداشتیم. برای من راحت بود که بگویم تولید داخلی نداریم و باید خرید خارجی و ارزی انجام دهیم، ولی تصمیم گرفتیم از سندیکای مخابرات استفاده کنیم. همه تولیدکنندههای داخلی را دعوت کردیم و نمونههای خارجی را در اختیارشان قرار دادیم. 15 شرکت اعلام آمادگی کردند. در حال حاضر دو شرکت تولید نمونه به سندیکا دادند و ما تا پایان سال تقریباً بیش از 10 هزار مودم out door [اوتدور] تولید داخل از اینها خریداری میکنیم و در مدارس نصب میکنیم. دلیل تاخیر ما برای اتصال مدارس استفاده از تجهیزات داخلی بود.
*ممنون از شما...
در ادامه، توضیحات تکمیلی درباره برنامه «دیار» از سوی ترابیان ارائه شد که به شرح زیر است:
شاید برای مردم هم جذابتر باشد که به استانهای محرومتر برویم. در نمای کلی استانها را به ما نشان میدهد. اعداد داخل تعداد روستاهای بالای 20 خانوار را برای ما مشخص میکند. اگر به عنوان مثال بوشهر را انتخاب کنیم شهرستانهای بوشهر را به ما نشان میدهد و نشان میدهد که در این شهرستان چند روستا وجود دارد.
مثلاً اگر وارد شهرستان دیلم شوید، بخشهایی از دیلم را به ما نشان میدهد. مثلاً در بخش امام حسن (ع) میتوانیم بگوییم چند دهستان دارد، اگر به دهستان امام حسن (ع) وارد شویم، مثلا لیراوی میانی، هفت روستا دارد که میتوانیم روستاها را با یک کلیک ببینم. هر کدام از روستا مانند روستای والفجر به ما جزئیاتی را نشان میدهد که روستای والفجر چند خانوار دارد، 138 نفر جمعیت و 32 خانوار دارد که در اینجا ADSL داریم.
یک عکس از روستا گذاشتیم، یک فرم داریم که میتوان آن را دانلود کرد. وضعیت ارتباطات و پوشش سیار- مثلاً همراه اول- را میتوانیم در اینجا کلیک کنیم. ببینیم به دلیل حجم دادههای زیاد ممکن است مقداری طول بکشد... در قسمت ارتباطات یک سایت WLL داشته که الان به شبکه همراه اول آمده است.
دیدگاه تان را بنویسید