کد خبر: 382460
|
۱۳۹۸/۱۱/۱۸ ۱۱:۰۰:۰۰
| |

گزارش «اعتمادآنلاین» از خشونت پنهان علیه مردان به بهانه ماجرای زوج معروف هالیوودی:

خجالت می‌کشیدم بگویم زنم کتکم می‌زند/ ارزانی، وکیل: کسی حرف جانی دپ را باور نکرد، چون خشونت را مردانه کرده‌ایم/ حسین‌زاده، فعال حوزه زنان: مرد هم برای حفظ آبرو حرفی از خشونت زن نمی‌زند

«بر سر ساده‌ترین مسائل هم که بحث می‌کردیم کار به جاهای باریک کشیده می‌شد. یک‌ بار اتو را به شدت بر سرم کوبید. به راحتی کتکم می‌زد. هیچ‌کدام از اینها را اما تا زمان طلاق به کسی نگفتم. خجالت می‌کشیدم بگویم زنم مرا کتک می‌زده.»

خجالت می‌کشیدم بگویم زنم کتکم می‌زند/ ارزانی، وکیل: کسی حرف جانی دپ را باور نکرد، چون خشونت را مردانه کرده‌ایم/ حسین‌زاده، فعال حوزه زنان: مرد هم برای حفظ آبرو حرفی از خشونت زن نمی‌زند
کد خبر: 382460
|
۱۳۹۸/۱۱/۱۸ ۱۱:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| ‌ نیلوفر حامدی- ماجرای «جانی دپ» و «امبر هرد»، زوج معروف هالیوودی، که چند سال پیش تحت عنوان خشونت خانگی «جانی» مطرح شده بود، در هفته گذشته رنگ دیگری گرفت. در حالی که با ادعاهای «امبر»، جانی فرد خشن زندگی این زوج سابق عنوان شده بود، پخش مکالمه تلفنی این 2 نفر نشان داد که اتفاقاً ماجرا برعکس بوده و نه زن، بلکه مرد قربانی خشونت‌ خانگی بوده است (بیشتر بخوانیم) .

به دیگران می‌گفتم زنم کتکم می‌زند مسخره‌ام می‌کردند

خشونت خانگی، مفهومی که با فکر کردن به آن عموماً چهره یک زن با هاله‌ای از کبودی دور چشم‌ها به ذهن‌مان متبادر می‌شود، روی دیگری هم دارد. اگرچه آمار آن کمتر است، اما مردانی هم هستند که قربانی انواع خشونت‌های خانگی می‌شوند.

رضا 21 سال داشت که ازدواج کرد و عمر زندگی‌ مشترکش به سه سال نرسید. او که یکی از همین قربانیان خشونت خانگی است به اعتمادآنلاین می‌گوید: «هم من و هم همسرم سن زیادی نداشتیم. بچه بودیم و بر سر مسائل کودکانه دعوا می‌کردیم. من همیشه شخصیت آرامی داشتم و او در مقابل، خیلی رفتار پرتنشی داشت. چندین بار در دعواهایمان من را کتک زد و آخرین بار اتو را به شدت به سرم کوبید.»

پاسخ رضا در مقابل این پرسش که آیا درباره این اتفاقات با کسی هم حرف می‌زدی یا نه منفی است: «البته که به کسی چیزی نمی‌گفتم. نه خانواده‌ام و نه حتی دوستان صمیمی‌ام. چه می‌گفتم؟ که زنم مرا کتک می‌زند؟ تا دستمایه شوخی و تمسخر آنها بشوم؟ از همه مهم‌تر، به نظر شما اصلاً کسی باور می‌کرد؟»

هم فحاشی می‌کرد هم تهدید؛ با 2 متر قد از زنم کتک می‌خوردم

کیوان هم جزو مردانی است که تجربه خشونت خانگی را از سر گذرانده است. او که به خاطر یکی از این اتفاقات تا اتاق عمل هم رفته می‌گوید: «من از یک خانواده آرام بودم و او از یک خانواده پرتنش. اصلاً دعوای خانوادگی را بد نمی‌دانستند. در حالی که من دلم نمی‌خواست صدای دعوایمان به خانه بغلی برود و همیشه از چنین بی‌آبرویی‌هایی واهمه داشتم. همسرم هم همیشه از این نقطه‌ضعف من برای رسیدن به اهدافش استفاده می‌کرد. بارها در دعواها کتکم می‌زد و حتی یک بار وقتی درگیر شدیم، با شیشه‌ای که در دستش بود چنان زخمی بر کف دستم ایجاد کرد که عصبم هم آسیب دید و مجبور شدم جراحی کنم. تا مدت‌ها انگشت شستم کار نمی‌کرد.»

او حتی بعد از این موضوع هم ماجرا را به خانواده‌اش نمی‌گوید: «به پدرم زنگ زدم تا من را به بیمارستان ببرد. گفتم لیوان در دستم خرد شده است. هیچ چیزی به کسی نمی‌گفتم. 2 سال تحمل کردم و منتظر بودم اوضاع بهتر شود، اما بدتر می‌شد.»

کیوان حتی تجربه تهدید شدن هم دارد: «همیشه وقتی دعوایمان می‌شد مرا تهدید می‌کرد. می‌گفت به برادرهایم می‌گویم تو را بکشند. خواهرها و خانواده‌ام را تهدید می‌کرد. من فقط سکوت می‌کردم و تلاشم بر این بود که اوضاع را بهتر کنم. نمی‌توانستم با هیچ‌کس هم درباره این اتفاقات حرف بزنم چون خیلی خجالت می‌کشیدم. اینکه بگویم با نزدیک به 2 متر قد، از زنم کتک می‌خورم برایم راحت نبود.»

خشونت علیه مردان تبعات شدیدی دارد، اما سیستماتیک نیست

زهره ارزانی، وکیل پایه‌یک دادگستری، با توضیح مفهوم خشونت به اعتمادآنلاین می‌گوید: «در توصیف خشونت باید 2 بخش را هم از جدا کرد: خشونتی که به واسطه نژاد یا جنسیت افراد بر آنها اعمال می‌شود؛ مثل خشونتی که پیشتر بر سیاه‌پوستان اعمال می‌شد یا خشونتی که در حال حاضر، جامعه مردسالار به زنان اعمال می‌کند. و دومی خشونتی است که شکل عادی خشونت کوچه و بازار است و هر آدمی می‌تواند مرتکب آن شود.»

او ادامه می‌دهد: «در بررسی خشونت علیه مردان این مساله ناگفته می‌ماند که نوع خشونت علیه مرد ساختارمند نیست و تفکر سیستماتیک، مشکلات اجتماعی و عرفی و هنجارها و حتی قانون پشت آن دیده نمی‌شود. وقتی این 2 را از هم تفکیک کنیم، می‌رسیم به اینکه زن هم یک انسان است و می‌تواند مثل هر انسان دیگری دارای خصایص مختلف اخلاقی باشد. جنگ‌طلب باشد یا صلح‌جو. آرام باشد یا پرخاشگر. پس نباید از شنیدن خبری که می‌گوید یک زن شوهرش را کتک زده تعجب کرد، یا ادعای مرد را دروغ پنداشت.»

از زن فرشته می‌سازیم و بعد ادعای مردی را که از زن خشونت دیده باور نمی‌کنیم

این وکیل دادگستری معتقد است فرشته خواندن زنان در جامعه و بری دانستن آنها از خطا پیامدهای منفی زیادی دارد که مسکوت ماندن خشونت خانگی علیه مردان هم یکی از آنهاست: «دلیل مخالفت ما با فرشته و حوری خواندن زنان دقیقاً در چنین شرایطی نمود می‌یابد؛ سیستم‌های مختلف در کشورها به ویژه در ایران می‌کوشند زنان را فرشتگانی عاری از ایراد نشان دهند. از کودکی به بچه‌ها می‌آموزند که زنان لطیف هستند. در چنین جامعه‌ای، مردی که قربانی خشونت خانگی شود دیگر چطور بگوید منِ مرد از یک زن کتک خورده‌ام؟ از سوی دیگر، جامعه باور نمی‌کند. این همان بلایی است که سر جانی دپ هم آمد و 2 سال پیش کسی حرفش را باور نکرد.»

ارزانی معتقد است کلیشه‌های جنسیتی که همواره محل بحث فمینیست‌هاست هم به زنان و هم به مردان آسیب می‌زند: «همان‌طور که با کلیشه‌های جنسیتی بال پرواز دختران را از آنها می‌گیریم، فشار زیادی هم به پسران وارد می‌کنیم. وقتی از بچگی به آنها می‌گوییم «مرد که گریه نمی‌کنه» نتیجه‌اش می‌شود امروزی که از زنش کتک می‌خورد، اما خجالت می‌کشد درباره‌اش حرف بزند. می‌ترسد مسخره شود و باورش نکنند.»

مردی که همیشه یاد گرفته دست بالا را داشته باشد، در مقابل خشونت ساکت می‌ماند

محبوبه حسین‌زاده، فعال حوزه زنان، با تاکید بر اینکه تجربه‌های خشونت خانگی و آزار جنسی علیه مردان تبعات شدیدی دارد به اعتمادآنلاین می‌گوید: «اگر به موضوع تجاوز هم توجه کنید، برخی معتقدند تبعات روانی تجاوز برای مردان بسیار شدیدتر از زنان است. یا حتی وقتی این حادثه برای پسربچه‌ها پیش می‌آید. چون تصور بر این است که مردان همیشه دور از گزند چنین مواردی هستند. نگاه جامعه بر این است که همواره دست بالا در اختیار مرد است و اگر الگوی زندگی خلاف آن را به او نشان دهد، نمی‌تواند خودش را با آن تطبیق دهد؛ یعنی همان رویکرد مردسالار در زندگی اجتماعی می‌چرخد و همان مرد را مورد اصابت ضربات شدید خودش قرار می‌دهد.»

حسین‌زاده با اشاره به شیوه تربیت در خانواده‌ها و آموزه‌های مدارس ادامه می‌دهد: «خشونت همواره 2 طرف دارد. یک سمت فردی که خشونت می‌کند و سمت دیگر فردی که خشونت را می‌پذیرد. در نظام مردسالارانه زن یاد گرفته که سکوت کند، از خودش دفاع نکند، آرام و موقر باشد و همیشه زندگی را حفظ کند، در نتیجه در مقابل خشونت مرد ساکت می‌ماند. باز هم در همان نظام مردسالارانه مرد آموخته که قدرت اصلی در دست اوست، تصمیم‌گیرنده برتر خانواده است، زور بازو دارد و فریاد زدن و کتک‌کاری هم بخشی از شخصیت اوست. پس وقتی الگو برایش تغییر می‌کند و قربانی خشونت می‌شود، باید این موضوع را از همه مخفی کند تا آبرویش حفظ بماند.»

بگذاریم مردان هم گریه کنند

60 درصد از زنانی که در کل دنیا به قتل می‌رسند به دست یکی از مردان خانواده، همسر یا همسر سابق‌شان کشته شده‌اند. آمار خشونت خانگی علیه زنان در مقایسه با آنچه برای مردان رخ می‌دهد به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست. اما این مسائل نباید مانعی باشد بر اینکه اجازه دهیم موضوعات مرتبط با خشونت علیه مردان به واسطه کلیشه‌های جنسیتی و نظام مردسالارانه در کل دنیا مسکوت باقی بماند. مردان حق دارند گریه کنند، حق دارند در صورت تحمل خشونت اعتراض کنند، درباره آن حرف بزنند و سراغ دادخواهی بروند. مردان حق دارند بدون نگرانی از قضاوت شدن درباره مشکلات‌شان صحبت کنند.

ساختاری سیستماتیک در پسِ پرده نظام‌های جهان سال‌ها تلاش کرده که بین طبقه زن و مرد فاصله بیندازد و از همین رو هم رسیدن به برابری حقوق این 2 جنس، تا این اندازه در تمامی کشورهای دنیا با موانع متعدد روبه‌روست. وقتی اصلی‌ترین متولیان فرهنگ‌سازی جوامع، یعنی نظام آموزشی و رسانه‌ها، هر روز و هر شب، کلیشه‌ها را بازنشر می‌دهند و خط فاصل بین زن و مرد بودن را پررنگ‌تر می‌کنند باید هم منتظر چنین پیامدهای منفی اجتماعی‌ای بود.

در نتیجه، راهی نیست جز اینکه تک به تک، خودِ زنان و مردان، برای رسیدن به این برابری قدم بردارند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها