کد خبر: 394318
|
۱۳۹۸/۱۲/۲۵ ۱۳:۰۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» از شکست‌دهندگان کرونایروس گزارش می‌دهد:

40 سال عمر کردم و هیچ چیز به اندازه بیماری کرونا مرا نترساند/ فکر می‌کردم کرونا باعث مرگم می‌شود، اما نشد

نمونه‌ها خیلی زیاد بودند، و خیلی متنوع. از مرد بالای 60سال که با سابقه بیماری دیابت درمان شد تا پرستاری که روزهای زیادی با بیماران مختلف در تعامل بود. از دختری که نارسایی ریوی داشت تا مردی که پدرش را به خاطر همین بیماری از دست داد. بیمارانی که در یک ماه گذشته به بیماری کرونا مبتلا شده و بهبود یافته‌اند در این گزارش از تجربه‌های خودشان در مواجهه با کروناویروس می‌گویند.

40 سال عمر کردم و هیچ چیز به اندازه بیماری کرونا مرا نترساند/ فکر می‌کردم کرونا باعث مرگم می‌شود، اما نشد
کد خبر: 394318
|
۱۳۹۸/۱۲/۲۵ ۱۳:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| نیلوفر حامدی - اگر از آن دسته افراد خیلی نگران باشید، حتماً هر روز، حوالی ظهر، حدود ساعت‌ 12، یک نگاهی به رسانه‌ها می‌اندازید تا از آخرین اخبار کرونا در کشور مطلع شوید. همان موضوعی که کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت، مسئول است تا درباره آن اطلاعات بدهد. تعداد مبتلایان کل کشور را می‌گوید. از فوتی‌های جدید خبر می‌دهد و اشاره‌ای می‌کند به تعداد افرادی که در 24 ساعت گذشته بیمار شده‌اند. آمارهایی هم به تفکیک استان‌ها اعلام می‌کند. در میان این اعداد و ارقام ریز و درشت، یک عدد مهم دیگر هم هر روز اعلام می‌شود. همانی که درباره بهبودیافتگان است. درباره آنهایی که بعد از گذراندن دوره درمان از بیمارستان مرخص شده‌اند. اما چند نفر از ما به این آمار نگاه می‌کنیم؟ چقدر به عدد آن فکر می‌کنیم؟ چقدر برایمان مهم است که تعداد بهبودیافتگان نه تنها در ایران بلکه در کل جهان چندین برابر فوت‌شده‌هاست (بیشتر بخوانیم) ؟

ما در این گزارش سراغ افرادی رفته‌ایم که خودشان یا بستگان نزدیک‌شان به ویروس کرونا مبتلا شده‌اند و توانسته‌اند مراحل درمان را به خوبی پشت سر بگذارند. آنهایی که ترسیدند، نفس‌تنگی گرفتند، شب‌های تب و لرز را گذراندند، دنبال دارو، درمان و بیمارستان رفتند و در نهایت، این ویروس را شکست دادند و پیروز شدند.

خیلی‌ها می‌پرسیدند، شوهرت واقعاً کرونا گرفته است؟

یکی از آنها زن 32ساله‌ای است که در همان روزهای نخست شیوع کرونا در ایران، در خانواده‌ با این بیماری درگیر شد: «همسر من 35 سال دارد و دقیقاً یک روز بعد از اینکه مثبت شدن تست 2 نفر در قم تایید شد، همسر من هم شدیداً احساس سرماخوردگی کرد. 2 روز اول فقط بی‌حالی سرماخوردگی بود و از روز دوم اسهال و استفراغ هم به آن اضافه شد. با سامانه 190 که در خبرها آمده بود تماس گرفتیم و گفتند به نظر می‌رسد نشانه‌هایی از کرونا وجود دارد، اما در خانه بمانید، استراحت کنید و اگر تنگی نفس هم به علائم‌تان اضافه شد، به مراکز درمانی بروید. که همین اتفاق هم افتاد. یک روز بعد همسرم چه در حالت نشسته و چه در حالت درازکشیده تنگی نفس داشت و به همین دلیل به بیمارستان امام حسین رفتیم.»

او روزهای نخست شیوع را به شدت عجیب توصیف می‌کند: «روزهای نخست کرونا بود و همه به شدت درگیر بودند. بیمارستان شرایط خوبی نداشت و بیش از سه ساعت طول کشید تا سیتی‌اسکن را مشاهده کنند. مردمی که آمده بودند اصلاً موارد بهداشتی را رعایت نمی‌کردند. بالاخره مشخص شد که ریه همسرم درگیر شده و خواستند بستری شود، اما ما با رضایت خودمان نماندیم. به بیمارستان محب یاس رفتیم و آنجا گفتند که میزان درگیری ریه زیاد نیست و با درمان خانگی و قرنطینه می‌توان کنترلش کرد. در نهایت پس از اینکه به سختی توانستیم داروها را پیدا کنیم، درمان خانگی را شروع کردیم و حالا با گذشت مدت‌زمان مشخص درمان علائم برطرف شده است.»

کرونا

این زن معتقد است برخی از افراد تا وقتی از نزدیک با این بیماری مواجه نشوند جدی‌اش نمی‌گیرند: «واکنش اطرافیان طی این مدت از این حیث برایم عجیب بود که خیلی از تماس‌ها فقط برای این بود که مطمئن شوند بیماری کروناست. دوستان و اقوام زنگ می‌زدند و می‌پرسیدند، یعنی کرونا واقعی است؟ انگار تا برای خودشان یا اقوام نزدیک‌شان رخ نمی‌داد باورش نمی‌کردند. به همین دلیل هم میزان توجه مردم در روزهای نخست کم بود چون این ویروس و بیماری را باور نمی‌کردند و از میزان شیوعش بی‌اطلاع بودند.»

دوستان و اقوام زنگ می‌زدند و می‌پرسیدند، یعنی کرونا واقعی است؟ انگار تا برای خودشان یا اقوام نزدیک‌شان رخ نمی‌داد باورش نمی‌کردند.

در روزهای بیماری نمی‌دانستم، اما حالا می‌دانم کرونا قابل درمان است

مرد 40 ساله‌ای که این ویروس را از همکارش در بانک گرفته درباره ترس روزهای نخست بیماری می‌گوید: «وقتی به من گفتند که سه‌چهارم ریه‌ات با این بیماری درگیر شده باورم نمی‌شد. دیگر برای مرگ آماده بودم. شرایط عجیبی بود. همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد. دستگاه به من وصل کردند و با اینکه حال جسمی بسیار بدی داشتم دلم نمی‌خواست در بیمارستان بمانم. ترجیح می‌دادم به خانه بروم. حس قرنطینه بیمارستانی واقعاً ترسناک بود. چیزی از آن نمی‌دانستم. در واقع ترس پررنگ‎ترین حسی است که از آن روزها به خاطر می‌آورم.»

کرونا

نه فقط خودش که خانواده‌اش هم حسابی ترسیده بودند: «حالا که حالم بهتر شده و با اطرافیان صحبت می‌کنم می‌بینم فقط من نبودم که می‌ترسیدم. همه اعضای خانواده‌ام حسابی ترسیده بودند. من کارمند بانک هستم و باید سرکار می‌رفتم و وقتی همکار بغل‌دستی‌ام بیمار شد، فهمیدم که احتمالاً اوضاع من هم نباید چندان مساعد باشد. مدتی از بهبود جسمی‌ام گذشته است. دستگاه‌ها قطع شده، غذا می‌خورم. به راحتی راه می‌روم و اوضاع ریه‌ام هم کم‌کم به حالت عادی برمی‌گردد. 40 سال دارم و در تمام عمرم این‌قدر نترسیده بودم. اگر به آن روزها برگردم، غیر از وضعیت جسمی، حتماً از نظر روانی اوضاع بهتری خواهم داشت. همه ترس من و اطرافیانم به این دلیل بود که این بیماری را نمی‌شناختیم. الان ولی می‌دانم که چقدر امکان کنترلش وجود دارد و دلم می‌خواهد این را به همه مردم بگویم. شاید کمتر دچار دلهره شوند.»

کرونا برای من مثل یک سرماخوردگی ساده بود

کادر درمان این روزها در خط مقدم مبارزه با کرونا هستند و به همین خاطر تعداد ابتلا به بیماری در آنها بسیار بالاست. پرستار 30ساله‌ای که به راحتی این بیماری را پشت سر گذاشته از نحوه تعاملش با کرونا می‌گوید: «از همان روزهای نخست خودم را برای روبه‌رو شدن با این بیماری آماده کرده بودم. با خودم روراست بودم و می‌دانستم وقتی در بیمارستان کار می‌کنم و پرستار هستم و در یک هفته گذشته بیش از پنج نفر از همکارانم بیمار شده‌اند، پس مبتلا شدن من هم دور از تصور نیست. همین اتفاق هم افتاد. قرنطینه خانگی شروع شد و 14 روز در خانه ماندم. اما علتش این بود که ناقل بیماری به دیگران نباشم، چون خودم از لحاظ بدنی مشکل خاصی نداشتم.»

او توضیح می‌دهد که این بیماری در همه بدن‌ها یکسان بروز نمی‌کند: «کروناویروس ویروسی نیست که در همه بدن‌ها یکسان بروز کند. برای من شبیه یک سرماخوردگی بسیار ساده بود و به همین دلیل به سادگی برطرف شد. اما عجیب است که وقتی به برخی از دوستان نزدیکم هم می‌گویم این را باور نمی‌کنند و می‌گویند حتماً بیماری تو کرونا نبوده که این‌قدر سریع خوب شدی. به نظرم ناآگاهی مردم به شدت می‌تواند در این جریان موثر باشد و رسانه‌ها باید بیش از اینها به مردم آگاهی دهند.»

کروناویروس ویروسی نیست که در همه بدن‌ها یکسان بروز کند. برای من شبیه یک سرماخوردگی بسیار ساده بود و به همین دلیل به سادگی برطرف شد.

فکر می‌کردم کرونا باعث مرگم می‌شود

اگرچه این ویروس برای افراد مبتلا به بیماری‌های خاص یا افراد مسن خطرناک‌تر است، اما افراد زیادی هم هستند که دقیقاً با وجود داشتن همین فاکتورها، دوره درمان را به سلامت پشت سر گذاشته‌اند. یکی از داوران بازنشسته والیبال ایران جزو همین افراد است. او که نزدیک به 70 سال دارد و سال‌هاست به دیابت هم مبتلاست، با وجود ابتلا به این بیماری، الان یک هفته است که دوره درمان را به خوبی طی کرده است.

کرونا

زن 47ساله‌ای که روز گذشته از بیمارستان مسیح دانشوری مرخص شده هم می‌گوید فکر می‌کرده کرونا عامل مرگش می‌شود: «نه تنها فکر نمی‌کردم خوب شوم، بلکه حتی تصورش را هم نمی‌کردم که یک روز بعد از درمان بتوانم با کسی به این شکل گفت‌وگو کنم. با خودم به قطعیت رسیده بودم که کرونا باعث مرگم خواهد شد. روزهای ساده‌ای نبود و مثل هر بیماری دیگری درد داشت. تب و لرز چیزی بود که به شدت بر من تاثیر گذاشت، اما بدنم به خوبی به درمان پاسخ داد و حالا هم قرار است برای اتمام مراحل درمان در خانه قرنطینه باشم.»

نه تنها فکر نمی‌کردم خوب شوم، بلکه حتی تصورش را هم نمی‌کردم که یک روز بعد از درمان بتوانم با کسی به این شکل گفت‌وگو کنم. با خودم به قطعیت رسیده بودم که کرونا باعث مرگم خواهد شد.

دوست دارم به مردم بگویم در خانه بمانند و نترسند

البته برخی هم به خاطر ابتلا به این بیماری جان‌شان را از دست دادند، همان‌طور که آمارها می‌گوید، اما مساله این است که تعداد بهبودیافته‌ها خیلی بیشتر است و متاسفانه مردم مضطرب به این بخش آمار توجهی نمی‌کنند. مردی که خودش و برادرش گرفتار این بیماری شده‌اند و پدرشان را هم به خاطر کرونا از دست داده‌اند می‌گوید: «پدرم 78ساله بود و خیلی نتوانست با این بیماری بجنگد. البته او همیشه ریه‌های ضعیفی داشت و دقیقاً هم از همین نقطه آسیب دید. من و برادرم هم مبتلا شدیم و توانستیم دوران درمان را با جود درصد بالای درگیری ریه به خوبی طی کنیم. فقط دوست دارم به مردم بگویند در خانه بمانند و از خودشان مراقبت کنند. اگر هم علائم را در خود دیدند، نترسند، کرونا قابل درمان است. ولی ترس می‌تواند شما را از پا درآورد.»

مادر و خواهرم خیلی ترسیده بودند

فروغ 27 سال دارد و از اواسط هفته گذشته با این بیماری درگیر شده: «من همیشه به محض اینکه به یک سرماخوردگی ساده مبتلا می‌شوم، ریه‌هایم شروع به خس‌خس می‌کند. این بار هم فکر می‌کردم همان مشکل همیشگی باشد، اما وقتی سی‌تی اسکن کردم مشخص شد به کرونا مبتلا شده‌ام.»

کرونا

او با اشاره به کمبود دارو در شهرستان‌ها می‌گوید: «من اصلاً نترسیدم، ولی مادر و خواهرم به شدت ترسیده بودند. اضطراب شدیدی داشتند و تصور می‌کردند اوضاع خیلی بد می‌شود. اما من با اینکه نارسایی ریوی قدیمی داشتم به راحتی از این بیماری گذشتم و در آخرین مکالمه‌ام با دکتر مشخص شد که دیگر نیازی نیست دارو مصرف کنم؛ اما مساله دارو این روزها نگرانی‌ جدی است. ما در مازندران به سختی می‌توانیم «تامی فلو» را که داروی اصلی کروناست پیدا کنیم. در نهایت نیز به قیمت دانه‌ای صد هزار تومان یکی از دوستان از تهران برایمان فرستاد. امیدوارم حالا که این بیماری در میان است دیگر نگرانی دارو و قرص بر تنش این روزهای مردم اضافه نشود.»

نیمه پر لیوان کجاست؟

به نظرتان کروناویروس ترسناک است؟ حق دارید. چه کسی طاقت می‌آورد 2 ماه تمام، هر رسانه‌ای را که باز می‌کند درباره یک بیماری بشنود و ببیند و بخواند، روال روتین زندگی‌اش به خاطر همان بیماری به هم بریزد، اقوام و دوستانش را ببیند که مبتلا شده‌اند و خبرهایی هم از فوت عده دیگری بشنود، در آستانه نوروز و سال جدید باشد و حتی نتواند برای روزهای تعطیلش که تمام سال برنامه‌ریزی کرده بود، به فکر سفر و مهمانی باشد و نترسد؟ یا مضطرب نباشد؟ البته که هم ترس و هم اضطراب در این روزها وجود دارد. حتی خشم و عصبانیت و کمی افسردگی هم عادی است. اما تمامی آنها زمانی خطرناک می‌شود که به منزله هشدار برسد و روند عادی زندگی را به طور دیگری مختل کند.

کروناویروس شیوع عجیبی دارد و تمام مردم جهان قرن بیست و یک را در شوکی جدی فرو برده است. انسانی که همواره به سبب علم و دانش و تکنولوژی به خودش می‌بالیده حالا با یک ویروس زندگی‌اش دگرگون شده است. اما نوع مواجهه با این ویروس نشان داده که رعایت بهداشت، ماندن در خانه و کاهش شیب شیوع می‌تواند میزان تلفات را کاهش دهد و به مرور بازگشت به زندگی عادی ممکن شود. مواجهه با این ویروس نشان داده که بخش اعظم مبتلایان به آن درمان می‌شوند و زندگی دوباره ادامه پیدا خواهد کرد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها