رییس کمیته مشارکت های شورای شهر تهران:
خطری به اندازه چرنوبیل برای شهرها
«آنچه که سبب ساختی شهری از نو میشود و اجازه نمیدهد شهر متروکه شوند، امید است.» حجت نظری عضو شورای شهر تهران در یادداشتی از یکی از بزرگترین خطرات شهرها نوشت.
اعتمادآنلاین| اکثر ما کم و بیش از انفجار نیروگاه چرنوبیل در شهر پریپیات خواندهایم یا شنیدهایم. میدانیم که انفجار در نیروگاه هستهای چه بر سرشهری با زیرساختهای نسبتا مناسب آن زمان آورد و در عرض مدتی کوتاه آنجا را به شهری متروکه بدل کرد.قصد من بازخوانی فاجعه چرنوبیل نیست، بلکه نگاه به شهر پریپیات است، شهر متروکهای که همه چیزش در سرجای خود مانده و فقط دیگر مردم را ندارد. دیگر شهروندی آنجا ساکن نیست که صبح با دوچرخه به محل کارش برود تا در صف تاکسی، اتوبوس یا مترو بایستد. در زمین بازی پارکهایش هیچ کودکی را نمیتوان پیدا کرد و هزاران رویداد دیگر که یک روز با مردم در آن شهر رخ داده و حالا هیچ.
در پریپیات، انفجار در یک نیروگاه هستهای، مردم را از شهر گرفت، اما آیا فقط یک انفجار هستهای است که میتواند شهری را از مردم تهی کند ؟ پاسخ روشن است؛ خیر. اما شخصا معتقدم کمتر فاجعهای را میتوان یافت که شهری را اینچنین ویران کند، حتی زلزله یا سیل هم نتوانسته چنین بلایی بر سر شهرها بیاورد و همه دیدهایم که مردم چطور پس از بحرانی طبیعی دست به کار شده و دوباره شهر را از نو میسازند.
آنچه که سبب ساختی شهری از نو میشود و اجازه نمیدهد شهر متروکه شوند، امید است. امید است که منجر به مشارکت ساکنان یک شهر در ساخت حال و آینده شهرشان میشود. امید است که عشق به شهر را در انسان زنده میکند و تمدنهای بزرگ را خلق کرده است. به نظر من آنچه که سبب شکلگیری شهرها شد، بیش از همه امید بود، امید به آیندهای بهتر است.
ما نمایندگان شورای شهری هستیم که تمام اعضایش از لیستی به نام امید وارد ساختمان خیابان بهشت شدهاند. ما امانتداران امید مردم تهران هستیم که در دل مشارکت گسترده آنان برای ساخت آیندهای بهتر برای شهرشان آمدیم و خود را ملزم به صیانت از این امید میدانیم. به همین دلیل هم تمام رویکردها و سیاستگذاریهایمان در شهر را بر افزایش مشارکت شهروندان و استفاده از توان و ظرفیت خودشان متمرکز کردیم.
تهران در دو سال و اندی که از عمر شورای شهر پنجم گذشته، همواره در مسیر تحقق و جلب مشارکت های مردمی گام برداشته و گرچه در مسیر تحقق این امر با سنگ اندازی های زیاده روبه رو شده ایم، اما فراموش نکردیم که چه عهدی با مردم بستهایم. من و همکارانم در کمیته مشارکتهای اجتماعی شهر تهران مشارکت شهروندان در امور شهر را جزو اولویتهایمان قراردادیم ودر همین راستا هم بود که با مشارکت دستفروشان، ساماندهی مشاغل سیار در شهر تهران را مصوب کردیم. با مشارکت جوانان، طرح انتصاب جوانان در پستهای مدیریتی شهرداری را تدوین کرده و لایحهاش را به تصویب رساندیم. با مشارکت مردم، طرح خیابان ورزش را در پایتخت اجرایی کردیم. با مشارکت حقوقدانان سامانه طرحها و لوایح شورای شهر را برای اطلاع و مشارکت دادن مردم در امور شهر به راه انداختیم و از آنان خواستیم تا در تدوین طرح ها و لوایح شهری مشارکت کنند.
واقعیت این است که تمام تلاش ما مشارکت دادن مردم در امور شهر است، همین مشارکت است که حس تعلق خاطر مردم به شهر را افزایش میدهد، امنیت را ارتقا میدهد و در یک کلام شهر را به جای بهتری برای زیستن بدل میکند. روی دیگر مشارکت اما همان چیزی است که سبب شده بسیاری از مسئولان و مدیران را از تحقق مشارکت در عمل منصرف کند. شهروندان مشارکت پذیر به سبب مسئولیت اجتماعی بالاتری که در مواجهه با مسائل دارند، دغدغه و مطالبه بیشتری از مدیرانشان و به خصوص نمایندگانشان دارند و همین موضوع ممکن است در کوتاه مدت سبب نارضایتی آنان هم بشود، اما بر این باورم که لازمه رشد جامعه آگاهی مردم از حقشان و مشارکت دادن آنان در امور مختلف است.
در این میان اگر امروز یا فردا مدیری را دیدید که مخالف مشارکت دادن مردم در امور مربوط به خودشان بود، فراموش نکنید که خطر چنین مدیری به اندازه انفجار هستهای در یک شهر است. مدیری که مردم را از چرخه تصمیم گیریها کنار بگذارد سبب یاس و ناامیدی مردم و کاهش مشارکتشان خواهد شد. امید که شر چنین مدیرانی از شهرمان دور باشد.
دیدگاه تان را بنویسید