یاسر عرب فعال رسانهای:
جامعه دچار یک استیصال و سرخوردگی اجتماعی شده است
مساله من صرفا جمعیت امام علی نیست. مساله من امید اجتماعی است. اگر امید اجتماعی در ایران از بین برود آنگاه اگر بهترین راهکارها را هم پیش پای مردم بگذاریم و قسم بخوریم زمینهای مشارکت را هم ایجاد کردهایم تا کشور ساخته شود، چون جامعه دچار یک استیصال و سرخوردگی اجتماعی مزمن شده و، چون بی قدرتی را سالها به جامعه و توده مردم تزریق کردهایم، دیگر نمیتوان راهی به دهی گشود.
اعتمادآنلاین| بعد از محدودیتهایی که برای جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی به وجود آمد و برخی از اعضای این سازمان مردم نهاد دستگیر شدند برخی این ایده را مطرح کردند که نکند کار خیر هم جزو موارد هزینه زا قرار گرفته و برخی به سراغ پدیده امید اجتماعی رفتند و این موضوع را در خطر دیدند. همین موضوع بهانهای شد تا با یاسر عرب یکی از فعالین رسانهای کشور که در حوزه مسائل اجتماعی فعالیتهای مختلفی داشته و دارد گفت و گویی داشته باشیم.
امید، واژهای که بسیاری از سیاسیون به سراغ آن میروند و در بسیاری از موارد از آن استفاده میکنند. همین چند سال پیش بود که دولتی با شعار امید سر کار آمد. در ادبیات روزمره هم آن را به تکرار شنیدهایم. «دیگر نا امید شده ام» عبارتی است که همه در زندگی یا آن را گفتهایم یا در اطراف خود آن را شنیدهایم. اما امید تنها یک مفهوم فردی نیست. «امید اجتماعی» یکی از مباحثی است که چند سالی است در بین فعالان اجتماعی و پژوهشگران این حوزه در ایران نیز وارد شده است. اما به راستی امید اجتماعی چیست؟
در پژوهشی با عنوان وضعیت سنجی امید اجتماعی در ایران (تحلیل ثانویه پیمایش وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی) به قلم محمد امیرپناهی (استادیار جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی) مهدی مالمیر (استادیار جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی) و محسن شکریانی (کارشناس ارشد جمعیت شناسی دانشگاه تهران) به سراغ این بحث رفتهاند.
بر اساس تعریف این مقاله امید اجتماعی، معرفت و آگاهی نسبت به جایگاه فرد در جامعه و تصویر فرد از خود و ارتباط عامل انسانی با کلیت نظام اجتماعی است. بر این اساس امید اجتماعی بیش از آنکه یک درک احساسی از وضعیت موجود باشد نوعی آگاهی و معرفت نسبت به جامعه و ارتباط متقابل فرد و نظام اجتماعی است. این پژوهشگران به سراغ این موضوع رفتهاند که جامعه و نظام هنجاری و ارزشی چگونه میتواند کم و کیف امید اجتماعی را تحت تاثیر قرار دهد.
براساس یافتههای این پژوهش با احتساب شاخص ترکیبی امید اجتماعی مشخص گردید اولاً درمجموع میانگین امید اجتماعی در بین ایرانیان برای ده سال آینده منفی و رو به کاهش است و ثانیاً تفاوت و نابرابری در امید اجتماعی به آینده در بین استانها بیشتر خواهد شد.
برخی اتفاقات در حوزه مسائل اجتماعی و محدودیتهای مختلف فعالین اجتماعی مانند فعالین محیط زیست، فعالین کارگری، فعالین صنفی فرهنگیان و به تازگی فعالین اجتماعی که در حوزه مسائل اجتماعی کار میکنند مانند اتفاقی که درباره جمعیت امام علی رخ داد بهانهای شد تا با یکی ازفعالین رسانهای که سابقه زیادی در حوزه مسائل اجتماعی دارد گفت و گویی داشته باشیم. یاسر عرب از فعالین رسانهای شناخته شده کشور است و او نیز دغدغه اصلی خود را مساله امید اجتماعی عنوان کرد.
یاسر عرب محور بحث خود و نگرانی اصلی اش را امید اجتماعی و تخریب آن عنوان کرد. او به سراغ این مساله رفت که مسئولین امر متوجه امر واقع نیستند و بخاطر اختلاف در سطوح ادراکی و زیست خود بسنده، نمیدانند که کشور در چه شرایطی است. یاسر عرب به سراغ این مساله رفت که «مسئولین نمیدانند که امر اجتماعی چیست و نمیتوان بدون نیروهای اجتماعی و سرمایههای اجتماعی آنها هیچ گامی برداشت».
او با اشاره به این نکته که دولت از لحاظ اقتصادی شرایط سختی دارد و امروز ناگزیر شده است برای اداره کشور به دست مردم نگاه کند این پرسش را مطرح کرد که «بالا بردن هزینه کار اجتماعی برای چیست؟ و ترزیق ناامیدی چه دلایلی دارد؟».
یاسر عرب به سراغ این نکته رفت که ما در ایران جهانهای اجتماعی متفاوت و متکثری داریم و این به خودی خود بسیار خوب است، اما نکتهای که جای تاسف دارد این است که، چون سطوح ادراکی کاملا متفاوتی وجود دارد حاکمیت با تکیه بر ایده یکسان سازی دیگر به دنبال آن نیست که این جهانها و سطوح ادراکی به هم نزدیک شوند و دیالوگی در این میان برقرار شود. این فعال رسانهای نزدیک کردن این نگاهها به هم و ایجاد گفت و گوی ملی را، راهکار حفظ امید اجتماعی دانست.
او به تجربه خود اشاره کرد که بعد از 20 سال سابقه کار رسانه ای- اجتماعی یک بار هم از جانب مسئولین حمایت یا تشویق نشده است. او در این باره گفت: «حاکمیت در گفتمان، زبان، بیان و بنانِ امر اجتماعی چه حقوقی داده است که حالا در مقابل تکالیف حداکثری را از جامعه مطالبه میکند؟ در ادیان ابتدا حقوق آدمها را میدهند این حقوق به شکلی دیالکتیک، همدلانه و بر مبنای تامل حداکثری با تودهی مردم ارائه میشود بعد در صورت تخطی و عدم تاثیر گذاری کنشهای زبانی، حدودالهی اجرا میشود».
یاسر عرب به یک هیجان زدگی امنیتی اشاره کرد که مفهوم امنیت را درمیان مردم هم لوث کرده است. او با ذکر خاطرهای از خود که افراد مختلفی از او پرسیدهاند که چرا تا الان بازداشت نشدهای گفت: «چرا باید در جامعه اصل بر این باشد که اگر کسی کار درستی انجام میدهد باید دستگیر شود؟ تبعات این رفتارهای شبه امنیتی قرار است کدام امنیت را در کشور بالا ببرد؟ این کارها شکافهای جامعه ایران با گفتمانِ حاکمیت را بیشتر میکند. مثلا چه دلیلی داشت خیریه امام رضاییها در تقابل با جمعیت امام علی مطرح شود؟ این رویهها امنیت را به یک پدیده من عندی، قبیله ای، و متاسفانه لوث تبدیل کرده است. چرا باید کار به جایی بکشد که همه منتظر دستگیری باشند؟ دستگیری متاسفانه امروز موجب فخر فروشی برخی افراد، مقابل نیروهای اجتماعی شده است».
این فعال رسانه ای- اجتماعی باز به سراغ جامعه رفت به این مساله را مطرح کرد که این نقص بزرگی است که حاکمیت به گفت گوی اجتماعی بی اعتناست. نمونه بارز آن عدم گفتگو و زمینه سازی برای بالابردن قیمت بنزین بود که به فاجعهی آبان ماه ختم شد. در بسیاری از مسائل حتی اگر ارادهی "گفتگوی اجتماعی" به وجود بیاید، متاسفانه حاکمیت زبانِ ارتباط با مردم و اقناع افکار عمومی و همدلی طیف رنگین کمانی عقاید و سلایق جامعهی ایرانی را ندارد. او در این باره گفت: «در بسیاری از موارد یک روایت قابل قبول به وجود نیامده و بسیاری از مردم با سیاستگذاریهای فعلی همراه و همدل نیستند. شاهد آن کمترین میزانِ حضور مردم در انتخابات مجلس بود. وقتی یک جمعی در تبیین نقشه راه، حذف شده و مشارکت نداشته باشند، طبیعی است که سرخوردگیها و دلزدگیها و اعتراضات قشر حذف شده طول مسیر را شاهد باشیم. با این منطقی که با جمعیت امام علی روبرو شدند قاعدتا باید بخش عمدهی مردم را در کوچه و خیابان و تاکسی دستگیر کرد».
یاسر عرب باز هم مساله امید اجتماعی را مطرح کرد و گفت: «مساله من صرفا جمعیت امام علی نیست. مساله من امید اجتماعی است. اگر امید اجتماعی در ایران از بین برود آنگاه اگر بهترین راهکارها را هم پیش پای مردم بگذاریم و قسم بخوریم زمینهای مشارکت را هم ایجاد کردهایم تا کشور ساخته شود، چون جامعه دچار یک استیصال و سرخوردگی اجتماعی مزمن شده و، چون بی قدرتی را سالها به جامعه و توده مردم تزریق کردهایم، دیگر نمیتوان راهی به دهی گشود. من به عنوان کسی که در حوزه رسانهای و اجتماعی کار میکند میگویم که مساله من «کشتن امید اجتماعی» است».
او این توصیه را هم داشت که باید از گذشتههای نزدیک عبرت گرفت و هیجانات امنیتی را کنترل کرد و با این رویهها هیچ حلقه واسطی بین حاکمیت و جامعه نخواهند ماند.
منبع: دیدارنیوز
دیدگاه تان را بنویسید