گزارش «اعتمادآنلاین» از ترکشهای ویروس کرونا بر بدنه کنشگرانه دانشگاه:
«ستاره»های دانشجویان برمیگردد؟ / بازداشت، احضار و احکام قضایی برای بیش از 20 فعال دانشجویی در کمتر از 11 ماه
حالا ماههاست که دانشگاه از حضور دانشجویان خالی مانده، اعتراضات نیز همچون تحصیل محدود به فضای مجازی شده و ترکشهای ویروس کرونا حتی کنشگری در حوزه دانشگاه را هم بینصیب نگذاشته است.
اعتمادآنلاین| نیلوفر حامدی- ویروس کرونا فقط آتش به جان و مال مردم نزده است. این بیماری از روزی که رسید، صحن دانشگاهها را هم تصاحب کرد و از آن روز تا به حال ماهی نیست که خبری جدید از احکام و بازداشت برای دانشجویان و فعالان دانشجویی شنیده نشود.
سال تحصیلی گذشته، دانشگاههای کشور روزهای پرالتهابی را گذرانده بودند. بازداشت بهاره هدایت، فعال دانشجویی، آغازگر برخی اعتراضات بود. حوادث آبانماه موتور تجمعات را به طور جدیتر روشن کرد و حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی هم به سان تیر نهایی بود. از دانشگاه تهران و امیرکبیر و پلیتکنیک در پایتخت گرفته تا بوعلی همدان، نوشیروانی بابل، جندیشاپور اهواز، علوم پزشکی شهرکرد و... دانشجویان روزها محوطه دانشگاه را به میدانی برای اعتراضات خود بدل کرده بودند و در قالب گروههای دانشجویی میکوشیدند تا صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند.
دانشگاهها مدام بیانیه صادر میکردند و با تجمع، پلاکارد و شعارهایشان در تلاش بودند تا معنای دانشگاه را به مثابه محلی برای مطالبهگری و کنشورزی از حاکمیت به رسمیت بشناسند و زبان گویای جامعه شوند.
این روند حتی با شروع احضاریههای دادگاهی هم خاتمه نیافت. هر روز فیلمی جدید از اعتراضات دانشجویی منتشر میشد، اعتراضاتی که گاهی با برخوردهای جدی هم روبهرو شده بود، اما متوقف نه.
شوک کرونا به دانشگاه و فضای کنشگری آن
ویروس کرونا اما ورق را برگرداند. شیوع این بیماری منحوس که از چین آغاز شده بود بالاخره به ایران رسید و همانطور که پیشبینی میشد، در ایران با قدرتی شدیدتر از بسیاری از کشورهای دیگر گسترش یافت. به دنبال آن، قرنطینه آغاز و مدارس و دانشگاهها، به عنوان یکی از نخستین نهادهای رسمی کشور، خلوت شدند. آموزش مجازی باب شد و دانشجویان به خانههایشان برگشتند.
این انفصال از دانشگاه اما تنها به بعد آموزش لطمه نزد بلکه صحن دانشگاه، دقیقاً در روزهایی که به انحصار دانشجویان درآمده بود، به ناگاه از آنها گرفته شد. اوایل اسفندماه بود. کرونا تازه آمده بود و مردم بهتزده، ترسیده و نگران از وضعیت پیش روی خود، هیچ تصوری از آینده نداشتند. آموزش مجازی در بسیاری از دانشگاهها آغاز شده بود، اما دانشجویان ناراضی بودند. وضعیت تدریس به زعم آنها تعریفی نداشت. واحدهای عملی بین زمین و هوا مانده بود. فقدان دسترسی عادلانه به لوازم مرتبط با آموزش آنلاین، از موبایل و لپتاپ گرفته تا اینترنت، خود سرفصل جدیدی از نارضایتیها در بین دانشجویان را رقم زده بود و از سوی دیگر، با حذف هزینههای مربوط به حضور در دانشگاه، شائبههای جدیدی برای پرداخت هزینه و شهریه دانشجویان شبانه یا دانشگاههای آزاد و غیرانتفاعی بر سر زبانها افتاد.
درست در چنین شرایط پیچیده ای، تنها چیزی که متوقف نشد و اتفاقاً با سرعتی جدید قوت گرفت بازداشت، احضار وتحدید دانشجویان بود. همزمان با روزهایی که قوه قضائیه از شروع مرخصیها برای زندانیان سیاسی صحبت کرد تا زندانها خلوتتر شود و پاندمی کرونا در این مناطق قابل کنترل باشد.
امیرحسین علی بخشی دانشجوی دانشگاه تهران و علی حقیقتجوان دبیر انجمن اسلامی آرمان دانشجویان دانشگاه علم و صنعت نخستین چهرههایی بودند که پس از آغاز کرونا راهی زندان شدند. دانشگاه، موضع اصولی نیروهای مترقی خود را در آرایش فضای پساآبان 98 و ماجرای هواپیمای اوکراینی بر پایه حضور در میدان بنا گذاشت و همین موضوعات باعث شد تا پای نهادهای امنیتی به این موضوع بار شود.
کمااینکه روند بازداشتها اگرچه اینجا آغاز شد، اما به پایان نرسید. ضیا نبوی ،عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل و عضو فعلی انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش علامه طباطبایی نفر بعدی بود. این بازداشت صبح روز سهشنبه، 6 اسفند 98، در منزل مسکونی او در تهران انجام شد. حکم بازداشت را شعبه چهارم بازپرسی دادسرای زندان اوین صادر کرد. نبوی که از زندانیان بعد از انتخابات سال 88 است، خردادماه سال 1396 بعد از تحمل هشت سال و نیم حبس، از زندان آزاد شده بود و بازداشت دوباره او موج عجیبی از اعتراضات را در فضای مجازی به راه انداخت.
در حالی که جامعه بیش از گذشته برای کنترل بحرانهای متعدد خود نیازمند اتحاد بود، بازداشت منتقدان سبب شدت گرفتن نگرانیها و تشویش در جامعه شد.
ستارههای دانشجویان برمیگردد؟
باز در همین روزها بود که سها مرتضایی، پس از رأی دادگاه تجدید نظر، برای اجرای حکم احضار شد. دانشجوی کارشناسی ارشد علوم انسانی، فعال صنفی و دبیر سابق شورای صنفی مرکزی دانشگاه تهران که در جریان دادگاه بدوی مرتبط با بازداشت دیماه 96، به اتهام اجتماع و تبانی و اقدام علیه امنیت کشور توسط شعبه 26 دادگاه انقلاب به 6 سال حبس تعزیری محکوم شده بود، در دادگاه تجدید نظر حکمش به یک سال حبس و 2 سال محرومیت از هرگونه فعالیت در احزاب و گروههای سیاسی و صنفی تغییر یافت. او پیشتر در سال 98 هم با رتبه 10 در آزمون کنکور سراسری، به دلیل «نقص در پرونده» ستارهدار شد و از ورود به مقطع دکتری باز ماند. اتفاقی که تحصن یکماهه مرتضایی در دانشگاه تهران را نیز به همراه داشت.
شعار علیه وزیر علوم مساوی با شعار خلاف مصالح ملی
این برخوردها البته تنها محدود به دانشگاه خاصی نبود. هر جا که دانشجویان دست به انتقاد زدند، شمایلی از برخوردهای مقابلهگرایانه را میدیدند؛ از جمله دانشجویان دانشگاه بوعلیسینا همدان و خصوصاً اعضای انجمن اسلامی فرهنگ و سیاست دانشجویان که مدتهاست با انواع فشارها و تهدیدهایی مواجه شدهاند که پس از تعطیلی دانشگاهها افزایش نیز یافته است؛ مواردی از جمله بازخواست برای مطالب کانال تلگرامی نشریه دانشجویی در ماههای گذشته.
اما در تازهترین اقدام مسئولان این دانشگاه، برای تعداد زیادی از دانشجویان، احضاریههای انضباطی با چندین مورد اتهامی ارسال شده است. علاوه بر این، به گفته دانشجویان، حراست دانشگاه برخی از دانشجویان را احضار کرده و حتی در موردی با اصرار و تهدید، خواهان مشاهده و بررسی تلفن همراه دانشجو بوده است.
نکته قابل توجه در این احضاریهها، بند اتهامی توهین به وزیر علوم ذیل عنوان «شعار خلاف مصالح ملی» است. شعار دانشجویان علیه وزیر علوم مستوجب برخورد کمیته انضباطی و حراست دانشگاه تشخیص داده و از آن به عنوان عمل خلاف مصالح ملی یاد شده که ذیل بند توهین به شعائر اسلامی و ملی قرار گرفته است.
همچنین شعارهای دیگری که از سوی برخی دانشجویان سر داده شد، «شعار علیه نظام جمهوری اسلامی و عمل خلاف مصالح ملی» توصیف شده است.
اما اینکه چگونه و با چه معیاری این شعارها و به خصوص شعار انتقادی علیه وزیر علوم، «توهین به شعائر ملی و عمل خلاف مصالح ملی» محسوب میشود خود پرسشی قابل بررسی است. اینک چگونه بعد از چهار دهه، گفتن از استقلال، آزادی و دانشگاه ایرانی، در نظامی که مهمترین شعار انقلابیون آن درخواست آزادی و استقلال بود، به عملی خلاف مصالح ملی تعبیر میشود؟
حالا ماههاست که دانشگاه از حضور دانشجویان خالی مانده، اعتراضات نیز همچون تحصیل، محدود به فضای مجازی شده و ترکشهای ویروس کرونا حتی کنشگری در حوزه دانشگاه را هم بینصیب نگذاشته است.
با این تفاسیر، نگرانی بزرگتر اما سال جدید تحصیلی است. روند برخوردهای تند و تیز نهادهای امنیتی، سرکوب اعتراضات دانشجویی و احضارها و بازداشتهای متعدد دانشجویان در ماههای اخیر، دلواپسی جدیتری برای روزهای آینده رقم زده است. روزهایی که قرار است نتایج کنکور مقاطع ارشد و دکتری اعلام شود و هراس بازگشت کارنامههایی مزین به جمله «به طبقه سوم سازمان سنجش مراجعه شود»، که حکایت از ستارهدار شدن دانشجویان دارد، بعد از چند سال و این بار به طور جدیتری بازگشته است. آن هم در دولتی که یکی از وعدههای انتخاباتی رئیسش «خداحافظی با دانشجویان ستارهدار» بود.
دیدگاه تان را بنویسید