مجید ابهری در یادداشتی نوشت:
رفاه اجتماعی عامل کاهش خشونت
برای اینکه بتوانیم دلایل افزایش خشونت در یک جامعه را پیدا کنیم باید شرایط زندگی در آن جامعه را بررسی کنیم.
اعتمادآنلاین| برای اینکه بتوانیم دلایل افزایش خشونت در یک جامعه را پیدا کنیم باید شرایط زندگی در آن جامعه را بررسی کنیم. نبود رفاه اجتماعی میتواند اولین دلیل افزایش پرخاشگری و خشونت در جامعه باشد. از سوی دیگر نباید فراموش کنیم که خشونت به عنوان یک واکنش رفتاری تابع بسیاری از فرآیندها و مکانیسم روحی، روانی و عصبی است و این در حالی است که این رفتار اکتسابی بوده و هیچ ربطی به مسائل ژنتیکی و قومیتی ندارد. بسیاری از مردم به دلیل مشکلاتی که در زندگی شخصی خود با آن مواجهاند، اعم از نداشتن امنیت شغلی، نداشتن رفاه اجتماعی، نداشتن توان مالی برای تامین هزینههای زندگی و ... خشمهای فروخورده دارند. آنها این خشمهای فروخورده را با خود حمل میکنند. در سطح جامعه، در محل کار، در مدرسه یا هر جای دیگری که افراد متفاوت سر و کار دارند. کوچکترین جرقهای میتواند این انبار باروت را منفجر کند. در واقع انسانی با خشمهای فروخورده مانند انبار باروتی است که هر آن احتمال دارد منفجر شود.
در چنین مواقعی او هم میتواند به خود آسیب بزند و هم به دیگران. به همین خاطر است که روانشناسان میگویند، خشم فرو خورده میتواند عامل بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی از جمله قتل یا جرح باشد. از سوی دیگر نبود شادی در جامعه نیز میتواند باعث بروز خشونت و افزایش آن در سطح جامعه باشد. اگر ما نتوانیم عوامل شادی زا را در جامعه ایجاد کنیم، باید منتظر بروز خشونتهای محیطی از جمله دعوا و درگیری در خیابان، ضرب و شتم و ... باشیم. اما باز هم آنچه بیش از همه باعث بروز خشم در فرد میشود، محرومیت، ناکامی و بی عدالتی است. این عوامل از مهمترین عوامل بروز خشم هستند.
اگر بخواهیم نگاهی دقیقتر به جامعه بیندازیم، عموما در مناطقی که رفاه مردم کمتر است، آمار درگیری و خشونتهای خانوادگی و خیابانی بیشتر است. چرا که آن حس محرومیت باعث به وجود آمدن خشم شده است. این حس به خصوص در جوانان بیشتر است و البته که میزان سرخوردگی در آنها هم بسیار بیشتر، به همین خاطراست که اغلب دعواها بین جوانان است و کمتر پیش میآید که افراد مسن دست به یقه شوند. اما نکته تاسف برانگیز این است که آمار خشونت در بین زنان و دختران هم افزایش یافته است. در گذشته زنان و دختران به واسطه شرایطی که بر جامعه حاکم بود و آداب و روسوم همیشه آنها را به خویشتن داری دعوت میکرد، خیلی به ندرت پیش میآمد که شما شاهد دعوا و مشاجره زنان و دختران در خیابان باشید. حتی در خانه هم این اتفاق به ندرت رخ میداد.
اما متاسفانه این خشمهای فروخورده در زنان و دختران هم بالاخره منفجر شده و آمار دعوا و درگیریها چه در خانه و چه در خیابان در بین این قشر هم افزایش پیدا کرده است. به هرحال ما از هر طرف که ماجرا نگاه کنیم، میرسیم به مساله رفاه اجتماعی که در ابتدای بحث بیان شد. تا زمانی که افراد از رفاهی نسبی در جامعه برخوردار نباشند، این خشونت و پرخاشگری در بین آنها به وضوح دیده میشود. در واقع چه بخواهیم باور کنیم چه نخواهیم، همهچیز ریشه در رفاه انسانها دارد. حال خوب هر فرد به میزان رفاه او در زندگی بستگی دارد. هر چه میزان محرومیت بیشتر باشد، میزان خشم هم افزایش مییابد. افزایش میزان خشم در جامعه به افزایش میزان بزههای اجتماعی دامن میزند و امنیت روانی افراد جامعه را به خطر میاندازد. سلامت رفتار مردم هر جامعه میتواند به رشد و پویایی آن جامعه کمک کند.
در حال حاضر جوانانی که نه توان تامین مخارج زندگی شان را دارند، نه میتوانند شغل مناسبی داشته باشند، نه میتوانند ازدواج کنند و نه توان تامین هزینههای زندگی خانوادگی را دارند که بخواهند به فکر فرزندآوری باشند، نمیتوانند از نظر سلامت روان هم بدون آسیب باشند.
منبع: تعادل
دیدگاه تان را بنویسید