معتادان خیابانی دیگر مجرم به حساب میآیند
به دنبال اظهارات اخیر رییس قوه قضاییه و تاکید ابراهیم رییسی بر مجرم شمرده شدن معتادان خیابانی و لزوم برخوردهای جرمانگارانه با معتادان بیخانمان، مدیرکل پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور اعلام کرد که حالا بایدتمام قوانین مربوط به حمایت از معتادان خیابانی تغییر کند چرا که از این پس، این افراد مجرم هستند و بنابراین تمام وظایف نهادهای حمایتی و بازتوانی همچون سازمان بهزیستی کشور هم در قبال این افراد باید مختومه تلقی شود.
اعتمادآنلاین| با وجود آنکه سال 1383 رییس فقید قوه قضاییه، مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی در یک بخشنامه کاملا مترقی، بر جرمزدایی از خیابانخوابی معتادان بیخانمان تحت درمان اعتیاد و ضرورت توزیع سرنگ و سوزن و خدمات پیشگیری از آسیبهای اعتیاد با هدف جلوگیری از گسترش آسیبهای اجتماعی و انتقال بیماریهای عفونی تاکید داشت و ظرف 16 سال اخیر هم همین بخشنامه، بازوی قدرتمندی برای تداوم برنامههای حمایتی و کاهش آسیبهای اجتماعی اعتیاد بود، حالا با این اظهارات رییس قوه قضاییه به نظر میرسد باید منتظر پایان فصل امید برای معتادان بیسرپناهی باشیم که قدمهای مردد اما امیدوارانهای به سمت دستهای حمایت حامیان کارتنخوابها برمیداشتند.
رییس قوه قضاییه چه گفت؟
دو هفته قبل، ابراهیم رییسی در نشست آسیبشناسی و بررسی روند مبارزه با مواد مخدر با فعالان حوزه مبارزه با اعتیاد، ضمن تاکید بر لزوم پاکسازی مناطق آلوده و جمعآوری معتادان خیابانی گفت: «معتاد خیابانی، مجرم است و باید به عنوان مجرم با او برخورد شود و مطلقا نباید اجازه داد نقطهای از شهر در هیچ کجای کشورمان به محل امنی برای معتادان خیابانی تبدیل شود. اینکه معتاد خیابانی دستگیر شده و پس از صرف هزینههای فراوان دوباره آزاد شود و به اقدامات خود ادامه دهد و به مردم آزار برساند، قابل پذیرش نیست و اگر نیاز به اصلاح قانون داریم باید این کار انجام شود تا دغدغههای مردم هر چه سریعتر رفع شود.
نباید با نگهداری معتادان خیابانی در زندان بر جمعیت زندانیان کشور افزوده شود بلکه این افراد و حتی قاچاقچیان باید در فضایی مناسب نگهداری شوند.» به دنبال این اظهارات، دیروز هم مدیر کل پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور خواستار تغییر قوانین توسط نمایندگان مجلس شد و اعلام کرد که در صورت اجرایی شدن اطلاق «مجرم بودن معتاد بیخانمان» قانون باید تغییر کند چون سازمان بهزیستی مسوول نگهداری از مجرمان نیست.
فرید براتی سده با اشاره به اظهارات اخیر رییس قوه قضاییه درباره منابع لازم برای نگهداری از معتادان خیابانی در اردوگاههای درمان اجباری گفت: «سال گذشته قرار بود مبلغ 20 میلیارد تومان از سوی شورای اجتماعی کشور پرداخت شود، اما تاکنون هیچ مبلغی از سوی شورای اجتماعی کشور به ما پرداخت نشده که معتقدم نمایندگان مجلس باید در این زمینه التفات بیشتری داشته باشند، چرا که در قانون، وظیفه مدیریت و ساماندهی معتادان خیابانی و همچنین ایجاد مراکز توانمندسازی و صیانت به بهزیستی سپرده شده و بنابراین باید بودجه آن نیز به بهزیستی پرداخت شود نه اینکه در اختیار نهاد دیگری قرار بگیرد. البته ما معتقد هستیم با توجه به فرمایشات اخیر رییس قوه قضاییه که اعلام کردهاند معتاد خیابانی مجرم است، اساسا این قانون باید تغییر کند چرا که ما مسوول نگهداری از مجرم نیستیم، بهزیستی یک دستگاه حمایتی و اجتماعی است.
ما مراکز درمان داریم اما نگهداری از مجرم ساز و کار مشخص خود را دارد، بنابراین به نظر ما این قانون باید اصلاح شود و باید در قانون برنامه هفتم یا همین الان این موضوع مورد بازنگری قرار گیرد. البته این به معنای آن نیست که ما نمیخواهیم از این افراد نگهداری کنیم، بلکه ما نباید از این افراد نگهداری کنیم، چرا که کار ما این نیست و ما نگهداری از مجرم را بلد نیستیم. منابعی هم که در خصوص نگهداری این افراد به ما میدهند، هزینه بیهوده است بنابراین قانون در این زمینه باید اصلاح شود. در آن زمان هم که نگهداری از معتادان خیابانی به بهزیستی سپرده شد، قرار بود این افراد از طریق بهزیستی درمان شوند، اما در حال حاضر مشخص شده که این افراد درمان نمیشوند، در حالی که بهزیستی چند سال این کار را انجام داد، اما حالا با توجه به اینکه گفته شده این افراد مجرم هستند، معتقدم در ابتدا قانون باید تغییر کند. البته ما بخشی از کار یعنی بازتوانی را میپذیریم، اما نگهداری از معتادان خیابانی در مراکز ماده 16 واقعا کار ما نیست و باید اصلاح شود.»
براتی سده افزود: «در غیر این صورت، اگر مجدد، معتاد خیابانی بیمار تلقی شود، سازمان بهزیستی باید از او نگهداری کند که از آن پس هم باید منابع آن در اختیار ما قرار گیرد چون نمیشود که مدیریت این مراکز را به بهزیستی بدهند، اما پول در جای دیگری باشد و ما بخواهیم پول را بگیریم و به ما ندهند و دایم هم این گلایهها وجود داشته باشد. حرف ما این است که اگر در قانون، نگهداری از معتادان خیابانی به سازمان بهزیستی سپرده شده، باید منابع آن در اختیار بهزیستی باشد.» این مقام مسوول ضمن ارایه آماری درباره تعداد مراکز حمایتهای درمانی و اجتماعی برای معتادان بیخانمان داوطلب ترک اعتیاد، از تداوم مخالفت کارشناسان و متخصصان درمان اعتیاد سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت با پیشنهاد غیرمسوولانه و بیمنطق برخی مقامات درباره خروج مراکز کاهش آسیب اعتیاد از محیط شهری خبر داد و گفت: «مراکز کاهش آسیب اعتیاد، دکه نیست که ما در نقطهای از شهر برپا کنیم و معتادان به آنجا مراجعه کنند، بلکه معتادان در آن مناطق حضور دارند و ما براساس ارزیابی از آن منطقه، هر جایی که بیش از 100 معتاد حضور داشته باشد، یک مرکز کاهش آسیب ایجاد میکنیم و ما در آنجا به آنها خدمت ارایه میدهیم.
این خدمت نیز در راستای کاهش آسیب برای خودشان، خانواده و جامعه است؛ این خدمات باعث میشود تعداد زیادی از معتادان از انجام سرقتهای خرد خودداری کنند، اگر ما این مراکز را تعطیل کنیم آیا تضمینی وجود دارد که این معتادان مجددا به دنبال سرقتهای خرد و خفتگیری نروند؟ هیچکس نمیتواند چنین تضمینی بدهد. نکته دیگر این است که هم قانون در این زمینه وجود دارد و در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری هم از برنامه کاهش آسیب اعتیاد یاد شده. ما مراکز کاهش آسیب را در زندانها نیز فعال کردهایم و این اقدامات در آنجا نیز انجام میشود. چگونه میتوانیم در خیابان این اقدامات را انجام ندهیم؟ حتی قضات هم در این زمینه از ما حمایت میکنند در جلساتی که قبلا در دادستانی تهران داشتیم تاکید شد که کاهش آسیب باید ادامه پیدا کند، بنابراین ما نمیتوانیم این مراکز را به این دلیل که یک دستگاه تمایلی به اجرای آن ندارد، متوقف کنیم.
دستگاههای اصلی متولی کاهش آسیب وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی هستند و پس از آن نیز سازمان زندانها. ما معتقد هستیم باید خدمات ارایه شود و این بر اساس نظرات کارشناسی است که صورت گرفته و اصلا این مراکز از نظر ما قابل تعطیل شدن نیستند. تعطیل کردن این مراکز مصادف است با عود دوباره بیماریهای واگیردار و رها شدن معتادانی که در حال حاضر خدمات دریافت میکنند، بنابراین معتقدم که نباید به دنبال تعطیلی مراکز کاهش آسیب باشیم. مهمترین مساله این است که مناطق پرآسیب ساماندهی شود. ساماندهی نیز به این معنی است که اگر خردهفروشی در محل وجود دارد، با آن خردهفروش برخورد شود نه با مرکزی که به محرومترین و درماندهترین افراد جامعه خدمت میدهد. چه کسی گفته است که باید مرکز خدماترسانی تعطیل شود؟ وقتی موادفروشی داخل پارک دستگیر میشود، ممکن است دیگر معتادی به آن منطقه مراجعه نکند.
معتاد که برای دریافت سوزن و سرنگ به آن منطقه نمیآید، بلکه برای تامین موادش به آنجا میرود. معتاد در این مناطق حضور دارد، چرا که شرایط و بافتی که در آن منطقه وجود دارد، به گونهای است که او را با این وضعیت میپذیرد. وقتی موادفروش در منطقه باشد، محل مصرف و شرایط مصرف برای معتاد در آن منطقه هم مهیا باشد، بنابراین این شرایط منطقه است که باید اصلاح شود در چنین صورتی خود به خود معتاد از آن منطقه میرود، معتاد که از منطقه برود ما نیز همراه معتاد از آن منطقه میرویم، این گونه نیست که ما برویم، او هم به دنبال ما بیاید، او هیچ وقت به دنبال ما نمیآید و این برعکس است.
برخی میگویند ما به این افراد غذا میدهیم و اینها به دلیل دریافت غذا به آن منطقه میآیند، در حالی که معتاد اگر از گرسنگی هم بمیرد از موادش نمیگذرد، بنابراین اگر موادفروش باشد و در طرف دیگر هم ما با یک لقمه غذا ایستاده باشیم، معتاد به سمت ما نمیآید بلکه به سمت موادفروش میرود، بنابراین باید در کنار برخورد با موادفروش، پاتوقی که در آنجا وجود دارد و معتاد میتواند به راحتی در آنجا مواد مصرف کند را از بین برد.»
منبع: اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید