کد خبر: 451511
|
۱۳۹۹/۰۹/۲۲ ۱۰:۵۸:۰۰
| |

شهردار تهران:

چرایی حذف اطلاعات ساختمان‌های ناایمن از سامانه شفافیت / هیچ کمکی دریافت نکردیم

به گفته شهردار تهران روزی که مدیریت شهری پیشین شهر می‌خواست پل صدر را احداث کند، اعلام کرد که بین 500 تا 700 میلیارد تومان برای آن هزینه شده، اما عملا ساخت این پل بیش از 4 هزار و 500 میلیارد تومان هزینه برده است که اگر تملکات اراضی اطراف برای احداث پل را نیز به آن اضافه کنید، بیش از این رقم است.

چرایی حذف اطلاعات ساختمان‌های ناایمن از سامانه شفافیت / هیچ کمکی دریافت نکردیم
کد خبر: 451511
|
۱۳۹۹/۰۹/۲۲ ۱۰:۵۸:۰۰

اعتمادآنلاین| پیروز حناچی، چهاردهمین شهردار تهران در حالی سکان این مجموعه را در دست دارد که شیوع پاندمی کرونا در کنار تحریم‌های ظالمانه شرایط سختی را در کشور حاکم کرده و اداره شهر نیز با فرسودگی ناوگان اتوبوسرانی و تاکسیرانی و خطوط ناکامل مترو بیش از پیش دشوار شده است.

از طرفی درآمد شهرداری هم به شدت کاهش پیدا کرده و مشکلات شهر نیز باقی است و در چنین شرایطی رسیدگی به درخواست شهروندان برای حل این مسائل نیز به کندی پیش می‌رود. در ادامه گفتگو با شهردار تهران را می‌خوانید.

مدیران شما در حالی از مشکلات مالی در شهرداری صحبت می‌کنند، که اخیرا رییس شورای شهر تهران گلایه‌ای از عدم پیشروی فعالیت‌های جاری شهر داشتند و اظهار کردند از هر قدم از پیاده روهای پایتخت طلا به دست می‌آید، آیا شما هم اینطور فکر می‌کنید؟

مشکل مالی تنها مساله ما نیست و اکنون تمام کشور با این مشکل روبرو است. اگر آنقدر راحت بود، حتما خیلی از کشورهای دنیا این کار را می‌کردند. البته در شرایط گردش عادی اقتصادی می‌شود، اینگونه تصور کرد که با ابتکار و خلاقیت می‌توانید تولید ثروت و پول داشته باشید، اما شرایط ما عادی نیست، کشور در تحریم است و مرزها عملا بسته است. بسیاری از ارتباطات بین المللی و حوزه گردشگریمان مانند سابق نیست و طبیعتا اقتصاد هم مانند گذشته نیست. فکر نمی‌کنم طلا را رایگان به کسی بدهند. اگر طلا را مجانی به شما دادند، مطمئن باشید خبری پشت آن هست و به ازای آن حتما اتفاقاتی رخ خواهد داد.

بعضی از اعضای شورا در مقایسه با قبل می‌گویند، شما دچار خودتحریمی شده‌اید و خودتان برای خودتان محدودیت ایجاد کرده اید؛ معنای دیگر آن این است که چرا تراکم نمی‌فروشید، چرا راحت پروانه غیرقانونی صادر نمی‌کنید؟ ما چنین قولی به مردم ندادیم. ما قول داده بودیم که شهر را به انضباط می‌رسانیم که این کار را انجام دادیم.

چرا باگذشت ده ماه از شیوع کرونا همچنان از مشکلات مالی صحبت می‌کنید و ابتکار عمل در کسب درآمد را به دست نگرفته‌اید؟

امروز می‌توانم ادعا کنم که بر مبنای طرح تفصیلی پیش می رویم، اگرچه به معنی آن نیست که تخلفی صورت نمی‌گیرد و یا پرونده کسی به کمیسیون ماده 100 نمی‌رود؛ می‌رود، اما پرونده خلاف طرح تفصیلی صادر نمی‌شود که این اقدام مهمی است.

ما یک برنامه پنج‌ساله برای این موضوع داشتیم و بعد از عبور از سال دوم مدیریتم می‌توانم این ادعا را مطرح کنم. البته شرایط سختی را برای تحقق آن پشت سر گذاشتیم. ما هم اگر سه سال پشت سر هم 30 میلیون مترمربع پروانه صادر می‌کردیم، شاید دستمان خیلی بازتر بود، اما ادامه این روش را روا ندیدیم. حداقل از کسی مثل ما که عقبه تخصصی این موضوع را دارد و متوجه می‌شود این موضوع به چه معناست، این انتظار نمی‌رود. ما تلاش کردیم مسیر دوم را انتخاب کنیم. شهر را آرام‌تر کردیم، هزینه‌های اداره شهر را کمتر کردیم و سعی کردیم با روش‌های خلاقانه‌تر آن را اداره کنیم.

برای مثال کوچه دوستی را حتما دیده‌اید، یک کار خیلی ساده بود که با رنگ اجرا شد و با همین کارهای ساده می‌توان فضا و حتی خلق و خوی مردم را نسبت به همدیگر تغییر داد و این در دنیا تحت عنوان «فان تئوری» مطرح است. شما با رفتار مزاح‌آمیز و فان می‌توانید خیلی از مشکلات را در شهر با هزینه خیلی کم حل کنید و من همکارانم را تشویق می‌کنم که چنین اتفاقی رخ دهد.

خودمان را به فروش تراکم خارج از قاعده عادت ندادیم

تلاش می‌کنیم که شهر را کم عارضه‌تر و ارزان‌تر اداره کنیم و فقط هم به دوره خودمان فکر نکنیم، چرا که اگر می‌خواستیم تنها به دوره خودمان نگاه کنیم، می‌توانستیم دو سه قلم از اموال بزرگ شهرداری تهران را بفروشیم و مشکلاتمان حل می‌شد. خیلی از بانکی‌ها هم تمایل دارند که چنین اتفاقی رخ دهد و شاید یک زمانی مجبور شدیم این کار را کنیم، اما خودمان را به فروش تراکم خارج از قاعده و خارج از ظرفیت طرح تفصیلی عادت ندادیم و سعی کردیم که این عادت بد را در تهران ترک کنیم.

اما پروژه کوچه‌های رنگی این انتقاد را به همراه دارد که شهرداری به لکه‌های فقیر شهر رنگ پاشیده است، چرا این اقدام را در کوچه‌های مناطق بالایی اجرا نکردید؟ اگر هدف ارتقای شادابی در محلات فقیر است، چرا سطح توقع ساکنان مناطق پایین از اقدامات شهری به رنگ‌پاشی تقلیل داده شده و هزینه‌های بیشتری برای بالا بردن سطح کیفی این مناطق انجام نمی‌شود؟

اگر منابع آن وجود داشت که قطعا همین الان این کار را انجام می‌دادیم، اما در شرایطی که امکان انجام کارهای سنگین وجود ندارد و مردم نیز در شرایطی نیستند که خودشان هزینه کنند؛ تا جایی که اگر به برخی از آنها حتی پروانه رایگان هم داده شود، نمی‌توانند بازسازی انجام دهند، اما اکنون در شرایطی زندگی می‌کنند که این خانه‌ها قابل سکونت است. آن روز بدون همراه در آن کوچه حضور پیدا کردم و شرایط را دیدم. مردم معمولا زمانی که مسئولان را می‌بینند، به ویژه کسانی که چهره آشنایی دارند، شروع به گلایه کردن می کنند، جالب بود در آن محله هیچ کس گلایه نکرد و تشکر می‌کردند. حالا نه اینکه ما کار مشعشعی انجام داده باشیم، مردم به شادی بچه‌های خود شاد بودند، بچه‌هایی که در این کوچه قلمو دست گرفته بودند و در و دیوار را رنگ می‌کردند و خوشحال‌تر از پدر و مادرهای خود بودند.

اینها روش‌هایی است که در دنیا نیز تجربه شده است و سخت‌ترین آلونک‌نشین‌های ریو با رنگ تبدیل به مکان‌هایی برای جذب گردشگر شده است و تلاش کردیم یکی دو مورد از این تجربیات را داشته باشیم و تلاش می‌کنیم بیشتر از این نیز ادامه پیدا کند. این یک نگاه است؛ مانند مسیر دوچرخه. این مسیر را می‌توانید به عنوان یک ورزش ببینید، اما به عنوان یک روش کم هزینه برای تاثیرگذاری در حمل ونقل عمومی شهر هم می‌توانید به آن نگاه کنید. اگر کسی دوچرخه را برای تردد از منزل تا محل کار و یا اولین ایستگاه مترو استفاده کند، یک ماشین از سطح شهر کم می‌شود و این خیلی دور از تصور نیست. این روش ارزانتر و پر ازده‌تری است و اگر موجود است، چرا از آن استفاده نکنیم؟

شفافیت و اتاق شیشه‌ای، یکی از مهمترین شعارهای مدیریت شهری دوره پنجم بود و راه‌اندازی سامانه شفافیت را می‌توان به عنوان مهمترین اقدام این دوره از شورا ذکر کرد، اما بعضا دیده می‌شود از بدنه شهرداری مقاومت‌هایی در بارگذاری اطلاعات در این سایت وجود دارد، برای مثال یک بازه زمانی طولانی زمان برد تا رقم حقوق مدیران به درستی بر روی سایت درج شود و یا اتفاقی که در بارگذاری لیست ساختمان‌های ناایمن رخ داد. برای اینکه جلوی این مقاومت‌ها گرفته شود و اطلاعات به صورت واضح در اختیار شهروندان تهرانی قرار گیرد، چه اقدامی کرده اید؟

وقتی اطلاعات شفافیت می‌گویید، برای مثال مناقصات و یا مزایده‌هایی که ما برگزار می‌کنیم و یا سرویس‌ها و خدماتی که ارائه می‌دهیم و یا قصد خرید و فروش آن را داریم باید کامل در سایت گذاشته شود و الان هم این اقدام رخ می‌دهد و اگر در سامانه شفافیت وارد نشده باشد، به نبود این قراردادها در سامانه ایراد گرفته می‌شود.

اما در مورد حقوق مدیران، اینکه مدیران نباید حقوق نامتعارف بگیرند، این حرف پسندیده است و مدیران ما باید در حد معمول جامعه باشند، البته اگر اقدام مشعشعی را انجام دادند و منافع عظیمی را به شهرداری برگرداندند، ما وظیفه داریم که آن‌ها را تشویق کنیم و این را من حقوق تلقی نمی‌کنم، یعنی اگر کسی ملکی را که شهرداری اطلاع نداشت، به شهرداری اطلاع داد و یا تلاش کرد تا آن ملک به شهرداری بازگردد و مالکیت آن در اختیار شهرداری قرار گیرد و منافع عموم را حفظ کرد، نباید با حقوق عادی با او رفتار کنیم و باید تشویق شود.

در مورد ساختمان‌های ناایمن، به ویژه برج‌های بلند مرتبه و یا ساختمان‌های مسکونی، به اعتقاد من نباید شیپور را از دهانه گشاد بزنیم و باید ببینیم مخاطب ما چه کسی است. در ساختمان‌های ناایمن، چه لزومی دارد که همه مردم بفهمند ساختمانی ناایمن است؟ جز اینکه بنگاه‌های معاملات املاک در این قضیه منتفع شوند. آن کسی که در آن ملک زندگی می‌کند باید بداند که ساختمان ایمن است یا خیر و اگر ناایمن است باید چه اقداماتی انجام شود و در این زمینه شهروندان را ترغیب می‌کنیم، اما اگر در سیستم خرید و معاملات املاک افرادی این اطلاعات را داشته باشند و به استناد سامانه بگویند، فلان ساختمان ناایمن است، ارزش آن ملک پایین‌تر از حد معمول منطقه می شود واین کار معقولی نیست.

فکر می‌کنیم کسی که منتفع می‌شود، باید مطلع شود، برای مثال کسی در برجی زندگی می‌کند که پله اضطراری، سیستم آلارم و سیستم اطفا حریق ندارد و لازم است اقداماتی برای آن ساختمان انجام شود، باید به او اطلاع‌رسانی و آموزش داده شود و در حال انجام این کار برای سه هزار ساختمان ناایمن هستیم و نقطه هدف ذی نفعانی هستند که در این ساختمان‌ها زندگی می‌کنند. حالا اگر این را اعلام عمومی کنیم، ابعاد دیگری پیدا می‌کند و هدف ما این است که حداکثر انتفاع را از این اطلاع‌رسانی ببریم به گونه‌ای که شرایط سوءاستفاده برای کسی ایجاد نشود.

به نظر شما حناچی وزارت راه محبوب‌تر است یا حناچی شهرداری تهران؟ برخی معتقدند شما در وزارت راه محبوب‌تر بودید.

کسان دیگری باید درباره آن اظهارنظر کنند. من در دبیرخانه شورای عالی معماری و شهرسازی در جایگاه نظارت بودم و آن جایگاه با جایگاه اجرا خیلی فرق می‌کند. در نظارت چون مسئولیت اجرائی در کار نیست، ممکن است خیلی از حرف‌ها زده و یا پیگیری شود، البته از دوره‌ای که در دبیرخانه شورای عالی بودم خاطرات خوشی دارم و خیلی از پروژه‌هایی که امروز می‌بینید که با آن‌ها عکس می‌گیرند، مربوط به پیگیری‌های ما بود؛ هفت سنگان قزوین، کلاک لواسان و پدیده شاندیز پروژه‌هایی بودند که در دبیرخانه شورای عالی به دلیل تخلفات ساختمانی و فیزیکی اولین بار ما پیگیری کردیم.

جلوی پدیده شاندیز را نمی‌گرفتیم، ده‌ها پدیده شاندیز دیگر در سطح کشور ظهور می‌کرد

اگر جلوی پدیده شاندیز را نمی‌گرفتیم، ده‌ها پدیده شاندیز در سطح کشور ظهور می‌کرد و یا اتفاقاتی که در تهران رخ داد؛ در سال‌های90 ،91 و 92 سالی 30 میلیون متر مربع پروانه در تهران صادر شده است و این پروانه های به خالص مسکونی تقریبا معادل شهری با 600-700 هزار نفر جمعیت است. آیا زیرساخت‌ها به این نسبت افزایش یافته است؟ فضای سبز، مراکز خرید و مراکز آموزشی متناسب دیده شده است؟ وقتی این کار را نکردیم به مانند آدم ناقص الخلقه‌ای می‌ماند که دستش بیش از حد بلند می‌شود. ما در آن زمان در آن موضع بودیم و اکنون در موضع اجرا هستیم. اینکه محبوبیت من کاهش یافته و یا افزایش را نمی‌دانم، اما تلاش می‌کنیم دوره متفاوتی را در شهر به مردم نشان دهیم که می‌شود شهر را آرام‌تر، کم هزینه تر، کم عارضه‌تر و سالم‌تر اداره کرد و کاری کرد که مشکلات شهر اگر بهتر از این نشود بدتر از این هم نشود.

شما یکی از مخالفان احداث پل صدر بودید و اعلام کردید، در شرایطی که همه دنیا نسبت به برچیده شدن پل‌ها اقدام می‌کنند، ما یک پل جدید احداث کردیم، با این وجود آیا برنامه‌ای برای جمع آوری این پل دارید؟

بعد از اینکه این همه هزینه شده است، منطقی نیست که نسبت به جمع آوری اقدام کنیم، اما خیلی از کشورهای دنیا این کار را کردند؛ آن‌هایی که زودتر از ما شروع به احداث پل اقدام کردند. زمانی که نقد می‌کردیم حداقل به 20 مورد پل در حال جمع آوری در دنیا که عمدتا در کشورهای اروپایی و آمریکایی اتفاق افتاد، اشاره کردم. یک مورد هم در شهر سئول بود و شهردارش اعلام کرد، اگر رای بیاورم این پروژه را در اینچئون اجرا می‌کنم و واقعا این کار را کرد و من مرتب به آن پروژه اشاره می‌کردم. انتقاد من هم این بود، زمانی که همه دارند این سازه‌ها را بر می‌چینند، چرا شما آن را اجرا می‌کنید.

الان طبیعتا باید اجازه دهیم دوره بهره‌برداری از آن تمام شود و همانطور که گفتم منطقی نیست که بعد از این همه هزینه، این اتفاق رخ دهد. روزی که می خواستند پل صدر را احداث کنند، اعلام کردند که بین 500 تا 700 میلیارد تومان برای آن هزینه شده، اما عملا ساخت این پل بیش از 4 هزار و 500 میلیارد تومان هزینه برده است که اگر تملکات اراضی اطراف برای احداث پل را نیز به آن اضافه کنید، بیش از این رقم است.

در زمان تصویب متمم بودجه سال 98 از شهرداری وعده گرفته شد که گزارش مالی پل صدر اعلام شود، اما هنوز این گزارش اعلام نشده است، علت آن چیست؟

گزارش پل صدر آماده است، در شهرداری از آنجایی که خیلی اقدامات با تهاتر خدمات یا تهاتر املاک انجام می شده، معمولا وقتی افراد مراجعه می‌کنند، کنتور آن می‌افتد یا وقتی دعوایی می‌شود و حکم قضائی برای آن می‌دهند عدد قطعی در می‌آید و یا وقتی خیلی از صورت وضعیت‌های پیمانکاران پرداخت می‌شود هزینه قطعی آن مشخص می‌شود و کاملا معلوم است که چقدر هزینه شده است.

تصویب لایحه مالیات بر ارزش افزوده با اعتراضات گسترده‌ای در هفته گذشته همراه بود و رییس شورای شهر تهران درخواست کردند که شما در این زمینه رایزنی‌های لازم را داشته باشید، تعامل شما با مجلس برای جلوگیری از اجرای این لایحه که مدیریت شهری را از تصمیم‌گیری در تعیین نرخ عوارض مستثنی می‌کند، چیست؟

ما دو لایحه مهم مالیات بر ارزش افزوده و منابع مالی پایدار را داریم. خدمت رئیس محترم مجلس رفتم و گفتم حضور شما برای ما یک فرصت تلقی می‌شود، چرا که در دوره‌های قبل باید برای ریاست محترم مجلس سه ساعت مقدمه چینی می‌کردیم و یک موضوع تخصصی را توضیح می‌دادیم تا حسی را پیدا کنند که ما داریم. ایشان وقتی تجربه مدیریت شهری را دارند، حداقل این انرژی را نمی‌گذاریم و گفتیم که این را یک فرصت می‌دانیم و انتظار داریم این موضوع حل شود. همچنین استحضار دارید که قوی‌ترین فراکسیون موجود در مجلس فراکسیون مدیریت شهری است.

اما مجلسی که بالاترین تعداد نمایندگان آشنا به حوزه شهری را دارد، بزرگترین تهدید را با تصویب مصوبه مالیات بر ارزش برای مدیریت شهری ایجاد کردند.

در لایحه مالیات بر ارزش افزوده چند مانع وجود دارد؛ نخست اینکه دولت خوشش نمی‌آید، بخشی از مالیات محلی را به شهرداری بدهد، دوم اینکه وزارت کشور تمایل دارد مالیاتی که بین شهرداری‌ها توزیع می‌شود به وزارت کشور بیاید و از سوی آن‌ها توزیع شود، سوم اینکه شورای نگهبان خیلی اعتقاد ندارد که شورای شهر عوارض وضع کند و می‌گوید این موضوع حاکمیتی است و برعهده حاکمیت است. اکنون نیز محل دعوا بر سر همین است و گفته شده برای اینکه نظر شورای نگهبان تامین شود، ذکر شده وزارت کشور و شورای عالی استان‌ها میزان عوارض را تامین کنند. قبلا تنها شورای شهر این کار را انجام می‌داد، اما واقعیت این است که افزایش قیمت‌ها یک موضوع حاکمیتی است و هیچ حکومتی دلش نمی‌خواهد که کنترل نشده قیمت‌ها افزایش یابد. هرساله قیمت سرویس‌های خدمات، عوارض نوسازی، قیمت بلیت تاکسی، اتوبوس و مترو توسط شورای شهر تعیین می‌شود و معمولا دولت اگر نظری داشته باشد در فرمانداری این حساسیت نشان داده می‌شود، بعضا اتفاق افتاده که فرمانداری هم تایید کرده و مراحل طی شده اما تعزیرات به آن ایراد گرفته است.

یادم می‌آید در سال اولی که در دولت بودم، این مساله را مطرح کردم در صورتی که قانونا نیازی به مطرح کردن آن نبود، اما معتقد بودم باید این هماهنگی ایجاد شود و دولت آمادگی افزایش قیمت بلیت را داشته باشد. برای مثال اگر قرار است بلیت مترو از 500 به 700 تومان افزایش یابد، دولت در جریان باشد.

اما شما با دولت بر سر تامین منابع مالی حمل ونقل عمومی چالش‌های بسیار اساسی دارید، اگر قرار نیست، کمکی از سوی دولت به شما برسد، چرا باید در این تصمیم گیری تعیین‌کننده باشد؟

اگر این را تبدیل به دعوا کنیم به نتیجه‌ای نمی‌رسیم، باید این را به گفتگو تبدیل کنیم و آن را به نتیجه برسانیم. ما اعتقاد داریم که حمل ونقل عمومی در کلانشهر تهران موضوع حاکمیتی است که شهرداری به تنهایی نمی‌تواند از عهده آن بربیاید و تمام تلاش ما این است که دولت به اندازه مواضع حاکمیتی خود باید به اندازه موضوع هم ظاهر شود. البته دولت تا قبل از کرونا و تحریم عملا ظاهر می شده است، بخش‌های ارزی و خرید خارجی مترو عمدتا به گردن دولت بود و بازپرداخت آن نیز با دولت بود.در مترو 50 درصد کار سیویل و 50 درصد تجهیزات و امکانات که معمولا وارد می‌شود، عملا از زمان تحریم دچار اختلال شده است.

شما زمانی که در شورای عالی معماری و شهرسازی بودید بر جلوگیری از تخریب باغ‌ها تاکید داشتید، ادبیات مدیریت شهری دوره پنجم نیز تبدیل مصوبه برج باغ به خانه باغ بود، اما اقداماتی در شهر انجام می‌شود که تاثیر منفی بر محیط‌زیست دارد و در عین حال هم توجهی به این اقدامات نمی‌شود. نمونه موردی این اقدام کلنگ زنی خط ده مترو تهران بدون پیوست محیط‌زیستی است که نگرانی آسیب به قنات‌های شهر را برای کارشناسان محیط‌زیست به همراه داشته است.چرا این خط بدون پیوست محیط زیستی مجوز کلنگ زنی دریافت کرد؟

نخست که خط ده کلنگ شروع عملیات است و تمام نشده است و دوم اینکه معمولا از شروع نقطه‌ای که اراده می‌کنیم تا به بهره برداری برسد، اگر منابع باشد، 4.5 سال طول می‌کشد. در مورد بحث اولی که مطرح کردید با رد مصوبه برج باغ ها، قولی که داده بودیم را انجام دادیم و اکنون در باغ‌هایی که باغ شناخته می‌شوند، دیگر پروانه برج باغ صادر نمی‌شود. البته راهکارهای جایگزین دادیم، برای مثال در باغ‌ها امکان تولید گل و گیاه، رستوران و خانه سالمندان را می‌دهیم، بدون اینکه ملک تجاری محسوب شوند.

در مصوبه‌ای که در شورای عالی معماری و شهرسازی به تصویب رساندیم، پهنه‌ای از عملکردها به جای ساخت و ساز سنگین در باغ‌ها که معمولا منجر به تخریب آنها نیز شده بود، جایگزین شدند. البته وقتی ترمز قطاری که با سرعت 200 کیلومتر در ساعت در حال حرکت است را می‌کشید، یک خط ترمزی به جای می‌ماند و طول می‌کشد تا بایستد. چیزی کمتر از 100 پرونده موجود است که البته برخی پول را کامل داده اند و برخی بخشی از پول را برای دریافت پروانه پرداخت کرده‌اند و شکایت می‌کنند و از سیستم قضایی نیز رای می‌گیرند که به ما پروانه بدهید و‌ این یک دعوای حقوقی است که با شورا و متقاضیان داریم.

هر اقدامی برای توسعه مترو، پیوست زیست محیطی خواهد داشت

در مورد خط ده، علت اینکه تعجیل کردیم به این دلیل است که برخی از مناطق در نقشه تهران مانند سیاه چاله هستند و به رغم اینکه مراجعه زیادی در آن مکان‌ها رخ می‌دهد و هم گره ترافیکی سنگین دارند، اما به شبکه مترو وصل نیستند؛ مانند منطقه 22، نمایشگاه بین المللی. در شبکه طرح جامع حمل و نقل ریلی تهران هم در ایستگاه کتابی ایستگاه تبادلی داریم که به خط ده وصل می‌شود و برای ما محرز بود که اگر خط ده بخواهد آغاز به کار کند، نقطه تبادلی آن میدان کتاب است و دستگاه تی. بی. ام می‌تواند در آنجا پایین برود و شروع به کار کند و با کلنگ زدن خط ده عملا اجازه این کار را دادیم.

طبیعتا در شهر تهران که بیش از 600 قنات داشته و فعلا 150 مورد از قنوات آن فعال است، در هر جای شهر که این کار را شروع کنید به آب‌های سطحی و قنات‌ها برخورد می‌کنید. مانند اتفاقی که در خط 6 رخ داد. در هنگام توسعه این خط به سفره‌های آب زیرزمینی چشمه علی برخورد کردیم و هشدار جدی در این باره دادیم. ما به طور دائم در تهران با این معضل مواجه هستیم و هر اقدامی که صورت بگیرد، مطالعات زیست محیطی خواهد داشت و قرار نیست به بهانه خط ده سفره‌های آب‌های زیرزمینی تهران را آلوده کنیم و یا قنات‌ها را از بین ببریم. این آغاز یک عملیاتی بود که از شمال غرب به شمال شرق تهران به شبکه ریلی وصل می‌شود.

ایلنا: اما در آمایش سرزمین قبل از اینکه بخواهند، پروژه‌ای را شروع به احداث کنند، پیوست محیط زیستی، اقتصادی و فرهنگی ارائه و همچنین یک ارزیابی بلندمدت و کوتاه مدت آثار محیط زیستی نیز انجام می‌شود. اینکه ابتدا کلنگ‌زنی انجام شود و بعد از آن به دنبال پیوست‌های محیط زیستی بود با آمایش سرزمین همخوانی ندارد.

ما یک مطالعات جامع طرح حمل و نقل ریلی داریم که در شورای ترافیک به تصویب رسیده است و آن شبکه عمومی حمل و نقل ریلی تهران است که همه خطوطی که اجرا نشده و خط‌های اکسپرس هم در آن دیده شده است. طبیعتا در آن مطالعات به همه این موارد از جمله سفره‌های آب‌های زیرزمینی و ظرفیت اکولوژیکی منطقه توجه شده است و آن را در شورای ترافیک کشور به تصویب رساندیم. البته وقتی این کریدور می‌خواهد تدقیق شود و به اجرا در بیاید، مطالعات مکملی برای آن انجام می‌شود و بحث‌هایی که شما می‌گویید، جزو شرح خدمات مشاورین است.

براساس تبصره 4 ماده 55 قانون شهرداری ها، شهرداری موظف است که به جهت مراقبت در امور بهداشت ساکنان شهر با مؤسسات وزارت بهداری در تلقیح واکسن و غیره برای جلوگیری از امراض ساریه همکاری کند، بر این اساس آیا شهرداری تهران برنامه‌ای برای واکسیناسیون کرونای شهروندان دارد یا خیر؟

قانون نوشته شده در سال 1334 مربوط به بیماری‌های واگیردار از جمله سرخجه و آبله بود که خیلی جنبه پاندمی جهانی نیز نداشتند. همین الان بزرگترین شریک و همکار ستاد ملی کرونا برای حل مسائل شهر تهران هستیم. الان ترددهای بعد از ساعت 9 شب، جرایم و پیگیری‌های بعدی همکاری‌هایی است که با ستاد انجام می‌دهیم. اکنون تا مقیاس سرای محلات، شهرداری در زمینه کرونا حضور فعال دارد و حتی شناسایی افراد مبتلا، آموزش و مواردی از این دست از طریق سراهای محلات انجام می‌شود.

حضور شهرداری تهران در ماه‌های ابتدایی شیوع کرونا پررنگ‌تر بود، اما چرا به مرور کمرنگ شد؟

ما تبلیغات نکردیم، در ستاد ملی کرونا هم نیستیم و در جلسات هیات دولت نیز شرکت نمی‌کنیم و اینها اثر دارد چرا که در آن زمان تریبونی داشتیم و راحت نظرات خود را منتقل می‌کردیم.

لایحه اصلاح ساختار در شورای شهر به تصویب نرسید، اما بخش‌هایی از لایحه در شهرداری در حال اجرا است و با مخالفت اعضای شورای شهر روبرو شده است، در نهایت تصمیم شما برای معاونت توسعه منابع انسانی چیست؟

تشکیلات یک ابزار است برای اینکه سازمان ماموریت خود را درست انجام دهد، ما در شرایطی که برنامه سوم شهرداری را می‌نوشتیم، اعضای شورا تاکید کردند که تشکیلات تا حدی ترکیب شود و متعاقب آن پست‌های مدیریت و موازی کاری‌ها کاهش پیدا کرده تا سیستم روان‌تر حرکت کند.

قدم‌هایی هم در این زمینه برداشته شد؛ برای مثال در زمانی که معاون برنامه‌ریزی، توسعه شهری و امور شوراها را منصوب کردیم، به همان فرد سرپرستی معاونت منابع انسانی را نیز دادیم؛ حتی قرار بود در معاونت امور مناطق نیز تغییراتی ایجاد کنیم، اما همه اینها در شرایط پیش از کرونا برنامه‌ریزی شده بود.

کرونا برای ما یک شوک بسیار بد بود، چرا که درآمدهای ما را کاهش و هزینه‌ها را افزایش داد و بارهای اضافی را بر شهرداری تحمیل کرد. تا این لحظه که با شما صحبت می‌کنم حتی ریالی از جایی کمکی دریافت نکرده‌ایم، بلکه کمک‌های شدیدی هم داشته‌ایم. برای مثال در حمل و نقل عمومی که همه از آن گله‌مند هستند، روزانه پاسخگوی نزدیک به 5 میلیون سفر هستیم، در حالی که در شرایط حاد کرونا این رقم به ده درصد کاهش پیدا کرده و روزهایی تمامی این ناوگان صرفا برای جابجایی 150 هزار مسافر حرکت می‌کرد.

در شرایطی که به طور معمول دو هزار واگن در سطح شهر تهران کم داریم، تلاش کردیم در ساعات پیک مسافر و درعین حال کمبود واگن، سرفاصله حرکت قطارها را به 2 و نیم دقیقه کاهش دهیم تا از این پیک عبور کنیم. در اتوبوسرانی نیز شرایط اینگونه بود و اخیرا که دولت «قرنطینه» اعلام کرد، در اتوبوسرانی و مترو، حدود 500 هزار مسافر در روز جابه‌جا کردیم که پس از برداشته شدن محدودیت‌ها به حدود 800 هزار مسافر در روز رسید، در حالی که در شرایط عادی تهران این رقم حدود 2 میلیون و 300 هزار نفر است و در چنین وضعیتی هم هیچ کمکی به حمل ونقل عمومی تهران نمی‌شود. ما در همین شرایط قرارداد ساخت 250 دستگاه اتوبوس و مینی‌بوس با ایران خودرو منعقد کردیم و خط تولیدی که بیش از یک دهه متوقف شده بود با این اقدام مجددا راه‌اندازی شد.

اعتقاد من این است که در شرایط کرونایی برخی از اقدامات بسیار پسندیده اولویت پیدا نمی‌کنند و ما تلاش می‌کنیم که با آرامش این شرایط را پشت سر گذاشته و اقدامات خود را به گونه‌ای انجام دهیم که در درجه اول به پاندمی جواب دهیم و همزمان ماموریت‌های عادی خود از جمله جمع‌آوری زباله، نگهداشت فضای سبز و سرویس‌های عادی که مردم از شهرداری دریافت می‌کنند را به درستی انجام دهیم.

یک مثال کوچک در این زمینه برای شما می‌زنم؛ ما در بهشت زهرا دو برابر ماموریت عادی خود فعالیت می‌کنیم. تهران به طور متوسط روزانه در حدود 150 تا 170 متوفی دارد، در حالی که قبل از قرنطینه تنها سه ماه بیش از 150 نفر متوفی کرونایی در روز داشتیم.

به پرسشم باز می‌گردم؛ اصلاح ساختار فرایندی است که در بلندمدت اثرگذار خواهد بود، اما در نهایت جهان و ایران کرونا را طی بازه‌ای به نسبت کوتاه مدت، از سر می‌گذراند، با معاونت توسعه منابع انسانی چه می‌کنید؟

یک لایحه به شورای شهر ارائه کردیم که رای نیاورد و توافق ما با شورا این شد که مجددا لایحه دیگری ارائه داده و در لایحه جدید احتمالا این دو معاونت در هم ادغام شده و ماموریت‌هایی که به یکدیگر مربوط است به هم نزدیک شوند و آن بخش‌هایی که امکان جابجایی دارد به بخش‌های دیگر منتقل شود.

منبع: ایلنا

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها