کد خبر: 454661
|
۱۳۹۹/۱۰/۰۶ ۱۴:۴۰:۰۵
| |

مریم شاهسمندی در یادداشتی نوشت:

زلزله بم و زخم‌هایی که هنوز التیام نیافته است

17 سال از زلزله ویرانگر بم گذشته است، زمان زیادی است برای از یاد بردن و فراموش کردن. اما بعضی اتفاق‌ها و داغ‌ها هیچگاه فراموش نمی‌شوند.

زلزله بم و زخم‌هایی که هنوز التیام نیافته است
کد خبر: 454661
|
۱۳۹۹/۱۰/۰۶ ۱۴:۴۰:۰۵

اعتمادآنلاین| 17 سال از زلزله ویرانگر بم گذشته است، زمان زیادی است برای از یاد بردن و فراموش کردن. اما بعضی اتفاق‌ها و داغ‌ها هیچگاه فراموش نمی‌شوند. هنوز هم بازماندگان آن زلزله لعنتی داغدار عزیزانشان هستند و البته خیلی‌ها هنوز از زندگی می‌گویند که دیگر ندارند و بعد از آن زلزله هیچ‌وقت به روال سابق بازنگشتند. بماند که همیشه در کشور ما بازسازی مناطق زلزله زده با سهل انگاری‌ها و بی‌توجهی‌های مسوولان همراه است و این مساله باعث می‌شود، سال‌ها طول بکشد تا آنها که خانه و زندگی شان را از دست داده‌اند بتوانند کمر راست کنند و به زندگی سابق خود بازگردند، همان اتفاقی که در بم افتاد در ورزقان و اهر هم افتاد، در کرمانشاه هم افتاد و هنوز خیلی‌ها در کانکس زندگی می‌کنند. خیلی‌ها با وام‌هایی که گرفتند توانسته‌اند خانه‌هایشان را در حد خشت و گلی بسازند و البته که مقاوم‌سازی هم صورت نگرفته است. اما ماجرا فقط خانه و کاشانه نیست، ماجرا زخمی است که بعد از این اتفاقات بر جسم و روح افراد می‌نشیند و از بین بردن آن به زمان و البته توان زیادی بستگی دارد.

خیلی از کسانی که دچار چنین بحران‌هایی می‌شوند به کمک‌های روان درمانی نیاز دارند، خیلی از آنها ممکن است نتوانند از نظر ذهنی فاجعه رخ داده را پشت سر بگذارند و همین امر باعث می‌ شود تا دست به رفتارهایی بزنند که منجر به مرگ شود. بعد از زلزله بم و زلزله کرمانشاه خبر چند خودکشی منتشر شد. چند زندگی مشترک از هم پاشید و چقدر از افراد به جا مانده از این حوادث دچار بیماری‌های روحی و روانی شدند؟ هنوز که هنوز است بازماندگان زلزله ویرانگر بم با انواع مشکلات روحی و روانی دست و پنجه نرم می‌کنند.

اینکه بعد از حادثه اورژانس‌های اجتماعی به محل اعزام می‌شوند و سعی در آرام کردن افراد دارند، دردی را دوا نمی‌کند، رسیدگی به این افراد باید طولانی‌مدت و به صورت مداوم انجام شود. این در حالی است که تنها در همان روزهای اولیه اورژانس اجتماعی مسوولیت رسیدگی به افراد را به عهده می‌گیرد، با آنها به گفت‌وگو می‌نشیند و این روند تا زمانی که امداد رسانی در این مناطق انجام می‌شود ادامه دارد و بعد ناگهان همه‌چیز به حال خود رها می‌شود. هیچ کس دیگری سراغی از آنها نمی‌گیرد.

زنان و مردان می‌مانند با دردی که باید با آن خو بگیرند، از طرفی خانه و کاشانه خود را از دست داده‌اند، از طرفی عزادار مرگ عزیزانشان هستند و از سوی دیگر باید به این فکر کنند که از حالا به بعد تامین معیشتشان به عهده خودشان است و دیگر خبری از ارسال کمک‌های مردمی و... نیست. به ناگاه همه درها بسته می‌شود، در این شرایط است که افراد نیاز دارند تا کسی با آنها صحبت کند، ابعاد تلخ حادثه را بررسی کند، کمک‌های روحی و روانی به آنها بدهد و این افراد را برای شروع دوباره آماده کند. اتفاقی که متاسفانه در این سال‌ها به ندرت رخ داده است. زمانی که حتی مردم عادی هم با شرایط کنونی جامعه و مشکلات اقتصادی نیاز به مشاوره و روان درمانی دارند، افرادی با چنین مشکلاتی که از قبل دامنگیر زندگی شان بوده چطور می‌توانند کنار بیایند. مسوولان باید بدانند که زخم‌های بم هنوز التیام نیافته. همانطور که زخم‌های اهر و ورزقان، زخم‌های کرمانشاه و البته لرستان و شیراز و خیلی جاهای دیگر که دچار سیل و زلزله و خرابی شدند. این مردم هم عزیزانشان را از دست دادند و هم زندگی را که یک عمر برای ساختن آن زحمت کشیده بودند، اما هیچ کس دستی برای مرهم گذاشتن بر زخم‌هایشان دراز نکرده است.

منبع: تعادل

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها