یک کارشناس محیطزیست در یادداشتی درباره دریاچه نمک حوض سلطان نوشت:
دریاچه نمک قم در محاصره سدها؛ تهران و قم در کانون ریزگردها
یک دکتری محیطزیست در یادداشتی از محاصره شدن دریاچه نمک قم در میان سدها و خطر ریزگردها برای قم و تهران نوشت.
اعتمادآنلاین| روژان نظری، دکتری محیطزیست، در یادداشتی اختصاصی در اعتمادآنلاین ، از محاصره شدن دریاچه نمک قم در میان سدها و خطر ریزگردها برای قم و تهران نوشت:
ترکشهای حاصل از انفجار جمعیت و به دنبال آن عدم مدیریت صحیح مصرف آب در تهران به قم هم رسید و اینک قم و تهران در کانون ریزگردها قرار دارند! طبق مصوبه سال 94، دریاچه نمک قم دارای 154 میلیون متر مکعب حقابه است، اما با وجود رودخانههایی که در اطرافش هستند هیچ حقابهای دریافت نمیکند چون تصرف آب در بالادست بسیار قلدرانه و به دور از عدالت زیستی صورت گرفته است.
کره زمین دارای ساختار منظمی است و اینکه شاهد بسیاری از نابسامانیها و مشکلات در محیطزیست و منابع طبیعی هستیم به علت دخالتهای بیشمار انسان در نظام طبیعت است. دخالت در روند پیمایش جریانهای سطحی و زیرزمینی آب از مسیرهایی که شاید میلیونها سال است از آن میگذرند یکی از همین برهمزدگیهای نظام خلقت است که به دست بشر صورت گرفته است.
تا قبل از پیدایش سدها، این سازههای بتونی که اغلب زیانشان بیشتر از منفعتشان است، بخش اندکی از آبی که در بالادست تولید میشد متعلق به همان منطقه بود و مابقی آن به سمت پاییندست هدایت میشد و قسمت اعظم آن به خاستگاه نهایی یعنی دریاچهها و تالابها و دریاها و... ریخته میشد! اما امروزه سدها، اغلب منشاء بحرانهای خطرناک بسیاری در کشور شدهاند، بدون داشتن آگاهی کافی ازعواقب سدسازی، آنها را میسازند نامش را هم میگذارند توسعه پایدار! توسعه زمانی پایدار است که مخرب نباشد، توسعهای که بر مبنای پایداری نباشد توهمی بیش نیست! نمونهاش همین دریاچه نمک قم است که در محاصره سدها قرار گرفته و آن را دچار مشکلات بسیاری کرده است به طوری که در صورت عدم پرداخت حقابه دریاچه در یکی 2 سال آینده، قم و تهران گرفتار بحران ریزگردهای نمکی خواهند شد!! ریزگردهایی که منشاء بسیاری از بیماریها برای انسانهاست.
قضیه از اینجا آغاز میشود که کوههای شمیران تامینکننده اصلی آب برای استان قم و تهران و مازندران و البرز هستند و این آب باید در اختیار این چهار استان قرار گیرد تا هم برای شرب مصرف شود و هم به بخش کشاورزی کمک کند و در نهایت قسمت اعظم آب به خاستگاه نهایی خود یعنی تالابها و دریاچهها بریزد تا دوباره در چرخه آب قرار گیرد؛ اما در شمیران (بالادست) تمام زیستگاهها به تصرف بومیان و محلیها درآمده و تبدیل به باغ و ویلا شدهاند.
روستاهای شمیران خیلی بیشتر از آنچه حقشان است آب مصرف میکنند و هیچ برنامه مدیریتیای برای مصرف آب ندارند، مابقی آب هم که به تهران پرجمعیت و پرمصرف میرسد و دیگر آبی برای پاییندست (قم) باقی نمیماند زیرا تمام آبی که از ارتفاعات شمیران آورده میشود توسط سد لتیان و ماملو تصرف میشود و فقط به مصرف تهران میرسد.
در چنین شرایطی است که پساب تهران آن هم با کلی منت به ورامین و تالاب و پاییندست میرسد! تهران باید تحت برنامههای مدیریتی درستی در راستای مصرف آب قرار گیرد و به جای سدسازیها و انتقال آبها از تصفیهخانهها و بازچرخش آب استفاده کند و پساب خودش را خودش مصرف کند!
متاسفانه مدیران و مسئولان نگاهشان به توسعه کاملاً منطقهای و سازمانی است و از این واقعیت غافلاند که ساختار طبیعت بسیار منظم و متصل به هم است، از این روست که بروز مشکلات محیطزیستی در قم قطعاً یقه تهران و دیگر نقاط مجاور را خواهد گرفت. به صورت اجمالی به موقعیت مناسبی که دریاچه نمک قم در گذشته داشته، اما در محاصره سدها رو به نابودی گذاشته است میپردازیم.
در شمال دریاچه نمک قم، رودخانه جاجرود قرار دارد که سد لتیان و سد ماملو در ورامین جلوی جاجرود را گرفتهاند و مانع از ورود آب به دریاچه میشوند.
در شمال غرب، رودخانه شور و کرج را داریم که از کرج و قزوین میآیند اما در قزوین، سد نهب و در کرج، سد کرج را زدهاند که حیات این رودخانهها و دریاچه نمک را به خطر انداختهاند.
در غرب دریاچه، رودخانه قرهچای و قمرود قرار دارد که قرهچای با سد الغدیر در ساوه و قمرود با سد 15 خرداد در قم جلوی ورود آب را گرفتهاند و این اتفاقات باعث شده شوری آب در چاههای آب مجاور دریاچه به 18 هزار EC برسد و بنابراین آینده خطرناکی رقم خواهد خورد.
هر کدام از این رودخانهها باید سهمی در رهاسازی آب به سمت دریاچه داشته باشند تا پایداری دریاچه دوام پیدا کند، اما متاسفانه در سند سازگاری با کمآبی استانهای مرتبط از حقابه تالاب حوض سلطان، دریاچه نمک قم و تالاب مره نامی برده نشده است. در این بین، رودخانههای کرج و جاجرود با توجه به آورد بالای آبی که دارند باید آب دریاچه و تالاب مره را تامین کنند. ما در این 2 سال اخیر به دلیل بارندگیهای مناسبی که داشتیم با مشکل مواجه نشدیم، اما در صورت پرداخت نشدن حقابه دریاچه نمک و تالاب مره، این اکوسیستمهای بینظیر که زیستگاههای ارزشمندی برای ما هستند خشک میشوند و در این صورت است که تروخشک با هم میسوزند و مردم قم (پاییندست) هم باید شاهد نابودی زیستگاههای ارزشمند و زیستمندانشان باشند و هم دچار مخاطرات محیطزیستی از جمله ریزگردهایی شوند که عاملشان مردم بالادست هستند.
شایان ذکر است حقابهای هم که سد 15 خرداد پرداخت میکند و قمرود را که از وسط شهر میگذرد نمناک میکند تنها بخش کشاورزی را تامین میکند و عملاً به دریاچه آبی نمیرسد.
از مسئولان و کنشگران محیطزیست تقاضا میشود برای نجات دریاچه نمک قم و تالاب زیبای مره اقدامات اجرایی و لازم را اتخاذ کنند تا این مناطق که زیستگاه مخلوقات الهی و امانت در دست ما هستند و به دلیل عملکردهای غلط مدیران کارنابلد و مردم اسرافگر حیاتشان به خطر افتاده است نابود نشوند!
دیدگاه تان را بنویسید