کد خبر: 467912
|
۱۳۹۹/۱۲/۱۰ ۱۰:۴۲:۰۰
| |

سیدحسین سیدی، عضو هیئت علمی پژوهشکده آلاء:

تعریف مشخصی از خیریه‌ها در قانون اساسی وجود ندارد

عضو هیئت علمی پژوهشکده آلاء با بیان اینکه هیچ‌گونه تعریف مشخصی از خیریه‌ها در قانون اساسی وجود ندارد، بر تأثیر فراوان فعالیت قانونمند سلبریتی‌ها در امور خیریه تأکید کرد.

تعریف مشخصی از خیریه‌ها در قانون اساسی وجود ندارد
کد خبر: 467912
|
۱۳۹۹/۱۲/۱۰ ۱۰:۴۲:۰۰

اعتمادآنلاین| نظام حکمرانی خیریه‌ها و مدیریت امور خیر و فعالیت‌های داوطلبانه بر جهت‌گیری آنها در سطوح مختلف اجتماعی و عملکرد فعالان این عرصه تأثیرگذار است. در نتیجه، تعریفِ چگونگی تعامل دولت با امور مردم‌نهاد و خیریه در عملکرد و تأثیر آن‌ها اهمیت دارد. در نظام حکمرانی مؤسسات غیردولتی مردم‌نهاد، اعم از سازمان‌های داوطلبانه عام‌المنفعه یا مؤسسات خیریه در ایران، ویژگی‌های خاصی وجود دارد که به نوبه خود موجب شکل‌گیری نوعی وابستگی و آمیختگی شدید امور خیر و مردم‌نهاد به دولت شده است.

وابستگی صرف خیریه‌ها، سمن‌ها و مؤسسات مردم‌نهاد به نهادهای دولتی و نیز وجود نوعی تورم قوانین و تشکیلات در مورد امور خیریه باعث شده است که هیچ‌گونه شفافیت و برنامه مشخصی در مورد نوع مشارکت مردم در امور خیر وجود نداشته باشد. البته مردم ایران ید طولایی در انجام امور خیر دارند و نیات خیر خود را در ایام مختلف سال اجرا می‌کنند. به نظر می‌رسد اگر مدیریت امور خیریه به عنوان پدیده‌ای اجتماعی به مردم سپرده شود و دولت‌ها فقط به سیاست‌گذاری کلان و نظارت بر این امور بپردازند، بسیاری از مشکلات موجود از بین می‌رود و مردم نیز با اعتماد بیشتری انجام نیات خیر خود را به متولیان این امور واگذار می‌کنند.

بدین ترتیب با سیدحسین سیدی، عضو هیئت علمی پژوهشکده آلاء و عضو هیئت علمی سومین همایش ملی خیر ماندگار، درباره مشکلات موجود در امور خیر گفت‌وگو کردیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

*منظور از حکمرانی امر خیر چیست و چه تحلیل و تعریفی از این مفهوم دارید؟

برای اینکه بتوانیم تعریف و تعبیر ساده از مفهوم حکمرانی داشته باشیم، می‌توانیم در رابطه با این مفهوم و در ساده‌ترین تعبیر، این‌گونه بیان کنیم که حکمرانی امر خیر به معنای مدیریت کلان امور خیر است، البته با این تفاوت که به جای اینکه این مدیریت کلان فقط در دست یک حاکمیت یا سازمان باشد، به صورت مشارکتی و با همکاری بخش خصوصی، جامعه مدنی شامل خیریه‌‌ها و سازمان‌های عام‌المنفعه و حاکمیت انجام خواهد شد.

از این جهت شاید اگر بخواهیم یک تعریف ساده برای مفهوم حکمرانی امر خیر ارائه دهیم؛ این‌گونه بیان می‌کنیم که حکمرانی امر خیر به معنای مدیریت کلان با همکاری سه نهاد جامعه مدنی بخش خصوصی و بخش حاکمیتی است.


*مهمترین مسئله مدیریت کلان یا حکمرانی امور خیر در ایران چیست؟

مهمترین مسئله مدیریت کلان امور خیر در کشور این است که قانون اساسی ما هنوز برای بخش جامعه مدنی که به معنای سازمان‌های خیریه، عام‌المنفعه، مردم‌نهاد، اتحادیه‌ها و اصناف است (که خصوصی و حاکمیتی نیز نیستند)، تعریفی ندارد. در قانون اساسی ما برای بخش‌‌های مختلف دولتی، خصوصی و تعاونی تعاریف مشخصی وجود دارد که برخی بخش تعاونی را نماینده جامعه مدنی می‌دانند که هرگز چنین نیست، بلکه بخش تعاونی نوعی بخش اقتصاد مردمی است که به اشتباه با عنوان جامعه مدنی شناخته می‌شود و قصد نمایندگی سازمان‌های خیریه و مردم‌نهاد را دارد که این‌گونه نیست.

حال که در قانون اساسی تعریفی برای سازمان‌های خیریه و عام‌المنفعه ارائه نشده است، هیچ مدل نظری در رابطه با اینکه خیریه‌ها چیستند و چه باید انجام دهند نیز وجود ندارد که این مسئله باعث شده است تا هیچ قانون جامعی برای اداره خیریه‌ها نداشته باشیم و تا زمانی که چنین قانونی برای اداره خیریه‌ها وجود نداشته باشد نیز شاهد چنین اوضاع متشتت و پراکنده در حوزه مدیریت خیریه‌ها خواهیم بود.

*نقش خیریه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد در بهبود شیوه حکمرانی چیست؟ به عبارت دیگر چگونه می‌توان از ظرفیت آن‌ها استفاده کرد؟

ما به دنبال مدیریتی کلانی هستیم که خیریه‌ها نیز در آن مشارکت داشته باشند. خیریه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد می‌توانند از جهت مطالبه‌گری و درخواست از بخش‌های خصوصی و حاکمیتی برای انجام وظایف اجتماعی خود، در تمامی موضوعات شرکت داشته باشند. یعنی این سازمان‌ها باید از دولت و بخش خصوصی بخواهند که شفاف بوده و به محیط زیست و مسائل و آسیب‌های اجتماعی توجه کنند.

موضوع بعدی مسئله حکمرانی خیریه‌هاست. موضوع تخصصی فعالیت خیریه‌ها باید با مشارکت همین بخش یعنی خود خیریه‌ها انجام شود. این خیریه‌ها هستند که می‌دانند مددجویان به چیزی نیاز دارند و فعالیت‌های خیریه باید چگونه انجام شود. خیریه‌ها هستند که می‌دانند باید از چه کسانی و چگونه مشارکت جذب کنند. مراکز امور خیر نهادهایی هستند که دانش خیریه را به خوبی دارا هستند. اگر بتوانیم مدیریتی داشته باشیم که با مشارکت خیریه‌ها انجام شود، قطعاً این مدیریت تأثیرگذارتر و کاراتر خواهد بود.

*عملکرد نهادهای دولتی را در حکمرانی امور خیر چگونه ارزیابی می‌کنید؟(نهادهایی مانند کمیته امداد، بهزیستی، هلال احمر، وزارت کشور و سازمان اوقاف).

امروز اغلب سازمان‌هایی که حاکمیتی و دولتی هستند، بیشتر در حال انجام یک سری از وظایف حاکمیت و یا دولت هستند. یعنی اینکه نمی‌توانیم بگوییم این سازمان‌ها در حال انجام امر خیر هستند. برای مثال کمیته امداد که به نیازمندان کمک می‌کند، در حال انجام وظیفه اجتماعی حاکمیت و دولت است.

این سازمان‌ها می‌توانند خود را در سطحی بالاتر قرار داده و فعالیت‌های مدیریتی انجام دهند. یعنی طوری مدیریت کنند که جذب مشارکت مردم در امور خیر بیشتر شود. این سازمان‌ها باید فعالیت خیریه‌هایی که برای مثال در حال فعالیت در سیستان و بلوچستان هستند را مدیریت کنند، اما متأسفانه این نهادها به جای آنکه این کار را انجام دهند و باعث فعال شدن ظرفیت مردمی شوند، خود به صورت مستقیم، مجری وظایف اجتماعی حاکمیت شده‌اند.

تفاوت این مسئله در آن است که اگر این سازمان‌ها برای مثال هزار میلیارد تومان بودجه دارند، باید به گونه‌ای عمل کنند که این بودجه مبنایی برای جمع‌آوری کمک‌های مشارکتی مردم شود تا با افزایش مشارکت‌ها این عدد به مبلغی مانند 50 هزار میلیارد تومان برسد، اما علاوه بر اینکه این نهادها چنین کاری را انجام نمی‌دهند، بلکه باعث شده‌اند تا مردم نسبت به آن‌ها حساسیت و عدم اعتماد پیدا کنند.

این عدم اعتماد در عدم مشارکت مردم در سیل‌ها و زلزله‌های چند سال اخیر به صورت کاملاً واضح قابل مشاهده است که مردم در این حوادث به سمتی رفتند که کمک‌های خود را در اختیار برخی سلبریتی‌ها قرار دارند. البته حرکت برخی از این سلبریتی‌ها نیز به دلیل برخی ناکارآمدی‌ها موجبات عدم اعتماد مردم را فراهم کرد و کار به جایی رسید که مردم در زلزله کرمانشاه خود وارد میدان شده و به صورت مستقیم به حادثه‌دیدگان کمک می‎‌کردند.

*نقش سلبریتی‌ها در امور خیریه چگونه است؟ آیا این افراد توانایی مدیریت در این زمینه را دارا هستند؟

به دلیل اینکه قانون مشخص و مدونی برای فعالیت سلبریتی‌ها در امور خیریه وجود ندارد، ممکن است این فعالیت‌ها به صورت پراکنده و در جریان برخی حوادث و به صورت آنی انجام شود. اما اگر قانون مشخصی برای فعالیت این چهره‌ها وجود داشته باشد، هیچ مانعی برای مشارکت ایشان در امور خیریه وجود ندارد. اگر سلبریتی‌ها مروج خیریه قانونمند باشند، می‌توانند برای مثال به عنوان سفیر سازمان‌ها خیریه‌ها فعالیت کرده و این سازمان‌ها را در جذب مشارکت مردم و افزایش بودجه یاری رسانند.

اما زمانی که فعالیت سلبریتی‌ها قانونمند نیست و این افراد یک حساب شخصی برای امور خیریه ارائه داده و در این زمینه نیز نمی‌خواهند به هیچ‌کس پاسخگو باشند، ممکن است فعالیت این افراد موجب وارد شدن آسیب‌های جدی به اعتماد مردم شود که چنین اتفاقی نیز رخ داد و برخی از این سلبریتی‌ها موجب بی‌اعتمادی مردم شدند. همکاری سلبریتی‌ها در امور خیر و نیکوکاری به صورت قانونمند کاملا خوب بوده و باعث بهره‎وری خیریه‌ها می‌شود.


*سازمان‌های دولتی و حاکمیتی برای اصلاح و بهبود نظام حکمرانی چه وظایفی را برعهده دارند و باید چه نقشی را ایفا کنند؟

برای بهبودی نظام حکمرانی با فرض اینکه فعلاً راهی برای اصلاح قانون اساسی در این زمینه وجود ندارد، باید قانون جامعی در مجلس شورای اسلامی داشته باشیم. امروز نه تنها قانونی برای امور خیریه نداریم، بلکه با یک سری از آئین‌نامه‌های پراکنده هیئت وزیران مواجه هستیم که معروف‌ترین آن‌ها نیز مربوط به سال 1337 و در رابطه با ارائه مجوز به خیریه‌ها از سوی شهربانی سابق و نیروی انتظامی فعلی است.

بنابراین، خیریه‌ها برای آنکه بتوانند برنامه‌های خود را انجام دهند، باید به سراغ یک سری ماده و تبصره در انواع قانون‌ها بروند. عدم وجود قانون جامع در این زمینه اوضاعی را به وجود آورده که ناکارآمدی و بهره‌وری آن برای همگان مشخص است. همچنین، برای آنکه بتوانیم یک قانون جامع در رابطه با امور خیریه را به تصویب برسانیم، نیازمند پژوهشی جامع و کامل هستیم که مدل مدیریت خیریه‌ها را ارائه دهد تا بتوانیم براساس این مدل، قانونی جامع را برای امور خیریه طراحی و برای تصویب به مجلس ارسال کنیم. البته این مسئله کاری نیست که خیریه‌ها بتوانند آن را به صورت تک‌تک انجام دهند، بلکه نیازمند پژوهشی جامع و ملی در این زمینه هستیم.

در مرحله بعدی باید این پژوهش به صورت طرح یا لایحه به صحن مجلس رفته و به تصویب برسد تا بتوانیم به قانونی نظام‌مند برای امور خیریه در کشور دست پیدا کنیم. سازمان‌های حاکمیتی یا دولتی که دغدغه امور خیریه را دارند باید بر روی این مسئله سرمایه‌گذاری کنند که علاوه بر یک مدل مدیریتی دقیق، طرحی جامع و کامل را برای تصویب و تبدیل آن به قانون در صحن مجلس ارائه و مراحل مختلف آن را تا زمان تصویب در مجلس پیگیری کنند.


*وظیفه سیاست‌گذاری در امور خیر، که در حال حاضر متولی مشخصی ندارد، برعهده چه نهادی است و این سیاست‌گذاری چگونه باید شکل گیرد؟

در رابطه با این موضوع نباید شتاب‌زده عمل کرده و پاسخ دهیم، بلکه باید براساس یک پژوهش و مدل مدیریتی جامع به این موضوع برسیم که وظیفه سیاست‌گذاری برای امور خیریه بر عهده کدام نهاد و یا نهادها خواهد بود. اما در حال حاضر که چنین مدلی ارائه نشده است، می‌توانیم یک سری اصول را برای این موضوع مشخص کرده و در نظر بگیریم.

یک اصل این است که سیاست‌گذاری باید به صورت مشارکتی انجام شود. اگر فقط یک سازمان حاکمیتی و دولتی یا یک سازمان خیریه این وظیفه را بر عهده گیرند، این مسئله اشتباه بوده و تأثیرگذار نیست. نهادی که قصد سیاست‌گذاری در این زمینه را دارد، حتما باید این کار را به صورت مشارکتی با بخش‌‎های دولتی و خیریه انجام دهد.

همچنین، این نهاد باید موظف باشد که حتما این سیاست‌گذاری را بر مبنای اطلاعات و تحلیل‌های مربوط به حوزه سیاست‌گذاری انجام دهد نه براساس خبرگی یا از طریق نظرات شخصی؛ چراکه ما گرفتار این مسئله هستیم که چون در تصمیم‌گیری‌های خود از اطلاعات مناسبی برخوردار نبوده و تحلیل اطلاعاتی صحیحی نیز نداریم، مجبور هستیم تا براساس یک سری نظرات شخصی سیاست‌گذاری کنیم.

*مهمترین عامل در افزایش جذب مشارکت مردم در امور خیریه چیست؟

مهمترین فعالیت برای جذب حداکثری مشارکت مردم در امور خیریه فرهنگ‌سازی است. خانواده‌های ما همواره در رابطه با مسائل آموزشی، بهداشتی و ... فرزندان خود حساس بوده و برای تربیت آن‌ها وقت می‌گذارند. اما شاید دغدغه‌ چندانی برای تربیت نیکوکارانه فرزندان وجود نداشته باشد. تبلیغات روزمره نیز می‌تواند در ترغیب مردم به قرار دادن بخشی از زمان و برنامه‌های خود برای امور خیریه و کارهای نیکوکارانه مؤثر باشد.

البته فرهنگ‌سازی بدون دو پایه آموزش و پژوهش اتفاق نخواهد افتاد که متأسفانه هر دو پایه امور خیریه و نیکوکاری در آموزش و پژوهش ضعیف است. یعنی ما پژوهشگر روان‌شناس متخصص امور خیریه، نیکوکارانه و کنش‌های داوطلبانه نداریم. از سوی دیگر نیز نمی‌توانیم جایی را پیدا کنیم که آموزش‌های تخصصی این حوزه را برای مخاطبان کودک و دانشجو ارائه دهد.

زمانی که این آموزش‌ها وجود ندارد، فرهنگ‌سازی نیز به درستی انجام نشده و صرفاً کاری روبنایی و سطحی خواهد بود. بنابراین، آموزش، پژوهش و فرهنگ‌سازی، مهمترین عواملی هستند که می‌توانیم با ارائه بهینه آن‌ها به اقشار مختلف مردم، نیکوکاری را به فرهنگ عمومی جامعه تبدیل کنیم.

سومین همایش ملی خیر ماندگار با عنوان «مطالعه و ارزیابی نظام حکمرانی امور خیر در ایران» به همت بنیاد خیریه راهبری آلاء، دانشگاه اصفهان، سازمان اوقاف و امور خیریه و خبرگزاری ایکنا 12 اسفند سال جاری برگزار می‌شود.

منبع: ایکنا

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها