«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
کار خانگی زنانه نیست / افسانههایی دروغین درباره زنان و کار خانه
استفاده از افراد مشهور در تبلیغات یکی از شگردهای تبلیغاتی است. تولیدکنندگان تبلیغ با استفاده از اعتبار فرد مشهور برای کالای خود نیز اعتبار جمع میکنند. فرد مشهور میتواند بازیگر، خواننده یا ورزشکار ملی باشد. اما معمولاً برای تبلیغ وسایل مرتبط با کار خانگی و آشپزخانه زنان معروف انتخاب میشوند. در مقابل هنگام تبلیغ کارهای تجاری، ماشین، سرعت و هیجان و... از مردان استفاده میشود.
اعتمادآنلاین| کار خانگی یک شغل زنانه نیست. این جملهای است که در سالهای اخیر بارها شنیدهایم، اما تا چه اندازه در خانههایمان اجرا شده است؟ همین حالا که سال جدید شروع شده، خانهتکانی خانههای ما را چه کسی انجام داده است؟
در بحران بیسابقهای گرفتار شدهایم. کرونا اقتصاد را زمینگیر کرده، خانوادهها در حبسی ملالآور گرفتار شدهاند و اغلب مکانیسمهای آرامشبخش جامعه از دست رفته است. در میانه این بحران اما زنان، آسیبپذیرتر از همیشه، در صدر فهرست شوکدیدگان کرونا قرار گرفتهاند. بازار کار با آنها نامهربان شده، کار خانگی بدون حقوق افزایش یافته و مسئولیت نگهداری از فرزندان و نظارت بر آموزش آنان زنان شاغل را با چالشهای متعددی روبهرو ساخته است.
شواهدی بیش از این نیاز نیست تا دریابیم بال شکسته مشارکت اقتصادی زنان، با تداوم شرایط بحرانی، میرود که پرواز بلند اقتصاد را به رویا تبدیل کند. تصویر، ساده اما هشداردهنده است. زنان دارند کارهای خود را از دست میدهند یا رها میکنند و در مقابل، مسئولیتهای سنگینتری بر دوششان گذاشته میشود.
گرچه کرونا هنوز به پایان راه نرسیده تا بتوانیم به طور قطع درباره آثار ویرانگر آن بر جامعه- و به ویژه زنان و دختران- به قضاوت بنشینیم، اما دستکم از بحرانهای پیشین جهانی درسهایی گرفتهایم. در جریان بحران اقتصادی سال 2008 انحراف بودجه دولتی به سمت اقدامات درمانی و امدادی به کاهش عمده خدمات و مزایای اجتماعی منجر شد که تاثیرات منفی زیادی بر زنان گذاشت. در مدت شیوع ابولا نیز قرنطینه به طور قابل توجهی فعالیت اقتصادی زنان را کاهش داد و باعث افزایش فقر و ناامنی غذایی شد. در پایان همهگیری ابولا، در حالی که فعالیت اقتصادی مردان به سرعت به حالت سابق بازگشت، زنان نتوانستند از این احیای سریع بهرهمند شوند.
استفاده از زنان در تبلیغات لوازم خانگی
تبلیغِ یک سس بود؛ به این صورت که خانم خوشتیپ و زیبا بدوبدو از سر کار برمیگردد، بلافاصله به آشپزخانه میرود، غذا درست میکند و میگذارد روی میز و در همه این مراحل لبخندی حاکی از رضایت بر لب دارد و همچنان آراسته و پیراسته است. بعد شوهر و پسرش میآیند و با خوشحالی در خانه خوشگلشان غذا میخورند.
چند درصد آدمها اینقدر شاد، پرانرژی، مرتب و زیبا از سر کار برمیگردند و حوصله دارند زود و تند غذا درست کنند مخصوصاً اگر ساکن شهری بزرگ باشند که خودِ رفتوآمد پروژهای است؟ ولی آمدیم و همینقدر باحال و دلبر بودیم. شوهر موجود در تبلیغ، خانه بود؟ اگر بله، نمیتوانست غذا درست کند؟ شاید دورکار است. نمیتوانست مایه اولیه غذا را آماده کند؟ اگر همین موقعیتْ برعکس بود چه؟ دورکار بودنِ زن در توقع اینکه «به هر حال» او باید غذا میساخت تغییری ایجاد میکرد؟ قطعاً بله! آیا مرد هم بیرون بود؟ در تبلیغ که چنین چیزی ندیدیم، ولی اگر بود، نمیتوانستند وقتی خانه میرسند با همدیگر سهتایی غذا آماده کنند؟ نمیشد اصلاً تا اینجا به همین شکل نمایش بدهند و بعد ببینیم که جمعوجور کردن آشپزخانه و شستن ظرفها با پدر و پسر است؟
از سوی دیگر استفاده از افراد مشهور در تبلیغات یکی از شگردهای تبلیغاتی است. تولیدکنندگان تبلیغ با استفاده از اعتبار فرد مشهور برای کالای خود نیز اعتبار جمع میکنند. فرد مشهور میتواند بازیگر، خواننده یا ورزشکار ملی باشد. اما معمولاً برای تبلیغ وسایل مرتبط با کار خانگی و آشپزخانه زنان معروف انتخاب میشوند. در مقابل هنگام تبلیغ کارهای تجاری، ماشین، سرعت و هیجان و... از مردان استفاده میشود.
این الگو از تفکری پیروی میکند که کار خانگی را زنانه تعریف میکند و در مقابل تجارت، رانندگی و اشتغال بیرون از خانه را مردانه میداند.
تبلیغ جدید ماشین لباسشویی یکی از برندها از همین منطق پیروی میکند. این شرکت از ورزشکاری ملی برای اعتبار بخشیدن به کالای خود استفاده میکند، اما برای این کار به سراغ مردی معروف نمیرود، زیرا ماشین لباسشویی و کار خانگی را اساساً زنانه میداند پس به زنی سرشناس و محبوب نیاز است و چه بهتر که شهربانو منصوریان آن را تبلیغ کند. بر این اساس تبلیغ بر مبنای کلیشههای جنسیتی عمل میکند.
افسانههایی دروغین درباره زنان
انجام چند کار همزمان (چندکارگی یا همان مولتیتسکینگ) عموماً قابلیتی زنانه فرض میشود. اما اخیراً نتایج یک پژوهش نشان داده که زنان در این زمینه فرقی با مردان ندارند. زنان، خصوصاً آنهایی که فرزند دارند، اغلب مشغول انجام چند کار همزمان هستند؛ بیرون کار میکنند، به کارهای خانه میرسند، از کودکشان مراقبت میکنند، غذا میپزند. تصور عمومی آن است که آنها استعدادی ذاتی برای انجام کارهای متفاوت دارند. مغز زنان در انجام کارهای مختلف و تغییر از یک کار به کار دیگر توانایی بیشتری نسبت به مغز مردان ندارد. مغز انسان نمیتواند در آن واحد چند کار همزمان انجام دهد خصوصاً اگر 2 کار شبیه به هم باشند، بر سر استفاده از یک قسمت مشترکی از مغز رقابت پیش میآید و همین مساله چندکارگی را بسیار دشوار میکند. اما مغز انسان قابلیت رفتن از یک فعالیت به فعالیت دیگر را دارد و همین باعث میشود آدمها فکر کنند که همزمان در حال انجام چند کار هستند. در حالی که ذهن هر پروژه را در زمان جداگانهای انجام میدهد.
پژوهشگران توانایی 48 مرد و 48 زن را در شناسایی حروف و اعداد مقایسه کردند. در برخی آزمونها از شرکتکنندگان خواسته شد که در آنِ واحد به 2 فعالیت توجه کنند و در برخی دیگر خواسته شد که از یک فعالیت به فعالیت دیگر بروند. پژوهشگران متوجه شدند چندکارگی سرعت و دقت انجام فعالیتها را برای زنان و مردان به یک اندازه تغییر میدهد. یک افسانه دیگر در مورد زنان این است که آنها تمیزتر و نسبت به کثیفی و شلوغی حساستر هستند. اما پژوهشی میگوید که زنان و مردان به یک اندازه بههمریختگی یک فضا را درک میکنند. و احتمالاً دلیل اینکه مردان کمتر به مرتب کردن و نظافت منزل میپردازند این است که «از زنان بیشتر انتظار میرود تمیز و مرتب باشند». اگرچه شاید امروزه در برخی مناطق مردان نسبت به قبل در کارهای خانگی مشارکت بیشتری میکنند، اما همچنان بار اصلی کار خانه بر دوش زنان است حتی در مواقعی که زن و مرد هر 2 نانآور خانه هستند.
نتایج یک پژوهش دیگر نشان میدهد مادرها بیشتر از نداشتن زمان کافی احساس فشار میکنند و سلامت روان کمتری نسبت به پدران دارند. تولد یک کودک موجب میشود والدین احساس شتابزدگی و کمبود وقت بکنند، اما این احساس در مادران 2 برابر پدران است. زنان پس از تولد فرزند یا با پیش آمدن مسائل خانوادگی به احتمال زیاد شغل خود را رها میکنند تا به مسائل متعدد اعضای خانواده رسیدگی کنند.
فشارهای ناشی از افسانههای جنسیتی حتی بر خواب زنان هم موثر است و میزان تقاضا از زنان برای رسیدگی به امور شبانه بیشتر از مردان است. به همین ترتیب کودکان نیز بیشتر مادرانشان را از خواب بیدار میکنند تا پدران خود را. افسانهها و کلیشههای جنسیتی موجب میشود از زنان و مادران انتظار برود بتوانند به همه چیز رسیدگی کنند، چراکه فرض بر این است که آنها تحمل و توانایی بالایی دارند. در حالی که پژوهشهای جدید نشان میدهند توانایی زنان در انجام کارهای متعدد و حساسیتشان نسبت به کثیفی فرقی با مردان ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید