جنایت، پایان کریخوانی 2 نوجوان در فضای مجازی
کریخوانی و کلکلهای 2 پسر کمسن و سال در فضای مجازی تمامی نداشت. آنها بر سر کوچک ترین مسائل هم با یکدیگر بحث میکردند و اختلاف داشتند تا جایی که در پارک قرار دعوا گذاشتند و درگیری آنها با جنایت پایان یافت.
اعتمادآنلاین| کریخوانی و کلکلهای 2 پسر کمسن و سال در فضای مجازی تمامی نداشت. آنها بر سر کوچک ترین مسائل هم با یکدیگر بحث میکردند و اختلاف داشتند تا جایی که در پارک قرار دعوا گذاشتند و درگیری آنها با جنایت پایان یافت.
به گزارش روزنامه همشهری، شامگاه سهشنبه، گزارش درگیری خونین در یکی از پارکهای غرب تهران به پلیس اعلام شد. در جریان این درگیری پسری 17ساله از ناحیه قفسه سینه چاقو خورده و برای درمان به بیمارستان انتقال یافته بود که با حضور پلیس در محل حادثه تحقیقات آغاز شد تا اینکه از بیمارستان خبر رسید تلاش برای نجات نوجوان مجروح بیفایده بوده و او بهدلیل شدت جراحات وارده جانش را از دست داده است. در این شرایط، گزارش قتل پسر نوجوان به قاضی ساسان غلامی، بازپرس جنایی تهران اطلاع داده شد و تحقیقات برای دستگیری عامل جنایت ادامه یافت.
فرار قاتل
بررسیهای اولیه حکایت از این داشت که مقتول به همراه دوستانش به پارک رفته بود، اما قاتل به تنهایی درحالیکه سوار بر موتور بوده وارد پارک شده و با چاقویی که همراهش بوده ضربهای به قفسه سینه مقتول زده و بعد فرار کرده است. یکی از دوستان مقتول که شاهد ماجرا بود به کارآگاهان گفت: مقتول از دوستان قدیمی من است. او مدتی میشد که با قاتل دچار اختلاف شده بود.
فکر میکنم قاتل به مقتول حسادت میکرد و همیشه با یکدیگر کل کل میکردند. بیشتر کلکل ها و کریخوانیهایشان در فضای مجازی بود. قاتل میخواست به مقتول ثابت کند که نسبت به او برتری دارد. آنها بر سر کوچک ترین موضوع و مسائل پیش پا افتاده بحث میکردند و اختلاف داشتند تا اینکه قاتل روز قبل از حادثه، به مقتول زنگ زد و با او در پارک قرار گذاشت.
وی ادامه داد: دوستم (مقتول) به من زنگ زد و ساعت قرار را گفت و از من و چند نفر دیگر از دوستانمان خواست تا همراهش به پارک برویم. تصورش این بود که قاتل هم به همراه دوستانش سر قرار حاضر میشود و ماجرا یک کلکل ساده است.
برای همین من و دوستانم در حمایت از دوستمان (مقتول) و هواخواهی از وی در سر قرار حاضر شدیم. گروه ما زودتر رسید، اما قاتل به تنهایی وارد پارک شد. او سوار بر موتور بود که آن را پارک کرد و به طرف ما آمد و بیمقدمه با چاقو به سمت مقتول حمله کرد و در اوج ناباوری ضربهای به قفسه سینه وی زد. سپس سوار موتورش شد و فرار کرد. ما هم درحالیکه شوکه و وحشت زده بودیم به اورژانس و پلیس زنگ زدیم، اما در نهایت دوستمان جانش را از دست داد.
شوک مادر قاتل
وقتی هویت قاتل مشخص شد مأموران برای بازداشت وی وارد عمل شدند، اما او فراری شده و سعی کرده بود ردی از خودش بهجا نگذارد. از سوی دیگر مادر قاتل که از ماجرای قتلی که پسرش مرتکب شده بیاطلاع بود، وقتی شنید که کارآگاهان جنایی در تعقیب پسرش هستند صبح دیروز در دادسرای جنایی تهران حاضر شد تا ببیند ماجرا از چه قرار است.
او وقتی شنید پسر 18سالهاش دست به جنایت زده و فراری شده شوکه شد و ناگهان از حال رفت. این زن که برای دقایقی از هوش رفته بود وقتی به هوش آمد شروع کرد به جیغ زدن. باورش نمیشد که پسرش دست به جنایت زده و جان پسر دیگری را گرفته است. او درحالیکه گریه میکرد، گفت: هم از اینکه پسرم تبدیل به قاتل شده شوکهام و هم میتوانم حال آن مادری را که پسرم جان پسرش را گرفته با تمام وجودم درک کنم. من واقعا نمیدانم با چه رویی به چشمان این مادر داغدار نگاه کنم.
وی ادامه داد: پسر من بیماری روحی و روانی دارد. او سالهاست که بیمار است و دارو مصرف میکند. حتی بیمارستان هم بستری شده است. از وقتی او یک سال و نیمه بود، پدرش ما را ترک کرد و من به تنهایی و با هزار سختی و مشکل او را بزرگ کردم. پسرم وقتی داروهایش را مصرف نمیکرد خشن و پرخاشگر میشد. بارها از او کتک خوردهام و در خانه از دست پسرم امنیت جانی نداشتم.
حتی یکبار به قصد مرگ و کشتن مرا کتک زد، اما همسایهها به دادم رسیدند و مرا نجات دادند. پس از این اتفاق از او به اتهام سوء قصد شکایت کردم. میخواستم تنبیه شود. به همین دلیل پلیس بازداشتش کرد و مدتی در کانون اصلاح و تربیت زندانی بود، اما کمی بعد رضایت دادم چون یک مادرم و دلم نمیآمد پسرم در بازداشت بماند. وی گفت: بعد از این اتفاق پسرم تهدید به اسیدپاشی کرد.
او درخواست یک خودرو داشت که برایش بخرم، اما من پول خرید خودرو نداشتم؛ برای همین گفت که اگر ظرف چند روز ماشین مورد علاقهاش را نخرم مرا با اسید میسوزاند. من هم ترسیدم و از خانه فرار کردم، به خانه خواهرم رفتم و مدتی بود که در اطراف منزل آفتابی نمیشدم که مبادا پسرم مرا ببیند. به همین دلیل از او بیخبر بودم تا اینکه شنیدم پلیس در تعقیبش است و حالا فهمیدم که مرتکب قتل شده است. نمیدانم کجا پنهان شده و از او بیخبرم.
با اظهارات این زن تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه پسر او و دستگیری وی ادامه دارد.
دیدگاه تان را بنویسید