کد خبر: 483231
|
۱۴۰۰/۰۲/۱۶ ۰۸:۳۳:۰۰
| |

نگاهی به گزارش معاونت رفاه اجتماعی وزارت کار درخصوص کارگران مهاجر

رویکرد اتحادیه‌های کارگری در زمینه استخدام نیروی‌ کار مهاجر؛ همکاری یا مقاومت؟

استثمار نیروی ‌کار مهاجر، رقابتِ برابر در بازار کار را با خطر مواجه می‌سازد. طی دهه‌های اخیر امکان چانه‌زنی جمعی مزدبگیران به آرامی کاهش یافته است و در حال حاضر مناسبات کار بیشتر بر حقوق اشتغال فردی مبتنی است تا حقوق اشتغال جمعی. چنین سیستمی افراد را از به چالش‌ کشیدن الگوهای اشتغال نامطلوب و اعتراض علیه آن بازمی‌دارد.

رویکرد اتحادیه‌های کارگری در زمینه استخدام نیروی‌ کار مهاجر؛ همکاری یا مقاومت؟
کد خبر: 483231
|
۱۴۰۰/۰۲/۱۶ ۰۸:۳۳:۰۰

اعتمادآنلاین| ‌ حضور نیروی‌ کار مهاجر در ایران ازجمله مسائلی است که در طول چند دهه گذشته همواره مورد توجه نمایندگان مجلس و مسوولان دولتی بوده است و وزرای کشور و کار در دولت‌های مختلف بارها به خاطر آن به مجلس فراخوانده شده‌اند. در ایران، مهاجران حدود 2درصد از نیروی ‌کار کل کشور را تشکیل می‌دهند. جمعیت این مهاجران که ورود آنها به ایران به صورت گسترده از اواخر دهه 50 آغاز شد، امروزه به 1.6 تا 2.7 میلیون نفر می‌رسد و بیش از 95درصد آنها افغانستانی هستند.

به گزارش روزنامه اعتماد، معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گزارشی به موضوع کارگران مهاجر نگاهی انداخته است و اینکه رسمی شدن این دسته از نیروهای انسانی در بازار کار جوامع چه ابعادی دارد. آنچه در ادامه می‌خوانید برگرفته از بخش‌هایی از همین گزارش است.

رسمی‌‌سازی، یکی از سیاست‌های مناقشه‌برانگیز در حوزه کار و مهاجرت است و بسیاری از سیاستمداران آن را به ضرر کارگران بومی می‌دانند. این در حالی است که بسیاری از تجربیات و بررسی‌های تجربی صورت‌ گرفته در این زمینه خلاف این ادعا را اثبات می‌کند. یکی از کلان‌مقیاس‌ترین تجارب رسمی‌سازی نیروی کار غیرقانونی در پی تصویب قانون اصلاح و کنترل مهاجرت در سال 1986 در امریکاصورت گرفت. این قانون که به قانون عفو عمومی نیز معروف است، امکان درخواست وضعیتِ قانونی را برای میلیون‌ها مهاجر غیرقانونی فراهم کرد. این قانون به مهاجرین غیرقانونی که پیش از سال 1982 وارد امریکا شده، تا سال تصویب قانون اقامت مستمر خود را حفظ کرده و سابقه کیفری نداشتند، ابتدا اقامت دایم و بعد از پنج سال شهروندی اعطا می‌کرد. البته قانون شامل برخی کارگران فصلی کشاورزی که در سال‌های بعد از 1982 وارد کشور شده بودند نیز می‌شد. در پی اجرای قانون تقاضای اقامت دایم 90درصد از تقاضاکنندگان (یعنی 2.7 میلیون از 3 میلیون مهاجر غیرقانونی) پذیرفته شد. پژوهش‌های صورت ‌گرفته درباره این قانون نشان می‌دهد که رسمی‌سازی نیروی ‌کار مهاجر مطابق با این قانون اثر مثبت و قابل‌توجهی بر دستمزدها در تمامی سطوح درآمدی داشته، احتمال کار در موقعیت‌های شغلی را که سابقا غیرقانونی بودند کاهش داده و اثر قابل‌توجهی بر تحرک جغرافیایی، به معنای جابه‌جایی نیروی‌ کار مهاجر بین شهرها و ایالات مختلف امریکا نداشته است.

اصطلاح «نیروی‌ کار مهاجر» به تمامی مهاجرینِ در سن اشتغال یا بالاتر در سراسر جهان اطلاق می‌شود که در کشور محل سکونت فعلی خود شاغل یا بیکار هستند. مساله نیروی ‌کار مهاجر مختص ایران نیست: اشتغال و کسب درآمد بزرگ‌ترین انگیزه مهاجرت محسوب می‌شود و از 272 میلیون نفر از جمعیتِ مهاجر جهان حدود 60درصد (160 میلیون نفر) مهاجر کاری‌اند. از این‌رو مساله نیروی‌ کار مهاجر، به خصوص مهاجرتِ کارگران غیر/نیمه‌ ماهر، به یکی از مهم‌ترین جنبه‌های سیاستگذاری در بسیاری از کشورها بدل شده است. اما تعمیم‌های نادرست در مورد نیروی ‌کار مهاجر بسیار رایج است. بسیاری از مردم و سیاستگذاران در کشورهای مختلف تصویر درستی از تعداد و ترکیب جمعیتی نیروی‌ کار مهاجر ندارند و تاثیر این پدیده بر اقتصاد و نیروی‌ کار بومی را کاملا منفی ارزیابی می‌کنند. این در حالی است که مروری بر تجارب جهانی نشان می‌دهد که مهاجرت کاری نیز، همانند بسیاری از مسائل سیاستی، در صورت مدیریت درست می‌تواند به فرصت تبدیل شود و در صورت سوءمدیریت به تهدید. در ایران، مهاجران عمدتا افغانستانی که به صورت قانونی در کشور هستند حدودا 2درصد از نیروی کار ایران را تشکیل می‌دهند.


نیروی ‌کار مهاجر، نیروی ‌کار بومی


بسیاری از افرادی که از نزدیک شاهد حضور تعداد زیادی از کارگران مهاجر در یک منطقه و در مشاغل خاص بوده‌اند، احتمالا پاسخ‌شان به این سوال مثبت است اما ضمن بررسی‌های تجربی صورت‌ گرفته دست‌کم در درازمدت رابطه‌ای بین حضور کارگران مهاجر و کاهش دستمزد نیروی ‌کار بومی مشاهده نکرده‌اند. بررسی‌ها و پژوهش‌های صورت ‌گرفته (عمدتا در امریکا و اروپا) به دقت نشان می‌دهند که حضور این افراد تاثیر به ‌شدت کمی (که اتفاقا عمدتا افزایشی نیز بوده) بر دستمزد نیروی ‌کار بومی دارد؛ حتی بر دستمزد نیروی کار بومی با سطح تحصیلات پایین. درواقع، این دستمزدِ مهاجران موج‌های پیشین است که بیشترین تاثیر منفی را از مهاجران تازه‌وارد می‌پذیرد، چراکه اغلب محل زندگی و مهارت‌های‌شان مشابه یکدیگر است. آیا مهاجران تهدیدی برای مشاغل کارگران بومی هستند؟ این مساله به شرایط اقتصادی کلی‌تر کشورها بستگی دارد، اما اغلب اقتصاددانان دانشگاهی توافق دارند که در درازمدت، مهاجرت به‌طور متوسط اثری کم اما مثبت بر بازار کار نیروی‌کار بومی می‌گذارد. برخی محققان معتقدند به‌رغم این اثر مثبت، برخی گروه‌های جمعیتی فعال، به ‌طور خاص نیروی کار بومی با تحصیلات کم، در کوتاه‌مدت در نتیجه این مهاجرت‌ها آسیب می‌بینند، چراکه تطابق‌ یافتن بازار کار با جمعیت مهاجر جدید، به‌ویژه زمانی که اقتصاد یک کشور ضعیف است، فرآیندی زمان‌بر است. در پاسخ برخی پژوهشگران بر این باورند که یک نظام مهاجرتی حساس به شرایط کلی اقتصادی پاسخگوی این مشکل است؛ به این معنا که با توجه به وضعیت بازار کار محدودیتی بر تعداد کارگران مهاجر وضع شود.


همکاری یا مقاومت؟


رویکرد اتحادیه‌های کارگری در زمینه استخدام نیروی‌ کار مهاجر چیست: همکاری یا مقاومت؟ استثمار نیروی ‌کار مهاجر، رقابتِ برابر در بازار کار را با خطر مواجه می‌سازد. طی دهه‌های اخیر امکان چانه‌زنی جمعی مزدبگیران به آرامی کاهش یافته است و در حال حاضر مناسبات کار بیشتر بر حقوق اشتغال فردی مبتنی است تا حقوق اشتغال جمعی. چنین سیستمی افراد را از به چالش‌ کشیدن الگوهای اشتغال نامطلوب و اعتراض علیه آن بازمی‌دارد. اگرچه بسیاری از اتحادیه‌های کارگری به ویژه در اروپا، موضعی بازدارنده نسبت به مهاجرت ندارند، اما همچنان نگرانی‌هایی را درباره تاثیر مهاجرت، به‌ویژه مهاجران خارج از اتحادیه، ابراز می‌کنند. اگرچه پژوهش‌های تجربی غالبا حاکی از آنند که حقوق برابر و حمایت از نیروی ‌کار مهاجر به نفع همه کارگران است، میزان اقدامات اتحادیه‌های کارگری برای ترویج ادغام این کارگران بسته به شرایط موجود متغیر است. البته ماهیت «موقتی» نیروی‌ کار مهاجر و وضعیت حقوقی و اجتماعی متفاوت آنها باعث می‌شود که نیازها و منافع این کارگران متفاوت از کارگران بومی باشد. بنابراین از اتحادیه‌های کارگری انتظار می‌رود که از تقاضای حمایت شغلی و درآمدی برای نیروی‌کار مهاجر فراتر رفته و به مقابله با سیاست‌ها و گفتمان‌های پوپولیستی و ضدمهاجران بپردازند. در حال حاضر، مساله مهاجرت نیروی کار در مرکز گفتمان‌ سیاسی بسیاری از کشورها، به‌خصوص در اروپا و امریکا، قرار داشته و در میان سیاستگذاران راست، لیبرال و چپ اختلاف‌نظرهایی درباره تاثیر مهاجرین وجود دارد. از یک‌سو، برخی از سیاستمداران نقش نیروی ‌کار مهاجر در بازار کار کشورها را مهم دانسته، حضور آنان را برای تقویت اقتصاد ملی ضروری تلقی می‌کنند و به سیاستگذاری در مورد چگونگی ادغام این جمعیت در بازار کار و جامعه می‌پردازند. از سوی دیگر، برخی سیاستمداران مهاجران را بیگانگانی تلقی می‌کنند که مشاغل و مزایای رفاهی را از آن خود کرده و انسجام اجتماعی را با تهدید مواجه می‌سازند. سیاستمداران ضدمهاجرت معمولا از وقوع رکود‌های اقتصادی، افزایش نرخ بیکاری و افزایش نرخ مشاغل بی‌ثبات کمک می‌گیرند تا صدای خود را بلندتر به گوش رای‌دهندگان نگران برسانند. در همین راستا، گفتمان سیاسی پوپولیستی نیز در سال‌های اخیر مروج ایده «تهاجم» مهاجرین و پناهندگان و احتمال تهدیدهای تروریستی از جانب آنان بوده است.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها