«اعتمادآنلاین» از ظهور تشکلهای مستقل دانشآموزی گزارش میدهد:
آموزش و پرورش و چالش «دانشآموز مطالبهگر»
اگر در سالهای اخیر تنها صدای فریاد فعالان صنفی معلمان را از بیعدالتیهای آموزشی و تبعات کالاییسازی آموزش شنیدهاید، حالا با اضافه شدن صدای دانشآموزان معترض این فریاد بازتاب گستردهتری پیدا کرده است.
اعتمادآنلاین| لیلا رزاقی- تقریباً از یک ماه پیش، درست از زمانی که زمزمه برگزاری امتحانات خرداد پایههای نهم و دوازدهم به صورت حضوری از سوی آموزش و پرورش شنیده شد، اعتراضات دانشآموزان هم آغاز شد. اعتراضاتی که گرچه در ابتدا به صورت مجازی و از طریق شبکههای اجتماعی بروز پیدا کرد، اما در ادامه، خیابانهای منتهی به ادارات آموزش و پرورش بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ کشور را به عرصهای برای برگزاری تجمعات صنفی دانشآموزان تبدیل کرد. اتفاقی که با این وسعت در طول دهههای گذشته کمسابقه بوده است.
قزوین، کرج، هشتگرد، اصفهان، ایذه، شهرکرد، یزد، شیراز، ممسنی، بروجرد، نسیمشهر تهران، ایلام، بندرعباس، خراسان جنوبی، همدان، اردبیل، گلپایگان، زنجان و سمنان از جمله شهرهایی بودند که در هفتههای اخیر به صورت متناوب شاهد برگزاری تجمعات صنفی دانشآموزان بودند.
این تجمعات که با شعارهایی چون «آموزش مجازی، امتحان مجازی!»، «امتحان حضوری، نمیخوایم!»، «حضوری، کفن میخواد! نداریم!» و «امتحان حضوری، با کرونا نمیشه!» همراه بود در برخی از این شهرها به برخورد نیروهای انتظامی با دانشآموزان انجامید. دانشآموزان معترض اغلب در زمره گروههایی بودند که در طول یک سال گذشته برای دسترسی به امکانات آموزش آنلاین مشکلات بسیاری پیدا کرده بودند.
آنها از یک سو به کیفیت آموزش مجازی پس از شیوع پاندمی کرونا و نبود زیرساختهای لازم برای بهرهمندی از آموزش مناسب معترض بودند و از سوی دیگر برگزاری امتحانات به صورت حضوری را، آن هم در شرایطی که هنوز واکسیناسیون همگانی انجام نشده، نگرانکننده میدیدند.
با وجود برگزاری این تجمعات و نامهنگاری کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با آموزش و پرورش برای ایجاد تغییر در روند برگزاری امتحانات، همچنان مسئولان آموزش و پرورش با توجیه اینکه مقاطع نهم و دوازدهم مقاطع سرنوشتسازی (!) برای دانشآموزان است، بر قطعی بودن برگزاری امتحانات به صورت حضوری تاکید میکنند. در همین حال دانشآموزان معترض میگویند: «آموزش و پروش آنقدری که به فکر تقلب نکردن دانشآموزان است، به فکر سلامت آنها نیست.»
یکی از دانشآموزانی که در تجمعات صنفی چند هفته اخیر دانشآموزان حضور داشته به اعتمادآنلاین میگوید: «اعتراض ما تنها به برگزاری امتحانات به صورت حضوری محدود نمیشود و شیوه کنونی آموزش مجازی را هم در بر میگیرد.»
دانشآموزان کمبرخوردار، قربانیان آموزش مجازی
اشاره این دانشآموز به نکاتی است که در بیانیه مشترک 2 تشکل مستقل دانشآموزی هشتگرد و مریوان هم آمده است. در این بیانیه با اشاره به تبعیضهای سیستماتیک در نظام آموزش و پرورش که از سالها پیش آغاز و با شیوع کرونا ابعاد تازهتری از آن آشکار شده آمده است: «در تمامی دوران آموزش مجازی، دانشآموزان مدارس دولتی که بیشترین تعداد دانشآموزان کشور را هم تشکیل میدهند، از امکانات آموزشی از جمله ملزومات آموزش (تلفن همراه، تبلت، لپتاپ و غیره تا معلم و کتاب و سایر خدمات آموزشی) برخوردار نبودهاند. این در حالی است که دانشآموزان مدارس خصوصی، تحت شرایط کاملاً متفاوت و با امکانات بهتری درس میخواندند. تا جایی که برخی از این مدارس چند روز در هفته هم، امکان برخورداری از کلاسهای حضوری با رعایت پروتکلهای بهداشتی را برای دانشآموزان فراهم میکردند. این تبعیض آشکار که اساساً از سالها قبل در مدارس ایجاد شده بود، با شیوع کرونا دامنه گسترده تری به خود گرفت و به همان میزان اعتراض بیشتر ما دانشآموزان را هم به همراه داشته است؛ اعتراض به نابرابری که به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.»
به گفته معترضان، «در دوران شیوع کرونا، بسیاری از دانشآموزانی که از حداقل امکانات لازم برای شرکت در کلاسهای مجازی محروم بودهاند برای تامین هزینهها وارد بازار کار شدهاند و به این ترتیب نه تنها سلامت خود که سلامت اطرافیانشان را هم به خطر انداختهاند. مشکلات و کمبودهایی که گاه در شهرهای کوچک و اصطلاحاً «کمبرخوردار» به خودکشی کودکان دانشآموز هم منجر شده است». برخوردار نشدن بسیاری از دانشآموزان از امکانات آموزش مجازی موردی است که فعالان صنفی معلمان در قالب بیانیه، نامه و برگزاری کارزارهای مجازی بارها در خصوص آن هشدار دادهاند و حالا دانشآموزان معترض ابعاد تازهای از تبعات عدم دسترسی به امکانات آموزش مجازی را آشکار کردهاند.
این اعتراضات یک وجه کمتر دیدهشده دیگر هم داشت و آن شکلگیری تشکلهای مستقلی بود که گرچه اغلب به صورت مجازی راهاندازی شده بودند، اما به قول فعالان دانشآموزی، «واقعی» عمل میکردند.
ناکارآمدی تشکلهای رسمی و ظهور تشکلهای مستقل دانشآموزی
«اول با صفحهای که برای تشکل ساخته بودیم اطلاعرسانی کردیم و فراخوان تجمع رو منتشر کردیم. بعد خودم تو صفحه شخصیام اطلاعرسانی کردم. اینطوری دست به دست شد. درسته مجازی شکل گرفته اما ما در دنیای واقعی فعالیت داریم. با شهرهای مختلف ارتباط گرفتیم.» اینها گفتههای یکی از فعالان صنفی دانشآموزان است. او کلاس دوازدهمی است و با اشاره به اینکه مقاومت اولیای مدرسه در برابر هرگونه فعالیت صنفی، مانعی برای تشکلیابی دانشآموزان و جذب تعداد بیشتری از آنهاست میگوید: «تشکلیابی برای دانشآموزان سخته. ما 12 سال سرکوب و توسری خوردن یاد میگیریم. اغلب میترسن که با فعالیت صنفی برای مطالباتشون اخراج بشن یا از درس خوندن منعشون کنن، به ویژه تو این تجمعات متوجه شدم که دانشآموزای اتباع بیشتر از سایرین از طرف اولیای مدرسه با تهدید به اخراج و ممانعت از ادامه تحصیل روبهرو میشن. این وضعیت، شرایط رو برای مطالبهگر بودن ما سخت میکنه. اما تلاش میکنیم به فعالیتمون ادامه بدیم.»
تلاش برخی گروههای دانشآموزی برای راهاندازی تشکلهای مستقل در حالی قوت گرفته که سالهاست آموزش و پرورش از ظرفیت چند تشکل رسمی همچون اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزی، سازمان دانشآموزی و مجلس دانشآموزی به عنوان یکی از زیرمجموعههای آن، بسیج و شورای دانشآموزی برای سازماندهی سیستماتیک دانشآموزان استفاده میکند. تشکلها و سازمانهایی که عمدتاً حول محور فعالیتهای تربیتی، فرهنگی و هنری در چارچوب ساختار ایدئولوژیک آموزش و پرورش شکل گرفتهاند و به باور فعالان صنفی دانشآموزان که این روزها به سیاستهای آموزش و پرورش معترضاند، نمیتوان از ظرفیت آنها برای پیشبرد خواستها و مطالبات صنفی از جمله رفع نابرابریهای ساختاری استفاده کرد: «اون تشکلها وابسته به آموزش و پرورشاند و اصلاً از دانشآموز خبر نمیگیرن. ما مخالف خصوصیسازی مدارس و معلمان هستیم اما این تشکلها در حال تبلیغ معلم خصوصی هستن. در همین جریان کرونا ببینید که مدارس خصوصی در هفته سه روز حضوری درس میدادن، اما مدارس دولتی کاملاً غیرحضوری بودن. این نابرابری و تبعیضی که تو نظام آموزشی بین دانشآموزان هست، باعث میشه رقابت عادلانه از بین بره.»
گرچه مدت کوتاهی از راهاندازی کمپینها و تشکلهای مستقل دانشآموزان میگذرد و اعتراض به شیوه آموزش مجازی در پی شیوع کرونا و برگزاری امتحانات حضوری در برخی مقاطع بهانه ایجاد این تشکلها بوده، اما در همین مدت کوتاه آنها توانستهاند حمایت گروههای صنفی معلمان را نیز جلب کنند. ریشههای این حمایتگری را میتوان در یک خاستگاه مشترک یعنی تلاش برای لغو کلیه اشکال کالاییسازی آموزش از طریق مشارکت همه ذینفعان نظام آموزشی اعم از معلمان، والدین و دانشآموزان، برای باز پسگیری حق آموزش رایگان و از بین بردن کلیه اشکال نابرابری آموزشی، جستوجو کرد.
دیدگاه تان را بنویسید