کودکانی که در سیستان و بلوچستان به خاطر نبود آب آشامیدنی قربانی شدند
«رفته بودم دم رودخونه لباس بشورم که تمساح دستمو گرفت تا بکشه توی آب، خواهرم منو با موهام از آب بیرون کشید، اما تمساح همین طوری از آب بیرون اومد و دنبال ما میکرد، از دستم کلی خون میریخت، ولی از ترس تا دم خونه با خواهرم دوییدیم.»
اعتمادآنلاین| «رفته بودم دم رودخونه لباس بشورم که تمساح دستمو گرفت تا بکشه توی آب، خواهرم منو با موهام از آب بیرون کشید، اما تمساح همین طوری از آب بیرون اومد و دنبال ما میکرد، از دستم کلی خون میریخت، ولی از ترس تا دم خونه با خواهرم دوییدیم.»
به گزارش انتخاب، سالهای سال است که مردمان جنوب شرق کشور با کمترین امکانات زندگی خود را سپری میکنند و گاهی نبود این امکانات اولیه همچون آب، بلای جانشان شده است، خبرهایی همچون حملهی گاندو به کودکان کم سن و سال که تنها به دلیل بحران آب که چند بار در سال به این منطقه نزول میکند، تمام ابعاد زندگی این مردم خون گرم را در بر میگیرد.
با وجود تمام تبعات منفی این موضوع که منجر به قطع عضو و یا کشته شدن کودکان و بزرگسالان منطقه شده است، اما تا کنون هیچ اقدام جدی در زمینهی رفع بحران آب جنوب شرق کشور صورت نگرفته، موضوعی که مدیر کل محیط زیست سیستان و بلوچستان در گفتگو با ما به آن اشاره میکند و میگوید صد در صد حوادث مربوط به آسیب جانی و جسمی گاندو که در چند سال گذشته رخ داده در رابطه با کودکان بوده است.
این در حالی است که هیچ ارگانی به طور کامل، حتی سازمان محیط زیست مسئولیت این شرایط اسفناک در سیستان و بلوچستان را به طور کامل قبول نمیکند.
حوا: تمساح دنبال من آمد
حوا فقط 10 سال داشت که همچون برخی دیگر از کودکان سیستان و بلوچستان به دلیل معضل آب در روستای مولا آباد کشتاری از شهرستان سرباز، برای همیشه از دست راست نقص عضو میشود، نقص عضوی که حتی درس خواندش را تحت الشعاع قرار داده و حالا از ترس تمسخر دیگر دانش آموزان رمقی برای حضور در مدرسه ندارد.
یک سال از همان روز پر التهاب در زندگی حوا میگذرد و از ماجرای آن روز با صدای آهنگین بلوچی میگوید: «روز جمعه بود که رفته بودیم دم رودخونه تا لباس بشوریم، نشستم کنار آب و شروع به شستن کردم که یک دفعه تمساح اومد دست منو با دندوناش گرفت و میکشید سمت خودش، منم شروع به داد زدن کردم، خواهرم اومد طرفم و از موهام انقدر منو کشید تا از دست تمساح فرار کردم، از دستم خون میومد و خواهرم با شالش دستمو محکم بست، خیلی ترسیده بودم، تمساح تا چند متر دنبال ما کرد، ولی ما از ترس تا جلوی در خونه دوییدیم.»
در گفتگو با حوا بحث به درس و مدرسه که میرسد، کمی طفره میرود و بعد ادامه میدهد: «الان کلاس پنچم هستم، ولی توی مدرسه خیلی اذیت میشم، حتی نمیتونم لباسامو خودم تنم کنم، اصلا نمیتونم دیگه هیچ کاری کنم، ولی مجبورم مشقامو خودم بنویسم، یعنی مامانم مجبورم کرده تا با دست چپم همهی مشقامو بنویسم.»
حوا بعد از مکث کوتاهی میگوید: «خیلی سخته، آخه بابام که مریضه کار نمیکنه، مامانمم گل دوزی میکنه تا پول دربیاره، بازم خواهر دارم، ولی خب من نمیتونم زیاد کار کنم دیگه.»
مادر حوا: هنوز کابوس تمساح را میبیند
آن روز وقتی بچههای روستا خبر حملهی گاندو به حوا را به مادرش میرسانند، مادر با شکم برآمده، در ماههای آخر بارداری غش میکند و به زمین میآفتد، وقتی از آن روز حرف میزند گویی که داغ دلش تازه شده و با صدای بلند میگوید: «اون روز حوا دیوانه شد، همه ش گریه میکرد و هیچ چیزی نمیخورد، هر وقت میخوابید از خواب میپرید و میگفت گاندو اومده، هنوزم گاهی توی خوای کابوس میبینه گاندو اومده و از خواب میپره، توی خواب همش میگه گاندو، گاندو.»
مادر با صدای غمگین ادامه میدهد: «دخترم از پارسال تا الان کم حرف شده و بیشتر وقتها دیگه با دوستاش توی کوچه هم بازی نمیکنه، میگفت مدرسه نمیرم، چون مسخره ام میکنن بقیه، ولی من گفتم بچهها غلط کردن مسخرت کنن، باید درس بخونی تا آیندت مثل من خراب نشه، آخه درسشم خوبه حیفه درس نخونه، حالا چندتا خیر از تهران برای حوا دست مصنوعی درست کردن که بخاطرش چند بار حوا به تهران رفته، ولی این دستو نمیبنده، چون سختشه حرکتش بشه، میگه سنگینه نمیتونم، فقط بعضی وقتها ازش استفاده میکنه.»
مادری که به دلیل مشکل آب منطقه شاهد نقص عضو کودکش بوده حالا از کمبود آب منطقه با گلایه یاد میکند و میگوید: «اینجا پر تمساح هست، ولی چون اب نداریم مجبوریم لباسامونو توی این رودخونه بشوریم، ماهی یک بار تانکر آب میاد بهمون آب میرسونه و اونم بیشتر وقتا خرابه، چارهای نداریم، ولی دیگه اجازه نمیدهم حوا برای شستن چیزی نزدیک آب بره.»
معلم علیرضا: گاندو شاگردم را آنقدر زیر اب نگه داشت تا خفه شود
«علی رضا اگه زنده بود، الان باید سر کلاس درسای راهنمایی مینشست، وقتی گاندو خفهاش کرد، کلاس سوم دبستان بود.»
اینها جملات معلم علی رضا است که با سوگ بسیار یکی یکی در کنار هم ادا میکند. این پسر 9 ساله از روستای آزاتی کشتاری در هنگام بازی با همکلاسیهایش طعمهی یکی از گاندوهای منطقه میشود، جایی در نزدیکی روستایی که چند سال بعد حوا در آن دست راست خود را برای همیشه از دست میدهد.
معلم علی رضا آن زمان یعنی سال 1396 عضو شورای روستا بوده و از ماجرای روز واقعه با جزئیات خبر دارد و با لهجهی بلوچی آهسته ماجرا را شرح میدهد و میگوید: «علی رضا به همراه سه تا از همکلاسیهاش چند خوشه انگور میگیرن و میرن دم رودخونه تا با هم بخورن، اون جایی که این بچهها رفتن مردم از آبش خیلی استفاده میکنن، از شست و شوی لباس و خوردن تا استحمام، اون سال بارون کم اومده بود برای همین فقط بعضی تالابها آب داشت، بچهها رفتن کنار یکی از تالابها که آب داشته و شروع به بازی کردن.»
صدای این معلم دلسوز بلوچ هیجانی از جنس غم میگیرد و ادامه میدهد: «علی رضا داخل آب بوده که تمساح پای او را میگیره و به داخل میکشه، شروع به داد و هوار میکنه، حتی برای نجات پای دوستشو میگیره که دوستشم داشته به داخل آب میافتاده، همه ترسیده بودن، خلاصه بچهها به سمت روستا میان تا مردم رو خبر کنن، مادر بزرگ علیرضا اولش فکر میکنه بچهها دارن اذیت میکنن، اما همون حین گاندو علی رضا را در زیر آب نگه داشته بود، انقدر نگه داشته بود که این بچه دیگه خفه شده و مرده بود.»
نصیر بلوچ زاده، معلم علیرضا از لحظهای شروع به صحبت میکند که خبر به مادر علی رضا میرسد، میگوید: «اون روز ضجههای مادر علی رضا قیامتی بود که هیچ وقت ندیده بودم، این زن اصلا حالت عادی نداشت... خیلی لحظه دردناکی بود، من وقتی این صحنهها رو دیدم اصلا نتونستم جلوی خودمو بگیرم. حالا بعد از سه سال هنوز این خونواده روی پای خودش واینستاده، پدر خونه رو هر وقت ببینی کنار تیر چراغ برق یا دیوار یه دستشو گرفته به سرش و نشسته یه گوشه، مادرشم وضعیتی بهتر از پدر خونه رو نداره، یادمه یک سال بعد از فوت علی رضا یعنی دو سال پیش داشتیم بین بچهها کتاب مدرسه پخش میکردیم که مامان علی رضا هم اون وسط وایستاده بود، اشک میریخت و میگفت دارم نگاه میکنم شاید بچه منم لا به لای بقیه بچهها باشه ببینمش.»
حالا بعد از گذشت چند سال و قربانی شدن چندین کودک در این سالها به دلیل نبود آب کافی منطقه، همچنان مشکلات تامین آب بر سر جای خود باقی است و طبق گفتههای نصیر بلوچ زاده، با وجود تلاش بسیار برای رفع این مشکل، اهالی فقط هفتهای یک بار از آب لوله کشی استفاده میکنند و برای مابقی استفادهی خود باید از رود آب بیاورند.
گاندوها برای مردم سیستان و بلوچستان مقدس هستند
«وحید پور مردان» مدیرکل محیط زیست سیستان و بلوچستان در گفتگو با خبرنگار «انتخاب» به شرح زیست گاندوهای سیستان و بلوچستان پرداخت و میگوید: «مردم در منطقه شناخت نسبتاً خوبی به تمساح پوزه کوتاه تالابی یا همان گاندو دارند، بر اساس این که تمساحها، لاکپشتها و گونههای مختلفی از نهنگها جزو قدیمیترین ساکنان کرهی زمین هستند، میتوان این استنباط را انجام داد که انسانها به زیستگاه حیوانات نزدیک میشوند و دقیقا این موضوعی است که مردم در منطقه به این شکل حضور گاندوها را درک کردند، و حتی گاهی آن را مقدس هم میدانند، در واقع این کارشناسی نگاه کردن مردم سیستان و بلوچستان ستودنی است.»
وی ادامه میدهد: «گوشه گیر و به شدت خجالتی بودن جزو خصوصیات این حیوان است و معمولا دنبال طعمه نمیرود و هیچ وقت انسان را طعمهی خودش قرار نمیدهد، اما بیشتر در تابستان و فصل گرم سال، معمولاً از اردیبهشت تا مهر ماه هر سال بحث زادآوری تمساح مطرح است و در این دوره گاندوی ماده به شدت از بچههای خودش محافظت میکند، هر تکانی که در آب ایجاد میشود، حساسیت بسیار بالایی را برای این حیوان ایجاد میکند، حتی تمساح مادر نوزادانش را در برابر تمساح دیگری هم محافظت میکند، چون نرهای بالغ همین نوزادهای تمساح را میخورند، یعنی حتی به همنوع خودش هم اعتماد نمیکند.»
پورمردان با اشاره به میزان بالای استرس گاندوها در این فصل اشاره میکند که هر تکانی در آب را حیوان به منزله حملهی و تخریب زیستگاه در نظر میگیرد و حملهی گاندوها به منزلهی حمله برای خورده شدن نیست.
صد در صد تلفات حملهی تمساح در چند سال اخیر مربوط به کودکان بوده
مدیر کل محیط زیست سیستان و بلوچستان میگوید: «صد در صد حوادثی که در چند سال گذشته رخ داده در رابطه با کودکان بوده، این نشان میدهد، افراد بزرگتر موضوع را خیلی خوب درک میکنند و به گاندوها نزدیک نمیشوند. شناخت مردم و همچنین آموزشهایی که هر سال محیط زیست به مردم میدهد توانسته کارساز باشد، اما کودکان به واسطه بازیگوشیهایی که دارند و از طرف دیگر سرگرمی هم برای کودکان در منطقه وجود ندارد، برای بازی به این برکهها میروند، در این شرایط گاندو احساس خطر میکند و برای حفاظت از زیستگاه خودش دفاع میکند.»
وی به پیکر علیرضا در سال 93 اشاره میکند و ادامه میدهد: «وقتی جنازهی این کودک را از آب بیرون آوردند، فقط جای دو دندان بر روی پاهای او وجود داشت، یعنی حیوان فقط برای دفاع از خود وجود فرد را آنجا خطرناک قلمداد کرده است، کودک را زیر آب برده و زمانی که خفه شده و دیگر تکان نخورده، او را رها کرده، یعنی هیچ وقت برای غذا خوردن به کسی حمله نمیکند.»
انتظار میرود تا برنامه ریزی درستی برای آب منطقه انجام شود
پور مردان بخشی از خطر گاندوهای منطقه را مشکل تامین آب منطقه میداند و ادامه میدهد: «روستاهای منطقه وسیع است و 600 هزار هکتار زیستگاه تمساح پوزه کوتاه است، لوله کشیها در منطقه انجام شده، اما وقتی در تابستان پیک مصرف ابی است انتظار است تا برنامه ریزی درستی صورت بگیرد، چون وقتی آب یک منطقه یا روستا قطع میشود و بی آبی باعث ایجاد مشکلاتی مثل عدم رعایت بهداشت میشود، اما در موارد دیگر وقتی آب روستا قطع میشود جان افراد به خطر میافتد بنابراین آب و فاضلاب باید برای این موضوع یک هدف گذاری داشته باشد.»
وی در ادامه تصریح میکند: «محیط زیست برای اینکه از اینگونه حفاظت کند و دشمنی هم بین انسان حیوان پیش نیاید مجبور است تا مطالبات مردمی را پیگیری کند، مثلاً پیگیر جدی هستیم تا محل بازی برای این کودکان ایجاد شود تا بچهها مشغول بازی باشند و به منطقه زیستگاهی گاندوها ورود نکنند موضوع مهم این است که سرگرمی و کانونهای فکری برای کودکان وجود ندارد که خیلی به سرگرمی کودکان کمک میکند.»
بارندگی زیاد و زیستگاه گاندوها گسترده شده
پور مردان به دلیل بارندگیهای این دو سال اخیر شرایط منطقه را نسبت به ده سال گذشته متفاوت میداند و میگوید: «در این دوسال نزولات جوی و بارندگی بسیاری در بلوچستان داشتیم که باعث میشود گسترهای زندگی تمساحها وسعت بگیرد، بنابراین احتمال وجود تمساح در این مناطق را افزایش میدهد، حتی از سیل در سیستان و بلوچستان هم اخباری منتشر شد که مردم مراقب گاندوها باشند که اتفاقی هم نیفتاد.»
محیط زیست باید از مردم حمایت کند
مدیر کل محیط زیست سیستان و بلوچستان تصریح میکند: «محیط زیست باید در این زمینه آگاهی رسانی را برای مردم انجام دهد، منطقه را پایش کند و از مردم آسیب دیده حمایت کند، مثلاً در اتفاقی که اخیراً برای یکی از کودکهای منطقه افتاد محیط زیست از صندوق ملی مبلغی را جهت درمان کودک پرداخت کرد، اما دست این کودک بر نخواهد گشت، امیدواریم از سال آینده با کمک مسئولین استانی بحث آبرسانی روستا را شروع کنیم و همچنین برای بازی و سرگرمی کودکان کاری انجام دهیم و از خیرین میخواهیم تا در این موضوع با ما همراهی کنند.»
زدن فنس راه حل مناسبی برای کنترل تمساح نیست
پور مردان در پایان به مشکل حفاظت از این حیوانات پرداخت و میگوید: «بعضیها میگویند چرا برای حفاظت از این حیوانات محیط زیست کاری نمیکند، اما وسعت منطقه بالا است و امکان دارد بین کسانی که نیاز آبی دارند و سازمان محیط زیست اختلاف ایجاد شود، چون حقیقت این است که مردم از ان آب استفاده میکنند و بستن آن منطقه فقط برای مردم مشکل ایجاد میکند، مسالهی دیگر شکل ساختاری و رفتاری زندگی این گاندوها است این تمساحها حتی تا 15 متر میتوانند به زیر زمین بروند و هر حصاری که اطرافشا باشد را دور میزنند، البته هوای منطقه هم به دلیل شرجی بودنش حصار را از بین میبرد.»
دیدگاه تان را بنویسید