ساجده ودودی، روانشناس:
بچهها بزرگترین آسیب را از والدین میخورند
یک روانشناس گفت: بچهها بزرگترین آسیب را از والدین میخورند. گاهی والدین از شرایط اقتصادی، محیطی و جامعه احساس ناامنی دارند و متوجه نیستند که این احساس را چگونه به آدمهای اطراف خود بهویژه کودکان منتقل میکنند.
اعتمادآنلاین| آدمها در مقاطع مختلف زندگی بهویژه دوران کودکی، خواهناخواه شاهد اتفاقات ناگوار و ناخوشایند خواهند بود. بچهها نخستین چالشهای زندگی خود را در دوران کودکی درک میکنند که این مسائل بسترهای خوب یا بدی را برای بزرگسالی آنها ایجاد میکند. ترس و اضطراب ناشی از حوادث ناگوار، ترسناک و تلخ یکی از مواردی است که میتواند صدمات جبرانناپذیری ایجاد کند. گاه میتوان با اقدامات بسیار ساده به ترمیم زخمهای کودکی پرداخت. در اینجا والدین باید گامهایی در جهت رفع مشکلات فرزندان خود بردارند و به سرعت برای حل مشکل اقدام کنند. والدین نقش بسیار مهمی در آرامش روان کودکان خود دارند و آنها میتوانند بهعنوان والد امن دغدغههای فرزندان خود را درک و برایش راهحلی پیدا کنند، هر چند که والدین نیز باید در این زمینه از روانشناسان و کارشناسان امر کمک بگیرند.
به گزارش روزنامه همشهری، ازاینرو با ساجده ودودی، روانشناس کودک و خانواده، به گفتوگو نشستیم تا راهحلهایی برای جلوگیری از ترس کودکان بیابیم.
*راهکار مناسب برای جلوگیری از ترس ناشی از شنیدن اخبار بد جامعه در کودکان چیست؟
برای اینکه بر رفتار و اعمال کودکان خود نظارت داشته باشیم، باید کودکان را در 2گروه سنی قرار دهیم؛ کودکان زیر 10سال و کودکان بالای 10سال. اگر کودک زیر 10سال است، قاعدتا با فیلتر، مراقبت و نظارت خانواده میتوان او را کنترل کرد و بهتر است تلاش کنیم اخبار تلخ به گوش بچهها نرسد. باید فرزندمان را از اخبار تلخ فضای مجازی دور نگهداریم و اجازه ندهیم فرزندمان درخصوص هر چیزی اطلاعات کسب کند.
حتی نسبت به دیدن تلویزیون محتاط و حساس باشیم تا فرزندمان ناخواسته در معرض خبرها و رویدادهای تلخ و ترسناک که روحیهاش را جریحهدار میکند قرار نگیرد. باید سعی کنیم برای رسانههایی که در خانه مورداستفاده قرار میگیرد از فیلترینگ استفاده کنیم. حتی خودمان بهطور مقطعی به تماشای تلویزیون بنشینیم و منفعت و ضرر برنامههای تلویزیون را بررسی کنیم. اینگونه میتوانیم کودکان خود را از هر نوع گزند رسانهای دور کنیم.
حال باید برای کودکان بالای 10سال خود فکری کنیم؛ چراکه کنترل این کودکان سختتر است و دور کردن آنها از فضای مجازی نیاز به مراقبت و فیلترهای بیشتری دارد. این بچهها بزرگترند و از طریق همسالان خود و گاهی بزرگترها در معرض شنیدن اخبار قرار میگیرند.
به هر ترتیب امکان دارد این کودکان در معرض هرگونه خبری قرار بگیرند، بهترین کار بعد از اینکه در معرض اخبار ترسناک و ناراحتکننده روز قرار گرفتند این است که با فرزندانمان به گفتوگو بنشینیم. قبل از اینکه آنها دچار احساسات مختلفی شوند راجع به آن موضوع با آنها صحبت کنیم تا آنها از ناراحتی و بههمریختگیهای ذهنی خود با ما صحبت کنند.
اما گاهی اوقات والدین بر این باورند که اگر کودک با آنها صحبت کند وضعیت اسفناک خواهد شد و حتی کودک کنجکاوتر میشود، درحالیکه گفتوگو با کودک دقیقا گامی در جهت سلامتی روان او است. با مطرح کردن موضوع از سوی والدین، حتی اگر افکاری هم ذهن کودک را درگیر کرده و به آن خدشه و خللی وارد کرده باشد، این اقدام میتواند هر زخمی را ترمیم کند.
کودک متوجه میشود یک نفر را کنار خود دارد که اگر بههمریخته باشد میتواند نزد او برود و از آشوبهایش برایش بگوید. در اینجا پدر و مادر یک والد امن هستند. هیچگاه نباید جملههای«چهکسی به تو گفته؟ تو از کجا فهمیدی؟ دربارهاش حرفی نزن، چهکسی گفته این اخبار را بخوانی، موبایلت را میگیرم و...» و نظیر اینها را به کودکان خود بگوییم. این جملهها راهکار مناسبی برای کنترل اضطراب و جلوگیری از کنجکاوی کودکان نیست.
*چگونه میتوان پی برد کودک دچار مشکلات ناشی از ترس است تا بتوان با درمان مناسب به آن رسیدگی کرد؟
معمولاً بچهها خیلی واکنشهای مستقیم نشان نمیدهند. آنها وقتی در معرض ناامنیهای محیطی قرار میگیرند، اضطرابشان را با جملاتی نظیر «شب در اتاق خودم نمیخوابم، تنهایی دستشویی نمیروم، جایی بدون تو نمیروم، مامان بیا پیشم، بابا بیا بازی کنیم» و یا در قالب بیحوصلگی و پرخاشگری نشان میدهند. اگر فرزندانتان بهطور ناگهانی پرخاشگر شدند یا به عادات جدیدی رویآوردند احتمالاً در برابر اضطرابهای محیطی قرارگرفتهاند.
بهویژه اکنون بسیاری در دوران کرونا باید کودکان خود را تنها در منزل بدون والد امن نگهداری کنند، که این خود زمینهساز بستری است که کودک در معرض اخبار ترسناک، تلخ و آسیبهای اجتماعی قرارمیگیرد. بنابراین باید والدین بیش از هر زمانی مراقب رفتار کودکان خود باشند.
*گاهی والدین بدون اینکه متوجه باشند با گلایه و اعتراض از وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در حال انتقال ترس و اضطراب به کودکان خود هستند. برای این اتفاقها چه راهحلهایی وجود دارد؟
بچهها بزرگترین آسیب را از والدین میخورند. گاهی والدین از شرایط اقتصادی، محیطی و جامعه احساس ناامنی دارند و متوجه نیستند که این احساس را چگونه به آدمهای اطراف خود بهویژه کودکان منتقل میکنند. اغلب ما در شرایط ناامن و مضطربی قرارداریم و بهعنوان والد بلد نیستیم اضطرابهای خود را کنترل کنیم و با انتقال این احساسات و عواطف به فرد دیگر احساس آرامش میکنیم اما نمیدانیم شاید کودکان آسیب زیادی را متحمل شوند. باید کودکان را از چنین صحنههایی دور نگه داریم و حتی با انجام اقدامات دیگر هیچ ترس و نگرانیای را به کودک انتقال ندهیم.
*گاهی خانوادهها مسائل و مشکلات اقتصادی را در خانه و حتی پیش روی کودک مطرح و کودک را دچار اضطراب و نگرانی از آینده میکنند، برای جلوگیری از این مسئله چهکاری باید انجام داد؟
گاهی پیش میآید که والدین بابت گرانیها و اوضاع بد اقتصادی در خانه تنش و جنجال برپا میکنند. حتی اگر کودک از آنها یک اسباببازی بخواهد، این خواسته را به وضعیت بد اقتصادی و گرانی گره میزنند و کودک را دخیل حال بد خود میکنند، درصورتیکه نمیدانند با انتقال چنین احساساتی آسیبهای جبرانناپذیری به روان کودک خود میزنند. نباید به کودک گفت: «میدانی همهچیز چقدر گران است؟ یا اینکه میدانی این اسباببازیای را که خراب کردهای اگر بخواهم دوباره برایت بخرم چقدر گرانتر شده است؟»
این جملات در کودکان ترس و اضطراب ایجاد میکند. برای اینکه به کودکان یاد دهیم که از اسباببازی خود مراقبت کند، بهتر است آنها را از خرید دوباره به بهانه گرانی نترسانیم.
بهتر است آنها را مطمئن کنیم که پول کافی در زندگی وجود دارد اما برای خرج کردن پولهایمان نیاز به برنامهریزی داریم تا او نیز اینگونه مفاهیم را یاد بگیرد. چهبسا خود او نیز در این امر والدین را همراهی کند.
آیا ساختن دنیای بدون درد برای کودکان درست است؟
مفهوم درد در کودکان با مفاهیم درد در بزرگسالان متفاوت است. از دست دادن اسباببازی، از دست دادن دوست و جابهجایی از خانه و محله موردعلاقه کودک دردها و رنجهای طبیعی دوران کودکی او است.
هریک از اینها رنجهای طبیعی به شمار میروند و نمیتوان کودکان را از دردهای طبیعی دور کرد اما نسلکشی، شرایط اقتصادی، جنگ، اخبار تلخ مرگ و قتل و حوادث رنجهای طبیعی نیستند که بخواهیم به کودکان وارد کنیم.
خانوادهها باید با دنیا و مفاهیم کودکان آشنایی کامل داشته باشند تا بدانند در مواجهه با هر مشکلی چگونه برخورد کنند یا حتی کودکان را از چه مسائلی دور نگهدارند و در چه مواردی شریک کنند.
دیدگاه تان را بنویسید