مهدی چمران، عضو شورای ائتلاف نیروهای انقلاب:
وضعیت اقتصادی بد ما ناشی از انتخاب بد ما است / روحانی اگر میتوانست در انتخابات شرکت کند نمی توانست رای بگیرد
یک عضو شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی گفت: در پارهای از موارد برخی سیاسیون این نکته را بیان میکنند که برای چه باید رای بدهیم و دیگران را نیز به رای ندادن تشویق می کنند. این یک استدلال اشتباه و ناپخته است چرا که اگر امروز وضعیت اقتصادی ما بد ما ناشی از انتخاب بد ما است.
اعتمادآنلاین| عضو شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی با بیان اینکه در پارهای از موارد برخی سیاسیون این نکته را بیان میکنند که برای چه باید رای بدهیم و دیگران را نیز به رای ندادن تشویق می کنند، گفت: این یک استدلال اشتباه و ناپخته است.
به گزارش فارس، انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر 1400به روزهای پایانی خود رسیده است و تقریبا تکلیف خیلی موارد از لیستها تا نامزدهای ریاست جمهوری مشخص است. شورای ائتلاف نیروهای انقلاب سازوکار اصلی جریان انقلاب برای حضور در صحنه شورا نیز با سازوکاری که تعیین کرده بود لیست 21نفره خود را اعلام کرده است.
مهدی چمران یکی از اعضای اثرگذار این شورا و سرلیست این لیست در انتخابات شورای شهر تهران در گفت وگویی با فارس به تشریح ساز وکار این لیست و برخی شبهات و سوالات در این باره پرداخته است. متن این گفتوگو به شرح ذیل است:
تشریح سازوکار شورای ائتلاف برای لیست 21نفره
*در ابتدا اشارهای اجمالی به سازوکار شورای ائتلاف برای رسیدن به لیست 21نفره داشته باشید تا سپس به جزئیات این لیست کمی بپردازیم.
ما به دنبال انتخابات مجلس شورای اسلامی که تقریبا از همین سازوکار ولی تقریبا سادهتر استفاده کردیم که در هر استانی ما یک شورای ائتلاف شکل دادیم و یک مجمع عمومی از ائتلاف در آن مجمع آمدند و به نمایندگان خودشان سه تا 5 برابر جمعیت رای دادند و بعد بر اساس نظرسنجی آن انتخاب نهایی را شورا در هر استانی به صورت جداگانه انجام داد. نتایج مثبت آن را دیدیم که 230 نفر از نمایندگان از شورای ائتلاف به مجلس راه یافتند.
این ساز و کار را برای شورا و همچنین برای ریاست جمهوری تکمیل کردیم و از استانها به شهرستانها رفتیم چرا که شوراهای شهر باید شهر به شهر برای خودشان کار کنند. بنابراین به شهرستانها رفتیم و در همه شهرستانها این برنامه تشکیل شورای ائتلاف و نهایتا مجمع را در فضای مجازی شکل دادیم.
این کار در شهرهای بزرگ و کوچک انجام شد و مثلا شهری در استان ایلام که کوچک هم بود، 1000 نفر در مجمع شرکت کردند که ما مثلا انتظار 200 نفر را داشتیم. یا شهرهای بزرگی 5 یا 4 هزار نفر شرکت کردند. ما برای مجلس هم که در تهران همین مجمع را شکل دادیم، آن موقع نزدیک به 5 هزار نفر شرکت کردند ولی اینبار در مجمع یک مقدار فعالیت را بیشتر کردیم. این فعالیت هم اعلامی نبود که رسانه ها اعلام کنند که به مجمع به پیوندند چرا که به دنبال این بودیم که کسانی بیایند که از نظر سیاسی همسو و همجهت باشند و مجبور بودیم به صورت چهره به چهره از کسانی که میشناسیم دعوت کنیم.
احزابی که بودند و شخصیتها از گروههای جهادی و دانشجویی این دعوت را انجام دادند. بنابراین تقریبا به آنهایی که اطلاعرسانی کردیم 5 روز اول را گذاشته بودیم و بعد یک هفته تمدید کردیم که حدود 92 هزار نفر نام نویسی کردند که این خیلی رقم خوب و امیدوار کنندهای بود که ظرفیت بالایی است. البته همه نتوانستند تکمیل کنند چون باید کد ملی میدادند تا چک و کنترل شود و پیامک برایشان ارسال میشد. لذا هرکس با شماره تلفنی که به اسم خودش بود میتوانست یک رای دهد و اگر در شهر دیگری غیر تهران بود نمی توانست و اسمش را نمیپذیرفت.
حدود 60 هزار نفر نام نویسیشان را تکمیل کردند و با این تعداد مجمع تهران شکل گرفت و حدود 312 نفر از کاندیداها به شورای ائتلاف پیوستند. ساز و کار اینگونه بود که 3 تا 5 برابر ظرفیت با رایگیری مجمع انتخاب شده و به شورای انتخاب ارسال شوند تا در آنجا برگزیده شوند.
شورای انتخاب متشکل از شورای ائتلاف منهای کاندیداهاست و به جای آن عده که بیرون آمدند 10 نفر را به این مجمع گفتیم خودتان از شناخته شده های شهر و شخصیت ها انتخاب کنید تا خیلی هم ناهماهنگ نباشد، حدود 30 نفر هم معرفی کردیم و گفتیم که در چنین ترازی شرکت کنند.
دفعه گذشته حاج آقایان عالی و بیآزار تهرانی را داشتیم که این بار به دلیل گرفتاری نتوانستند حضور پیدا کنند و شخصیتهای دیگری از بچههای جهادی و دانشگاه اساتید داشتیم و مجمع هم آن سه برابر تا 5 برابر را تصمیم گرفتیم 4 برابر یعنی 84 نفر شود که همین 10 نفر را انتخاب کردند. این ده نفر آمدند کنار شورای ائتلاف باقی مانده نشستند و شورای انتخاب شدند.
همه حضور پیدا کردند و با همه مصاحبه کردند. مصاحبه این نبود که یک نفر مصاحبه کند و یک نفر نمره کم بدهد و یکی بیشتر. همه حضور داشتند و هرکس هم ورقهای داشت که بر اساس آیتمها نمره میداد. دو روز این مصاحبه ها به طول انجامید چرا که همه 84 نفر جز دونفر آمدند و مصاحبه کردند. آن دو نفر هم یکی که روحانی هم بود تصادف کرده بود و دیگری هم خودش دوست نداشت و نیامد چون مثلا میخواست به شورای وحدت برود. بنابراین مصاحبه ها انجام شد و نمرهها را بدون نام دادند و جمع کردند و بعد یک روز بعد نشستیم و شورای انتخاب بر اساس آن رایها و مصاحبه ها به 21 نفر اصلی رای دادند که آن هم باز بر اساس رای بود و 21 نفر اصلی را که بیشترین آرا را آوردند انتخاب کردند.
البته در جایگاه های مختلف بودند. مثلا زنان گفته بودیم حداقل سه نفر که بعدا 4 نفر شدند یا گفتیم روحانی حداقل یک نفر. جوانان خودشان با یکدگیر رقابت می کردند.
*یعنی معیار انتخاب شایسته سالاری بود؟
هر کس نمره بیشتری میگرفت انتخاب می شد و بیشتر از 50 درصد جوان بودند. منظور از جوانان مثل تیم فوتبال نیست که همه جوان با سنین کم باشند بلکه جوانی که میخواهد در شورا کار کند و آنجا افراد با تجربه می نشینند که حتما تجربه و بلدی کار و دروس مرتبط را داشته باشند و زیر 45 سال را انتخاب کردیم. الان 4 نفر زیر 40 سال هستند و بقیه این 50 درصدی که از جوانان انتخاب شدند، بین 40 تا 45 سال هستند و تعداد 5 نفر پیشکسوت هستند که آنها بالای 45 سال سنشان است. اینها انتخاب شدند و به این طریق رایگیری ما تمام شد و همان شب چهارشنبه بلافاصله اعلام شد و کار ما برای تبلیغات شروع شد.
*بحث سرلیستی یکی از مباحث مهم و حرف و حدیث داری هست که اینروزها خیلی مطرح بوده است. سرلیست این لیست چه کسی یا کسانی هستند.
تقریبا به خاطر پیشکسوتی مشخص بود و ما 3 نفر از شورای شهر ادوار که بنده و آقای کاشانی از دوره دوم بودیم و آقای سروری از دوره چهارم بودند که سه نفر هستند. حدود 11 نفر از کسانی هستند که در شهرداری در جاهای مختلف از جمله دو نفرشان معاون شهردار بودهاند و تا مدیریتها و مسائل دیگر تجربه بین 11 تا 17 سال کار را در شهرداری به عنوان افراد با تجربه در زمینه رشته خودشان دارند و کار کردهاند. تقریبا نزدیک به 70 درصدشان دکتری دارند یا دانشجوی دکتری هستند و باقی کارشناسی ارشد هستند و این خصوصیات را این لیست به دست آورد.
البته ما توجه به تخصصهای لازم داشتیم که مثلا حتما ما معمار شهرساز و مهندس عمران و حقوقدان داشته و اقتصاد شهری و علوم انسانی داشته باشیم. با توجه به اینها رای گیری ها انجام شد و لیست در خدمت است.
*بحث سایر لیستها و مخصوصا شورای وحدت نیز مهم است. هرچند علیرغم پیگیریهای صورت گرفته تاکنون دو لیست بیرون آمده ولی بحث احتمال وحدت در روز آخر مثل اتفاقی که در انتخابات مجلس افتاد مطرح است. این گزاره چقدر محتمل است؟
الان دیگر امکان ندارد. شورای وحدت زمانی تشکیل شد که ما 50 درصد کارهایمان را کرده بودیم. شوراهای شهرستانمان را شکل داده بودیم و در بعضی جاها مجامع شکل میگرفت. وسط کار شورای وحدت تصمیم گرفت که بیاید که در این بین جامعه روحانیت مبارز آغازگر این برنامه بود و اسمش را شورای وحدت گذاشتند.
از ابتدا بحث ها شروع شد که کار موازی نکنیم و گفتیم که چه میخواهید بکنید؟ آنها گفتند ما همین کار را به صورت سادهتری میخواهیم انجام دهیم که البته چون این فرایند سخت بود نتوانستند انجام دهند.
ما شورای ائتلافی که در شهرستان ها شکل دادیم بین 19 نفر افراد هستند و این کار سخت بود و اکثرا هم به کسانی حکم دادند که در شورای ائتلاف مسئولیت داشتند. تقریبا در خیلی از استان ها روسای شورای ائتلاف یک روحانی است.
آنها هم میخواستند به یک روحانی حکم دهند و به همان آقا دادند و این باعث شد در بعضی از شهرها این دو تا یکی شدند و در بعضی شهرها خیلی مشکل ایجاد شد و یک عده که باهم بودند به یکباره یکی آن طرف و یکی این طرف میز رفت و متاسفانه این گونه جدا کردن و جدا شدن خوب نبود.
از ظرفیت آقای رئیسی هم برای وحدت در لیست شورا استفاده کردیم
خیلی صحبت شد و شاید 10 جلسه دوستان با بزرگانشان صحبت کردند که این کار درست نیست و این وحدتشکنی است، ولی به نتیجه نرسیدیم. حتی از آقای رئیسی استفاده کردیم و ایشان دو جلسه آمدند و صحبت کردند تا به نوعی اینها یکی شوند.
*این صحبت ها اواخر انجام شده است؟
این موضوع مربوط به همان اوایل و پاییز سال گذشته است. از جامعه مدرسین کمک خواستیم و آنها 7 الی 8 نفر را انتخاب کردند و آمدند و صحبت شد و صحبت های دوستان ما که به قم رفتند را گوش دادند و وساطت کردند اما متاسفانه دوستان نپذیرفتند و جلو آمدند و به لیست رسیدیم. ما هنوز مجمع تهران را شکل نداده بودیم، باز خواهش کردیم که الان بیایید و مجمع را تشکیل دادیم و شما هم میدانید مجمع چیست.درخواست خود ما بود که سه نفر از جامعه روحانیت مبارز در شورای ائتلاف تشریف بیاورند. پایهگذار شورای ائتلاف آیتالله رئیسی بودند و تا زمانی که به قوه قضائیه بروند خود ایشان شورای ائتلاف را اداره می کردند. از همان اول که آیتالله رئیسی دعوت کردند، آقای تقوی تشریف داشتند و بدون ارتباط با روحانیت مبارز دو نفر دیگر درخواست دادند و آقای موسیپور و مصباحی مقدم تشریف آوردند. آنها در انتخابات مجلس شورای اسلامی حضور داشتند و چون خودشان کاندیدا بودند بالاجبار دیگر در شورای انتخاب قرار نگرفتند ولی در شورای ائتلاف بودند که حضور نمییافتند.
تلاش تقوی برای وحدت در ارائه لیست
حاج آقای تقوی در همین جریانات اخیر چند جلسه حضور پیدا کردند و خیلی هم تلاش کردند که بهگونه ای پیوند بین اینها ایجاد کنند و تلاش ایشان را هم در شورای وحدت و هم شورای ائتلاف میدیدم. جلسات اول که ما رفتیم گفتیم که این یک کار موازی است و شما اگر یک ظرفیت جدید اضافه میکنید خوب است ولی اگر از همین ظرفیتها بخواهید بگیرید فایده ندارد جز اینکه آرا نصف و شکسته میشود.که پذیرفته نشد و قبل از اینکه مجمع تشکیل شود خدمتشان رفتیم و جلسه گذاشتیم و گفتند بیایید روحانیت مبارز. ما هم دو نفر رفتیم و صحبت کردیم که اگر میخواهید بیایید و هرقدر کاندیدا میخواهد به این 312 نفر اضافه شود اضافه کنید که البته اکثرشان مشترک بودند.گفتیم مجمع که ما شکل میدهیم، شما هم هرچقدر نیرو در شهر دارید بگویید در مجمع نام نویسی کنند.
در مورد داوران هم 6 یا7نفر از شورای ائتلاف از این دوستان بودند. از جمله آقایان باهنر، بادامچیان، امانی، ضرغام صادقی بودند و آقایان تقوی و مصباحی مقدم و موسی پور هم بودند.
*پس میتوان گفت که کلیت شورای وحدت موافق این وحدت بود ولی جزئیاتی با این مسئله مشکل داشتند.
بله. ما گفتیم شما هم بیایید در داورها حضور داشته باشید. مثلا برای مجلس آقای متکی از کسانی بود که در مجمع خودش رای آورد و در شورای ائتلاف جز کمیته احزاب بود و ما گفتیم ایشان هم جزو داوران بنشینند. همه این پیشنهادات را دادیم و گفتیم الان موقعش است و وقتی به مجمع ببریم و در مجمع رای بگیریم دیگر بعدش نمیشود چرا که 84 بیرون میآیند و داوران بلافاصله رای میدهند. دوستان نپذیرفتند و گفتند شما کار خودتان را بکنید و ما هم کار خودمان را میکنیم و در آخر یکی میشویم که این آخر سر همین فشارهایی است که این روزها در حال وارد شدن است تا یکی شویم ولی دوستان ما گفتند این صحیح نیست که اعتماد مردم را از بین ببریم. هر دفعه تا آخر میآییم و در آخر یک تعدادی را بر میداریم و تعداد دیگری را می گذاریم. این آدمهایی که رای دادند میگویند ما وقتمان را از کجا آوردیم که هدر دادید. آنها پیشنهاد دادند که ساز و کارتان را با 10 نفر جلو ببرید و ما با 11 نفر جلو می رویم و بعد این دو را با هم یکی میکنیم.
ما گفتیم وقتی چنین ساز و کاری برای رای گیری داریم، چرا شما یازده نفر انتخاب کنید و ما سیوچند نفر و مجمع انتخاب کند؟ این یازده نفر چه ویژگی دارد که انتخاب شوند؟ یکی از ایراداتی که سالهاست به همه اینهایی که انتخاب می کنند وارد است اینکه چرا شما در یک اتاق در بسته مینشینید و می گویید چه کسی بیاید و چه کسی نیاید و هرکس زور بیشتری دارد تعداد بیشتری سهمخواهی کند؟ ما این را به مردم سپردیم و نهاییاش را با توجه به تخصصها به شورا دادیم. مردم رای می دهند و ما باید گزینه هایی داشته باشیم که واقعا شایسته باشند و این باید تشخیص داده شود. ممکن است در رای گیری ها به گونه ای این لحاظ نشود. برای همین هر دو را با هم تلفیق کردیم و گفتیم شما در یک اتاق در بسته ننشینید و در مجمع بیایید که متاسفانه نپذیرفتند و این روزهای آخر فشار زیاد است که بیایید یکی شویم ولی دیگر آرا اعلام شده و اشخاص کارشان را میکنند و یکی دو روز بیشتر باقی نمانده و این عملی نیست.
بعضی فکر میکنند لیست دادن هنر است
*بر اساس نظرسنجی آقای رئیسی بیشترین اقبال برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری را دارد. در شورا ارزیابی شما از انتخابات چگونه است؟ آیا مثل دوره چهارم باید شاهد ترکیبی از اصلاح طلب و اصولگرا در شورای شهر باشیم؟
الان نمی شود پیش بینی کرد. قبلا چند بار نظرسنجیهایی داشتیم و لیست شورای ائتلاف بیشترین امتیاز داشته و اشخاصی که ما در لیست و سر لیست داشتیم بیشترین گرایش نسبت به آنها بوده است. ولی الان با این شلوغ بازاری که در تعدد و تکثر لیست ها به وجود آمده و من همینطوری می شمردم، به 60 لیست رسیدم و یکی از دوستان گفت به صد تا رسیده است و در این شلوغبازار، آن نظرسنجی ها شاید جواب ندهد. الان مشخص نیست چه پیش خواهد آمد. اینطرف الان لیست زیاد است اما جبهه مقابل فقط یک لیست دارد. بعضی فکر میکنند لیست دادن هنر است. بعدا دوستانی در فضایی مجازی نشستهاند دوتا را در می آورند و افراد دیگری را در لیست جایگزین می کنند و لیست های متفاوت می دهند. من حتی در خیابان دیدم عکس ما آن بالاست در حالی که ما هنوز بنر نزدیم و دیدم بقیهاش لیست ما نیست و اسم آنها هم یک چیز دیگری است ولی با عین همان لیست ما، عکس من و آقای سروری را سر لیست گذاشتند. در این شلوغی مردم گیج میشوند و در این گیج شدن ما خیلی ضرر میکنیم. به خصوص لیستهایی که شاخص هستند ضرر میکنند و لیست هایی که گمنام هستند شاید مردم نتوانند تشخیص دهند کدام اصلی و کدام فرعی است.
روی سر لیستها زیاد نمیشود تاکید کرد چرا که مشترک است و مثلا ممکن است 20 تا از این عکسهای دوتایی را کنار هم زده باشند. حتی مثلا بنده را از سرلیستهای شورای وحدت کنار هم گذاشتهاند و یکی از گروه هایی که میخواستند اتحاد و ایجاد کنند همین کار را کردند و لیست بیرون دادند ولی لیست شناخته شده چندان آشنایی نیست.
*در مناظرات دو کاندیدای اصلاحطلب سعی کردند انتخابات ریاست جمهوری را مثل 92 و 96 به سمت دوقطبی ببرند ولی چه همتی و چه مهرعلیزاده ولی موفق نشدند. چرا این اتفاق افتاد؟
سال 92 و 96 یک هندوانه در بسته بود و به یک امیدی با وعده و وعیدها که ما چنین و چنان میکنیم و کاری میکنیم که کسی به 45 هزار تومان نیاز نداشته باشد و اگر ما ارتباطاتتمان با دنیای خارج برقرار شود همه اینها حل است رای آوردند. به ویژه آن تیمهای مسافرتی که 80 و 70 و 100 نفره می آمدند که می خواهند در ایران سرمایه گذاری کنند که یک مورد از آنها هم سرمایه گذاری نکردند، اینها برای مردم شبههناک بود و به هر حال یک امیدی ایجاد کرده بود. آقای روحانی از این دو نفر در صحبت کردن هم قوی تر بود. آقای روحانی به نسبت اینها در صحبت کردن استاد بود و بهتر مناظره کرد و موفق شد آن دوقطبی و هیجان را در جامعه به وجود آورد و آن هیجان سبب موفقیتش شد ولی بعد کوتاه مدتی دیدیم چنین چیزی نبود ولی دیگر تمام شده بود.
جامعه پذیرش دوقطبی اصلاحطلبان را نداشت
این دفعه این تجربه برای مردم بود و چند سال بیشتر نگذشته بود. این دوستان هم تلاش کردند که به آنجا برسند اما موضوع خیلی نابی را پیدا نکردند که بتوانند این دو قطبی را ایجاد کنند و خودشان هم توانمندیاش را نداشتند و جامعه هم پذیرشش را نداشت و خیلی با سردی برخورد کردند و حتی با بیادبیها و توهین ها که یکی از این آقایان در مورد جناب آقای رئیسی انجام داد که البته ایشان خیلی با احترام و با کرامت کار خودشان را انجام دادند و از حیطه اخلاق و ادب خارج نشدند و به رغم همه آن فشارهای روحی و روانی که وارد شد و حتی توهین هایی که کردند، ولی موفق نشدند بلکه جامعه جواب عکس داد و از آنها ناراحت شد که چرا چنین کردید.
روحانی اگر میتوانست در انتخابات شرکت کند نمی توانست رای بگیرد
*اگر اقای روحانی به لحاظ قانونی می توانست در مناظرهها حاضر شود، می توانست اعتماد مردم را جلب کند؟
حتی اگر از نظر قانونی خود آقای روحانی می توانست در انتخابات شرکت کند دیگر نمی توانست رای مردم را به سمت خود هدایت کند. در بازه زمانی تبلیغات ما دیدیم که آقای روحانی در جلسه هیات دولت و در تایمی که صدا سیما در اختیار وی قرار داده بود به صورت کامل از نمایندگان خود در رقابت انتخابات دفاع کرد و پاسخ هایی به مراتب بهتر از موضوعات مطرح شده در مناظرات داد چرا که او استرس زمان کم و قطع شدن میکروفن را نداشت. اما دیدیم که با این وجود صحبت های ایشان در بین مردم جا نیافتاد.
وضعیت اقتصادی بد ما ناشی از انتخاب بد ما است
*مسئله حضور حداکثری شاید مهمترین مسئله این روزها باشد که البته این روزها از سویی جریانهایی تلاش میشود تا تحتالشعاع قرار گیرد. کنشگران سیاسی برای افزایش مشارکت در این روزهای پایانی چه باید کنند؟
در پارهای از موارد برخی سیاسیون این نکته را بیان میکنند که برای چه باید رای بدهیم و دیگران را نیز به رای ندادن تشویق می کنند. این یک استدلال اشتباه و ناپخته است چرا که اگر امروز وضعیت اقتصادی ما بد ما ناشی از انتخاب بد ما است. اگر وضعیتمان مناسب نیست باید آن را با یک انتخاب درست بهبود ببخشیم. پشت کردن به انتخابات سبب میشود تا فردی به مراتب ضعیف تر سرکار بیاید. لذا ضروری است تا ما در سرنوشت خودمان مشارکت داشته باشیم.
از قهر کردن با مسائل اجتماعی و صندوق رای حتما تغییری حاصل نمیشود. این مشارکت است که زمینهساز تغییر می شود و این باید برای مردم تبیین شود. هم اکنون از خراج کشور بر عدم حضور پای صندوق های رای تاکید می شود و تلاش میکنند که حضور مردم و مشارکتشان حداقلی باشد.
البته اگر حتی مشارکت در انتخابات کم شود به یقین آمار حضور در پای صندوق های ما به قطع یقین از خیلی کشورهای اروپایی بیشتر خواهد بود ولی چون ما همیشه عادت به مشارکت بالای 60 درصد داشتیم برای همین یکبار دیگر منتظر حضور مردم هستیم تا حماسه بیافرینند و سرنوشت آینده خود را رقم بزنند.
کاندیداهای انقلابی تصمیمی قاطع برای حضورشان در صحنه انتخابات بگیرند
*اینکه کاندیدای انتخاب شده با رای بالایی روی کار بیاید هم مهم است. در این مورد وحدت کاندیداهای انقلابی از چه اهمیتی برخوردار است؟
اینجا باید تصمیم سختی گرفته شود. دوستان تا آخرین جلسه مناظره حضور داشتند اما هم اکنون وقت توجه به نظرات مردم و نظرسنجی ها است که نشان میدهد که چه باید کرد. قائدتا ماندن 5 نفر نه تنها ضروری نیست بلکه موفقیت حتمی را هم ممکن است خدشه دار کند. ما نباید توهم داشته باشیم که حتما موفق خواهیم بود چرا که هنوز مشخص نیست چه چیزی رخ میدهد. ما میدانیم اگر افراد بمانند چند میلیون رای از سبدی که یک سبد ثابت است برداشته میشود.
اگر هرکدام بخش کوچکی از این سبد را بردارند این خطر وجود دارد که در دور اول موفق نشویم و اگر به دور دوم کشیده شود کار سخت می شود. لذا دوستان جبهه انقلاب باید حسابگری درست کنند و تصمیم صحیح و قاطع در این زمینه بگیرند و اگر خدای نکرده شکستی در این موضوع به این دلایل پیش بیاید هیچ کس آنها را نخواهد بخشید.
دیدگاه تان را بنویسید