کارشناسان آموزشی از پیامدهای آموزش مجازی بر دانشآموزان کشور و کردستان هشدار میدهند؛
دانشآموزان کردستان بر لبه بیم و امید
بعد از شیوع ویروس کرونا، نخستین مکانی که در تیررس تعطیلی قرار گرفت، نظام آموزشی دانشگاهها و مدارس کشور بود و به دنبالش رواج پدیده آموزش مجازی و استفاده از برنامه شاد که معلمها و دانشآموزان را به جهان نوینی پرتاب کرد.
اعتمادآنلاین| بعد از شیوع ویروس کرونا، نخستین مکانی که در تیررس تعطیلی قرار گرفت، نظام آموزشی دانشگاهها و مدارس کشور بود و به دنبالش رواج پدیده آموزش مجازی و استفاده از برنامه شاد که معلمها و دانشآموزان را به جهان نوینی پرتاب کرد.
به گزارش روزنامه اعتماد، از منظر کارشناسان این میزگرد پیامدهای نبود اینترنت پرسرعت و فقدان عدالت آموزشی در مناطق شهری و روستایی استانهای توسعهنیافته کشور، تا سالهای متمادی بر روان دانشآموزان و کارنامه افت تحصیلی آنان خواهد ماند.
در این میزگرد تحلیلی، ما در گفتوگو با مجید کریمی، معلم و کارشناس ارشد جامعهشناسی، سلیمان عبدی، معلم باسابقه و کارشناس مکانیک خودرو، محمد فتاحی، معلم و کارشناس ارشد ریاضی، طاهر قادرزاده، معلم و کارشناس ریاضی و قادر یثرابی، معلم و کارشناس ارشد مدیریت آموزشی، چرایی از همگسیختگی ذهن دانشآموزان را بعد از کرونا و ترویج آموزش مجازی کاویده است.
این کارشناسان از اینکه دانشآموزان کردستان نیز به مثابه دانشآموز دیگر استانهای کشور ترک تحصیل کنند، بیم دارند.
آنچه درپی میآید نقد علمی و تحلیلی کارشناسان و پژوهشگران حوزه نظام آموزشی در سه مقطع تحصیلی ابتدایی، متوسطه اول و دوم پیرامون آموزش آنلاین و ضعف ساختاری و خطر اپیدمی ترک تحصیل دانشآموزان است.
*همچنانکه میدانید خبر ترک تحصیل گسترده دانشآموزان در استانهای کرمان، خراسان رضوی و قزوین به استناد مصاحبه مدیران کل آموزش و پرورش این استانها و دیگر استانهای ایران و بازتاب آن در رسانهها یک هشدار جدی برای استمرار این روند است؛ اگرچه وزیر وجود 3 میلیون ترک تحصیلی را به صراحت انکار میکند اما پدیده ترک تحصیل به عینه وجود دارد و کردستان هم از این قاعده مستثنی نیست. تحلیل و آسیبشناسی این مساله ضرورتی انکارناپذیر است. بررسی عواملی مانند نبود دسترسی به ابزار هوشمند مثل موبایل و تبلت، زندگی در مناطق محروم بدون پوشش اینترنت و چند عامل دیگر همچون تعصبات فرهنگی، مشکلات اقتصادی و اجتماعی دانشآموزان، در ترک تحصیل مطرح و دخیل دانسته شدهاند. با توجه به تجربه سالها تدریس و پژوهش در حوزه نظام آموزشی و وجود بارز این سه مولفه در کردستان، چه راهکاری برای برونرفت از این معضل دارید؟
سلیمان عبدی: برپایه تجربه زیستی یک معلم و یک پدر در گستره جغرافیایی منطقهای به نام کردستان باور دارم مقوله تعصبات فرهنگی در زمینه افزایش ترک تحصیل دانشآموزان در این منطقه و به لحاظ اقتصادی، بسیار رنگ باخته، به گونهای که هر پدر و مادری حتی آنانکه خود سواد ندارند، در سختترین شرایط اقتصادی و در صعبالعبورترین مناطق روستایی کردستان آرزو دارند دختر و پسرش تحصیلکرده باشد، چراکه اعتقاد دارند برای برونرفت از این شرایط سخت، مسیر تحصیل امنترین مسیر برای اعتلای موقعیت زیستی فرزندانشان است.
آرزو دارم متخصصان این امر این ادعای بنده را با یک تحقیق علمی و مستدل بسنجند تا مشخص شود سواد فرهنگی مناطق کردنشین متناسب با گسترش کانالهای ارتباطی و در تناسب با امکانات مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این منطقه بحرانزده در مقایسه با دیگر هموطنان در دیگر نقاط ایران در چه سطح بالایی است.
برهمین اساس باور دارم مجموعه عواملی که تحت نام فقر فرهنگی در مسیر ادامه تحصیل دختران و پسران این دیار علم شده، ناشی از تاثیر مشکلات اقتصادی و اجتماعی بسیاری از مردم این دیار است که نمیتوانند زیر بار مشکلات معیشتی تاب بیاورند و به باور دلخواسته خود در زمینه ادامه تحصیل فرزندانش وفادار بمانند. نبود مدیریت درست فرصتها و استعدادهای خدادادی مناطق کردنشین و به تبع آن بیکاری و معضلات اجتماعی ناشی از آن یکی از تاثیرگذارترین تهدیداتی است که ادامه تحصیل دانشآموزان، خصوصا دختران را هدف قرار داده است.
برای برونرفت از این معضل، نخست باید عوامل اصلی بروز این معضل در قالب طرحهای تحقیقی و مستدل کارشناسان امر شناسانده شده و حاکمیت سیاسی با ارادهای مبتنی بر حل آن برنامهریزی کند.مشکل اصلی در مناطق کردنشین نبود این اراده است؛ لذا با اینکه کمکهای خیرین جای تقدیر دارد اما سطح مشکلات پیش روی پروسه تحصیل فرزندان این دیار در غیاب پشتیبانی دستگاههای حاکمیتی، کاهش چندانی نخواهد داشت.
طاهر قادرزاده: قبل از پاسخ به سوال شما، لازم میدانم نکتهای را که سالهاست گفته میشود؛ اما کمتر شنیده شده و برای حل آن هم کمترین چارهای اندیشیده نشده است، یادآور شوم: به دلیل نبود شفافیت و پاسخگویی مناسب و وجود موانع مختلف برای حل این معضل؛ همواره شاهد آمارهای متناقض و گاه عجیب و غریب و بسیار متفاوت در عرصههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هستیم.
لذا آموزش و پرورش نیز به علت غرق بودن در این باتلاق چندآماری، خواسته یا ناخواسته توان تحلیل و بررسی آسیبهای درون سازمانی و نتیجتا حل مسالههایش را ندارد. عمل دیگری هم که میتواند دلیلی بر آمارهای متفاوت باشد، تفسیرهای مختلف مسوولان و دستاندرکاران از یک موضوع واحد مانند همین مساله ترک تحصیل است. بزرگنمایی یا کوچکنمایی مشکل، مانع دیدن واقعیات موجود و لذا مانع چارهاندیشی اصولی و متناسب خواهد شد.
استان کردستان هم به عنوان یکی از استانهای محروم ایران در مقوله ترک تحصیل یا به قول جناب وزیر- نداشتن تجهیزات نوین آموزشی- در ازای تاریخ آموزش ایران، درگیر این مساله و موارد مشابه است و اینکه راه برونرفت چیست و چه راهکاری میتوان ارایه داد؛ به باور بنده جز با تغییر نگرش در سطوح بالای حاکمیتی نسبت به مقوله آموزش و پرورش، میسر نخواهد بود.
دیدگاه تصمیمگیرنده و برنامهریز حاکم بر آموزش و پرورش که خارج از این سازمان است، باید اخلاقمدارانه، به تفاوتهای قومی ایمان بیاورد که چراغ روا بر خانه، به مسجد حلال نیست. در صورت تحقق این مهم، بسیاری از معضلات اقتصادی و اجتماعی منطقه کم خواهد شد و به تبع آن شاهد شکوفایی فرهنگی خواهیم بود.
مجید کریمی: استان کردستان و سایر مناطق کردنشین عمدتا از مناطق غیربرخوردار و محروم نگه داشته شده هستند.هرچند با نگاه صرف اقتصادی نمیتوان معضلات یک جامعه را مورد واکاوی قرار داد؛ اما این امر نقش پررنگی در ترک تحصیل دانشآموزان این مناطق دارد.
وضعیت پایدار اقتصادی و وجود محل درآمد مناسب و مورد اطمینانی برای خانواده سبب آرامش خواهد بود، آرامشی که سرپرست خانواده و فرزندان در سایه آن به فکر مسائل آموزشی و فرهنگی باشند.
آنچه شخصا در این دوسال همهگیری ویروس کرونا شاهد آن بودهام (با توجه به تورم افسارگسیخته) شتافتن فرزندان به کمک خانواده بوده برای جبران کمبودهای زندگی و تن دادن به کار در صنوف مختلف خصوصا کارهای فنی و کار در تعمیرگاههای ماشین که خالی از آسیب هم نخواهد بود.
لذا بهبود وضع معیشت خانواده و بازگرداندن آرامش در این رابطه اولین راه چاره خواهد بود که برعهده دولت است. ذکر مسائل اقتصادی چنانکه گفته شد به معنی نادیده گرفتن عوامل فرهنگی نیست؛ واقعیت این است که ترک تحصیل دانشآموزان بعد فرهنگی هم دارد، اما در نواحی شهری به نسبت حاشیه شهرها و روستاها این نسبت متغیر است.
در ترک تحصیل دختران بعد فرهنگی نقش برجستهتری دارد، به جهت حاکم بودن نوعی نگاه مذهبی و سنتی و ازدواج در سنین پایین و کمک و یاور شدن مادر در کارهای خانه دختران بیشتر ترک تحصیل میکنند، رفع این مشکل جدای از توجه به بعد اقتصادی داشتن برنامههای فرهنگی است برای ارتقای سطح آگاهی مردم.متاسفانه نوعی اکراه وجود دارد که از تریبونهای مساجد خانوادههای مذهبی تشویق شوند به اینکه دختران خود را به مدرسه بفرستند.
ایجاد مدارس شبانهروزی و حل کردن مشکل تردد دانشآموزان کمک بسیار بزرگی خواهد بود در کنار اقدامات دیگر که خانوادههای مردد را قانع کند برای تحصیل فرزندان خود خصوصا دختران قدمی بردارند.آموزش و پرورش در این زمینه نباید توقع پرداخت هیچ هزینهای از خانوادهها داشته باشد، بلکه باید اقدامات تشویقی و رفاهی بیشتری را هم در دست اقدام داشته باشد.
گرفتن هزینه ایاب و ذهاب و هزینه خوابگاه و غیره تیرخلاص است بر تصمیم بسیاری از خانوادههای مردد که در صورت تحمیل نشدن هزینه اضافی بر خانواده موافق تحصیل فرزندان خود هستند.تحصیل و امکانات تحصیلی باید رایگان و در دسترس همگان باشد.
محمد فتاحی: آنچه در بدو امر لازم است بدان اشاره شود، این است که ترک تحصیل آفتی مزمن در آموزش و پرورش است که سالیان متمادی است با آن دست و پنجه نرم میکند.
درسال تحصیلی اخیر به دلیل عدم حضور فیزیکی دانشآموزان در مدرسه، بخش قابل توجهی از خانوادههایی که تا پیش از این با تحمل مشقات فراوان به صورتی هر چند نیمبند به ایجاد شرایطی در حد توان خود برای حضور فرزندان در مدرسه، اقدام میکردند، با شیوع بیماری کرونا حلقه محاصره مشکلات اجتماعی و اقتصادی بر آنان تنگتر شد و به دلیل نبود حمایتهای کافی و پیگیریهای موثر از جانب سیستم آموزشی کشور، عطای آموزش غیرحضوری را به لقایش بخشیدند.
از سوی دیگر متاسفانه غیرشفاف بودن آمارهایی از این دست، ارایه راهکارهای عملی برای برونرفت از معضلات پیش آمده را با دشواری مواجه میکند؛ اما به عنوان اقدامی فوری و عملی با ایجاد و تعریف کارگروههایی در ادارات آموزش و پرورش به دور از بروکراسیهای معمول و تسری آن به مدارس هدف میتوان تکتک موارد ترک تحصیل را در سطح مدارس بهطوری دقیق مورد بررسی موشکافانه قرار داد و با شناسایی و دستهبندی علل ترک تحصیل، در قالب چند پکیج متفاوت کارشناسی شده و به تناسب علت آن، راهکارهایی مانند ارایه آموزشهای ضروری به اولیا و خدمات مشاورهای به آنان و فرزندان، تهیه ملزومات تحصیلی ازجمله نوشتافزار، گوشی، اشتراک اینترنت و... در دستورکار قرار گیرد و با برنامهریزی برای تشکیل کلاسهای جبرانی مختص جاماندگان از تحصیل، پیش از آغاز سال تحصیلی زمینه بازگشت به تحصیل آنان را فراهم کرد.
قادر یثرابی: ترک تحصیل دانشآموزان همیشه یکی از چالشهای نظام آموزشی در کشور ما بوده است.هر چند هیچگاه بنا به دلایلی آمار دقیق و درستی از ترک تحصیل دانشآموزان ارایه نشده است.اما همچنانکه میدانیم خبر ترک تحصیل بیش از سه میلیون دانشآموز د رسال جاری بسیار نگرانکننده است.
نگرانی آنگاه بیشتر خواهد شد که تعداد بسیار بیشتری از دانشآموزان فقط و فقط برنامه شاد را نصب کرده و در فضای مجازی حضور دارند و عملا هیچ آموزشی صورت نگرفته است و این موضوع را هم معلمان و هم والدین به عینه مشاهده و اذعان میکنند.
از دلایل این معضل میتوان به ضعف در سیستم نظام آموزشی، شرایط مالی و اقتصادی خانوادهها و شرایط فرهنگی، اشاره کرد.
ابتدا از طریق تحقیقات علمی و آکادمیک باید به درستی مشخص شود که دلایل ترک تحصیل دانشآموزان چیست؟
(متاسفانه در کشور ما به تحقیقات علمی هیچ بهایی داده نمیشود و اکثر تحقیقات علمی و دانشگاهی که صورت میگیرد بلااستفاده و در کتابخانهها بایگانی شده و خاک میخورند) .در این هیچ شکی نیست که سیستم نظام آموزشی ما بسیار ناکارآمد است و بایداصلاح شود.متاسفانه مسوولان ما سالیان بسیار زیادی است که بر این سیستم غلط پافشاری دارند و اگر تغییر جزیی هم صورت گرفته چون سلیقهای و بدون پشتوانه علمی بوده، نتوانسته سیستم آموزشی ما را کارآمد کند.بایدمشکلات را درون یک سیستم دید و به صورت کلی به آن نگریست.
از آن جمله همچنانکه گفته شد یکی از مشکلاتی که باعث ترک تحصیل دانشآموزان میشود، مشکلات اقتصادی است.لذا ارتقای سطح معیشت خانوادهها و کمک به خانوادهها تا دانشآموزان مجبور به ترک تحصیل نشوند، میتواند از موارد بسیار مهم در مناطق محروم باشد.ازجمله موارد دیگری که باید روی آن کار کرد، فرهنگسازی بین خانوادهها، مخصوصا در روستاهاست.
*موضوع مهمی که دانشآموزان در سه مقطع تحصیلی ابتدایی، متوسطه اول و دوم در دوران پاندمی کرونا با آن مواجه شدند، آموزش اجباری در فضای مجازی شاد و دیگر شبکههای اجتماعی بود که در چند ماه اول به دلیل عدم شناخت از این نوع فضای آموزشی معلمها و دانشآموزان سردرگم بودند، سوال این است بهرغم تجربه یکسال و اندی از آموزش مجازی، به نظر شما زیرساختهای آموزش مجازی به صورت یکسان در تمام استانهای کشور مانند استانهای توسعهیافته کشور فراهم است؟ و آیا آموزش ریاضی، فیزیک، شیمی، هندسه و علوم از طریق فضای آموزشی ممکن است؟ چون افت تحصیلی همه دانشآموزان کشور و کردستان به استناد کارنامههای تحصیلی، در این دروس مشهود است.
سلیمان عبدی: بگذارید مقوله آموزش در فضای مجازی را به دو بخش نرمافزاری و سختافزاری تقسیم کنیم و بخش نرمافزاری آن را به مثابه خود نرمافزار و آموزشهای لازم برای کار با آن در حیطههای مختلف تحصیلی، ابتدایی، متوسطه اول، متوسطه دوم و حتی دانشگاهی قرار دهیم.
براین اساس با توجه به برخورد انکاری و محدودکننده ساختار حاکمیتی با فضای مجازی میبینیم که در سطح کلی جامعه، دیدگاهی انحصارگرایانه با مقوله آموزش در فضای مجازی حاکم است و همیشه گوشه نگاهی به فیلترینگ دارد؛ اما در بعد سختافزاری با به یاد آوردن حوادث دلخراشی چون خودکشی دانشآموزان به واسطه برخوردار نبودن از سختافزار مناسب یا همان گوشی یا سقوط از کوه برای دسترسی به خط اینترنتی، متذکر این واقعیت تلخ میشوم که به واسطه عدم توزیع عادلانه امکانات مخابراتی در مناطقی مانند کردستان، لرستان، سیستان و بلوچستان، ایلام و شهرهای جنوب استان آذربایجان غربی هنوز بستر سختافزاری برای استقرار آموزش در فضای مجازی مانند شاد و دیگر شبکههای اجتماعی با وجود همه کم و کاستیهایشان، برای بسیاری از دانش آموران این مناطق وجود ندارد.
در کنار عدم کارایی آموزش دروسی مانند ریاضی، فیزیک و در فضای مجازی دوست دارم به عنوان یک هنرآموز یا معلم دروس فنی مانند مکانیک خودرو یادآور شوم که آموزش دروس مهارتی و کارگاهی در فضای شاد بسیار محدود و با تاثیرگذاری بسیار اندک در سطح یادگیری دانشآموزان است و مستلزم اندیشه برای ابداع روشهای نوین آموزشی در همه زمینههاست.
طاهر قادرزاده: پاسخ به قسمت اول سوال، در کنار آشنایی با زیرساختهای آموزش مجازی کردستان، مستلزم اطلاع کافی از زیرساختهای استانهای توسعهیافته هم هست که شخصا چنین شناختی را ندارم. اما در کشوری که سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملی، نصف آمار جهانی است، هم استان برخوردارش مشکل زیرساختی خواهد داشت و هم استان محرومش!
هرچند در جاهایی که وضعیت اقتصادی بهتر باشد، امکانات آموزشی نیز قطعا بیشتر و بهتر از مناطق کمبرخوردار و محروم است.نمی توانم ادعا کنم این امکانات با بودجه دولتی و صرفا از سوی آموزش و پرورش فراهم شده است، چراکه اساسا آموزش و پرورش بینواتر از آن است که بتواند کارهای اصولی و زیرساختی انجام دهد. آنچه ما تاکنون در آموزش و پرورش شاهدش بودهایم، کارهای روکش و برنامههای کوتاهمدت بوده و عمقی نداشته است.
منظور از آموزش وپرورش، چهارتا مسوول نیست، بلکه کل سیستم آموزشی مدنظر است.در مورد آموزش دروس پایه از قبیل ریاضی و فیزیک، علوم، شیمی و هندسه، از آنجایی که بنده خود دبیر ریاضی هستم و با مشکلات تدریس مجازی این درس دست به گریبان بودهام، باید عرض کنم با توجه به محدودیت امکانات شخصی یا امکانات مدرسه برای تدریس این دروس و عدم آموزش لازم و کافی برای معلمان در زمینه آموزش مجازی و همچنین مشکلات سرعت اینترنت و خود برنامه شاد، در این مسیر کم مشکل نداشتیم.
واقعیت این است که بسیاری از معلمان توانمند ما با مایه گذاشتن از خود و با تلاشهای دلسوزانه، سعی بسیار کردند تا فرآیند یاددهی/یادگیری به شیوهای موثر انجام شود.
مجید کریمی: همانگونه که در زمینه اقتصادی، صنعتی، کشاورزی و مشاغل خدماتی شکاف عمیقی بین مرکز و پیرامون وجود دارد در زمینه آموزشی هم این شکاف خود را نشان میدهد. این موارد به هم مربوطند و نمیشود به صورت جزیرهای با آنها برخورد کرد.
استان کردستان در این وضعیت اقتصادی بالاترین آمار تورم را به نسبت سایر استانها ثبت کرده و این بر آموزش خواه ناخواه اثر نامطلوب دارد خصوصا اینکه در دو دهه اخیر، آموزش کالایی و طبقاتی شده و عدالت آموزشی به فراموشی سپرده شد و هر کدام از دولتهایی که سرکار آمدند، برای کم کردن هزینههای خود از بودجه آموزش و پرورش زدند و بر دیگر بخشها افزودند و چنین شد که چندین سال است بیشترین رتبههای کنکور و بهترین رشتههای دانشگاه به مناطق توسعه یافته و برخوردار میرسد.
در وضعیت کنونی هم که همهگیری کرونا عرصه را بر آموزش در فضای واقعی تنگ کرد و آموزش از راه مجازی و شبکه شاد انجام شد باز هم به علت ناتوانی خانوادهها در تامین ابزارهای آموزشی برای شرکت در کلاسهای مجازی بسیاری از تحصیل باز ماندند که ارقام بسیار وحشتناک است و این آسیبها در آینده بیشتر دامان خانوادهها و جامعه را خواهد گرفت.
درچنین وضعیتی که بسیاری از روستاها به اینترنت دسترسی ندارند یا از اینترنت پرسرعت بیبهرهاند و حتی در مناطق مختلف شهری نیز اینترنت باکیفیت یکسان وجود ندارد، طبیعی است که آموزش دروس پایه که نیازمند کار، تلاش و زمان بیشتر و آموزش باکیفیتتری است وضعیت خوبی نخواهد داشت و ناامیدی در زمینه یادگیری را در دانشآموزان تقویت خواهد کرد.
محمد فتاحی: طبیعتا آموزش غیرحضوری هیچگاه نمیتواند جایگزین تمام و کمال آموزش رودررو شود؛ اما با فراهم بودن بسترها و استفاده از پلتفرمهای استاندارد میتوان با تهیه محتواهای آموزشی کارآمد، در تکمیل آموزش از آنها بهره جست.
شاد به صورتی شتابزده به عنوان اپلیکیشن رسمی آموزش مجازی توسط وزارت آموزش و پرورش معرفی شد، هرچند این سوال مطرح است که چرا با وجود برنامههای پیشرفتهتر و با امکانات جذابتر آموزش و پرورش بر استفاده از شاد اصرار میورزد؟ اما اگر به صورت عینی از دریچه رشته تخصصی خودم به مساله بنگرم حداقل در زمینه آموزش ریاضی هیچ امکانات ویژهای در شاد پیشبینی نشده است و از ابزارهایی مانند تخته سیاه، قلمهای متنوع، رسم اشکال هندسی و نمودارها به عنوان ابتداییترین امکانات مورد نیاز یک دبیر ریاضی، هیچ خبری نیست و به دلیل همین ناکارآمدی، آموزش ریاضی در محیط شاد با چالشهایی اساسی مواجه است و معلمان ریاضی را به استفاده از محیطهایی بهروزتر و اختصاصیتر ناچار کرده است.
قادر یثرابی: استفاده از فضای مجازی در آموزش احتیاج به زیرساختهای مناسب دارد و تا زمانی که این زیرساختها فراهم نشود و متخصصان و مسوولان دلسوزانه در این راه قدم برندارند، این هدف میسر نخواهد شد. فراهم کردن زیرساخت احتیاج به بودجه کافی دارد.متاسفانه در کشور ما به آموزش و پرورش به آن درجه اهمیتی که در رشد و شکوفایی و پیشرفت جامعه دارد، بها داده نمیشود.
با توجه به اینکه استان کردستان ازجمله استانهای محروم است، خانوادهها در تامین گوشی هوشمند و تبلت و اینترنت دچار مشکلات بسیار زیادی بودند و هنوز هم تعداد بسیار زیادی از دانشآموزان در استان توان تهیه این امکانات را ندارند.
یکی دیگر از مشکلات، مربوط به اینترنت است که متاسفانه در بسیاری از نقاط استان با مشکل نبود یا قطعی اینترنت مواجه هستیم و این عدالت آموزشی بین شهر و روستا و استانهای محروم و برخوردار را به شدت زیر سوال میبرد.استفاده از فضای مجازی برای آموزش تعدادی از دروس به خصوص دروس عملی، کارگاهی و آزمایشگاهی خود مشکلات بسیار زیادی برای معلمان و دانشآموزان فراهم کرده است و میتوان گفت که آموزش در بعضی از دروس صورت نگرفته یا به صورت بسیار ضعیفی بوده است.
*همچنانکه میدانید و برای شما نیز تجربه زیسته است، شماری از دانشآموزان در وسط امتحان (نوبتهای تحصیلی) به ناگاه به دلیل قطع اینترنت به گریه و زاری میافتادند و به استناد تحلیل روانشناسان مشاوره خانواده و تحصیلی پیامدهای روانی آموزش آنلاین برنامه شاد همتراز با کرونا و حتی بیشتر نیز هست، تحلیل و راهبرد شما چیست و برای بازیابی روان از هم گسیخته دانشآموزان، کارشناسان وزارت آموزش و پرورش چه رسالتی بر عهده دارند که باید انجام دهند؟
سلیمان عبدی: ما داریم حجم انباشتهای از محفوظات در قالب کتب درسی حجیم را به ناگاه و در شرایط بحرانزا و پراسترس در فضای مجازی عرضه میداریم که کار کارشناسی برای متناسبسازی حجم دادهها در این فضا انجام نشده و بستر آموزشی لازم به هیچ عنوان مهیا نیست.
دراین شرایط مسوولان دستگاه آموزش و پرورش در سطوح بالای تصمیمگیری موظف به برنامهریزی و کار کارشناسی دقیق بر پایه بهرهگیری از تجربیات دیگر کشورهای فعال در زمینه آموزش در فضای مجازی هستند.درصورت برنامهریزی درست میتوان این شرایط تحمیلی و استرسزا را به فرصت اشتغالزایی درست تبدیل کرد؛ اما با رویکردی علمی و به دور از فضای بسته کنونی.
طاهر قادرزاده: یکی از اهداف اصلی آموزش و پرورش هر کشوری، باید حفظ امنیت روانی دانشآموزان باشد. این کار باید به عنوان اولویت اول امور حاکم بر آموزش و پرورش، در ذهن مسوولان و معلمان و خانوادهها نهادینه شده و به نگرش تبدیل شود.
اینکه دانشآموزی به خاطر امتحان، یا به موقع آنلاین نشدن یا تاخیر در پاسخ به سوالات و ارسال تکالیف، به گریه و زاری بیفتد و روانش آسیب ببیند، نشان از یک آموزش و پرورش ناکارآمد و سهلانگار است.قبل از هر چیز و هر کسی من معلم نباید دانشآموزم را در چنین شرایطی قرار دهم که او فکر کند اگر نتواند به علت مشکلاتی که او هیچ نقشی در آنها ندارد؛ به موقع وظیفهاش را انجام دهد، حتما دچار مشکلات تحصیلی خواه دشد!
آسیب روحی از آسیبهایی است که درمانش زمانبر و مشکل است و گاهی اثراتش تا پایان عمر ماندگار خواهد بود.ای کاش قبل از اینکه دانشآموزانمان دچار چنین مشکلاتی میشدند، در بین صدها بخشنامه باخود و بیخود، بخشنامهای هم در این رابطه صادر میشد تا مدیران، معلمان، خانوادهها و دانشآموزان بهتر میتوانستند در چنین شرایطی، بر خود مسلط بوده و آسیبی متوجه احدی از دانشآموزان نشود.برای ترمیم روان آسیبدیده چنین دانشآموزانی، لازم است مدارس با همکاری اولیا، ضمن شناسایی آنان و معرفی به ادارات مناطق، با کمک هستههای مشاوره و بدون تحمیل هیچگونه هزینه مادی، به این کار همت گمارند.
این کمترین کار ممکن است که باید به صورت اورژانسی انجام شود و تا رسیدن به نتیجه مطلوب تداوم یابد.در کنار آن برای پیشگیری از تکرار چنین مواردی، توجیه مدیران، معلمان و آموزش خانوادهها و دانشآموزان بسیار لازم است.
مجید کریمی: مسوولان آموزش و پرورش باید از روانشناسان در این زمینه بیشتر استفاده کنند و به راهکارهای آنها گوش دهند و در مقام عمل برآیند.اما تنها این نیست، دانشآموزان در این دوسال همهگیری کرونا دچار فقر حرکتی از طرفی و وابستگی شدید به فضای مجازی شدهاند، ضرورت دارد که با رعایت پروتکلهای بهداشتی برای جبران این نقیصهها برنامههای فرهنگی مطابق با خاستگاه فرهنگی هر منطقه در نظر گرفته شود تا دانشآموزان بتوانند با استفاده از آن به تقویت بنیههای فرهنگی و محلی خود بپردازند.
بازیهای محلی، موسیقی، نقاشی، ورزش، بازدید از موزهها و مناطق باستانی و انس با طبیعت میتواند به ریکاوری دانشآموزان کمک کند و ارتباطات اجتماعی و چهره به چهره را دوباره ایجاد کرده تا از انزوا خارج شوند و به جامعهپذیری آنها بیشتر کمک کند.
البته درشرایطی که بیشترین بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق کارکنان میشود شاید توقع بجایی نباشد که انتظار اجرای چنین برنامههایی را از وزارت داشته باشیم .
محمد فتاحی: انجام آزمون فیالنفسه برای دانشآموزان استرسزا و نگرانکننده است. در شرایط کنونی که آزمونها به صورت آنلاین برگزار میشود به دلیل ضعف زیرساختها در کنار اینکه دانشآموز کمافیالسابق نگران سطح دشواری سوالات است، باید دغدغه قطعی برق، قطعی اینترنت، جوابگو بودن و بهروز بودن ابزار الکترونیکی مورد استفاده را نیز داشته باشد که مجموعه این عوامل بار روانی سنگینی را بر دوش کودک و نوجوان ما گذاشته است که در صورت برخورد نامناسب و نبود مدیریت بهینه در این زمینه میتواند منجر به گرفتاریهای روانی و بیماریهای درازمدت شود، در اینجا وظیفه مدیران استانی و شهرستانی است که ضمن رصد کردن شرایط، تمهیداتی فراهم کنند تا کمترین آسیب متوجه دانشآموز شود ازجمله از طریق نظارت و ارتباط با مدیران مدارسی که مشکلات ناخواسته در حین آزمون آنها پیش آمده به دانشآموز اطمینان داده شود که با درک شرایط در اولین فرصت از طریق آزمون مجدد یا راهکارهای دیگری به تشخیص شورای مدرسه فرصت جبران فراهم میشود تا از بار اضطراب و نگرانی دانشآموز و خانواده او کاسته شود و حتما موارد حاد پیش آمده مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد و با
ارجاع به متخصصان امر با اطمینان از بهبود شرایط روانی دانشآموز در امتحانات بعدی شرکت کند.
قادر یثرابی: به جرات میتوان گفت که در بعضی خانوادهها پیامدهای روانی فضای مجازی و آموزش آنلاین در این مدت از کرونا بیشتر بوده است.
لازمه استفاده از فضای مجازی و برنامه شاد، گوشی هوشمند و اینترنت است. حال بعد از شیوع کرونا و تعطیلی بعضی از کسب و کارها، باید پرسید برای خانوادههایی که حتی برای تامین مایحتاج اولیه زندگی خود درماندهاند و متاسفانه کسی هم به فکر آنها نیست، تهیه گوشی چندمیلیونی و اینترنت امکانپذیر است؟
پدری که دغدغه آینده فرزندش را دارد و از طرف دیگر نمیتواند این امکانات آموزشی را برای فرزند خود فراهم کند، قطعا خود را شرمگین و خجالتزده، پیش خانواده و فرزندانش میبیند و از طرف دیگر کودکان کم سن و سال که درک شرایط برایشان مشکل است از پدر و مادر خود که نتوانستهاند خواسته آنها را برآورده کنند، دلگیر و ناراحت میشوند.
اهمیت رفع مشکلات روانی این دوران از این نظر است که در صورت درمان نشدن این اختلالات در آینده شاهد مشکلات بیشتری خواهیم بود. مسوولان آموزش و پرورش باید بیشتر توجه خود رابر سلامت روان دانشآموزان معطوف دارند.
جامعه ما جامعه افسردهای است. اکثر افراد جامعه کم و بیش به دلیل مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... دچار افسردگی هستند. مسوولان باید تعصبات را کنار گذاشته و محیط ملالتآور، کسالتبار مدرسه را برچیده و محیطی شاد و جذاب برای دانشآموزان، به نحوی که به جای گریز از مدرسه، احساس شادی و آرامش داشته باشند، فراهم کنند.
دیدگاه تان را بنویسید