کشور را تعطیل کنید / زبان ما مو درآورد آنقدر گفتیم، نوشتیم که تعطیل کنید
روزنامه جهان صنعت در ادامه یادداشت خود نوشت: حرف از تصمیم به غایت عجیبی است که همین دیروز گرفتند. تعطیلی دوهفتهای را چندی قبل وزیر بهداشت به عنوان راهکار لازم و متناسب با اوضاع کرونایی فعلی مطرح کرد، آن هم در نامه به رهبری. ایشان نیز طبق روال که تصمیمگیری را به متخصصان امر سپردهاند، تحقق این امر را منوط به نظر مثبت ستاد ملی مقابله با کرونا کردند.
اعتمادآنلاین| آرزو فرشید- زبان ما مو درآورد آنقدر گفتیم- نوشتیم- که تعطیل کنید؛ کاملا تعطیل کنید. آنقدر که گفتیم آقای دولت، مسوولان، جان مردم در خطر است؛ ساده نگیرید و… . اما کو گوش شنوا؟! هنوز هم محدودیتهای نصف و نیمه که نه تنها گرهای از کار باز نکرده بلکه بر وخامت اوضاع افزوده است، ادامه دارد و در عوض حرف از «لاک داون» که میشود، آقایان در ستاد مقابله با کرونا جمعا مخالفت میکنند!
به گزارش روزنامه جهان صنعت، حرف از تصمیم به غایت عجیبی است که همین دیروز گرفتند. تعطیلی دوهفتهای را چندی قبل وزیر بهداشت به عنوان راهکار لازم و متناسب با اوضاع کرونایی فعلی مطرح کرد، آن هم در نامه به رهبری. ایشان نیز طبق روال که تصمیمگیری را به متخصصان امر سپردهاند، تحقق این امر را منوط به نظر مثبت ستاد ملی مقابله با کرونا کردند.
بررسی در این باره آنقدر طول کشید که کرونا بار دیگر رکورد زد و شمار جانباختگان را به حدود 600 تن در روز رساند. این وضعیت اما هیچ تاثیری بر نظر تصمیمگیرندگان در این ستاد نداشت و در کمال تعجب دیدیم که رای به عدم تعطیلی دادند.
شفافسازی مشاور وزیر کشور درباره رایگیری مربوطه، البته بر تعجب ما افزود؛ زیرا معلوم شد که این راهکار مورد تاکید وزیر بهداشت و سایر متخصصان که از قضا ماههاست مطالبه عمومی جامعه نیز هست، حتی یک موافق نیز نداشته است! شاهد آنکه روحالله جمعهای نوشت: «کما فیالسابق، هرگونه تصمیمی در ستاد ملی کرونا به اتفاق آرا تصویب میشود و نظرات فردی و بخشی ملاک تصمیم جمعی نیست. پیشنهاد تعطیلی نیز ابتدا درقرارگاه مورد بحث قرار گرفت و سپس در ستاد ملی کرونا با حضور رییسجمهور محترم، باتوجه به شرایط فعلی بدون هیچ مخالفتی، عدم تعطیلی تصویب شد.»
این تصمیم اگرچه مردم را نسبت به اینکه سلامتشان در اولویت متولیان امر باشد مایوس کرده و سبب افزایش بیاعتمادیها است، اما ما را از تکرار هزار باره مطالبه آنان بازنمیدارد. چراکه صدای مردم بودن وظیفه ما است؛ خاصه آنکه نخبگان کشور نیز دست از مطالبهگری برنداشته و از هر طریقی که میتوانند بر لزوم اعمال سیاستهای درست و کارآمد از قرنطینه کامل گرفته تا تسریع واکسیناسیون و تامین امکانات بهداشتی و دارویی تاکید دارند.
سایه سیاه کرونا آنچنان روی شهر و زندگی مردم افتاده که هیچ کسی به هیچ روی امکان بیتفاوتی ندارد. همین است که حتی سیاسیون نیز اگرچه ادعای تخصص در امر سلامت ندارند، اما از منظر نظارت بر انجام وظایف حکمرانی از سوی دولت و مسوولان که در حیطه وظایفشان است، به سخن آمدهاند.
قرنطینه و الزاماتش
علی مطهری- فعال سیاسی اصولگرا و نماینده ادوار مجلس- یکی از همین سیاسیون است. بیانصاف و غیرمنطقی هم نیست، یعنی هم حدود امکانات دولت را در نظر گرفته، هم الزام توجه به سلامت و جان مردم را مورد تاکید قرار میدهد. با همه اینها اجرای قرنطینه کامل و به قول خارجیها «لاک داون» را مثبت و موثر میداند. او در گفتوگو با «جهانصنعت» میگوید: «اگر بتوانند بودجه لازم را فراهم کنند و قرنطینه کلی انجام شود خیلی خوب است و کشور از این شوک خارج میشود.»
او معتقد است که «دولت بیشتر به خاطر مشکلات مالی حاضر به انجام این کار نیست» و توضیح میدهد که «اجرای سیاست قرنطینه نیازمند امکانات و ابزارهای لازم است. مثلا بودجهای باید آماده باشد تا افراد روزمزد در جامعه تامین مالی شده و بخش زیادی از مردم دچار مشکل مالی نشوند. لذا شاید برای کشور ما قدری سخت باشد که یک قرنطینه کلی انجام شود. بالاخره ما با مشکلات مالی مواجه هستیم و چنین بودجهای در کشور وجود ندارد. در برخی کشورهای پیشرفته که این کار را انجام دادند، به موازات تامین نیازهای مالی افراد روزمزد بوده است لذا اگر در ایران بخواهند چنین کاری انجام دهند حتما ما با مشکلات جدیدی مواجه خواهیم شد.»
مطهری البته نقش مردم در کنترل کرونا را هم نادیده نمیگیرد و میگوید: «نکته قابل توجه دیگر هم این است که حتی وقتی قرنطینه میشود مردم رعایت نمیکنند. مثلا الان عزاداریهای ماه محرم را داریم و عده زیادی پروتکلها را رعایت نمیکنند لذا قرنطینه در این شرایط آنچنان موثر نخواهد بود. یعنی اگر مردم ما مردمی کاملا قانونمند بودند و از دولت حساب میبردند، این کار مفید بود اما مطمئن باشید که حتی اگر قرنطینه هم اعلام شود و نیاز مالی روزمزدها هم تامین شود، باز هم عده زیادی از مردم رعایت نکرده و این سیاست خیلی مفید نخواهد بود.»وی تاکید کرد: «اگر قرنطینه در حدی باشد که دولت به شدت بر اجرای قرنطینه نظارت کند و حتی مثلا نیروی ارتش را به میدان آوریم، امکانپذیر است که این سیاست مفید واقع شود.
همه این لوازم باید در کنار هم جمع شود تا این کار نتیجه مثبت داشته باشد.»این نماینده پیشین مجلس اما کوتاهی دولت را فراتر از تعطیل نکردن و اعمال قرنطینه کامل میداند و میگوید: «در ماههای گذشته نیز کوتاهیهای بسیاری شده به خصوص در زمینه تامین واکسن. امید زیاد به فراهم شدن سریع واکسن داخلی و غافل شدن از واردات واکسن خارجی، به ما خیلی ضربه زد. درحالی که ما باید ضمن تاکید بر تولید واکسن داخلی حتما از چند ماه قبل نسبت به واردات واکسن خارجی اقدام میکردیم اما در این زمینه واقعا کوتاهی شد. البته در روزهای اخیر قدری در زمینه واکسیناسیون تسریع شده است، امیدواریم که همچنان ادامه یابد و کم کم از این مصیبت رهایی پیدا کنیم.»
محدودیت توام با سختگیری
فائزه هاشمی- فعال سیاسی اصلاحطلب- اما نقش عوامل و محدودیتهای اقتصادی دولت را در عدم اعمال قرنطینه خیلی نمیداند و معتقد است که مسائل دیگری در این زمینه اثرگذار است. او به تاثیر در پیش بودن ایام سوگواری محرم در اتخاذ این رویکرد ستاد مقابله با کرونا اشاره کرده و میگوید: «من فکر نمیکنم که مسائل اقتصادی ناشی از قرنطینه و سختی که گفته میشود برای دولت ایجاد میکند، خیلی نقشی در این تصمیمات داشته باشد. چون بالاخره سلامتی جامعه و کاهش دادن آمار فوتیها و مبتلایان به مراتب مهمتر از مساله معاش است. تاکنون هم چندین نوبت تعطیلیهایی اعلام و معاش مردم دچار مشکل شده است لذا فکر میکنم که اکنون مساله این نیست.»
او حتی همین تعطیلیهای نیمبند را به شرط نظارت دقیق و موثر بر اجرایی شدن آن مفید میداند و میگوید: «حداقل میتوانند بخشهایی را تعطیل کنند. مثلا راهها را بسته و مانع سفرها شوند. دورهمیها را کنترل کرده و کاهش دهند. از ارتش و بسیج و نیروهای مردمی، امنیتی و پلیس برای کنترل تجمعات استفاده کنند. میتوانند حتی اگر مشاغل را به خاطر بحث معیشت مردم تعطیل نمیکنند، برای کاهش مهمانیها و عزاداریها و … سختگیری بیشتری داشته باشند. برای ثمربخش بودن این محدودیتها لازم است که سختگیری انجام شود. یعنی اولا تعطیلات را اعلام کنند و دوما ضمانت اجرایی برای آن ایجاد کنند. یعنی نیروها و سازوکاری را پیشبینی کنند که بتوانند کنترل کنند. حتی یادم است که در مقاطعی این کار را کردند و آمارها نزولی شد.»فائزه هاشمی جلوگیری از عدم رعایت پروتکلها را خیلی راحت دانسته و میگوید: «ما نیروی پلیسی کم نداریم. البته برای نجات مردم و کشور باید نیروهای انتظامی، بسیج، سپاه و ارتش را نیز به کار گرفت. به جای اینکه از اینها برای مراقبت از حجاب مردم و… استفاده کنند، میتوانند سازماندهی کنند تا راه خروجی شهرها را ببندند و کنترلها را افزایش دهند. مثلا در شهرهای کوچک تجمعاتی مثل عروسی و عزا و … کاملا مشخص و به سادگی قابل کنترل است. به جای اینکه این نیروها را برای مقابله با اعتراضات مردمی سازماندهی کنند، در محلات و سطح شهر استفاده کنند تا مانع تجمع مردم شوند. این کار کاملا عملی و مقدور است. به نظر من این سختگیریها لازم است و باید در این مورد از زور استفاده کنند.»
تعطیلی و اثبات خیرخواهی
محمد عطریانفر- عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران- نیز از دیگر سیاسیون خواهان قرنطینه کامل است. او متولیان حوزه سلامت را به استفاده از تجارب جهانی رهنمود کرده و میگوید: «ایران نمیتواند برای خود ساز متفاوتی بزند. مصیبت ما در ایران این است که ظاهرا موضوع سلامت مردم هم سیاسی شده است. برخی فکر میکردند که داستان سلامت مردم هم تابعی از مناقشات سیاسی چپ و راست است و اینکه فلانی چه کرده و فلانی نباید این کار را میکرد. این موضوع آسیب جدی به مساله توجه به مطالبه و دغدغه مردم وارد کرده است.»
وی تاکید میکند: «مردم واقعا انتظار ندارند که با سلامت آنان بازی شود به خصوص که مساله تبصرهای خطرناک و نگرانکنندهای نیز مطرح است. ظاهرا در بحث مسائل دارویی و ضرورت درمان مردم از طریق واکسن مسائل مالی نیز وجود دارد و برخی رگههای سوءاستفاده در آن دیده میشود. همین هم فضای بیرونی را به آن سمت میبرد که واکسن به اندازه کافی در اختیار مردم قرار نگیرد یا واردات آن متوقف شود.»این چهره سیاسی اصلاحطلب ضمن بیان این نگرانیها از مسوولان امر و دولت جدید درخواست میکند که «در بحث تصمیم و تدبیر، یکپارچهسازی کرده و اهتمام خود را حول این سیاست تعقیب کنند.»وی تصریح میکند: «پیشگیری ما را به سمت استفاده از یک تعطیلی طولانیمدت هدایت میکند که بتوان به موازات آن درمان از طریق واکسن را سراسری کرد. اگر تشخیص دولت این باشد که در یک پروسه حداکثر یک ماهه یا دو ماه میتوان بقیه مردم که هنوز واکسن نزدهاند که بیش از هشتاد درصد هم هستند را واکسینه کند، باید بتواند به موازات آن یک تعطیلی فراگیر و طولانیمدت را در سطح مشاغل دولتی و غیردولتی و خصوصی اعمال کند.»
عطریانفر معتقد است که «مردم مشکلات اقتصادی ناشی از تعطیلی را تحمل خواهند کرد مشروط بر اینکه دولت بتواند در یک بازه زمانی نسبتا منطقی و حداکثر دو ماهه مساله واکسیناسیون ایران را تمام کند تا امید به زندگی مردم برگردد و آمار مرگ و میر هم کاهش یابد.»او تاکید میکند: «این سیاست کج دار و مریز که چهار روز تعطیل میکنند و بعد رها میشود، تاثیرات منفی بسیاری دارد و حداقل آن این است که مردم این سیاستها را به رسمیت نمیشناسند و رعایت نخواهند کرد. اما اگر مردم احساس کنند که دولت و مسوولان نظام سلامت، خیرخواه مردم هستند، هر سیاستی که تدوین کنند را مورد توجه قرار داده و تمکین میکنند.»
سلامت، قربانی سیاست
محمود صادقی- دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها- از دیگر کسانی است که تصمیم اخیر ستاد مقابله با کرونا درباره تعطیلی گسترده و دوهفتهای را تعجبآور میداند. او در گفتوگو با «جهانصنعت» میگوید: «من از مباحث انجام شده در آن ستاد مطلع نیستم اما با اتکا به اظهارنظر وزیر بهداشت، آنچه در عمل شاهد هستیم، این شدت گرفتن دلتا و بالا رفتن آمار تلفات که بسیار بیسابقه است، همچنین با توجه به کمبود امکانات و دارو که وضعیت بحرانی را ایجاد کرده است، تعجب میکنم که این تصمیم گرفته شده است. من فکر میکنم که ستاد مقابله با کرونا به نوعی از اختیارات و اقتدار لازم برخوردار نیست.»
وی تاکید میکند: «اگر از پارسال این قرنطینهها با قاطعیت انجام شده بود، بهتر میشد بحران کرونا را کنترل کرد. اما متاسفانه شاهد بودیم که تا مدتی اصل وجود کرونا را در صداوسیما و … انکار کرده و طرح این موضوع را توطئهای برای کاهش حضور مردم در انتخابات میدانستند. دیدگاه متاسفانه سیاسی به این مساله از یک طرف و عدم وحدت فرماندهی از طرف دیگر ما را با این وضعیت رو به رو کرده است. احتمالا تبعات اقتصادی تعطیلی را نیز بیشتر سنجیدهاند و با توجه به آن نتوانستند با این تعطیلی موافقت کنند.»این نماینده پیشین مجلس میگوید: «به نظر میرسد که مساله سلامت مردم قربانی مباحث سیاسی و مشکلات اقتصادی دولت میشود. رفتار مقامات در این زمینه قابل نقد و بررسی است. مداخلات در کار ستاد کرونا زیاد است و دولت تنها تصمیمگیرنده نیست. البته دولت هم از قاطعیت لازم در این زمینه برخوردار نیست. در بحث اقتصادی نیز با توجه به اختلال مدیریتی موجود در کشور نتوانستند منابع مالی لازم را به این امر اختصاص دهند و زیانهای وارده به مشاغل و بخشهای اقتصادی را جبران کنند. در حالی که در بسیاری از کشورهای دنیا تعطیلات اعلام و حتی پیشاپیش مبالغی به حساب
صاحبان کسب و کارها واریز شد زیرا جان مردم بر هر چیز دیگری ترجیح دارد و حکومت، مسوول جان مردم است. در ایران مبلغی از صندوق توسعه ملی اختصاص داده شد اما معلوم نیست که همه آن تخصیص پیدا کرد یا خیر و متاسفانه پشتیبانی کافی از این امر نشد.»
هشدارهای مکرر
البته از این دست موضعگیریها، انتقادها و راهکار نشان دادنها و هشدارهای مکرر بسیار است. مثلا عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب چند روز قبل در یادداشتی با اشاره به نامه نمکی به رهبری و بعد هم دستورالعملهای ستاد کرونا برای برگزاری مراسم ماه محرم ضمن انتقاد از تعارض سیاستها نوشته بود: «این تعارض سیاستگذاری از کجاست؟ از اهداف متعارضی که برای حکومت و نیز ساختار آن تعیین و تعریف شده است. از شکافی که میان قدرت با مسوولیت و در نتیجه پاسخگویی وجود دارد. روشن است که اگر مسوولین ستاد کرونا قدرت کافی داشتند، به طور قطع این مجالس را ممنوع میکردند، تا بلکه این موج بخوابد و اثرات واکسنها به داد مردم برسد.»محمد علی ابطحی، رییس دفتر رییسجمهور در دوران اصلاحات نیز در صفحه توئیتر خود نوشته بود: «مهمانبازی تحلیف تمام شد.
به فکر مردم باشید. دارند میمیرند هموطنانمان» یا علی شکوری راد دبیرکل حزب اتحاد ملت نوشته بود: «هنوز به قله پیک پنجم کرونا نرسیدهایم و اوضاع روز به روز وخیمتر میشود. در واکسیناسیون بسیار عقب هستیم. علاوهبر کمبود تخت و خستگی کادر درمان، سرم و دارو هم کمیاب شده است. در این وانفسا دغدغه اصلی رییسجمهور تشکیل دولت جدید است. مردم واقعا بیپناه ماندهاند. خدا به خیر بگذراند.» البته این همان انتقادات و اظهاراتی است که به مذاق کیهان خوش نیامد و گویندگان را به پیشتر لال بودن و اکنون زبان باز کردن متهم کرد!برای ما البته فرقی ندارد که جناب کیهان از مطالبه تعطیلی و قرنطینه کامل، تسریع واکسیناسیون، فراهم کردن امکانات دارویی و هرآنچه برای نجات جان هموطنانمان لازم است، خوشش میآید یا خیر. همین که آقایان مسوول تلنگری خورده و شاید فکری به حال مردم بیپناه و رنجور از کرونا و هزار مصیبت دیگر کنند، کافی است.
دیدگاه تان را بنویسید