کد خبر: 511767
|
۱۴۰۰/۰۶/۰۸ ۰۹:۱۵:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

خودشیفتگی چیست و افراد خودشیفته به چند دسته تقسیم می‌شوند؟

روانشناسان خودشیفتگی را نوعی اختلال روانی می‌دانند که طی آن ویژگی‌هایی از جمله خودخواهی بیش از حد، جذب خود شدن و همدلی نکردن با دیگران در فرد بروز می‌یابد. 2 نوع آسیب‌پذیر و خودبزرگ‌بین در خودشیفته‌ها شناسایی شده است.

خودشیفتگی چیست و افراد خودشیفته به چند دسته تقسیم می‌شوند؟
کد خبر: 511767
|
۱۴۰۰/۰۶/۰۸ ۰۹:۱۵:۰۰

اعتمادآنلاین| مژده اصغرزاده- احتمالاً شما با افراد خودشیفته یا نارسیسیست ملاقات کرده‌اید. کسانی که فکر می‌کنند از همه بهترند، عنان گفت‌وگوها را در دست می‌گیرند و عاشق توجه‌اند. دانشمندان به این نتیجه رسیده‌اند که همه افراد خودشیفته شبیه هم نیستند، در واقع بعضی از آنها بسیار احساس ناامنی می‌کنند.

به گزارش اعتمادآنلاین ، به نقل از «The Conversation»، در مقاله‌ای که پژوهشگران به تازگی در بولتن روانشناسی اجتماعی و شخصیت چاپ کرده‌اند انواع خودشیفتگی و انگیزه‌های این افراد را برشمرده‌اند.

در افسانه‌های یونان باستان نارسیسوس (Narcissus) شکارچی‌ و پسر خدای رودخانه سفیسوس (Cephissus) و زنی زیبا به نام لیریوپ (Liriope) بود. نارسیسوس به دلیل بهره بردن از چهره‌ای زیبا و اندامی استثنایی مشهور بود. روزی وقتی نارسیسوس در جنگل قدم می‌زد دختری زیبا به نام اکو (Echo) او را دید و عاشق این مرد شد؛ اما نارسیسوس احساسات او را نادیده گرفت و قلب دختر را شکست.

نمسیس (Nemesis)، الهه انتقام، برای تنبیه او را در استخری انداخت تا برای اولین بار بازتاب چهره و اندام خود را در آب ببیند. وقتی نارسیسوس خودش را دید عاشق تصویر خویش شد و سرانجام دریافت که نمی‌تواند عشقش را بروز دهد و آن‌قدر لاغر و نحیف شد تا جان خود را از دست داد.

افسانه نارسیسوس به ما خطر خودخواهی بیش از حد، جذب خود شدن و همدلی نکردن با دیگران را هشدار می‌دهد. این داستان تاثیر عمیقی بر فرهنگ، هنر و ادبیات غرب گذاشته است. خودشیفتگی یکی از موضوعات علم روانشناسی است. پزشک انگلیسی، هاولاک الیس (Havelock Ellis)، اولین بار در اواخر قرن نوزدهم خودشیفتگی را اختلالی روانی به شمار آورد. زیگموند فروید نیز خودشیفتگی را بخشی نرمال از روند رشد کودک قلمداد کرد، اما اظهار کرد که اگر به سن بلوغ یا بزرگسالی بکشد، می‌تواند به یک اختلال تبدیل شود.

خودشیفتگی در روانشناسی مدرن تیپ شخصیتی‌ای تلقی می‌شود که طیف‌های مختلفی دارد. بعضی از افراد کمتر خودشیفته‌اند و برخی بیشتر. این اختلال معمولاً نگاهی مغرورانه به خود، حس برتری و فقدان نگرانی برای دیگران را در بر می‌گیرد. شخصیت غالب خودشیفته‌ها مشخص است، اما این تنها نوع از شخصیت آنها نیست و انواع دیگر هم وجود دارد.

خودبزرگ‌بینی در برابر آسیب‌پذیری

خودشیفته

کارشناسان در این تحقیق 2 نوع از خودشیفتگی را که پیشتر شناخته شده بررسی کردند: خودبزرگ‌بین و آسیب‌پذیر. خودشیفتگان خودبزرگ‌بین مغرور، سلطه‌گر و برون‌گرا هستند. آنها عزت نفس بالایی دارند، جسور و پرمدعا هستند و از روند زندگی خود مسرورند.

از سوی دیگر، خودشیفتگان آسیب‌پذیر انزواطلب، عصبی و نگران‌اند. آنها عزت نفس پایینی دارند و بسیار حساس‌اند و احساس نگرانی و افسردگی می‌کنند. این 2 نوع شخصیت خودشیفته یک ویژگی مشترک دارند؛ هر دوی آنها خودخواهند، احساس برتری و خاص بودن دارند و با دیگران به شیوه‌ای ستیزه‌گرانه ارتباط برقرار می‌کنند.

احتمالاً شما می‌توانید این نوع فرد خودشیفته را با رفتارش در موقعیت‌های اجتماعی مختلف تشخیص دهید. خودشیفته‌های خودبزرگ‌بین معمولاً از لحاظ اجتماعی توانا هستند. آنها احتمالاً مسلط و جذاب‌اند. از طرف دیگر، خودشیفته‌های آسیب‌پذیر مهارت اجتماعی پایین‌تری دارند. آنها احتمالاً در موقعیت‌های اجتماعی خجالتی و مضطرب‌اند. علاوه بر این، در حالی که خودشیفته‌های خودبزرگ‌بین در پیگیری اهداف خود قاطع و مصمم‌ و به دنبال حداکثر موفقیت‌اند، خودشیفته‌های آسیب‌پذیر ترسو و دفاعی‌ و در صدد به حداقل رساندن شکست هستند.

کارشناسان در تحقیقات خود انگیزه‌ها و ادراکات هر 2 نوع خودبزرگ‌بین و آسیب‌پذیر را بررسی کردند. آنها به طور مشخص تمایل خودشیفته‌ها برای کسب مقام اجتماعی را مورد مطالعه قرار دادند. پژوهشگران همچنین بررسی کردند که آیا این افراد در کسب موقعیت اجتماعی و پذیرش اجتماعی احساس موفقیت کسب می‌کنند یا خیر. موقعیت اجتماعی یعنی از جانب دیگران محترم و تحسین‌برانگیز شمرده شوند و در مقام فردی مهم در سلسله‌مراتب اجتماعی جای داشته باشند. پذیرش اجتماعی، در مقابل، به معنای آن است که دیگران آنها را قبول کنند و دوست‌ داشته باشند. ممکن است هر فرد نوعی هم پذیرش و موقعیت اجتماعی داشته باشد یا یکی از آنها را کسب کند یا هیچ‌کدام را نتواند به دست آورد.

خودشیفتگی

پژوهشگران 2 تحقیق روی 676 فرد بزرگسال در آمریکا انجام دادند. آنها سطح خودبزرگ‌بینی و آسیب‌پذیری افراد خودشیفته را ارزیابی کردند. همچنین موقعیت و پذیرش اجتماعی مطلوب آنها و نیز میزان دستیابی به اهداف‌شان را بررسی کردند. پژوهشگران دریافتند که خودشیفته‌های خودبزرگ‌بین و آسیب‌پذیر به شدت خواستار کسب موقعیت اجتماعی هستند. نکته جالب این است که خودشیفته‌های خودبزرگ‌بین احساس می‌کردند در دستیابی به موقعیت اجتماعی موفق عمل کرده‌اند و خودشیفته‌های آسیب‌پذیر حس می‌کردند به موقعیتی که لیاقتش را دارند نرسیده‌اند.

علاوه بر اینها، خودشیفته‌های خودبزرگ‌بین احساس نمی‌کردند که به پذیرش اجتماعی رسیده‌اند و تمایلی نیز برای کسب آن نداشتند. در مقابل، خودشیفته‌های آسیب‌پذیر احساس پذیرش اجتماعی نداشتند، اما به شدت تمایل داشتند که آن را به دست آورند. هر 2 نوع خودشیفته خواهان احترام و تحسین بودند ولی خودشیفته‌های خودبزرگ‌بین خود را ستاره‌ای بر صحنه فردی‌شان می‌بینند و با افتخار توجه دیگران را به خود جلب می‌کنند. در عوض همتایان آسیب‌پذیر آنها در حاشیه کمین می‌کنند و خواهان جلب توجه هستند؛ اما نمی‌توانند به آن دست یازند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها