کد خبر: 521111
|
۱۴۰۰/۰۸/۱۳ ۱۶:۳۵:۰۰
| |

سعیده دهقانی، دانش‌آموخته مدیریت جهانگردی، در یادداشتی مطرح کرد:

سفر، تَبرِ نبرد تو با تنه تنومند مشکلات را تیزتر خواهد کرد/ پاییز و باران را بهانه کن و بزن به دل جاده!

ایرانی‌ها هر موقع به سفر می‌روند، هنگام بازگشت می‌گویند هیچ‌جا خانه و منزل خودِ آدم نمی‌شود و قدر مسلم، به کسی که سفر نکرده این حس، هیچ‌گاه دست نمی‌دهد.

سفر، تَبرِ نبرد تو با تنه تنومند مشکلات را تیزتر خواهد کرد/ پاییز و باران را بهانه کن و بزن به دل جاده!
کد خبر: 521111
|
۱۴۰۰/۰۸/۱۳ ۱۶:۳۵:۰۰

اعتمادآنلاین| سعیده دهقانی، دانش‌آموخته مدیریت جهانگردی، در یادداشتی نوشت: (40درصد مردم و 30درصد از کارکنان دولت، هرگز به سفر نمی‌روند!/نقل قول از عضو هیات‌علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری)

خواندن این خبر و مرور این آمار، حس عجیبی می‌دهد به کسی که بیش از 20سال است، فعال حوزه گردشگری و سفر است.

باخودم گفتم سازمان گردشگری ضعیف عمل کرده است؟ مشکلات اقتصادی اجازه نمی‌دهد؟ آگاهی مردم از دستاوردهای مسافرت کم است؟ و... این سوالات و چراها آنقدر در ذهنم چرخید تا به مثالی عینی در زندگی خودم رسیدم.

قدیمی‌های روزگار، حرفی را برای این دوران ناگفته نگذاشته‌اند؛ پدربزرگم می‌گفت: "دنیادیدن بهتر از دنیاخوردن است." تازه وقتی پیش برادرهایم می‌نشست، می‌گفت "بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی"!

از او که آقاجون، صدایش می‌کردیم، هرچه بگویم کم گفته‌ام؛ از آن خوش‌مشرب‌های دوست‌داشتنی، از آن آدم‌هایی که آخرِ مرام و معرفتند و حسابی پای حرف‌شان و اعتقادشان می‌ایستند.

وقتی به مادربزرگم می‌گفتم "چطوره که همه آقاجون رو دوست دارن و ایشون با همه رفیقه؟" می‌گفت: "آقاجونت دنیادیده است!" من هم از بچگی دوست داشتم مثل او باشم؛ رفتارها و حرف‌هایش را تقلید می‌کردم و دوست داشتم محبوب دل همه باشم! خلاصه آقاجونم به تعداد موهای سرش، سفر رفته بود.

این مقدمه‌ را گفتم که به اینجا برسم؛ سفرکردن باعث می‌شود برای مدتی از آن تکرارِ مکررات همیشگی و آزارنده، رها شویم و با گشت و گذار در اطراف‌مان، لحظات بکرتر و ناب‌تری را تجربه کنیم.

ایرانی‌ها هر موقع به سفر می‌روند، هنگام بازگشت می‌گویند هیچ‌جا خانه و منزل خودِ آدم نمی‌شود و قدر مسلم، به کسی که سفر نکرده این حس، هیچ‌گاه دست نمی‌دهد.

ایده‌آل‌گرایی در مورد سفر هم ما را از رفتن و دیدن و شنیدنِ تازه‌ها بازمی‌دارد، به اطراف خود که نگاه کنیم، زیبایی‌های بسیاری را می‌بینیم و هرچه پا را فراتر بگذاریم و از محیط امن خود خارج شویم و سیرِ آفاق و انفس کنیم، رشد بهتری خواهیم داشت.

شاید شما که مطلب مرا می‌خوانید با خود می‌گویید با اینهمه مشکلات، سفر کردن چه فایده‌ای دارد؟! یا اصلا مگر امکان‌پذیر است؟! اما من به شما از روی تجربه می‌گویم، حتی اگر توانستی پول قرض کن و برو سفر، چراکه سفررفتن، سوای اینکه تماشایی‌های تازه به گنجینه خاطرات آدمی اضافه می‌کند، به نوعی سوپاپ اطمینان زندگی هم می‌شود.

تمام فشارهای کاری، دلخوری‌های گاه و بیگاه زندگی، همه و همه در سفر به دست فراموشی‌ سپرده می‌شود و تو دوباره با تبری تیز، به تنه تنومند مشکلات زندگی خواهی تاخت و آنها را از پا، در خواهی آورد. پس بلند شو و تبرت را تیز کن! سفر، با خود این اعجاز را می‌آورد که آدمی برای نبرد با سختی‌ها مجهزتر و مسلح‌تر شود!

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها