مرزنشینان قربانی مین در فهرست حوادث کار جایی ندارند/ نان به بهای جان روی نوار مین
آروین شوکتی، روز 23 آبان، در معبر مرزی «هنگ ژال» پا روی مین گذاشت. آروین، یک کولبر 18 ساله بود. آروین آخرین قربانی مین نبود و نیست.
اعتمادآنلاین| در طول یکسال گذشته؛ از 27 آبان 1399 تا 23 آبان 1400، 32 نفر از مرزنشینان در استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام و آذربایجان غربی، بر اثر انفجار مین، مهمات بازمانده از ایام جنگ یا تلههای انفجاری کاشته شده توسط مرزبانی، مجروح یا کشته شدهاند.
به گزارش اعتماد،از این جمع، 23 نفر مجروح شده و 9 نفر بر اثر شدت جراحات، جان خود را از دست دادهاند. از این جمع، یک نفر، یک کودک 7 ساله بوده، 3 نفر، کولبر و بقیه، کشاورز و دامدار مشغول به کشاورزی یا چرای دام بودهاند. تمام قربانیان در روستاها و معابر مرزی اشنویه، مهران، دهلران، سردشت، ارتفاعات ژالانه، سرپل ذهاب، قصر شیرین، پیرانشهر، اسلامآباد غرب، مهاباد و معبر مرزی هنگ ژال دچار حادثه شدهاند.
قصه بیپایان «والمرا» و «گلوله خمپاره 60»
جنگ عراق علیه ایران 33 سال قبل تمام شد، اما قصه انفجار مین و مهمات عمل نکرده در زمینهای 4 استان شمالغرب کشور هنوز ادامه دارد. طبق آمارهایی که در دهه 70 اعلام شد، در طول جنگ 8 ساله، نیروهای بعثی عراق 20 میلیون مین در خاک 5 استان جنوب، غرب و شمالغرب ایران کاشتند که طبق اولین برآورد، یک میلیون و 500 هزار هکتار از زمینهای استان خوزستان، یک میلیون و 700 هزار هکتار از زمینهای استان ایلام، 700 هزار هکتار از زمینهای استان کرمانشاه، 150 هزار هکتار از زمینهای استان کردستان و 150 هزار هکتار از زمینهای استان آذربایجان غربی آلوده به مین بوده و به همین سبب، ایران بعد از مصر به عنوان دومین کشور آلوده به مین دنیا شناسایی شد. طی 33 سال گذشته، با وجود تلاش مستمر نیروهای تخریب برای پاکسازی مینهای باقیمانده از دوران جنگ 8 ساله، به دلیل آنکه دولت عراق حاضر نشد نقشه میدانهای مین را به دولت ایران بدهد، هیچ تصویر دقیقی از محل کاشت 20 میلیون مین در دست قرارگاه مینزدایی و نیروهای تخریب نبوده علاوه بر آنکه تغییرات جوی، رانش زمین و حتی قرار گرفتن برخی مینهای کاشته شده در مسیر رودخانهها، نوار مرزی 4 استان شمالغرب را به یک قتلگاه همیشه فعال برای مرزنشینان تبدیل کرده است.
معیشتی وابسته ترس
قربانیان مین و مهمات منفجر نشده، نه در فهرست حوادث شغلی سالانه جایی دارند، نه در فهرست مقرریبگیران بیمه بیکاری ثبت میشوند و نه صدایشان به گوش مسوولان بنیاد شهید میرسد. اگر قربانی مین، کولبر و در حال کولبری بوده، مسوولان استانی، تاکید غیر قابل بازگشتی بر ممکن نبودن هر گونه شکایت و استیفای حق قربانی و بازماندگانش دارند و جانباخته یا مجروح را، مخل امنیت و نظم کشور میدانند و پرونده باز نشده، برای همیشه بسته میشود. اگر قربانی، کشاورز یا دامدار بوده، روند شکایت و ثبت دادخواستش در کمیسیون ماده 2 استانداریها چنان به جادوی تعلل و فراموشی و وقتکشی مسوولان گرفتار میشود که بازماندگان، عطای حمایت را به لقای محرومیت میبخشند و باز هم، پرونده بسته میشود.
البته معاون تعاون بنیاد شهید و امور ایثارگران، در پاسخ به «اعتماد» درباره نحوه استیفای حق مرزنشینان قربانی انفجار مین در استانهای شمالغرب کشور میگوید: «اگر فردی به مناطق آلوده به مین وارد شده و آسیب ببیند، طبق ضوابط فرمانداریها، مدارکی به کمیسیون ماده 2 ارایه داده و این مدارک به بنیاد شهید ارسال میشود و ما این مدارک را با مصادیق احراز جانبازی یا شهادت تطبیق میدهیم که در صورت تایید، خدمات به قربانی یا بازماندگان ارایه میشود. اما کسانی که به صورت غیرقانونی وارد مناطق آلوده به مین شوند مشمول این بررسی و ارایه خدمت نخواهند شد.»
اما عثمان مزین؛ حقوقدان و وکیل دادگستری که بیش از دو دهه پیگیر حقوق از دست رفته کولبران و قربانیان مین ساکن در نوار مرزی شمالغرب کشور بوده، در واکنش به اظهارات مسوولان بنیاد شهید پاسخ دیگری دارد. مزین در گفتوگو با «اعتماد» میگوید: «مساله اصلی این است که در تمام مناطق آلوده به مین، قربانیان این جنگافزار در شرایط ناگوار جسمی، روحی و معیشتی، بلاتکلیف رها شده و هیچ سازمانی خود را متولی و مسوول پاسخگویی به آنان نمیداند که در مناطق مرزی این امر شدیدتر است و حتی از تشکیل پرونده هم برای آنان خودداری شده و حتی در صورت تشکیل پرونده، آن هم پس از بروکراسی طولانیمدت و خستهکننده، نتیجه رسیدگیها به آنان ابلاغ نمیشود. اکنون حدود 400 پرونده قربانیان مین در فرمانداری سردشت مفتوح است که برخی پروندهها بیش از 20 سال است بلاتکلیف رها شدهاند و روند رسیدگی بسیار کند انجام میشود. به نظر میرسد فرمانداریها در شهرهای واقع در نوار مرزی غرب کشور، با خیل عظیم قربانیان مین، باید با برنامهریزی صحیح ترتیبی اتخاذ کنند که تمام این پروندهها به سرعت مورد رسیدگی قرار گیرد و از حالت بلاتکلیفی و سردرگمی خارج شود، چون موکول کردن رسیدگی فرمانداریها به وصول پاسخ استعلامات، نتیجهای جز تضییع حق قربانی مین ندارد. البته برخی قربانیان مین سالها چشم به راه اتخاذ تصمیم فرمانداریها بودند که اکنون فوت کردهاند و کسی پاسخگوی سالها سرگردانی ایشان و خانوادههایشان نیست. نباید فراموش کنیم که قربانی مین، به محض نقص عضو، توان کار کردن و حتی انجام امور روزمره و شخصی خود را از دست میدهد و از همان لحظات اولیه نقص عضو، نیازمند حمایت قانونی و جبران خسارت است. قربانیان مین هیچ توقعی جز برخورداری از حمایتهای قانونی ندارند اما متاسفانه دولتها، حاضر به قبول مسوولیت قانونی خود در قبال قربانیان مین نیستند.»
در این سه دهه؛ در سه دهه پس از پایان جنگ 8 ساله عراق علیه ایران، یک سوال بیجواب ماند. چرا مرزنشینان در ایلام و کرمانشاه و کردستان و آذربایجان غربی تن به خطر میسپرند؟ گفته میشود در نوار مرزی 4 استان شمالغرب، به دلیل نبود فرصتهای شغلی، به دلیل نابسامانیهای اقتصادی سنواتی، به دلیل محرومیت مزمن، حدود 60 الی 80 هزار کولبر مشغول کولبری هستند. در واقع، در نوار مرزی 4 استان شمالغرب کشور، حدود 60 الی 80 هزار خانواده، شکم خود را با نان کولبری سیر میکنند. کولبری که میداند زمین زیر پایش، آلوده به چاشنی انفجار است، چرا رضایت میدهد برای نان خانواده، آستانه تحمل این چاشنی را به بهای جان، آزمایش کند؟ کشاورز و دامداری که میداند زمین زیر پایش آلوده به مین است چرا بذر جو و گندم خود را روی این خاک طلسم شده میپاشد و چرا احشامش را وا میدارد سر در این آخور مرگ کنند؟
نتایج سالنامه آماری وزارت تعاون از کاهش اشتغال و رشد بیکاری در 4 استان شمالغرب کشور در سالهای 1398 و 1399
جمعیت 15 تا 64 ساله در استان آذربایجان غربی در سال 1399: 2 میلیون و 339 هزار نفر/ نرخ اشتغال 43.4 درصد، نرخ بیکاری 13.2 درصد. کاهش 2 درصدی اشتغال نسبت به سال 1398 .
جمعیت 15 تا 64 ساله در استان ایلام در سال 1399: 420 هزار نفر/ نرخ اشتغال 34.7 درصد، نرخ بیکاری 6.7 درصد. کاهش 4 درصدی اشتغال نسبت به سال 1398.
جمعیت 15 تا 64 ساله در استان کردستان در سال 1399: یک میلیون و 153 هزار نفر/ نرخ اشتغال 43.8 درصد، نرخ بیکاری 14 درصد. کاهش 4 درصدی نرخ اشتغال نسبت به سال 1398.
جمعیت 15 تا 64 ساله در استان کرمانشاه در سال 1399: یک میلیون و 414 هزار نفر/ نرخ اشتغال 43.7 درصد، نرخ بیکاری 14.9 درصد. کاهش 4 درصدی نرخ اشتغال نسبت به سال 1398.
تعداد مقرریبگیران بیمه بیکاری در سالهای 1398 و 1399 در 4 استان شمالغرب کشور
استان آذربایجان غربی: سال 1398: 7879 نفر/ سال 1399: 22176 نفر
استان ایلام: سال 1398: 871 نفر/ سال 1399: 3115 نفر
استان کردستان: سال 1398: 4459 نفر/ سال 1399: 9523 نفر
استان کرمانشاه: سال 1398: 5240 نفر/ سال 1399: 9517 نفر
دیدگاه تان را بنویسید