کد خبر: 530318
|
۱۴۰۰/۱۰/۱۳ ۲۳:۱۰:۵۴
| |

گفت‌وگوی «اعتماد» با مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

درس مهم سردار ، ایران را برای همه ایرانیان بخواهیم

سال‌ها حضور در ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی و همچنین نقش‌آفرینی در مجمع تشخیص مصلحت نظام که طی این سال‌های گذشته رقم خورده، کنار جایگاهی که در مقاطعی در دولت داشته باعث شده که کنار نگاه عمیقی که به مسائل گوناگون دارد، ارتباطاتی گسترده نیز با چهره‌های مختلف سیاسی و نظامی داشته باشد.

درس مهم سردار ، ایران را برای همه ایرانیان بخواهیم
کد خبر: 530318
|
۱۴۰۰/۱۰/۱۳ ۲۳:۱۰:۵۴

سال‌ها حضور در ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی و همچنین نقش‌آفرینی در مجمع تشخیص مصلحت نظام که طی این سال‌های گذشته رقم خورده، کنار جایگاهی که در مقاطعی در دولت داشته و البته زیست طولانی‌اش در فضای سیاسی ایران در قامت یک روحانی میانه‌رو باعث شده که کنار نگاه عمیقی که به مسائل گوناگون دارد، ارتباطاتی گسترده نیز با چهره‌های مختلف سیاسی و نظامی داشته باشد. مجید انصاری که از کرمانی‌های سیاست ایرانی است و از این جهت، نزدیک به قاسم سلیمانی معتقد است همین نگاه فراجناحی سردار است که او را به این جایگاه و محبوبیت رسانده است. نگاهی که به تعبیر انصاری، مصداق این است که ایران را برای همه ایرانیان بخواهیم!

   آقای انصاری! می‌گویند سردار سلیمانی نظامی بود اما در عین حال با مسائل حوزه دیپلماسی نیز آشنا بود و به همین دلیل از او به عنوان چهره‌ای «دیپلماسی» که از طریق نقش‌آفرینی همزمان در «میدان» دنبال می‌کرد، یاد می‌شود. تحلیل شما از این بحث چیست؟

در سمت و عنوان رسمی سردار سلیمانی نظامی بود و به عنوانی یکی از سرداران عالیرتبه سپاه پاسداران و فرمانده سپاه قدس شناخته می‌شد اما به هیچ‌وجه توانایی‌ها و نقش او محدود به نقش برجسته و توانایی‌های نظامی بالای ایشان نبود. ایشان فردی جامع‌الاطراف بودند، دارای هوش بسیار بالا و تجربه بسیار گرانقدر و به خصوص توانایی فوق‌العاده در دیپلماسی که بحق می‌توان او را یکی از دیپلمات‌های ورزیده و صاحب سبک و نظر کشور به حساب آورد، همچنان که در عرصه‌های دیگر هم ایشان از قابلیت‌ها و توانایی‌های بالایی برخوردار بودند در زمینه دیپلماسی ایشان مقتضیات روابط بین‌الملل را خوب می‌شناخت. جایگاه و نقش ایران در منطقه و جهان از یک سو و پیچیدگی‌های منحصر به فرد خاورمیانه و کشورهای منطقه را می‌دانستند. با اهداف دشمنان و کشورهای فرا سرزمینی و حضورشان در خلیج فارس و منطقه به خوبی آشنایی داشتند. نقش مخرب رژیم صهیونیستی و اسراییل با ارتباطات خاصی که این رژیم با قدرت‌های جهانی از یکسو و برخی از کشورهای منطقه از سوی دارد، مطلع بودند. شیوه کار‌ها و دولت تروریست‌پرور را می‌دانستند. 

   با این حساب نقش سردار سلیمانی را در تامین امنیت مرزهای ایران و نیز ایجاد ثبات و آرامش داخلی چطور ارزیابی می‌کنید؟ 

در واقع در تجربه نظامی و مستشاری که داشتند، چه در افغانستان در دوران اول حاکمیت طالبان و القاعده و در دوران اشغال افغانستان توسط نیروهای امریکایی و چندملیتی و نیز حضور مستشاری که در عراق داشتند و در سوریه، در کنار حضور مستشاری و نظامی، خود به خود، مراودات و ارتباطاتی که در سطوح عالی مسوولان این کشورها و گروه‌های موثر، به خصوص سیاستمداران و وزارت خارجه کشورها داشتند، برای ارایه نظرات مستشاری و به تبع آن ارتباط تنگاتنگی که نقش و مسوولیت ایشان به عنوان فرمانده سپاه قدس، در کشورهای منطقه با دیپلماسی رسمی کشور و وزارت امور خارجه داشت، ارتباطات مستمر و طولانی بین ایشان و وزرای خارجه کشور‌های مختلف به خصوص با دکتر ظریف در ۸ سال مسوولیتی که دکتر ظریف داشتند، درجلسات کارشناسی تبادل نظر و تعاملی که شکل گرفته بود، در نهایت موجب شده بود که سردار سلیمانی در میدان دیپلماسی، به خودی خود، صاحب نظر و سبک شود و از این رهگذر، خدمات متقابلی را هم دستگاه دیپلماسی به سردار سلیمانی در میدان و در عرصه نظامی داشتند از حیث مشاوره و تبادل نظر و هم خدمات بسیار ارزشمندی را در پشتیبانی از دیپلماسی و دیپلمات‌های کشور ایفا کردند و می‌توان گفت یکی از نیروهای موثر در پیشبرد اهداف کشور به حساب می‌آمدند.

  بعضی ناظران معتقدند سردار سلیمانی به عنوان چهره‌ای فراجناحی، عملا از هردو جناح سیاسی حمایت می‌کرد و این ویژگی را به عنوان نکته‌ای مهم در نگاه او به مسائل سیاست داخلی عنوان می‌کنند؛ نظر شما در این رابطه چیست و این ویژگی را به‌خصوص در شرایط کنونی چطور ارزیابی می‌کنید؟

از آن‌جا که سردار سلیمانی از پشتوانه داخلی برخوردار بودند، به لحاظ خط‌مشی سیاسی که داشتند، مورد حمایت همه گروه‌ها بودند و مورداعتماد کامل رهبری انقلاب در دولت بودند، طبعا از قدرت کافی برای رایزنی‌های دیپلماتیک هم برخوردار بودند. سفرهایی که به روسیه ودیگر کشورها برای مذاکره و تبادل نظر داشتند در حد یک دیپلمات برجسته مورد پذیرش بودند و دیدگاه‌های ایشان مورد احترام و توجه و دقت بود.نقش حاج قاسم در دیپلماسی کشور، در کنار نقش نظامی ایشان نقش اثرگذار و ماندگاری بود.

سردار سلیمانی شاخص‌های پاسداری واقعی را به‌شدت ارتقا دادند و در عالی‌ترین جایگاه بایسته خود، تصویری از یک پاسدار مردمی و موفق و یک فرمانده مقتدر و در عین حال محبوب‌القلوب مردم را به نمایش گذاشتند و این جز در سایه سعه‌صدر ایشان و درک و هوش بالای ایشان از اینکه اگر بخواهند موفق شوند چه به عنوان یک فرد درنیروهای مسلح یا یک کل در این جریان، به این واقعیت با تمام وجود پی برده بودند که نقطه اقتدار نیروهای مسلح، ارتباط مستقیمی با میزان محبوبیت آنها در آحاد مردم دارد و محبوبیت در میان اقشارمردم حاصل نمی‌شود مگر با وسعت نظر و نگاه برابر به شهروندان کشور. لذا در دیدگاه سردار سلیمانی، به هر میزان که در برابر دشمنان محکم، قاطع و شکست‌ناپذیر و انقلابی بودند، در برابر مردم داخل کشور نهایت تواضع و دلسوزی و مهربانی را داشتند.

واقعا ایشان یک شخصیت فراجناحی داشتند و به هیچ عنوان نگاه حزبی و گروهی و گرایش‌های خاص و محدود و تنگ‌نگرانه را نه در دیدگاه خود و نه در رفتار خود داشتند. ایشان برخورد برادرانه وناصحانه و دلسوزانه و متواضعانه بود و این ارتباط را از دوران جنگ که بدنه بسیج با مردم به عنوان فرمانده سپاه ثارالله داشتند و بعدها در سمت‌های دیگر نظامی با تمام مسوولان کشور و استان ومسوولان مختلف در همه دولت‌ها و دوران‌ها حفظ می‌کردند و به گونه‌ای که مسوولان ایشان را از خود و پشتیبان خود می‌دانستند.

مردم ایشان را برادری متواضع در میان خود می‌دیدند و در کرمان و عموم استان‌ها حاج قاسم را یک چهره نظامی نمی‌شناختند بلکه او را  یک برادر فوق‌العاده دلسوز و حاضر در همه صحنه‌ها؛ زلزله، سیل و مشکلات دیگر می‌دانستند. ایشان بی‌قرار بودند و در بطن مردم و با مردم و ازمردم بودند. در برابر مسائل خانواده شهدا و با تواضع و دلسوزی خود را مسوول می‌دانست. خود را برادر و سرپرست فرزندان شهدا می‌دانست و تا زمانی که تا انتها پیگیری و حل نشود آن را رها نمی‌کرد.

در کشمکش‌های سیاسی در کشور یا جناح‌بندی‌های انتخاباتی ایشان هیچگاه در عرصه‌های انتخاباتی ورود نکرد و از فرد یاجریانی حمایت نکرد.

حمایت کلی ایشان از انقلاب خط امام و رهبری بود و با همه اطراف به جریان‌های سیاسی ارتباط بسیار صمیمی داشت. حتی در مقاطعی که مشکلاتی در کشور پیش آمد بین برخی از فعالین سیاسی چه در استان چه در سطح ملی‌، ایشان وساطت می‌کرد برای حل مشکلات آنها در همان اوضاعی که مشکل داشتند یا بازداشت بودند، به ملاقات آنهامی‌رفتند و اینگونه نبود که بگویند خاتمه یافته و آنها آن طرف خط و ما این طرف بعضا در بین خانواده شهدا ممکن بود برای فردی مشکلی پیش آید. از قبیل مسائل مربوط به دادگاه، فکر نمی‌کرد درباره این موضوع یافرد خاصی که مشکلی پیش آمده در جرایم عادی یا در مسائل سیاسی خود را دخیل می‌کرد و در جهت رفع آنها می‌کوشید و تلاش او این بود که این اختلاف پیش آمده میان جناح‌های سیاسی را کم کند.

   و درنهایت احیانا خاطره‌ای از سردار سلیمانی ندارید که بیانش در شرایط کنونی تاثیرگذار باشد؟

 من در دو ملاقاتی که در سال منتهی به شهادت سردار، در خدمت ایشان داشتم، به یاد دارم که سردار در هر دو ملاقات ابراز نگرانی می‌کرد از فاصله‌ای که بین دو جناح عمده کشور ایجاد شده و انگار نوعی اختلاف و تقابل وجود دارد و ایشان حتی درصدد بود درخصوص مسائلی که پس از سال ۸۸ پیش آمد، وساطت کنند و دنبال طرح و برنامه‌ای بودند که بتوانند این موضوع را به سامان رسانده و حل و فصل کند. به همین دلیل هم با آقای جهانگیری در این زمینه گفت‌وگوهایی داشتند که خود آقای جهانگیری بارها گفته‌اند و می‌توانند بیشتر توضیح دهند. اما در دو جلسه که با ایشان داشتم، شاهد بودیم که چطور از دغدغه‌شان می‌گفتند و هم راهکار می‌دادند که اختلافات به نزدیکی بینجامد و همه برای منافع ملی با هم همکاری کنند.

غیر از جریانات سیاسی، سردار سلیمانی نسبت‌به مسائل اجتماعی نیز همچون مسائل سیاسی، نگاهی متعالی داشته و در مباحث دینی و مذهبی نیز هرگز نگاهی که قائل بر تفاوت و جدایی مذاهب باشد، نداشتند. لذا در سیستان و بلوچستان و جنوب کرمان و نقاط مختلف، او را به عنوان برادری دلسوز می‌شناختند. حتی ایشان نسبت به اقلیت‌های دینی و مذهبی کشور و شهدای آنها احترام خاصی قائل بود. در جریانات برون‌مرزی هم بنابر گفته رهبری که دیروز فرمودند، ملی‌ترین سردار ملی و همچنین اسلامی‌ترین سردار امت اسلامی بودند.

در عراق نیز دیدیم که ایشان را حمایت کردند از ظلمی که بر آنها رفته بود، رفع شر داعش برای ایشان مساله اصلی بود و برای او مهم نبود که آن منطقه که داعش اشغال کرده منطقه شیعه‌نشین است یا سنی‌نشین! چه در سوریه یا در لبنان و عراق دیگر مناطق که ایشان به عنوان یک قهرمان مبارزه با تروریسم و جان بر کف در خط مقدم حضورداشت. رمز محبوبیت ایشان در بین ملت‌های منطقه و آزادی‌خواهان جهان، دید وسیع ایشان است. فکر می‌کنم واقعا باید مدیران و مسوولان ما، به‌خصوص عزیزان‌مان در نیروهای مسلح در سپاه، ارتش و بسیج و چه در نیروی انتظامی از حاج‌قاسم این درس را بگیرند که رمز موفقیت و محبوبیت در درجه اول در ایمان و اخلاص است و در درجه دوم همراهی با مردم و احترام به تمام آنها و ایران را برای همه ایرانیان خواستن و در خدمت همه بودن است. این درس بزرگی است که می‌توان از سردار گرفت و به آن عمل کرد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها