کد خبر: 530787
|
۱۴۰۰/۱۰/۱۶ ۱۶:۱۶:۱۶
| |

اگر نمی‌توانید با زورگیرها مقابله کنید، مجوز حمل سلاح بدهید!

جوان ۱۸ ساله ای را به خاطر سرقت گوشی با چاقو مورد ضرب و جرح قرار می‌دهند که در نهایت جوان از شدت خونریزی ، در بیمارستان فوت می کند.

اگر نمی‌توانید با زورگیرها مقابله کنید، مجوز حمل سلاح بدهید!
کد خبر: 530787
|
۱۴۰۰/۱۰/۱۶ ۱۶:۱۶:۱۶

صفا محمدیان در یک یادداشت اعتراضی نوشت:

به گزارش جهان شرق، قبل از سال ۹۰ ، به گوشم نخورده بود از کسی زورگیری کرده باشند . این مسئله آنروز ها آنقدر دور از ذهن و تصور مینمود که پراید ۱۵۰ میلیونی . از اوایل دهه ۹۰ کم کم این اتفاق ، پرتکرار شد و روند تصاعدی به خود گرفت .

هرچند این مسئله از معضلات جهانی به شمار میرود و شهروندان خیلی از کشور ها تلخی آن را تجربه کرده اند .اما مثل خیلی مسائل دیگر ، تجربه زیسته دیگران ، به کار ما نمی آید  .ما حتما میبایست مبتلا بشویم و بعد فکری به حال درمان آن کنیم .

سال ۹۲ با یکی از فرماندهان ارشد انتظامی جلسه ملاقاتی داشتم و رشد سریع ناهنجاری های اینچنینی را گوشزد کردم ، همچنین برای مواجهه با آن طرحی ارائه دادم که بخش عمده آن مربوط به آسیب شناسی این پدیده و راههای پیشگیری از آن با توجه به شناخت عامل ها و محرک ها ، بستر ها ، بازار ها و ‌.. بود .

ایشان توضیحاتم را شنید اما درنهایت و با کمال احترام گفت ، اوضاع اینگونه که شما میگویید نیست وشما بیش از حد سیاهنمایی میکنید . یادم هست همان موقع ها این اعتراضات در جریان بود که کلانتری ها بخاطر پایین نگه داشتن آمار جرم ، بعضا گزارشات قربانیان را ثبت نمیکنند که من این نکته را نیز به فرمانده انتظامی یادآوری کردم  .

اما هرچه جلوتر آمدیم اوضاع متفاوت تر شد ، بگونه ای که امروز از وقوع آن نه تنها دیگر متعجب نمیشویم بلکه به نوعی این واقعیت را پذیرفتیم که ممکن است برای ما نیز اتفاق بیفتد . اینروزها رسانه ای نیست که به وقوع حادثه ای ازاین دست نپرداخته باشد .

شاید قبلا ها فقط از دیگران درباره اش چیزهایی میشنیدیم ، اما امروزه بعضا با چشم خود نیز این نوع اتفاقات را مشاهده میکنیم ، و تقریبا خانواده ای نیست که یک یا چند مورد زورگیری برایشان پیش نیامده باشد .

چند سال پیش در یک مورد زورگیری از یکی از دوستانم ، علاوه بر تلفن همراه و پول ، تیشرتش را نیز از تنش درآورده بودند .(درآوردن شلوار و کفش را نیز شنیده ام)

۴ سال پیش ، پسر خاله ام از یک زورگیری جان سالم به در برد . سال بعدش با تهدید چاقو ، تلفن همراه دختر خاله ام به سرقت رفت . همان روزها یکی از دوستان در روز روشن و سر یک چهارراه شلوغ ، مورد زورگیری واقع شد و او نیز مچ دستش جراحت عمیق پیدا کرد . بعد از آن پسرخاله دیگرم مورد زورگیری شبانه قرار گرفت و با ضربات قمه ، سروصورتش به شدت آسیب دید .

سال پیش برادرم مورد زورگیری قرار گرفت و با این که تلفن همراه خود را بدون هیچ مقاومتی تحویل سارقان مسلح داده بود باز هم جای چاقو به عنوان یادگاری روی بدنش نقش بست . و به تازگی فرزند یکی از آشنایان مورد زورگیری قرار گرفت ، و از ناحیه سر و صورت و دست مجروح  ودر بیمارستان بستری شد .

رنج این استرس ناگهانی و شوک روانی بسیار زیادکه تا سالها انسان را درگیر ترس ، اضطراب و کابوس های شبانه میکند به کنار ، ناراحت کننده تر اینکه هزینه نداشتن امنیت را ، فردی که زورگیری شده باید بپردازد آنهم با پرداخت تمام و کمال مخارج بیمارستان .

یعنی هم مالش به سرقت رفته است ،  هم روان و جانش دستخوش خشونت شده ، و هم بخاطر نداشتن امنیت ، هم اوست که باید تنبیه شود .

مثالهایی که زدم همه نمونه هایی به اختصار از زورگیری بودند و با سرقت  متفاوت هستند . چون زورگیری یعنی سرقت چیزی یا مالی به زور و یا با تهدید از دیگری . پس به قضیه گوشی قاپی که بسیار بسیار فراگیر تر است نمی پردازیم ، کما اینکه فقط شخص اینجانب ، دو بار ، آنهم در پیاده رو و فضای سبز ، در معرض گوشی قاپی قرار گرفتم هرچند که سارقان موفق نشدند .

این روزها گوشی های موبایل قیمت بسیار بالایی دارند و معمولاً کسانی که از آنها زورگیری می‌شود ، افراد قشر متوسط و متوسط به پایین جامعه هستند که به راحتی نمی توانند یک تلفن همراه دیگر تهیه کنند و برای خرید مجدد آن ، در این شرایط سخت و دشوار اقتصادی باید حداقل چند ماه از هزینه خوراک و لباسشان بزنند تا با پس انداز ، بتوانند یک تلفن دیگر تهیه کنند .

اما باز هم با تمام اهمیتی که وجه اقتصادی این مسئله برای آسیب‌دیدگان دارد ، مسئله مهم تر بُعد جانی و سلامت روان افراد می باشد که بخاطر سرقت خشن تلفن همراه ، آسیب های جبران ناپذیر روحی و روانی بسیاری رقم میخورد که تا سالها گریبانگیر مالباخته میشود و بعضا حتی باعث فوت او .

در گزارش آمده بود ۲ نفر زورگیر ، جوان ۱۸ ساله ای را به خاطر سرقت گوشی با چاقو مورد ضرب و جرح قرار می‌دهند که در نهایت جوان از شدت خونریزی ، در بیمارستان فوت می کند و زورگیران هم در ازای ستاندن یک جان ، تلفن همراه سرقتی را تنها و تنها به قیمت ۴۰۰ هزار تومان فروخته بودند .

گهگاهی میشنویم و یا میخوانیم که فلان زورگیر خشن دستیگر شد ،این خبر خوبی است اما ؛ اول اینکه علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد چون هرچند از قربانی شدن سایرین آنهم فقط توسط این فرد جلوگیری میکند اما از صدمات وارد شده به افراد قبلی چیزی نمیکاهد .

دوم اینکه نسبت میزان زورگیری و میزان دستگیری اگر نگوییم یک به هزار ، که یک به صد است  .

و سوم اینکه معمولا این دستگیری ها مربوط به پرونده هایی است که در فضای مجازی سرو صدای زیادی بپا کرده اند و بخاطر فشار افکار عمومی ، موضوع برای نیروهای امنیتی ابعاد حیثیتی دارد .

پس عملا خبری از دستگیری آن ۹۹ تای دیگر نیست . و این قصه پر غصه خیلی از کسانی هست که ما نمیبینیم و نمیشنویم  . قطع به یقین این پدیده نیز نیاز به آسیب شناسی و گفتگو های تخصصی با بزرگان علوم اجتماعی و روانپزشکی و … دارد  ، همچنین در بلند مدت باید در این خصوص کار فرهنگی بسیاری انجام شود ولی تا آن موقع نمی‌شود جان مردم را به امان خدا رها کرد .

مسئولین و طبقه ثروتمند جامعه که در صف نانوایی نمی ایستند و از سبزی فروشی کاهو نمیخرند و آخر شب از ایستگاه اتوبوس و مترو پیاده به خانه بر نمیگردند ،هم بادیگارد دارند و هم مجوز چندین و چند جور سلاح گرم و سرد  . برای همین اینجور جاها سر قشر متوسط و پایین جامعه همیشه بی کلاه میماند .

اقشاری که برای اینکه دخل و خرجشان با هم بخواند ، باید کلی مغازه آنهم پیاده را بروند و قیمت بپرسند ، شاید کسی سیب زمینی را ۵۰۰ تومان ارزانتر میفروخت .

تاسف بار اینکه بعضی مسئولین ناآگاه که در حلقه مریدان و محافظان و وسایل نقلیه دولتی با آسودگی خیال عبور و مرور میکنند  ، بجای چاره جویی و برچیدن این ناهنجاری ، هرروز توصیه هایی جدید ارائه میدهند .

از بیرون نماندن و بیرون نرفتن از خانه ، ورزش و پیاده روی نکردن شبانه ، تا عدم حمل پول یا تلفن همراه و … اگر با همین دست فرمان جلو بریم بعید نیست توصیه های بعدی حضرات به مردم ، پوشیدن لباس و دمپایی پاره برای در معرض سرقت قرار نگرفتن باشد .

نمیشود که نه دولت اقدامی جدی برای حفظ امنیت جانی و مالی شهروندان انجام دهد و نه انتظار داشت مردم از جان و مال خودشان دفاع نکنند و حاصل پس انداز چند ماهه خودشان را که با هزار مشقت آنهم دراین شرایط اقتصادی بدست آمده ، با رضایت و خوشحالی دو دستی تقدیم سارقان مسلح کنند .

اگر واقعاً برای وزرات های تعاون ،کار و رفاه اجتماعی ، دادگستری ،  فرهنگ و ارشاد  اسلامی و وزارت ورزش و جوانان ، آسیب شناسی ، کار فرهنگی و بستر سازی ، با آنهمه بودجه ، امکان ندارد، همچنین اگر برای نهاد های امنیتی و نیروهای انتظامی ، محافظت از جان و مال شهروندان و نیز پیدا کردن و انهدام شبکه ها و باندهای زورگیری های خشن ، غیر ممکن و یا سخت است ، مسئولین مربوطه مجوز حمل سلاح گرم برای مردم صادر کنند تا حداقل مردم از اموال و جانشان ، خودشان محافظت کنند .

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها