کد خبر: 535269
|
۱۴۰۰/۱۱/۱۱ ۰۹:۱۹:۳۷
| |

ناصر آبروش، رییس دانشگاه بین‌المللی چابهار:

در دولت احمدی‌نژاد می‌خواستند دانشگاه را تعطیل کنند

آبروش استقبال نکردن دانشجویان خارجی برای تحصیل در ایران را بی‌اعتمادی آن‌ها و بحث‌های سیاسی می‌داند و می‌گوید: «دانشجویان بعضی کشورها راغب نیستند به ایران بیایند و به ما می‌گویند درس خواندن در ایران بعدا برای ما داستان می‌شود.»

در دولت احمدی‌نژاد می‌خواستند دانشگاه را تعطیل کنند
کد خبر: 535269
|
۱۴۰۰/۱۱/۱۱ ۰۹:۱۹:۳۷

 سال ۱۳۸۱ دانشگاهی در شهر چابهار بنیان گذاشته شد که تا چندین سال بعدش هم چندان شناخته شده نبود؛ مثل خود چابهار. حالا ۱۹ سال از تاسیس این دانشگاه بین‌المللی گذشته و بالا و پایین‌های زیادی به چشم دیده. از کاهش اعضای هیات علمی تا تصمیم به انحلال آن در دولت دهم. اما این دانشگاه که با پذیرش دانشجو در ۸ رشته با همکاری دانشگاه لندن کار خود را آغاز کرد، هنوز سرپاست و ناصر آبروش، رییس آن می‌گوید تمام تلاشش را کرده تا از داخل کشور و از کشورهایی مانند افغانستان، پاکستان، تاجیکستان و... دانشجو پذیرش کند.

به گزارش خبرآنلاین، او  از روزهایی می‌گوید که در دولت محمود احمدی‌نژاد به او و همکارانش گفته بودند منطقه آزاد نیازی به دانشگاه ندارد و می‌خواستند این دانشگاه را تعطیل کنند. تصمیمی که عملی نشد و حالا او با گلایه از کم‌توجهی به منطقه چابهار و سواحل مکران از وزیر علوم می‌خواهد نگاه ویژه‌ای به این منطقه و دانشگاه بین‌المللی چابهار داشته باشد: «وزارت علوم باید به ما اعتماد کند. آنها باید نگاه‌های خودشان را نسبت به اقلیم ما تغییر دهند. نگاه مقام معظم رهبری بر توسعه سواحل مکران بعد از چندین سال با غفلت روبروست. بچه‌های ما نباید با اتیکت سوخت‌بری شناخته شوند؟ رسانه نباید ما را به عنوان پابرهنه تلقی کند.»

آبروش استقبال نکردن دانشجویان خارجی برای تحصیل در ایران را بی‌اعتمادی آن‌ها و بحث‌های سیاسی می‌داند و می‌گوید: «بعضی کشورها راغب نیستند به ایران بیایند و به ما می‌گویند درس خواندن در ایران بعدا برای ما داستان می‌شود. با اینکه ما کمترین مبلغ آموزشی کل دنیا را می‌گیریم. مثلا یک آب معدنی در دبی ۳۰ درهم است یعنی ۲۵۰ هزار تومان ما، الان هزینه آموزش دوره‌های بین‌المللی ما برای یک ترم ۱۰۰ دلار است. کل دوره کارشناسی در دانشگاه ما ۸۸۰ دلار درمی‌آید.»

متن این گفتگو را که در دفتر او در دانشگاه بین‌المللی چابهار انجام شد، در زیر می‌خوانید.

*واژه «بین‌المللی» دانشگاه آزاد بین‌المللی چابهار دقیقا به چه معناست؟

از سال ۱۳۸۱ مصادف با ۲۰۰۲ برمبنای جلوگیری از خروج ارز از کشور در زمان آقای خاتمی از این دانشگاه رونمایی شد. ما می‌خواستیم به گونه‌ای از نخبگانمان حفاظت و برابر خروج نخبگان کاری کنیم. چون نگرانی‌هایی در این زمینه وجود داشت که بچه‌های نخبه ما با کمترین زمان ممکن apply می‌گرفتند و برای درس خواندن به خارج از کشور می‌رفتند. این مساله مطرح شد که چرا محیطی را در جمهوری اسلامی ایران به صورت پایلوت آماده نکنیم که انگار بچه ها دارند در دانشگاه لندن درس می‌خوانند. شکل‌گیری بنای این دانشگاه براساس این موضوع بود. در آن زمان کار دانشگاه استارت خورد و دانشگاه بین‌المللی چابهار شروع به کار کرد و با ۲ الی ۳ رشته در دانشگاه‌هایی مثل دانشگاه‌های گلد اسمیت لندن و دانشگاه رویال هالووی وارد توافقنامه و قرارداد شد که فرآیند جذب دانشجو در محیط جمهوری اسلامی ایران فراهم شود.

*یعنی در واقع دانشجویان در ایران درس می‌خواندند و مدرک این دانشگاه‌ها را دریافت می‌کردند؟

بله، منتهی با ۲ مدرک؛ یکی مدرک دانشگاه لندن و یکی مدرک وزارت علوم در دانشگاه چابهار. روابط با دانشگاه لندن خیلی خوب بود و به توافق رسیدیم که این اتفاق بیفتد، خروجی این توافق تحصیل نزدیک به ۶۰۰ نفر دانشجو بود که ثبت‌نام کردند. دانشگاه به زبان انگلیسی بود.

*دانشجویان از طریق کنکور سراسری وارد این دانشگاه می‌شدند؟

خیر، شرایط آن از طریق کنکور سراسری خارج شد. کسانی که آیلتس ۶ داشتند و می‌خواستند رشته‌هایی مثل سیستم‌های اطلاعاتی بخوانند با گزینشی که از سوی ۳ الی ۴ نفر صورت می‌گرفت، انتخاب می‌شدند. ما حدود ۴۰۰ الی ۵۰۰ نفر را جذب کردیم و با مبالغی که در نظر گرفته بودیم وارد دانشگاه شدند. آنها وارد دانشگاه شدند اما آیلتس نداشتند و نزدیک به یک سال و خرده‌ای زمان برد تا آیلتس بگیرند. حدود ۳۰۰ نفرشان آیلتس گرفتند و توانستند وارد دانشگاه لندن شوند. ظرف مدت سه سال و خرده‌ای کار دانشجویان تمام شد. الحمدالله چهره‌هایی از این دانشگاه درآمد که می‌توانستند در عرصه بین‌المللی حرفی برای گفتن داشته باشند.

*این روند همچنان ادامه داشته است؟

دانشگاه رو به توسعه رفت و خروجی این دانشگاه، دانشجوهایی بودند که واقعا موفق بودند. اما برمبنای شکل‌گیری این دانشگاه ما با یکسری چالش‌ها در دولت آقای احمدی‌نژاد مواجه شدیم. ایشان گفتند رسالت دانشگاه اقتصادی نیست و کلا رسالت دانشگاه در مناطق آزاد مفهومی ندارد. چون ۱۰۰ درصد سهام دانشگاه چابهار متعلق به سازمان منطقه آزاد است و ضرورت ندارد که یک سازمان اقتصادی دانشگاه داشته باشد و برمبنای یکسری مسائل سیاسی برای بسته شدن این دانشگاه اقدام کردند. ساختمان ما را فروختند و مسائل مختلفی به وجود آمد.

*این موضوع دقیقا برای چه سالی است؟

چهار سال دوم آقای احمدی نژاد بود. با همه این اوصاف من به وزارت‌خانه رفتم و دانشگاهی را که رو به انحلال بود با ۸ رشته دوباره احیاء کردم. یک ساختمان جدید درست و با ۲۰۰ نفر کارمان را در حوزه آموزش شروع کردیم.

*وضعیت دانشگاه در دولت حسن روحانی بر چه منوال بود؟

 در دولت آقای روحانی دو مدیر عامل بیشتر عوض نکردیم و رویکرد دولت فرق کرد. مدیر عامل سازمان بومی بود (آقای دکتر کردی) و گفتند این دانشگاه باید بدرخشد و بر این مبنا جلو رفتیم. من شخصا از این دانشگاه رفتم منتهی تغییر مدیریتی طی این چند سال صورت گرفت و بی‌سر و سامانی و مسائل مختلفی به وجود آمد. مدیر عامل سازمان گفت اگر امکان دارد شما به عنوان گزینه به اینجا بروید و مشغول شوید. من رغبت دلی نداشتم چون خیلی اذیت شده بودم اما زمانی که بسم‌الله را گفتم بعد از ۳ الی ۴ بار مذاکره وارد داستان جدید شدم. دانشگاه به جایی رسیده بود که رئیس دانشگاه از یک کامپیوتر محروم بود و هیچ خبری از ساختار سیستم نظام، آرشیوبندی الکترونیکی، ساختار فنی زیر بنایی و طرح‌های توسعه نبود، بدهی‌های مختلفی بود مثل پرداخت نکردن به اعضای هیئت علمی و... اما خدا به ما توفیق داد با توجه به سنوات گذشته ظرف مدت ۶ تا ۸ ماه مبالغ را تا قبل از شب عید تسویه حساب کنیم. بعد از آن کرونا آمد و ما نظام‌مند کردن سیستم آرشیو الکترونیک، چیدن سیستم‌های داخلی و مرتب کردن آنها و چارت‌بندی را انجام دادیم تا دانشگاه، دانشگاهی پویا شود.

*الان چقدر دانشجو دارید؟

معمولا ۳۷۵ یا ۴۷۵ نفر دانشجو داشته‌ایم که ما در وهله اول توانستیم دانشجوهایمان را از ۳۷۵ نفر به ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر برسانیم. امسال آنها را به ۹۳۸ نفر رساندیم و به امید خدا تا ۲۰ الی ۲۵ روز دیگر دانشگاه به ۱۲۵۰ نفر می‌رسد.

*در چه مقطعی هستند؟

ما ۲۲ رشته داریم که ۹ رشته کارشناسی ارشد است و ۱۱ رشته برای کارشناسی است. در سال اول در منطقه چابهار نشستیم و مذاکره کردیم. چون همه می‌گفتند دانشگاه به عنوان یک بار اضافی روی سازمان است.

*چطور این دیدگاه را تغییر دادید؟

ما اولین کاری که کردیم سند توسعه چشم انداز دانشگاه را ترسیم کردیم که ببینیم چه اتفاقی می‌افتد چون همه مدیران قبلا به حقوق و دستمزد می‌چسبیدند و کاری می‌کردند که نیروی انسانی کمتری بگیرند اما هیچ وقت به فکر درآمدزایی و افق چشم‌انداز نبودند. چند کار جدید تعریف کردیم تا ببینیم محورمان کجا است، ماموریت‌هایمان چیست، ماموریت‌های ملی و سازمانی ما چیست، اقلیم استانمان چیست و متناسب با ماموریت ترسیم کردیم و حول و حوش پارسال به هیئت امنا رسیدیم. درآمدهای پایدار خودمان را شناسایی کردیم و گفتیم درآمد ۳۷۰ نفر درآمدی نیست که روی این مدل بچرخد مدلی که ترسیم کردیم مدلی است که باید نسل چهارم دانشگاه را تغییر ورژن می‌دادند و تغییر ورژن دادن نیاز به منابع مالی داشت. درآمدهای خوابگاهی‌مان را تغییر دادیم و با چند پتروشیمی قرارداد بستیم. نزدیک به ۶۰درصد از خوابگاه را به پتروشیمی‌ها دادیم که ماهی ۳۰۰ الی ۴۰۰ تومان درآمد داشته باشیم تا حقوق دستمزد را بدهیم. الحمدالله در سال اول توانستیم دانشجوی خارجی جذب کنیم.

*قبل از اینکه این مجوز را بگیرید بیشترین دانشجویان این دانشگاه از چه شهرهایی بودند؟

۵۰ درصدشان غیر بومی و ۵۰ درصدشان بومی بودند. رشته‌ها به صورتی بودند که می‌طلبید از جاهای مختلف بیایند (مثل تهران و تبریز) منتهی ما همزمان که نگاه داخلی داشتیم نگاه خارجی هم پیدا کردیم. استادانی را که در دانشگاه فردوسی، دانشگاه تهران، دانشگاه علم و صنعت و علامه تدریس می‌کردند  انتخاب کردم و به صورت پروازی می‌آیند و می‌روند و آنلاین درس می‌دهند. درست است که کرونا یک خسارت مالی و جانی برای نظام و مملکت مان داشت و عزیزترین افرادمان از دست رفتند اما خیر و برکت زیادی برای من داشت.

*از چه جهت؟

از این جهت که توسعه پیدا کردیم، خودمان را خوب جمع کردیم، توانستیم اعضای هیئت علمی را به روز کنیم و روی کیفیت آموزشمان تاثیر خوبی گذاشتیم. من قبلا کشش نداشتم که عضو هیئت علمی از تهران بیاورم چون هزینه ها هنگفت بود. الان دانشگاهی که روی آن حساب نمی‌کردند و تراکنش مالی آن پایین بود و نمی‌توانست دخل و خرجش را حساب کند الان سیو مالی دارد.

*دانشگاه از چه کشورهایی دانشجو دارد؟

در سال اول ۳۳ نفر دانشجوی افغان داشتم و در ترم بعد از آن ۱۲۲ نفر دانشجوی افغان و پاکستانی داشتم. الان که با شما صحبت می‌کنم ۱۵۹ نفر تا ۲۵ روز دیگر ویزای تحصیلی می‌گیرند و وارد جمهوری اسلامی ایران می‌شوند و به دانشگاه می‌آیند.

برای هدف گذاری، ما بورس سواحل مکران تعریف کردیم (مثل بورس خلیج فارس) و ازبکستان، تاجیکستان، پاکستان، عمان، هند، قزاقستان را مورد هدف قرار دادیم که فارسی زبان هستند. به سمت این رفتیم که با وزارت علوم در قسمت همکاری بین‌المللی وارد داستان شدیم و تفاهم نامه دوممان را با دانشگاه کراچی حدود ۲ الی ۳ هفته گذشته بستیم تا بتوانیم با دانشگاه‌های لندنی، امریکایی، مالزیایی ارتباط برقرار کنیم و یا بتوانیم دانشجوهای بین‌المللی مشترک با آنها بگیریم.

* در این چند سالی که دانشگاه راه افتاده است استقبال دانشجویان از کشورهای افغانستان، پاکستان و تاجیکستان برای ثبت‌نام چگونه بوده است؟

استقبال شده اما مقداری بحث‌های سیاسی وارد موضوع شده است و متاسفانه نمی‌دانم بر چه مبنایی است. بعضی کشورها راغب نیستند به ایران بیایند و به ما می‌گویند درس خواندن در ایران بعدا برای ما داستان می‌شود. مثلا طرف به ما می‌گوید تعهد دهید که اگر این دانشجو آمد و آنجا درس معماری خواند، خروجی آن به گونه دیگری نباشد.

*دیگر چه موانعی باعث شده تا از کشورهای دیگر برای تحصیل به این دانشگاه نیایند؟

زبان انگلیسی حرف اول را می‌زند، یعنی دوره‌های ما باید بین‌المللی شود.

*هزینه تحصیل یک دانشجوی خارجی چقدر است؟

 ما کمترین مبلغ آموزشی کل دنیا را می‌گیریم. مثلا یک آب معدنی در دبی ۳۰ درهم است یعنی ۲۵۰ هزار تومان ما، الان هزینه آموزش دوره‌های بین‌المللی ما برای یک ترم ۱۰۰ دلار است و دلیل آن این است که بتوانیم کریدور چابهار را راه بیاندازیم. کسی که عاشق چشم و ابروی من نیست، مثلا از ایالت بدخشان تا چابهار ۶۶ ساعت راه است، چرا به فردوسی نرود؟! کل دوره کارشناسی در دانشگاه ما ۸۸۰ دلار درمی‌آید. ما و کشور عمان و پاکستان مراودات فرهنگی و خانوادگی داریم. از چابهار تا عمان با پرواز ۴۵ دقیقه و با قایق مسافربری ۴ ساعت و نیم است یعنی خیلی بهم نزدیک هستیم اما چون رشته‌های ما بین‌المللی نیست و به زبان انگلیسی نیستند آنها ترجیح می‌دهند به یک کشور دیگر بروند و آنجا درس بخوانند. ولی قطع به یقین اگر به چابهار بیایند مبالغشان خیلی کمتر می‌شود و می‌توانند بحث‌های سرمایه گذاری را با خودشان بیاورند.

*وزارت علوم برای پیشبرد برنامه‌هایی که دانشگاه شما در نظر دارد چقدر می‌تواند کمک کند؟

وزارت علوم باید به خودش بیاید. من امروز هستم و فردا نیستم، الان یکی از چالش‌های ما این است که دو سال و خرده‌ای است که به ما رشته نمی‌دهند. یعنی آنها به چالش‌هایی که قبلا برای این دانشگاه اتفاق افتاده نگاه نمی‌کنند. یک بار یک دولت گفته این دانشگاه باید تعطیل شود و تا انحلال رفته است و دولت بعد گفته نباید تعطیل شود. وقتی دولتی می‌گوید باید تعطیل شود یعنی باید با عضو هیئت علمی و دانشجوی آن خداحافظی کنید و به آنها سنوات دهید تا بروند. برای درست کردن یک سیستم باید به آن بها دهند. گرفتن عضو هیئت علمی فرایند خیلی خاصی دارد. نزدیک به دو سال زمان می‌برد که یک عضو هیئت علمی را جذب کنیم.

چرا نخبه ما وقتی می‌تواند به دانشگاه شریف برود یا به دانشگاه تهران برود به فرهنگیان می‌رود؟ چون مادر و پدر می‌گویند چهار سال در فرهنگیان درس می‌خوانید و از اول حقوق می‌گیرید، پس مادر و پدر احساس می‌کنند که پشت بچه‌هایشان پشتوانه اشتغال هست، چرا انقدر جوانان ما بلاتکلیف هستند؟

وزارت علوم باید به ما اعتماد کند. آنها باید نگاه‌های خودشان را نسبت به اقلیم ما تغییر دهند. نگاه مقام معظم رهبری بر توسعه سواحل مکران بعد از چندین سال با غفلت روبروست. بچه‌های ما نباید با اتیکت سوخت‌بری شناخته شوند؟ رسانه نباید ما را به عنوان پابرهنه تلقی کند. توسعه نیروی انسانی سواحل مکران می‌تواند نقش به سزایی برای خود استان داشته باشد. به اضافه درآمدهای ناخالص ما از حوزه گردشگری و اکوسیستمی. بیایند و به ما بها دهند، دو سال رشته‌هایی که ما نیاز داریم را به ما بدهند تا بتوانیم اینجا به صورت رسمی آن رشته‌ها را داشته باشیم اما به ما نگویند عضو هیئت علمی بگیر! در دو سال اگر توانستم به هدف خودم برسم به شما تعهد می‌دهم که ظرف کمتر از دو سال متناسب با آن رشته‌هایی که داریم عضو هیئت علمی جذب کنیم. ما پارسال دو عضو هیئت علمی داشتیم و الان چهار عضو داریم و به این چهار نفر تا دو ماه دیگر شش الی هفت نفر دیگر اضافه می‌شود و ۹ نفر می‌شوند. کسانی که دارند برای جنوب شرقی ایران تصمیم می‌گیرند باید عواملی باشند که با جغرافیای اینجا آشنا باشند و چالش‌های ما را بسنجند، ما را با خط‌کش خودمان اندازه‌گیری کنند. مگر چابهار یک شهر گردشگری نیست؟ کل سواحل ما تا استان بوشهر ۱۸۰۰ کیلومتر است، اما چقدر به این سواحل رسیدگی شده است؟

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها