کد خبر: 539800
|
۱۴۰۰/۱۲/۰۵ ۱۰:۲۶:۲۸
| |

مجلسی، دیپلمات سابق ایران در واکنش به طرح صیانت:

مسئولانِ بدون سواد رسانه‌ای مانند راننده بدون گواهینامه هستند

در واقع قبول مسوولیت بدون بهره‌مندی سواد رسانه‌ای لازم، مانند فردی است که بدون داشتن گواهینامه، فرمان هدایت خودرویی را به دست گرفته باشد.

مسئولانِ بدون سواد رسانه‌ای مانند راننده بدون گواهینامه هستند
کد خبر: 539800
|
۱۴۰۰/۱۲/۰۵ ۱۰:۲۶:۲۸

فریدون مجلسی، دیپلمات سابق ایرانی در یادداشتی برای اعتماد نوشت:

1) اهمیت رسانه‌ها در دنیای جدید به اندازه‌ای است که نظریه‌پردازان مهم دوران پسارنسانس، رسانه‌ها را به عنوان رکن چهارم دموکراسی معرفی کرده و نقش آن را غیر قابل جایگزین می‌دانند. چهره‌هایی مانند جان لاک و آنتونیو گرامشی، رسانه‌ها را «سنگر ملت» معرفی می‌کنند و حافظ مطالبات مردم. مبتنی بر این تفسیر، تحقق مردم‌سالاری بدون بهره‌مندی از مطبوعات و رسانه‌های آزاد، پرسشگر و مستقل امکان‌پذیر نیست و از طریق جریان سیال رسانه‌ای است که می‌توان جامعه را در مسیر پالایش از ناهنجاری‌هایی چون، فساد، رانت و سوداگری قرار داد. جوامع مختلف تلاش می‌کنند با مصوبات قانونی بازدارنده از هرگونه فشار به رسانه‌ها جلوگیری کرده و از جایگاه و شأن رسانه‌ها حفاظت کنند. در نقطه مقابل، طبیعی است که گروه‌ها و جریانات تمامیت‌خواه و انحصارطلب نیز همواره فعالان رسانه‌ای را مانند استخوانی در گلو، دانسته و تلاش می‌کنند در مسیر فعالیت‌های روتین رسانه‌ها، سنگ‌اندازی کنند. با نگاهی به تاریخچه فعالیت‌های رسانه‌ای ملل مختلف با دامنه وسیعی از نمونه‌ها و مواردی روبه‌رو خواهیم شد که در آنها، خبرنگاران قربانی مطامع و خواسته‌های صاحبان قدرت و ثروت شده و جان و مال و آبروی خود را از دست داده‌اند.

 2) ماجرایی که اخیرا در فضای عمومی کشور در جریان برخورد فرماندار رفسنجان با یکی از خبرنگاران رخ داد، یکی از نمونه‌های عدم تحمل فعالان رسانه‌ای از سوی اصحاب قدرت است. خبرنگاری مبتنی بر اسناد و مدارک، پرسشی را از فرماندار مطرح می‌کند، پرسشی که طبیعتا می‌بایست پاسخی قانع‌کننده به آن داده شود، اما آقای فرماندار ناگهان چهره برانداخته و خبرنگار را تهدید به «تو دهنی» و برخورد شدید می‌کند. باید توجه داشت، ارتباط میان خبرنگاران و اصحاب قدرت یک ارتباط دو طرفه است. یعنی از یک طرف خبرنگار موظف است در دایره قانون، اخلاق و رفتارهای متعارف، فضای شفافی در جامعه ایجاد کند و از سوی دیگر صاحبان قدرت و مسوولان هستند که می‌بایست ابتدا سواد رسانه‌ای خود را بالا ببرند و سپس پاسخگوی اعمال و رفتار مدیریتی خود باشند. 

3) متاسفانه برخی برخوردهای قهرآمیز با رسانه‌ها طی دهه‌های گذشته، باعث شده برخی مدیران ایرانی با اعتماد به نفس بالا، روبه‌روی خبرنگاران ایستاده و آنها را تهدید به برخوردهای سخت فیزیکی، تودهنی و بگیر و ببند کنند. وقتی در ساختاری یک چنین برخوردهایی عادی شد، مسوولان جامعه تصور خواهند کرد، می‌توانند هر عملی را انجام دهند، بدون اینکه کسی به آنها بگوید بالای چشم‌تان ابروست. نمونه‌ای از یک چنین رفتارهای غیر متعارف مدتی قبل در جریان برخورد یکی از نمایندگان مجلس با سرباز راهور تجربه شد، زمانی که نماینده مجلس در پاسخ به درخواست سرباز برای رعایت قانون، سیلی به صورت او زد و در ادامه هیچ برخوردی نیز با نماینده متخلف صورت نگرفت.

4) سال‌ها قبل در زمان مواجهه ایرانیان با پدیده‌های نوین اداری و رسانه‌ای، واژه‌هایی در کشورمان باب شدند که در درون خود معانی عمیقی داشتند. از جمله این واژه‌ها، «ارباب جراید» و «ارباب رجوع» بودند که بیانگر طرز تفکر ایرانیان در مواجهه با این پدیده‌های جدید بودند. مبتنی بر این تعاریف، عنوان می‌شد مردم عادی که برای پیگیری امور جاری خود راهی ادارات می‌شوند در جایگاه ارباب و ولی نعمت متولیان و مدیران قرار دارند و باید به بهترین وجه، امورات آنها پیگیری شود. از سوی دیگر معنی واژه ارباب جراید نیز این بود که فعالان رسانه‌ای در شمایل ولی‌نعمت مسوولان قرار دارند و هر نوع پیگیری از سوی آنان باید با پاسخ معقول از سوی مسوولان همراه شود. متاسفانه این واژه‌ها، نیز مانند بسیاری از واژه‌های دیگر از معنا تهی شده‌اند و امروز اصحاب قدرت به خود اجازه می‌دهند هر نوع برخوردی با فعالان رسانه‌ای داشته باشند.

5) به نظرم هر فردی که قصد دارد در جایگاه مدیریت و مسوولیت قرار بگیرد، باید آموزش‌های لازم برای برخورد با ارباب جراید و اصحاب رسانه را پشت سر بگذارد. در واقع قبول مسوولیت بدون بهره‌مندی سواد رسانه‌ای لازم، مانند فردی است که بدون داشتن گواهینامه، فرمان هدایت خودرویی را به دست گرفته باشد. باید توجه داشت که جامعه بدون بهره‌مندی از رسانه‌های آزاد، مستقل و پرسشگر، هیچ نسبتی با توسعه نمی‌تواند برقرار کند. باید شأن فعالان رسانه‌ای و ارباب جراید حفظ شود تا بتوانند از مردم در برابر سوداگری‌ها، مفاسد، ویژه‌خواری‌ها و... محافظت کنند. بدون رکن چهارم، اساسا هیچ نوع مردم‌سالاری در کار نخواهد بود... .

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها