کد خبر: 545587
|
۱۴۰۱/۰۱/۱۴ ۱۹:۳۰:۰۰
| |

معمای سقوط مرگبار پسر دانشجو از طبقه چهارم

سه متهم در رابطه با این پرونده شناسایی شده اند اما دعا می کنند متوفی خودکشی کرده است.

معمای سقوط مرگبار پسر دانشجو از طبقه چهارم
کد خبر: 545587
|
۱۴۰۱/۰۱/۱۴ ۱۹:۳۰:۰۰

مردانی که متهم هستند در یک رقابت کاری جوانی دانشجو را از پنجره به بیرون پرت کرده و به قتل رسانده اند در دادگاه محاکمه می شوند. این متهمان اتهام قتل را قبول ندارند و می گوید این جوان خودکشی کرده است.

به گزارش اعتماد آنلاین، گزارش این مرگ مشکوک را پدر مقتول به ماموران داد. او گفت: همسایه پسرم به نام فرهاد با من تماس گرفت و گفت که پسرم از پنجره خانه اش به بیرون پرت شده و او لحظاتی قبل از این حادثه صدای مشاجره چند نفر را شنیده است.

وقتی ماموران به خانه فرهاد رفتند متوجه شدند او جانش را در دم از دست داده است. به این ترتیب پرونده ای تشکیل و تحقیقات آغاز شد. مردی که جسم بی جان فرهاد را پیدا کرده بود به پلیس گفت: من ابتدا صدای مشاجره شنیدم. بعد صدای افتادن فرهاد را شنیدم. افراد غریبه می گفتند فرهاد را می کشند.

بعد از این اظهارات بود که پلیس رد سه مردی را که در خانه فرهاد بودند شناسایی و آنها را بازداشت کرد.

سه مرد جوان اتهام قتل را رد کردند و مدعی شدند فرهاد خودکشی کرده است.

پسرم را کشته اند

این در حالی بود که پدر فرهاد بر قتل پسرش تاکید داشت. او به بازپرس گفت: پسرم مشغول تحصیل بود اما به خاطر علاقه ای که به مشاغل فنی و نرم افزاری داشت، در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در زمینه آموزشی و خدمات استارت‌آپ و بازاریابی مشغول کار شد. در جریان کار با سه نفر به عنوان فیلمبردار و دستیار همکاری می کرد اما در مدت همکاری به اختلاف خورد و از آنها جدا شد.

مرد سالخورده ادامه داد: پسرم در خانه اش تنها زندگی می کرد و زندگی مستقلی داشت.. روز گذشته یکی از همسایه های او با من تماس گرفت و گفت سه مرد جوان با حمله به پسرم او را از بالکن آپارتمانش که در طبقه چهارم بود به پایین پرتاب کرده اند و حالا پسرم در بیمارستان است. بلافاصله خودم را به بیمارستان رساندم اما او فوت کرد. این سه مرد جوان پسرم را کشته اند و من شکایت دارم.

رقابت کاری

این بار بازجویی های دقیق تری از سوی بازپرس انجام گرفت. یکی از متهمان گفت: من با دو پسر عمو به نام های مجتبی و جهان دوست بودم. با هم در زمینه بازاریابی و خدمات آموزشی در فضای مجازی کار می کردیم که با فرهاد آشنا شدیم. مدتی از همکاری ما گذشت اما به اختلاف خوردیم و شراکت کاری را به هم زدیم. فرهاد بعد از این جریان سعی می کرد با ایجاد بازار کار رقابتی ما را از فعالیت در بازار خارج کند. چند بار با او صحبت کردیم اما او طفره می رفت و می گفت اشتباه می کنیم. بلاخره تصمیم گرفتیم به خانه اش برویم و در این باره صحبت کنیم.

متهم در خصوص شب حادثه گفت: آن شب همراه دو پسرعمو به خانه فرهاد رفتیم و در این مورد با هم صحبت کردیم. بعد از صحبت او قول همکاری داد که دست از بازار رقابت بردارد. بعد از این صحبت ها و استراحت می کردیم که یکدفعه فرهاد از اتاق خوابش بیرون آمد و در حالیکه رفتار غیر عادی داشت فریاد می کشید و می گفت ما همگی دیوانه شده ایم. رفتارش مدام غیرعادی تر می شد و قابل کنترل نبود.  سعی کردیم او را آرام کنیم که یک لحظه چشم‌مان به قمه ای افتاد که گوشه اتاقش بود. از ترس اینکه او با قمه حمله نکند هر سه نفر از آنجا فرار کردیم و از خانه خارج شدیم. احتمالا او بعد از رفتن ما خودش را از بالکن خانه به پایین پرتاب کرده است.

متهم درباره گواهی شاهدان حادثه که گفته بودند فرهاد با سه مرد جوان درگیر شده بود و آنها با قمه به مقتول حمله کرده بودند گفت: آنها فقط سر و صدای ما را شنیده بودند اما اشتباه می کنند. این فرهاد بود که می خواست به ما حمله کند و ما فرار کردیم.

با این توضیحات، دو پسر عمو نیز اظهاراتدوستشان را تأیید کردند.

با ثبت اظهارات سه متهم، بازپرس پرونده بعد از بررسی اوراق پرونده آنها را از قتل عمد تبرئه و دستور منع تعقیب را صادر کرد. اما پدر فرهاد به این رای اعتراض کرد به این ترتیب پرونده برای رسیدگی و بررسی بیشتر به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها