تفاوت نگاه سعدی و مولانا به روزهداری
حقیقت روزهداری از نظر سعدی این است که شما آن یک وعده غذایی را که نمیخورید به گرسنگان ببخشید. امامولانا بیشتر به جنبهی معنوی روزه و تاثیر آن بر روح فرد روزهدار نظر دارد
ُسَلَم کسی را بُوَد روزه داشت
که درماندهای را دهد نان ِ چاشت
وگرنه چه حاجت که زحمت بری؟
ز خود بازگیری و هم خود خوری؟
او از جایگاه یک مصلح اجتماعی سخن میگوید. حقیقت روزهداری از نظر سعدی این است که شما آن یک وعده غذایی را که نمیخورید به گرسنگان ببخشید.
امامولانا بیشتر به جنبهی معنوی روزه و تاثیر آن بر روح فرد روزهدار نظر دارد:
لب فروبند از طعام و از شراب
سوی خوان آسمانی کن شتاب
گر تو این انبان ز نان خالی کنی؟
پر ز گوهرهای اجلالی کنی
چند خوردی چرب و شیرین از طعام؟
امتحان کن چند روزی در صیام
چند شبها خواب را گشتی اسیر؟
یک شبی بیدار شو دولت بگیر
یعنی اگر ترکِ عادت کنی، خوردن و خفتن را کنار بگذاری، قدری به مناجاتی و خلوتی با خود و خدایت بپردازی و کمی سختی بکشی، روحت غنیتر میشود و درهای آسمانی را به رویت میگشایند.
خوشا کسی که هم کلام سعدی را بکار بندد و به بنده ای سودی رساند و هم از مولانا بیاموزد و قدر خود دریابد…
دیدگاه تان را بنویسید