کد خبر: 547917
|
۱۴۰۱/۰۱/۳۰ ۰۹:۴۰:۵۸
| |

بهروز گرانپایه، روزنامه نگار:

هادی خانیکی؛ انسانی از تبار «مردانی برای تمام فصول»

هادی خانیکی را باید مرد میدان‌های متفاوت، مرد شرایط دشوار اجتماعی، مرد عرصه‌ پیچیدگی‌ها و تنش‌های سیاسی، مرد گرم و سرد چشیده مبارزه برای آیین و آزادی و... بگذارید ساده و سرراست بگویم: انسانی از تبار «مردانی برای تمام فصول» نامید.

هادی خانیکی؛ انسانی از تبار «مردانی برای تمام فصول»
کد خبر: 547917
|
۱۴۰۱/۰۱/۳۰ ۰۹:۴۰:۵۸

بهروز گرانپایه، روزنامه نگار, طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: هادی خانیکی را باید مرد میدان‌های متفاوت، مرد شرایط دشوار اجتماعی، مرد آرام دوران التهاب‌های ایدئولوژیک، مرد عرصه‌ پیچیدگی‌ها و تنش‌های سیاسی، مرد گرم و سرد چشیده مبارزه برای آیین و آزادی و... بگذارید ساده و سرراست بگویم: انسانی از تبار «مردانی برای تمام فصول» نامید. 

اولین دیدار من با ایشان در سال 1360، در تهران و در پارک شریعتی اتفاق افتاد. سال تب و تاب‌های تند سیاسی بود و آشوب‌های خیابانی و دغدغه‌های ذهنی. به همراه دوستانی از آن شرایط فاصله گرفته بودیم و برای مسائل ذهنی خود و خروج از آن بحران‌های تئوریک در تحلیل اوضاع و احوال سیاسی-اجتماعی و سردرگمی‌های راهبردی در عمل، به دنبال شور و مشورت بودیم. آقای خانیکی آموزگار منطقه سه بود و من در منطقه دو در مقطع راهنمایی تدریس می‌کردم. پس‌زمینه آشنایی غیرحضوری ما به شیراز برمی‌گشت. ایشان اوایل دهه پنجاه چند سالی دانشجوی دانشگاه شیراز بود و به پیگیری مسائل و تحولات آنجا علاقه‌مند مانده بود و من هم وصف او را از دوستانی مشترک شنیده بودم و به جست‌وجوی وی برآمده بودم. خانیکی، پیش‌تر دانشگاه شیراز را نیمه‌کاره گذاشته بود و به تهران آمده بود و بنا به اقتضای شرایط روزگار و حوادث سال 54، به دیار فرنگ رفته بود و با وقوع انقلاب بازگشته بود. اینک در سال 60، او هم بریده از پیشینه‌ای ایدئولوژیک و سازمانی که دچار انحراف و اعوجاج شده بود، هویت فردی و مستقل خود را نمایندگی می‌کرد. خیلی زود با هم جوش خوردیم. همزبانی دیدیم و همدلی حاصل شد. گاهی همکار شدیم و دوستی پایدار ماند. اما چرا خانیکی را هم می‌توان مردی برای تمام فصول دانست؟ و من او را چگونه شناختم؟ یک آنکه، خانیکی اهل اندیشه و خردورزی است، در مواجهه با مجهولات ابتدا تامل می‌کند و فکورانه سخن می‌گوید. بی‌دلیل نیست که در شرایط سخت و دشوار مرجع مشورت است. چه دانشجویی ساده باشی یا بالاترین مقام دستگاه اجرایی و سید شریف و نجیب دولت اصلاحات، با یک‌بار همنشینی و هم‌صحبتی درمی‌یابی که خانیکی از مصادیق شعر سعدی است که: همنشین تو از تو به باید/ تا تو را عقل و دین بیفزاید

دو آنکه، کوله‌بار تجربه است.

هم فعال دانشجویی و مبارز سیاسی بوده است در رژیم گذشته و هم مدیرکل و معاون وزیر و مشاور رییس‌جمهور در جمهوری اسلامی. هم آموزگار و استاد دانشگاه، هم روزنامه‌نگار و سردبیر مطبوعات و نیز، هم کادر انقلابی بوده و هم عضو مرکزیت حزب اصلاح‌طلب. چنین شخصیتی، منشوری از تجربه‌ها و خاطره‌ها و درس‌ها و پند‌هاست. سه آنکه، مومن و اخلاق‌گراست. خانیکی البته امامزاده نیست، از خطا و اشتباه هم مصون نیست. مهم این است که در تفسیر و تحلیل‌ها و در ارزیابی‌ها و داوری‌هایش می‌کوشد تا پروا کند و مسائل شخصی را دخالت ندهد. نظام باورها و ارزش‌های وی در گذر زمان با آزمون‌های مختلفی محک خورده و به ‌تدریج به عیاری بالا از صُلبی و زلالی و انسجام رسیده است. فروتنی و بردباری وی، ساده‌زیستی و خویشتنداری، نرم‌خویی و مدارایش با دوستان و دیگران نتیجه همین نگاه مومنانه و منش اخلاق‌گرای اوست. بر این فهرست می‌توان افزود بی‌آنکه اغراق باشد یا نگران باشیم که توهّمی برانگیزد یا بیم غرور برود. اما، ادامه این سخن را بگذار تا وقت دگر...

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها