کد خبر: 553687
|
۱۴۰۱/۰۳/۰۴ ۰۸:۴۹:۵۶
| |

زهرا نژادبهرام، فعال سیاسی اصلاح‌طلب:

رسانه‌های نوین با تصویری متفاوت از جریان سنتی، رسانه را به چالش کشیدند

رسانه‌های نوین، تصویری متفاوت از رسانه را به میدان آورده‌اند که جریان سنتی رسانه را به چالش کشیدند. در این میان روزنامه‌نگاری آنلاین نیز راهی برای اتصال به این حوزه رسانه‌ای بود.

رسانه‌های نوین با تصویری متفاوت از جریان سنتی، رسانه را به چالش کشیدند
کد خبر: 553687
|
۱۴۰۱/۰۳/۰۴ ۰۸:۴۹:۵۶

زهرا نژادبهرام ، فعال سیاسی اصلاح طلب طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: رسانه‌های نوین، تصویری متفاوت از رسانه را به میدان آورده‌اند که جریان سنتی رسانه را به چالش کشیدند. در این میان روزنامه‌نگاری آنلاین نیز راهی برای اتصال به این حوزه رسانه‌ای بود.  شناخت ابعاد این نوع روزنامه‌نگاری فرصتی برای تعیین جایگاه اطلاع‌رسانی و خبررسانی حرفه‌ای در بستر رسانه‌های نوین است. بهره‌برداری و به‌کارگیری این رسانه‌ها از سوی روزنامه‌نگاران موید این حقیقت است که روزنامه‌نگاران حرفه‌ای جریان اصلی به این باور رسیده‌اند که بدون بهره‌گیری از این ظرفیت کارکرد روزنامه‌نگاری با نقصان روبه‌رو است.

روزنامه‌نگاران با تغییر سبک کاری از یک‌سو و پذیرش شاخص‌های روزنامه‌نگاری نوین نظیر سرعت، دقت، کوتاه‌نویسی و تصویرگرایی و فیلم‌گرایی به همراه دوری از زمان و مکان بستری نوین برای این حرفه گشوده‌اند.  آنها باور کرده‌اند که تنها آنان نیستند که خبررسانی می‌کنند؛ بلکه شهروند - خبرنگار امروزه بخشی از کارکرد این رسانه‌ها است لذا رقبای آنان در همه جای جهان بستری برای تامین و توزیع خبر در اختیار گرفته‌اند.

رقبایی که با نگاه خود تصاویر و نوشتار را به صورت همه‌خوان و همه‌پذیر تدوین و ارسال می‌کنند و سرعت انتشار همچنان مهم‌ترین بخش خبررسانی است!

«راجرفیدلر» (1) اظهار می‌کند که پیدایش هر رسانه ارتباطی جدید، آغازگر یک دگرگونی است. رسانه‌های نوین به ‌طور خودانگیخته و مستقل پدیدار نمی‌شوند، بلکه به تدریج از دگرگونی رسانه‌های قدیمی‌تر به وجود می‌آیند. با ظهور اشکال جدید رسانه‌های قدیمی‌تر به‌ جای نابودی، به همزیستی و مطابقت با رسانه‌های نوین می‌پردازند. روزنامه‌نگاری آنلاین گرایشی گذرا نیست و استفاده از آن به تدریج به عادت کاربران تبدیل می‌شود که بدون حذف رسانه‌های سنتی به جست‌وجوی اخبار میان صفحات وب می‌پردازند. این ایده بیانگر نوعی دگرگونی در رسانه‌ها است که برگرفته از شرایط فناوری از یک‌سو و اقبال مخاطبان از سوی دیگر برای بقا تعریف می‌شود. فیدلر این دگرگونی را شامل شش مرحله می‌داند: همرشدی و همزیستی؛ دگرگونی؛ ترویج؛ ادامه حیات و فرصت و نیاز؛(2) 

از نگاه او این شش مرحله گام‌های دگرگون‌سازی در رسانه است که به طبع بر روزنامه‌نگاران نیز اثرگذار است. در این میان نکته قابل توجه و تعامل ارتباط است یعنی نه تنها تغییر و دگرگونی رسانه به وقوع پیوسته بلکه مقوله ارتباط به شکلی متفاوت قالب غلبه به خود گرفته است. نیاز اساسی برای ارتباط فناوری را به صورتی متحول کرده که فضای لازم برای ارتباط را تضمین کند و ارتباط یک سویه به ارتباطی چند سویه و دوسویه تغییر جهت بدهد. اینجا دامنه نظریه کاستلز در شبکه‌ای شدن ارتباطات اثربخشی بیشتری دارد. چرا که آن نوع ارتباط قادر به پاسخگویی به نیاز جامعه رو به گسترش و به دنبال اطلاعات و مشتاق برای دانستن و به اشتراک گذاشتن دانسته‌ها نبود؛ لذا ارتباط سنگ زیرین برای تحولات حوزه رسانه و اقبال بیشتر به سوی رسانه‌های نوین بود.  جذابیت و سرعت بر پایه ارتباط مداوم بستری از تحول را برای رسانه‌های جدید ایجاد کرد و روزنامه‌نگاران جریان اصلی را به سوی فعالیت در این حوزه سوق داد آنچنان که شیوه و روش اطلاع‌رسانی آنها را نیز دچار تحول کرد! آنان را از زیاده‌نویسی دور کرد و به سوی مجمل‌گویی هدایت کرد؛ آنان را از جست‌وجوی حاشیه به متن اصلی هدایت کرد، آنان را پاسخگوی خوانندگان ساخت؛ آنها را به سوی گفت‌وگوی مشترک سوق داد تا گوینده متکلم و نوشتار آنها سبک‌های جدید به خود گرفت که شاید پیش از این کمتر مورد استفاده قرار می‌گرفت یا شاید مورد توجه نبود و به عنوان نقطه ضعف روزنامه‌نگاری تعریف می‌شد!  امروزه اکثر روزنامه‌نگاران حرفه‌ای توییتر را مکان اصلی خود کرده‌اند و با واکنش نسبت به خبرها و اتفاقات جامعه، مکان اصلی را آنجا تعریف می‌کنند. اینستاگرام، یوتیوب و... جملگی بستری برای تعامل روزنامه‌نگاران شده حتی سوژه‌های خبری از این صفحات به دست می‌آید و بستری برای تحول دراین عرصه را ایجاد کرده است.  به نظر می‌رسد رسانه‌های نوین، انقلابی در روزنامه‌نگاری ایجاد کرده‌اند که شاید پیش از این فقط می‌توانستیم آن را با صنعت چاپ مقایسه کنیم.

به عبارت دیگر هرچه در بستر نظریه‌های ارتباطات کنکاش می‌کنیم، بیشتر می‌یابیم که مسیر حرکت به مخاطب برمی‌گردد و تمرکز اصلی را روی مخاطبان درمی‌یابیم. نظریاتی چون دریافت پیام، یادگیری، کارکردی، ناهماهنگی شناختی، استفاده و خشنودی، در مقابل نظریه‌های اولیه مطرح شده‌اند که مخاطبان را منفعل پنداشته و رسانه‌ها را مسلط بر آنها می‌دانستند. به عبارت دیگر برخی اندیشمندان این حوزه این مهم را مورد توجه قرار دادند که «رسانه‌ها با مردم چه می‌کنند؟» این دو سوال بستری برای باور‌پذیری مخاطب و پذیرش سهم او در مشارکت عرصه رسانه است. مساله دوم که به نظر می‌رسد اندیشمندان به آن توجه کرده‌اند این است که «مردم با رسانه‌ها چه می‌کنند؟» می‌توان حوزه ارتباطات جمعی را نجات داد. این رویکرد بر آن است که مخاطبان از رسانه‌ها برای مقاصد خاص و به منظور تامین نیازهای‌شان استفاده می‌کنند.

یعنی رسانه در جهت تامین نیاز مخاطب حرکت می‌کند و این نیاز برخاسته از شرایط زمانی و مکانی متغیر است و باور‌پذیری این تغییر جامعه را به سوی این رسانه‌ها سوق داده و نیاز به تغییر در دیگر رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران را ایجاد کرده و این نیاز به نظر می‌رسد موجبات تغییرات جدی در حوزه روزنامه‌نگاری شده است.

این مهم به معنی حذف رسانه‌های جریان اصلی نیست اما به معنی کمرنگ شدن اثر‌گذاری آنها است. ولی روزنامه‌نگاری عرصه رسانه‌های نوین زودتر از رسانه‌ای به این حقیقت رسیده‌اند که بسترسازی اطلاع‌رسانی و خبری در این فضا متفاوت از جریان رسمی رسانه‌هاست!

 1- Mediamorphosis: Understanding New Media (Journalism and Communication for a New Century (1997) 250

 2- http: //ensani.ir/file/download/article/20110201101836-%C2%A0%20 (23) .pdf

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها