ابتکار، رئیس اسبق سازمان محیط زیست:
اصلاح عملکرد بخش کشاورزی اتفاق مهمی است که باید از سیاست اصلی کشور باشد
یکسوم محصولات کشاورزی و غذایی ما از مزرعه تا سفره هدر میرود
آن اتفاق اصلی که باید رخ بدهد تا از این شرایط سخت و مخاطرهآمیز رهایی یابیم، یک انقلاب بزرگ در بخش کشاورزی است و تا آن را نداشته باشیم، کماکان با افت منابع آب زیرزمینی، خشکی تالابها و از بین رفتن مزارع و فرونشست زمین روبهرو خواهیم بود.
معصومه ابتکار، رئیس اسبق سازمان محیط زیست طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: در دو یادداشت قبلی به مناسبت روز جهانی محیطزیست تلاش شد تا گزارههای کلیدی در حوزه محیطزیست از منظر جهانی و درونی بررسی و تحلیل شود، در آخرین یادداشت از این سلسله یادداشتها، موضوع تغییر اقلیم در ایران، ظرفیتهای تقنینی کشور برای عبور از چالشها، اهمیت مشارکت سازمانهای مردم نهاد و... مورد ارزیابی قرار گرفته است.
اما در موضوع تغییر اقلیم، ایران برای مقابله با بیابانزایی و حفاظت از تالابها صاحب قوانین و مقررات خوبی است. قانون حفاظت از تالابها که در دولت یازدهم به تصویب رسید، به عنوان یک قانون مهم برای حفظ محیطزیست قابل اتکا است. همینطور قانون حفاظت از خاک که کار مشترک سازمان حفاظت محیطزیست با وزارت جهاد کشاورزی بود و تصویب شد و در برابر بحران نابودی تالابها و افزایش گردو غبار و برای حفظ منابع آب میتوانند به کار آیند. تلاشهایی هم برای حفاظت از تالابهای مرزی و همکاری با کشورهای منطقه صورت گرفت. درباره احیای تالاب هامون همکاریهای منطقهای و نیز تصویب هامون به عنوان ذخیرهگاه زیست کره انجام شد. احیای تالاب هورالعظیم و همینطور احیای دریاچه ارومیه از برنامههای دولت پس از سال 92 بود و کارهایی صورت گرفت که تا حدودی روندها را اصلاح و شرایط را بهبود بخشید. ولی آن اتفاق اصلی که باید رخ بدهد تا از این شرایط سخت و مخاطرهآمیز رهایی یابیم، یک انقلاب بزرگ در بخش کشاورزی است و تا آن را نداشته باشیم، کماکان با افت منابع آب زیرزمینی، خشکی تالابها و از بین رفتن مزارع و فرونشست زمین روبهرو خواهیم بود.
اصلاح عملکرد بخش کشاورزی اتفاق مهمی است که باید از سیاست اصلی کشور باشد، ولی تحریمها و شرایط اقتصادی عملا این کار را بسیار دشوار و با موانع زیادی روبهرو کرده است. اگرچه در دولتهای یازدهم و دوازدهم با همین نگاه تحولاتی در بخش کشاورزی رخ داد، ولی در برابر فشاری که بر محیطزیست و طبیعت کشور میآید، اصلا کافی نیست و باید به جد تقویت شود و گسترش یابد.
بر کسی پوشیده نیست که در این مسیر آموزش و فرهنگسازی چه نقش مهمی ایفا میکند. تحولات مثبت در زمینه آموزش مردم که از دولت هفتم اوج گرفت و در سطح آموزش رسمی در مدارس و دانشگاهها مانند اعمال 56 مورد در کتب درسی و تدریس کتاب انسان و محیطزیست، همچنین در قالب آموزشهای غیررسمی و حمایت از سازمانهای مردم نهاد دنبال شد، توجه به محیطزیست را به مطالبهای عمومی تبدیل کرده است.
اما اگر بخواهیم این رویکردها به تحولات اساسی منجر شود موضوع حمایت از سازمانهای غیردولتی بسیار مهم است. چراکه حضور این سازمانها برای حل مشکلات و رفع بحرانهای محیطزیستی از هوا تا کشاورزی و پسمانده و غیره حیاتی هستند. چالشهای محیطزیست به سبک زندگی تک تک ما بر میگردد و تشکلهای مردمی در اصلاح سبک زندگی میتوانند نقش بسیار مهمی ایفا کنند. حمایت از این سازمانها همواره در دستور کار دولتهای اصلاحات و اعتدال بوده است. اما گرفتار فراز و نشیب هم شده، چراکه نگاهی یکدست در سازمانهای حاکمیتی در این مورد وجود ندارد و متاسفانه برخی اقدامات و سیاستها لطمات جدی به این ظرفیت بزرگ زده است.
برای اصلاح سبک زندگی باید هر کدام از خود شروع کنیم. کار سختی نیست؛ کافی است با رفتارهای به ظاهر جزیی ولی مهم، با موضوعاتی مثل بازیافت و تفکیک پسماندتر و خشک که بسیار با اهمیت است، آغاز کنیم. سپس اصلاح الگوی مصرف؛ یعنی اینکه در مصرف فرآوردههای غذایی مراقب باشیم و آنها را هدر ندهیم.
متاسفانه یکسوم محصولات کشاورزی و غذایی ما از مزرعه تا سفره هدر میرود و این بحث بسیار مهمی است که دراختیار شهروندان است. مصرف درست انرژی که دمای خانه یا دفتر کار خود را در زمستان بین 18 تا 20 و تابستان بین 21 تا 23 درجه تنظیم کنیم و برق را هدر ندهیم. در شهرها به استفاده کمتر از خودروی شخصی و اتکای بیشتر به حمل و نقل عمومی مبادرت ورزیم و کارهای ساده و روزمرهای از این دست را که شخصا میتوانیم در زندگی خود پیاده کنیم، به دیگران هم بیاموزیم تا تبدیل به یک رفتار عمومی شود. به عبارت دیگر حساسیت رفتار صحیح و سبک زندگی دوستدار محیطزیست را ترویج کنیم. این مسوولیت شهروندی در دوران معاصر است. امیدوارم همه رویکردها چه در بخشهای حاکمیتی و دولتی و چه شهروندی اصلاح شود و علاوه بر مطالبه پاسخگویی از سوی مسوولان، بتوانیم از همه ظرفیتهای علمی، فعالیتهای داوطلبانه و خیرخواهانه برای محیطزیست استفاده کنیم؛ چون ما فقط «یک زمین داریم.»
دیدگاه تان را بنویسید