کامران باقری لنکرانی، پزشک و سیاستمدار:
واکسننزدهها کانون بحران بالقوه برای کشور هستند/حدود ۱۴ میلیون نفر در کشور واکسن نزدهاند
در مقطعی هستیم که واکسننزدهها یک کانون بحران بالقوه برای کشور هستند و طبق آماری که شنیدهام حدود ۱۴ میلیون نفر در کشور واکسن نزدهاند. این تعداد برای جمعیت کشور خطر بالقوهای ایجاد میکند.
در مقطعی هستیم که واکسننزدهها یک کانون بحران بالقوه برای کشور هستند و طبق آماری که شنیدهام حدود ۱۴ میلیون نفر در کشور واکسن نزدهاند. این تعداد برای جمعیت کشور خطر بالقوهای ایجاد میکند.
به گزارش روزنامه ایران، گزیده گفتگوی کامران باقری لنکرانی، پزشک و سیاستمدار و عضو هیأت مؤسس و هیأت امنای بنیاد فرهیختگان ایران و وزیر اسبق بهداشت را در ادامه میخوانید:
- اتفاق مهمی که در دولت سیزدهم رخ داد این بود که رئیسجمهوری به عنوان رئیس قوه مجریه در این عرصه شخصاً وارد شد و من با اطلاعاتی که دارم میدانم، ایشان برای تهیه واکسن نهتنها با کشورهایی که قرار بود برای ما تهیه واکسن داشته باشند، شخصاً تماس گرفتند، بلکه حمایت مالی لازم را انجام دادند و یک کار چندوجهی را شروع کردند و این باعث شد وزارت بهداشت بتواند با یک حمایت عالی به کار خود شتاب بهتری بدهد.
- کلید این موفقیت (در مبارزه با بیماری کرونا) حمایت عالی دولت و شخص رئیسجمهوری است که توانست به امورات عرصه سلامت در زمینه کرونا شتاب و تعالی دهد.
- گاهی مواقع سادهانگاری میشد. یعنی ما این تلخی را داشتیم که گاهی مواقع با اطلاعات غلطی که داده میشد مسئولی در کشور میگفت ما از شنبه مسأله کرونا را در کشور نخواهیم داشت! در حالی که همه بردارهای اپیدمیولوژیک به ما میگفت بهزودی با موج سنگین روبهرو میشویم لذا این اخبار غلط ناشی از کارشناسی غلط، ناهماهنگی در اطلاعرسانی و بهنگامنبودن اطلاعرسانی بود که باعث تصمیمات غلط میشد.
- در حال حاضر این نگرانی را داریم که اگر پس از این موفقیتی که حاصل زحمات بخشهای مختلف وزارت بهداشت و کادر درمان و مجموعه نهادهایی که با مدیریت رئیسجمهوری کار را پیش بردند، بوده است، دوباره دچار ساده اندیشی شویم و فکر کنیم کرونا تمام شده و خیالمان راحت باشد، ممکن است سریع به ضد خود تبدیل شود؛ چرا که با یک ویروس هوشمند روبهرو هستیم که باید دائم رصد شود لذا نباید سادهانگاری کنیم و نه ترس بیخودی داشته باشیم.
- در ابتدای جریان کرونا رویکرد درمانمحور و تأکید بر پیشگیریهایی که برای ما در دسترس بود، دنبال شد. اینکه مثلاً بگوییم ما میخواهیم واکسن مدرنا بیاوریم؛ در حالی که آمریکا یک واکسن مدرنا را تا مدتها به هیچ کشوری نفروخت یا بگوییم واکسن فایزر بیاوریم؛ در حالی که درگیر انتقال ارز میشدیم. در همان مقطع خیلی از کشورها حتی کشورهای ثروتمند و کشورهای جنوبی ما، عمده واکسیناسیون خود را با واکسن چینی انجام دادند. بیش از دو-سوم واکسنهایی که در دنیا در ایام کرونا مصرف شد، واکسن چینی بود. واکسن چینی ممکن است در برخی از شاخصها از برخی واکسنها عقبتر یا جلوتر باشد ولی مهمترین مسأله در کرونا مرگ بود.
- طبق تحقیقی که ما انجام دادیم و سروصدا هم کرد، ما نشان دادیم واکسن چینی به رغم اینکه ممکن است برخی به آن انتقاد داشته باشند، در پیشگیری از بستریشدن در بیمارستان و در پیشگیری از مرگ و میر تفاوتی با واکسنهای مشهور جهان نداشت و این یک نوع عدم برنامهریزی عالمانه بود که ما را در قصه واکسن عقب انداخت.
- مسئولی گفت: من به خاطر اینکه مردم موش آزمایشگاهی نشوند واکسن چینی وارد نکردم؛ در حالی که همین واکسنهایی که صحبت آن است مجوز اضطراری گرفته بودند. یعنی چه از سازمان بهداشت جهانی و چه در کشورهای خود این مجوز را داشتند.
- به یاد دارم در آن دوره یک موجی شکل گرفت و تلاش کردند قرصی را که برای پیشگیری توسط یک کمپانی تولید شده بود، وارد کنند که مردم به جای واکسن این را بخورند. این موارد رویکردهای اشتباه است اما اینکه آیا نیروی پیشران این موضوعات تخلف و فساد بود یا خیر، بحث جدایی است و من فکر نمیکنم نیروی پیشران همگی این موضوع باشد؛ هر چند انکار هم نمیکنم که در قصه دارو ما واقعاً حجم زیادی از سرمایه کشور را هدر دادیم و اکنون هم همه مطالعات نشان میدهد این داروها تأثیرات شگرفی در درمان ندارند مگر برای گروههای خاص اما متأسفانه حجمی که از این دارو استفاده کردیم تقریباً در دنیا با خیلی جاهای دیگر غیر قابل مقایسه است.
- شاهد یک ضعف آشکار در تصمیمگیری در این زمینه بودیم. مسئول این ضعف، بخش مهمی از کارشناسان موضوع هستند که این تصمیمسازی را به وجود آوردند و راه اشتباه را گزارش کردند. مسئول بخش دیگر فردی است که این دسترسی را برای واکسن ایجاد نکرد. در حالی که در دوره آقای رئیسی این اتفاق سریع رخ داد.
- دولت قبل هم میتوانست از برخی راههای دیگر استفاده کند اما خود را در قضیه واردات واکسن زمینگیر کرد.
- نمیگوییم تلاش نکردند ولی حجم واکسیناسیونی که تا آخرین روزهای دولت دوازدهم انجام شد نهایتاً به ۱۰ میلیون نفر هم نرسید اما در دولت سیزدهم توانستیم در زمان کوتاهی به حدود ۱۰۰ میلیون دوز برسیم و اکنون به ۱۴۰ میلیون دوز رسیدیم.
- الان در مقطعی هستیم که واکسننزدهها یک کانون بحران بالقوه برای کشور هستند و طبق آماری که شنیدهام حدود ۱۴ میلیون نفر در کشور واکسن نزدهاند. این تعداد برای جمعیت کشور خطر بالقوهای ایجاد میکند که اگر خدایناکرده با موج دیگری روبهرو شویم کسانی که واکسن گرفتهاند یک وضعیت مناسبتری دارند اما این افراد میتوانند کانون انتقال و گسترش بیماری برای خود و دیگران باشند.
- در واکسیناسیون کرونا اینطور نیست که ما اثر ماندگاری با یک دوز داشته باشیم و طبق اطلاعات علمی ماندگاری اثر واکسن حدود ۲۸۰ روز است. یعنی تا ۲۸۰ روز جلوی بستریشدن و مرگ را تا حد زیادی میگیرد اما هر چه فاصله دورتر شود این اثرگذاری کمتر میشود.
- گزارشهایی که در برخی کشورهای همسایه وجود دارد نشان میدهد تعداد بیماران رو به افزایش است و باید آنها را رصد کنیم و متناسب با آن، برنامهها را بهروزرسانی کنیم.
- باید درباره بحث افزایش سواد سلامت و قانعکردن افراد بیشتر کار کنیم؛ چرا که در همه جای دنیا کموبیش با موضوع واکسنهراسی روبهرو بودند و درصد این امر در کشورهای مختلف متفاوت بود. حتی در کشورهایی که ادعای توسعه دارند هم این وضعیت وجود داشت. حتی برخی کشورها تا حدود بیش از ۴۰ درصد افراد واکسن نزده یا واکسن ناقص زدهاند.
- در ایران با توجه به پشتوانه مرجعیت دینی یعنی شخص رهبر معظم انقلاب که خودشان سه دوز واکسن هم زدند، سرمایه مهمی برای ماست و باید از این سرمایهها استفاده کنیم؛ در حالی که برخی از افراد با بهانههای به ظاهر دینی یا به ظاهر علمی واکسنهراسی را ترویج کردند و ما باید بتوانیم همه این افراد را قانع کنیم و نشان دهیم اگر واکسن نزنیم چه اتفاقی میافتد.
- در ظاهر آمریکا اعلام کرده در دسترسی ایران به دارو و تجهیزات پزشکی ممنوعیت ایجاد نکرده ولی عملاً ممنوعیت ایجاد کرده است؛ چرا که در دسترسی به داروها، روانبودن گذشته را به هیچ وجه نداریم.
- شبکه توزیع ما گاهی مواقع یک حفرههایی دارد که این مشکلات را ایجاد میکند. ما برخی مواقع با فقدان نگاه بلندمدت روبهرو هستیم که نگاه نمیکنیم آینده را چطور ببینیم و تنها مقطع فعلی را میبینیم که هم با سودجویی روبهرو هستیم و هم با جنایت و فساد.
- در همین بحث رمدسیویر و تخلفی که شد، تخلف سازماندهیشده بزرگ در خیلی از استانها بود که بعداً تعدادی را دستگیر کردند. در اینجا ما با قاچاق آب معدنی و نوشابه روبهرو نیستیم بلکه با چیزی روبهرو هستیم که با جان مردم و سرنوشت خانوادهها ارتباط دارد.
- برای من تلخ است که میبینم موج تمایل به مهاجرت بین همکاران جوان من روبهافزایش است. برخی از همکاران جوان تا بیش از ۶۰درصد به دنبال مهاجرت هستند و این خیلی تلخ است که سرمایه خود را از دست میدهیم. رفتارهایی که در این تعامل میکنیم باید منصفانه باشد یعنی فرد احساس کند اگر کار خود را درست انجام میدهد، مورد حمایت و تقدیر است.
- زمانی که وزارتخانه بودیم برخوردهایی درباره موضوع ناصرخسرو شد؛ در حالی که ۳-۲ نفر بودند که هیچیک نه داروساز بودند و نه در کادر سلامت مسئولیت داشتند ولی پشت پرده تأمین مالی این شبکه قاچاق ناصرخسرو بودند که آن هم داستان تلخی دارد و در استانهای دیگر نیز تکثیر شده و هر یک از مراکز استانها یک خیابان ناصرخسرو برای خود دارند اما آنها اکثریت داروسازان ما نیستند. دکتری که زیرمیزی میگیرد و برخورد نامناسب دارد اکثریت اطبای ما نیستند. اگر ما این تفکیک را نکنیم و نتوانیم از نخبه خود تقدیر کنیم، چوب آن را میخوریم.
- صحبت از مافیای دارو به این معنا نیست که بخواهیم صنعت دارویی و شبکه توزیع سالم کشور را زیر سؤال ببریم ولی اینکه با متخلفی که شبکههای تخلف دارد، برخورد کنیم وظیفهای است که فقط از عهده وزارت بهداشت بهتنهایی برنمیآید.
- وقتی انحصار را از بین ببرید هم دسترسی بهتر میشود و هم رقابتپذیری به وجود میآید و هم قاچاق زمینه ایجاد پیدا نمیکند.
- سازوکار ارز ۴۲۰۰ تومانی باید مشخصتر، شفافتر و دقیقتر باشد تا مشکل ایجاد نکند. در برخی موارد اگر ارز آزاد باشد، نه بیمه توان پرداخت دارد، نه عامه مردم، لذا باید این موارد شناسایی شود. کاری که در حال حاضر سازمان غذا و دارو انجام میدهد تمرکز روی این مسائل است.
- یک امر تلخی که در حسابهای ملی سلامت داریم این است که بیمهشدن در برابر هزینههای کمرشکن سلامت هیچ نقش محافظتی نداشته باشد و این یعنی بیمه ما ناکارآمد است و بیمه ما پوشش خدمات کافی ندارد.
- فعلاً مجبور هستیم تا زمانی که بیمه کارآمدی پیدا کند، مکانیسمهای انتقالی داشته باشیم.
- دولت با مخاطره مهمی روبهرو است و آن جراحی اقتصادی است که در حال انجام است. ما یک کشور ۸۴ میلیونی هستیم و این تعداد کاملاً ناهمگن است.
- گروههای در معرض خطر و گروههایی که جزو اقشار ضعیف جامعه محسوب میشوند احتیاج به حمایت ویژه دارند. این حمایت ویژه صرفاً نقدی نیست مثلاً در زمان اضطرار وقتی میبینیم کسی دچار اضطرار دارو است نمیتوان گفت صبر کنید تا ارز ۴۲۰۰ تومانی فلان شود و بعد کاری کنیم لذا باید برای اضطرار فعلی پیشبینی لازم را انجام دهیم وگرنه دچار مشکل میشویم. این توان در دولت سیزدهم با توجه به جوانبودن، تحرک و اینکه رئیس این دولت فردی است که رنج محرومیت کشیده و دستپاک است و همکاران دستپاک هم انتخاب کرده، شدنی است.
- ما باید با همسایههای خود بخصوص آنهایی که رفتوآمدهای غیر قانونی مثل مرز شرقی وجود دارد، حتماً در بحث نظام سلامت به یک نوع تعامل کارآمد برسیم؛ بخصوص با عراق که روابط خیلی دوستانه و نزدیکی داریم.
- فکر میکنم یکی از چیزهایی که میتواند باعث موفقیت دولت سیزدهم شود، توجه به نظام شبکه سلامت است و تقویت آن و حمایت از نگاههای بهداشتی و پیشگیرانه و ارتقای سلامت که امیدواریم این امر در برنامهها بیشتر لحاظ شود.
دیدگاه تان را بنویسید