کد خبر: 567166
|
۱۴۰۱/۰۵/۱۳ ۲۰:۵۵:۳۶
| |

تقی آزاد ارمکی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه:

هدف یکسان‌سازی اجتماعی و اقتصادی جامعه، حذف طبقه متوسط است/ حاشیه شهرها کانون حوادث اجتماعی ایران شده است

تقی آزاد ارمکی گفت: در تمام دولت های پس از انقلاب ما پروژه حذف طبقه متوسط را داشته‌ایم. یک جریان سیاسی برای تصاحب طبقه پایین با اتکا به رسانه فراگیر ملی، سینما، کتاب و دانشگاه می خواهد با سلطه فرهنگی و فکری یکسان سازی اجتماعی را انجام داده و طبقه پایین را تحت تسلط خود قرار دهند.

هدف یکسان‌سازی اجتماعی و اقتصادی جامعه، حذف طبقه متوسط است/ حاشیه شهرها کانون حوادث اجتماعی ایران شده است
کد خبر: 567166
|
۱۴۰۱/۰۵/۱۳ ۲۰:۵۵:۳۶

بروز اعتراضات مردمی و صنفی در چندسال اخیر و همچنین گسترده تر شدن دایره این اعتراضات بسیاری از کارشناسان و جامعه‌شناسان را بر آن داشته تا هشدارهایی را نسبت به احتمال تشدید دامنه اعتراضات و همچنین بی‌اعتمادی مردم نسبت به دولت‌ها و حتی حاکمیت را مطرح کنند. به نظر می‌رسد جامعه و حاکمیت هنوز به یک فهم مشترک برای رفع مشکلات نرسیده‌اند و هر اتفاق کوچکی این امکان را پیدا می‌کند که تبدیل به عصیان اجتماعی شود.

به گزارش دیده‌بان ایران، حوادث دردناک دی ماه ۹۶ و همچنین آبان ۹۸ نمونه‌ای از وقایعی است که شاید با کمی تدبیر و همچنین سعه صدر بیشتر از سوی حاکمیت‌، می‌توانست رخ ندهد و یا حداقل تبدیل به یک بحران اجتماعی نیز نشود. پس از استقرار دولت سیزدهم نیز برخی تندروی‌ها به خصوص در وقایع استان خوزستان عاملی شد تا برای چند روز فضای بخشی از استان‌های کشور ملتهب شود.

در همین رابطه آزادارمکی استاد برجسته جامعه‌شناسی با تحلیل علل بروز حوادث اجتماعی در چندسال اخیر با مخاطب قرار دادن دولت‌ها، تأکید می‌کند؛ دولت موظف است که جامعه را فرهنگی کرده و از ایجاد فضای سیاسی دوری کند. به هر میزان که از مردم برای حل مشکلات ایشان استفاده شود، به همان اندازه احتمال بروز حوادث اجتماعی کمتر خواهد شد.

او می‌گوید؛ نقش طبقه متوسط در جامعه ایرانی نیز بسیار مهم است و نباید این طبقه حذف و یا سرکوب شود. بلکه باید در میدان عمل از تخصص این طبقه استفاده کرد. باید طبقه متوسط را به سمتی سوق داد که دغدغه حل مشکلات جامعه خود را دارد.

اعتراضات اجتماعی ریشه سیاسی اقتصادی دارد 

تقی آزادارمکی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران پژوهشگر مسائل اجتماعی در خصوص ریشه اعتراضات در ایران در ماه‌ها‌ و سال‌های اخیر، اظهار کرد: می‌توان گفت که ریشه اعتراضات هم سیاسی و هم اقتصادی است. به این معنا اقتصادی که جمعیت «ندار» جامعه ایرانی یعنی حاشیه‌نشینان، کنشگران اصلی و عمده بوده‌اند و اتفاقات در آنجا( مناطق حاشیه‌ای) رخ داده است.

وی گفت: وقتی شما در حاشیه شهرک‌های اقماری شهر بزرگی مانند تهران یا شهرهای بزرگ دیگر که این اعتراض‌ها در آن‌ها رخ داده نگاه کنید بیشتر از طبقات پائین و ندار جامعه هستند و اگر چیزی هم دارند در آرزوی دست یافتن به امکانات بهتر هستند و آن را دنبال می‌کنند.

آزاد ارمکی ادامه داد: برای نمونه، مردم اسلامشهر از طبقه فرودست جامعه هستند که یا از تهران فرو ریختند و ریشه تهرانی یا کرجی دارند و یا از شهرهای دیگر به آنجا مهاجرت و به اضطرار گرد هم آمده‌اند و به هرحال در آنجا زیست می‌کنند و می‌خواهند در یک «ناسامان اجتماعی» خود را ارتقا دهند.

مناطق حاشیه‌ای کانون حوادث اجتماعی شده‌اند 

استاد دانشگاه تهران بیان داشت: حال اعتراض‌های آنان به درگیری و تخریب می‌انجامد و هنگامی که آنچه در آنجا اتفاق افتاده را مرور می کنیم در می‌یابیم که چنین نقاطی با این مشخصات به کانون حوادث تبدیل می‌شوند یعنی در جایی که نداشتن، فقر و نابرابری، بیشتر دیده می‌شود. ندارهایی که یا اصلا چیزی ندارند و یا دارند و در آرزوی چیز بیشتری در مقایسه با کسانی که در تهران یا کرج زندگی می کنند هستند. پس در جایی که مشکلات زیاد اقتصادی وجود دارد احتمال بروز چنین اعتراض‌هایی بیشتر است.

این جامعه‌شناس تاکید کرد: اما عاملی که مجوز این اتفاقات را صادر می‌کند، «مناسبات سیاسی» و تعارضات بین جریان‌های سیاسی است تا نابرابری و کلید اعتراض‌ها و چنین رخدادهای تلخی در آنجا زده می‌شود. پیش‌تر هم عنوان کرده بودم که این به ماجرای انتخابات باز می‌‌‌‌‌گردد یعنی چندسال قبل و در سال ۱۳۹۶، آنجایی که تمام نامزدهای ریاست جمهوری، جامعه را به‌سوی دوگانگی بردند یعنی یک جامعه بزرگ اکثرا فقیر در کنار یک اقلیت چهار درصدی که از سوی آن اکثریت، دزد قلمداد می‌شوند و این طرز فکر در نزد مردم جا می‌افتد که تمام مدیران و کسانی که صاحب ثروت هستند، دزدند و تمام کسانی که صاحب مقام و منزلتی شده‌اند با شیوه‌های نا مشروع به آنچه دارند، رسیده‌اند.

پژوهشگر مسائل اجتماعی در ادامه با یادآوری برخی از حوادث چندسال اخیر، بیان داشت: وقتی چنین طرز تفکری در حوزه سیاست ساخته و پرداخته و کلید زده می‌شود، اتفاقی مانند افزایش قیمت بنزین و به تبع آن افزایش قیمت در سایر حوزه‌ها از سوی طبقات پایین چنین تعبیر می‌شود که مجوزی برای اعتراض‌های شدید دارند. اگر شما به فرآیند اعتراض‌ها دقت کنید می‌بینید در جایی اتفاق افتاده که می‌توانسته اتفاق نیفتد مثلا در مقابل بانک‌ها و ادارات دولتی که انتظامات دارند و حراست می‌شوند. چرا اعتراض‌ها در آنجا رخ می‌دهد و بانک‌ها سوزانده می‌شوند؟ چون نمایندگان نظام سیاسی در آنجا مقاومت می‌کنند. 

نیروهای امنیتی نباید به هر بهانه‌ای با اعتراضات برخورد کنند

این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: زمانی که نیروهای امنیتی و پلیس پس از اعتراض های صنفی و معیشتی جامعه دست به برخورد می‌زنند؛ تنش بیشتر می شود پس ریشه اعتراض‌ها هم در حوزه اقتصاد و هم سیاست است.

آزاد ارمکی در پاسخ به این پرسش که آیا از شمار طبقه متوسط کاسته و به طبقه فرودست اضافه شده است، بیان داشت: خیر، به‌نظر من چنین اتفاقی نیفتاده و طبقه متوسط هم‌صدایی زیادی با طبقه فرودست نداشته است. 

استاد دانشگاه با تحلیل رفتار طبقه متوسط در چندسال اخیر، اظهار کرد: طبقه متوسط ظرفیت اعتراض فراگیر را نداشته و این گروه‌های سیاسی و گروه‌های فشار بودند که این مجوز را داشتند. اما اگر چنانچه طبقه متوسط مجوز کنش رادیکال به طبقه فرودست را بدهد و با آن‌ها همراهی کند، با انقلاب روبه‌رو خواهیم شد که در گذشته هم شاهد این رویداد بوده‌ایم.

آزاد ارمکی افزود: برخی جریان های سیاسی در قدرت با تصور حفظ حاکمیت دست به یکسان سازی اجتماعی و اقتصادی، نسبت به حذف طبقه متوسط تلاش خواهد کرد. در تمام دولت های پس از انقلاب ما پروژه حذف طبقه متوسط را داشته‌ایم،  بر اساس آنچه «مارکس» می‌گوید، «طبقه متوسط حذف شود تا تزاحمی بین طبقه پایین و بالا شکل بگیرد» یک جریان سیاسی برای تصاحب طبقه پایین با اتکا به رسانه فراگیر ملی، سینما، کتاب و دانشگاه می خواهد با سلطه فرهنگی وفکری  یکسان سازی اجتماعی را انجام داده وطبقه پایین را تحت تسلط خود قرار دهند.

طبقه متوسط حد واسط در اعتراض به طبقه حاکم است

وی تصریح کرد: اما آنچه اینجا مانع یکسان سازی می‌شود طبقه متوسط است یعنی در واقع این طبقه، حد واسط در اعتراض به طبقه حاکم است و همانطور که اشاره شد پروژه برخی گروه های سیاسی این است تا این طبقه را حذف کند. از آن سو اگر طبقه متوسط با طبقه فرودست یکدست شوند دیگر جلوگیری از آن ممکن نخواهد شد.

این پژوهشگر مسائل اجتماعی در مواجهه با این پرسش که در صورت ادامه این روند تا چه اندازه احتمال تکرار این اعتراض‌ها وجود دارد، ابزار داشت: طبقه متوسط در ایران می‌داند که چون طبقه فرودست با مشکلات اقتصادی فراگیر، از جاکندگی، بی معنایی زیست، اختلالات درون نظام اجتماعی، بیکاری، اعتیاد و ... روبه رو است و به نیرویی مخرب تبدیل خواهد شد، در صدد فعال سازی طبقه فرودست نیست و پیوستی هم با آن پیدا نخواهد کرد.

بررسی زمینه‌های کنش‌گری مثبت از سوی طبقه متوسط 

این کارشناس جامعه‌شناسی تأکید کرد: همچنین پاسخ به این پرسش بر می‌گردد به نوع برخورد و بازی‌ای که با طبقه متوسط در نظام سیاسی می‌شود. چنانچه طبقه متوسط در ایران به بازی گرفته شود و مسیرش از یک کنشگر سیاسی و منتقد به یک کنشگر مثبت تبدیل نشود و اگر در جهت حذف آن برآیند ممکن است طبقه متوسط دست به مقاومت زده و به سمت طبقه پایین حرکت کند تا با طبقه پایین یکدست شود و ایدئولوژی حرکت‌های رادیکال را برساخت کند.

پس راه نجات جامعه و دولت این است که طبقه متوسط نه سرکوب و نه حذف شود بلکه به او میدان عمل دیگری داده شود که آن میدان عمل تخصص است نه میدان عمل سیاسی چون طبقه متوسط در ایران موقعیت کنشگری و مطالبه‌گری مدنی و سیاسی پیدا کرده و مدافع حقوق شهروندی و دموکراسی‌خواهی است و برای همین باید آن را به یک نیروی متخصص تبدیل کرد که دغدغه تخصص دارد و حل مسائل جامعه را در دستور کار خود قرار داده و اینجاست که طبقه متوسط از کنش پیشین سیاسی خارج و به کنش تکنوکرات و بروکراتیک منتقل و در آنجا سرگرم شده و تبدیل به نیرویی مثبت می‌شود که احتمال برگشت آن به طبقه پایین و یکدست شدن با آن وجود نخواهد داشت.

آزاد ارمکی در پاسخ به این سوال که حاکمیت چگونه و با چه روشی می تواند از بروز دوباره چنین اعتراض هایی جلوگیری کند، گفت: دولت تا زمانی که از نداشتن و فقر سخن می‌گوید و اینکه دائم در حال حل مشکلات است، اعتراض‌ها را افزایش می‌دهد پس باید از این کار اجتناب کند. دوم اینکه باید نظام کارشناسی تقویت و به گروه‌های حرفه‌ای در جهت کاهش بحران‌ها مسئولیت دهد و سوم اینکه جامعه را غیر سیاسی‌تر و فرهنگی‌تر کرده و به کنش‌های فرهنگی و سیاسی دعوت کند. دولت باید جامعه را به مشارکت اجتماعی در جهت حل مشکلات خودش دعوت کند.

آزاد ارمکی خاطرنشان کرد: در اینجا باید گروه‌های اجتماعی فعال شوند تا محلات خود را سروسامان دهند، مساجد، بهداشت و امنیت به محلات واگذار شوند، در این صورت جامعه سرگرم شده و مسئولیت می‌گیرد و هزینه‌های آن را هم خودشان می‌پردازند. از آن سو دولت باید امنیت و نیازهای اساسی را مدیریت و پی‌گیری کند تا اینکه بخواهد پاسخگوی تمام نیازهای جامعه باشد.

دولت رئیسی شعارهای غلو آمیز مطرح کرده است

این استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران در پایان تاکید کرد: برای مثال دولت آقای رئیسی اعلام کرده که با انبوه سازی مسکن ۴ میلیون واحد مسکونی خواهد ساخت اما ممکن نیست بتواند طی ۴ سال این وعده را عملی کند پس این یک شعار بزرگ و یک غلو است و در چنین شرایطی تنها انتظارات جامعه را بالا می‌برند و وقتی وعده‌ها عملی نشود، اعتراض‌ها آغاز خواهد شد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها