مجید فراهانی، عضو سابق شورای شهر تهران:
تهران گرفتار نگرش کوتاهمدت است
عدم استمرار و موقتی بودن امور مناسبات فردی و اجتماعی را بر اساس سلایق و ارادههای فردی و نه برنامهها و خردهای جمعی بنا مینهد
میتوان بسیاری از اقدامات شهردار محترم تهران را مصداقی از این نوع نگرش کوتاهمدت در پرداختن به مسائل شهری دانست. در بارزترین این اقدامات آقای زاکانی در اولین اقدامش برخلاف سایر مدیران کشور، در انتصابات خود از حکم های یکساله استفاده کرد.
مجید فراهانی، عضو سابق شورای شهر تهران، طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: دکتر همایون کاتوزیان در کتاب پرفروش «ایران، جامعه کوتاه مدت» در تحلیلی تاریخی از جامعه ایران در پاسخ به این سوال که چرا ایران با داشتن پیشینه تمدن پارسی و تمدن اسلامی اکنون مقابل کشورهای غربی عقب مانده محسوب میشود و همپای آنها رشد نکرده است؟ به پشتوانه دانش اقتصادی، تاریخی و سیاسی خود به تشریح نظریهاش مبنی بر کوتاهمدت بودن امور در کشور در حوزههای مختلف میپردازد.
ضربالمثلهایی مثل این را همه ما شنیدهایم که «از این ستون به اون ستون فرجه» یا «سیب رو که بندازی هوا هزارتا چرخ میخوره». همایون کاتوزیان در نظریه «ایران، جامعه کوتاهمدت» میگوید مجموعهی شرایط و تحولات تاریخی ویژگیای را در تاریخ و جامعه ایران ساخته که گاهی خروجیاش را در چنین ضربالمثلهایی میبینیم. اینکه آینده هیچ معلوم نیست و هر آن ممکن است همهچیز زیر و رو شود. لذا مقتضای چنین شرایطی آن میشود که در چنین جامعهای سنگ روی سنگ بند نمیشود و ثبات و برنامهریزی عنصر نایاب در هر عرصهای می شود و کشور در بسیاری از عرصهها به یک جامعه کوتاه مدت مبدل میگردد.
کافی است به عمر مفید کوتاه بسیاری از ساختمانهای تهران که بساز بنداز طراحی و اجرا شده اند نگاهی بیاندازید و همینطور است عمر برنامهریزی مدیریتی در بسیاری از سازمانهای ایرانی.
در این میان میتوان بسیاری از اقدامات شهردار محترم تهران را مصداقی از این نوع نگرش کوتاهمدت در پرداختن به مسائل شهری دانست. در بارزترین این اقدامات آقای زاکانی در اولین اقدامش برخلاف سایر مدیران کشور، در انتصابات خود از حکم های یکساله استفاده کرد یعنی به عبارت دیگر فقط برای یکسال به مدیران منصوب خود حکم مدیریتی داد و احکام را یکساله امضا کرد. زاکانی در پاسخ به چرایی حکمهای یکساله مدیرانش در همه سطوح صراحتا اعلام نمود: «مدیریت شهری امری شوخیبردار نیست و نمیتوان به مدیری تا چهار سال بعد حکم داد.»
البته ایشان به وعده خود عمل کرد و برخی مناطق جنوبی شهر تهران فقط در یکسال گذشته سه شهردار منطقه به خود دیدند و احکام برخی از مدیران شهری و مدیران عامل سازمانها و شرکتهای شهرداری بعد از یکسال تمدید نشد و مدیران جدیدی یکی پس از دیگری برای ادامه راه انتخاب شدند و آنطور که سخنگوی شهرداری تهران گفته این تغییرات در خصوص منصوبین ابتدایی آقای زاکانی در روزهای آتی همچنان ادامه داشته و خواهد داشت.
پر واضح است که چنین روند و نگرشی مدیران بلندپایه شهری را که قاعدتا بایستی حداقلی اعتماد مافوق را پشتوانه خود داشته باشند از برنامهریزی برای حل مشکلات ریشهای شهر بازداشته و به جای توجه به مسئولیت کلان خود در مقابل شهر و شهروندان به سمت کارهای نمایشی و تبلیغاتی سوق خواهد داد و از همه بدتر مدیران عالی شهری برای آنکه بمانند ملاک و معیار تصدیهای شغلی و واگذاری امور به مدیران میانی را نه شایستگیها و قابلیتهای افراد بلکه بیشتر روابط شخصی و مناسبات فردی و آشناییها و ذینفوذ بودن ایشان در جهت تثبیت خود قلمداد میکنند و در چنین فضایی معلوم است که چه بر سر برنامههای کلان شهری خواهد آمد.
مدیر ارشد شهری که اینگونه با حکمی یکساله و لرزان پا به عرصه مسئولیت یکساله میگذارد فرصت پرداختن و برنامهریزی برای پروژه ها و اقدامات میانمدت و بلندمدت را نخواهد داشت و صرفا تمرکزش را به اقدامات فوری فوتی متوجه خواهد نمود و جای این سوال را باقی میگذارد که پس جای اعتماد حداقلی به مدیران شهری منصوب شهردار محترم کجاست؟ و جایگاه برنامهریزیهای کلان و عملیاتی در فرایندهای شهرداری کجاست؟
اینگونه است که در فرمایشات شهردار محترم حتی یکبار به برنامه دوم یا سوم توسعه شهر تهران اشاره نشده و هیچگونه گزارشی از پیشرفت و تحقق اهداف برنامه توسعه سوم شهر تهران در یکسال گذشته به میان نیامده است. گویی شهر تهران هرگز برنامه ای نداشته و لذا هیچ نیازی به عملیاتی نمودن برنامه توسعه شهر تهران وجود ندارد.
مخاطره غلبه نگرش موقتی بودن و کوتاه مدت بودن تصمیم گیریها خصوصا در مدیریت کلان جامعه همان است که گفتیم. یعنی جامعهای که در آن چشمانداز بلندمدت چه در زندگی کلان و چه در زندگی خرد وجود ندارد. یعنی اینکه هم در چشمانداز، جامعه کوتاهمدت است و هم در زندگی فردی و این مساله عدم استمرار و موقتی بودن امور همه مناسبات فردی و اجتماعی را بر اساس سلایق و ارادههای فردی و نه برنامهها و خردهای جمعی بنا مینهد.
دیدگاه تان را بنویسید