پدر مهسا امینی:
دروغ میگویند که لباس مهسا با لباس فیلم فرق داشته/ سر و بدن مهسا را پوشانده بودند تا ما کبودیهای بدنش را نبینیم!
فشار آوردند که شبانه مهسا را خاک کنیم/ نمیخواهند مشخص شود چه بر سر دخترم آوردهاند
پدر مهسا امینی میگوید: صراحتا همه اظهارات سردار رحیمی فرمانده نیروی انتظامی را تکذیب میکنم؛ لباس مهسا هیچ مشکلی نداشت. ایشان میگویند لباس مهسا با لباسی که در فیلم دوربینها به تن دارد کاملا متفاوت است، بنده میگویم این حرف کذب است و اصلا چنین چیزی وجود ندارد.
انتقادات نسبت به درگذشت مهسا امینی هر لحظه افزایش مییابد. پلیس در پاسخ به انتقادات گفته هیچ برخوردی با مهسا صورت نگرفته و او صرفا برای توجیه به مقر گشت ارشاد برده شده است. سردار رحیمی همچنین گفته لباس مهسا با لباسی که در فیلم دیده میشود، کاملا متفاوت است. امجد امینی پدر مهسا (ژینا) امینی به این اظهارات واکنش نشان داده است.
بیشتر بخوانید
- علت مرگ مهسا امینی را مشخص کنید
- پزشکیان: من دکتر کوپنی نیستم/ در پزشکی نمیشود کسی یک دفعه بمیرد!+ ویدئو
- افشارگری پدر مهسا امینی: دخترم هیچ بیماری نداشته/ دروغ میگوید مریض بوده
به گزارش رویداد24، بخش هایی از گفتوگوی امجد امینی پدر مهسا امینی را در ادامه میی خوانید:
*بنده صراحتا همه اظهارات سردار رحیمی فرمانده نیروی انتظامی را تکذیب میکنم؛ لباس مهسا هیچ مشکلی نداشت. ایشان میگویند لباس مهسا با لباسی که در فیلم دوربینها به تن دارد کاملا متفاوت است، بنده میگویم این حرف کذب است و اصلا چنین چیزی وجود ندارد.
*حتی یک زن ۶۰ ساله هم به اندازه مهسا پوشیده نبود! تا به الان هر فیلمی که منتشر کردند، سانسورشده بوده و هیچکدام واقعیت ماجرا نیست.
*مهسا به ماموران گفته بود تو را خدا بگذارید من بروم. من شهرستانیام، اینجا غریبم. برادرم هم ۱۶ سال بیشتر ندارد؛ بگذارید من بروم. من که لباسم پوشیده است اما در همین حین یکی از ماموران مهسا را هل میدهد و با او برخورد فیزیکی میکنند. این برخورد با وسایل مختلف صورت گرفته است. ضمن اینکه چند دختری که داخل ون بودند، بعد از حادثه با من تماس گرفتند و گفتند داخل ون با مهسا برخورد فیزیکی شده است.
*بنده درخواست دسترسی به دوربینهای داخل ون و حیاط ساختمان وزرا را کردم، اما هیچ جوابی به من ندادند! هر فیلمی هم که در فضای مجازی منتشر شده، سانسور شده است.
*همه حرفها و فیلمهایی که نشان میدهند دروغ است و ما نتوانستیم هیچ چیزی را متوجه شویم. با وجود برخورد با مهسا و وخامت حال او، حتی سعی نکردند او را سریعتر به بیمارستان ببرند و در انتقال مهسا به مراکز درمانی تعلل کردند! پزشکان و پرستاران میگفتند اگر مهسا را زودتر به بیمارستان میبردند کار به اینجا نمیکشید.
*ناراحتی من این است که مقامات و مسئولان هر روز در حال دروغپراکنی در مورد دختر من هستند! گفتند که مهسا بیماری قلبی و صرع دارد در حالیکه من که پدر او هستم و ۲۲ سال او را بزرگ کردم با صدای بلند میگویم که مهسا هیچ بیماریای نداشته و در کمال صحت و سلامت کامل بود. آن کسی که دخترم را زده است، باید محاکمه شود؛ آن هم در یک دادگاه علنی نه اینکه الکی توبیخ و اخراج کنند! اجازه نمیدهم خون دخترم پایمال شود.
*وقتی به بیمارستان رفتیم، نمیگذاشتند مهسا را ببینیم. همه سر و بدن او را پوشانده بودند تا ما کبودیهای بدنش را نبینیم! فقط صورت و کف پای دخترم را توانستم ببینم که البته من با هزار بدبختی توانستم کبودیهای پای مهسا را ببینم. همان ابتدا هم پرستاران بیمارستان کسری به من گفتند آنقدر دیر مهسا را به بیمارستان انتقال دادند که ما هیچ کاری نتوانستیم بکنیم.
*هیچکس را هم با مهسا به بیمارستان نفرستادند! یعنی دخترم را سوار آمبولانس کردند و خودشان رفتند! اگر برادرش اشکان نبود هیچوقت نمیتوانستیم مهسا را پیدا کنیم. پرستاران میگویند وقتی مهسا را به بیمارستان آوردند هیچکس همراهش نبود و نمیدانستیم به چه شکل به شما خبر بدهیم. یعنی دختر بیهوش من را بدون هیچ همراهی به بیمارستان انتقال دادند! برادر ۱۶ ساله مهسا با هزار بدبختی توانست این بیمارستان را پیدا کند، چون اشکان اولین بارش بود که به تهران آمده بود و اصلا آنجا را بلد نبود.
*نمیخواهند که مشخص شود چه بر سر دخترم آوردهاند. من هشتگرد بودم و تقریبا دو ساعت طول کشید تا توانستم خودم را به بیمارستان برسانم وقتی هم رسیدم اجازه نمیدادند مهسا را ببینم. ما دستگاههای تنفسی را دیدیم، اما من که پزشک نیستم تا بدانم آیا واقعا دستگاه وصل بوده یا نه! فقط خدا میداند چه بلایی سر دختر من آوردند.
*در مورد تشیع جنازه هم باید بگویم به ما فشار آوردند که شبانه مهسا را خاک کنیم که من گفتم تحت هیچ شرایطی اجازه نمیدهم و بایاد مردم و فامیلها و حتی مادرش حضور داشته باشند. با پافشاری بنده، مراسم تدفین به ساعت ۸ تغییر کرد.
دیدگاه تان را بنویسید