زهرا نژادبهرام:
رسانههای نوین چه نقشی در ساخت و شکلدهی هویت ملی دارند؟
زهرا نژادبهرام نوشت: در عصری که هویت ملی به هویت جهانی گره خورده رسانههای نوین در کجای آن قرار دارند؟ به نظر میرسد آنها تسهیلگر ارتباطی میان هویت ملی و هویت جهانی هستند.
«ارتباطات قوامبخش هویت» عنوان یادداشت زهرا نژادبهرام برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: ارتباطات پیونددهنده فرهنگها و هویتها است لذا فرصتهای ایجادشده توسط رسانههای نوین که بستری گشوده برای تبادل فرهنگی است، امکان تعامل و بازخوانی و نشر فرهنگ را برای همگان ایجاد کرده است. این مهم در کارکرد هویتی، بستری برای استحکام بخشیدن و درعین حال تبادل داشته است، این رسانهها شکل نمادین و مشترک فرهنگها را به اشتراک میگذارند تا تصویری از خودهای فردی و هویت آنها عرضه کنند. تصاویر سفرههای هفتسین، آجیل چهارشنبهسوری، سبزههای سیزدهبهدر، آشرشته و کباب و حافظ و شب یلدا و انار و .... جملگی بستری برای اعلام وابستگی به فرهنگ و هویت ملی است که رسانههای نوین بستری متفاوت برای نشر آنها را در این فضاها ایجاد کرده است.
رسانههای نوین کارکردی جمعی برای استحکام و نشر هویت ملی پیدا کرده که شاید پیش از این بسیار دشوار و محدود بود چراکه رسانههای جریان اصلی یا شاید رایج، غالبا در اختیار همه هویتها و فرهنگها نبوده است. ازاینرو به نظر میرسد ایجاد تضاد، از سوی برخی میان هویت ملی و امکان استحکام آن در بستر رسانههای نوین کارکردی متفاوت از نقش رسانه برای تبادل و ارتباط تعریف میکند که دور از واقعیت است. در تحقیقی که درباره دانشجویان تربیت معلم تهران صورت گرفته، همین واقعیت که هویت ملی در رسانههای نوین دستخوش تغییر نمیشود و همچنان راه خود را طی میکند، مدنظر است...
اما نکته دریافتی دیگر آن بوده که این فضا امکان ایجاد ارتباط با فرهنگ جهانی را فراهم کرده است! در این میان نقطه قابل تامل و پر نفوذ این است که رسانههای نوین بستر خوداظهاری و هویتمندبودن افراد را گشوده است. براساس برخی دیدگاههای نظریهپردازان ارتباطات نظیر زیگارد و تانبرگ (1982) کارکردهای خوداظهاری از آنجا سرچشمه میگیرد که افراد مایلند برای خود و گروه خود احراز هویت کنند!
در عین اینکه در اثر باهم بودن و برقراری ارتباط نوعی حس اجتماعی میان افراد ایجاد میشود که همان کارکرد اجتماعی ارتباطات است لذا خوداظهاری به معنی هویتی است که فرد از خود به نمایش میگذارد و این در بستر اجتماع ملی شکل گرفته است بنابراین میتوان گفت ارتباطات قوامبخش هویت است. حال این مهم را در فضای هویت ملی اگر تعریف کنیم میتوان گفت که این رسانهها نخستین نمایشگر ارتباطات در عرصه گروههای اجتماعی برای بیان هویت و خواست هویت است. به نظر میرسد هویت ملی در این نوع رسانهها کارکردی فراتر از مرزها جسته و به شهروند ملی ساکن در جهان پیوند خورده است! تسهیل در ارتباطات و بسترسازی برای گفتن و ابرازنظر و دریافت نظرات انتقادی و همراه در ادامه در دسترس بودن و بیان به زبان مادری و جهانی، رسانههای نوین را به ایجاد هویت مجازی ملی پیوند داده است و کارکرد هویت ملی را فراتر از مرزهای کشور به نمایش گذاشته است.
به عبارتی آنها صاحب سه هویت هستند که باهم زندگی میکنند، هویت مجازی، هویت ملی و هویت جهانی ترکیب این سه باهم در عرصه رسانههای نوین منجر به ایجاد نوعی تعامل شده که بستری برای بازخوانی داشتههای فردی برگرفته از اجتماع زیستی در کنار هویت مشترک جهانی و هویتی که در فضای مجازی برای فرد ساخته شده است آنگونه که خود میخواسته و شاید نه آنگونه که هست! نوعی ایدهال محوری در این فضا نقش دارد که توجه به آن شاید بتواند آثار متفاوتی بر فردیت و اجتماع بر جای گذارد. از این رو شاید اگر بین سه عنصر تکنولوژی، هویت ملی و متن (اعم از نوشتاری یا دیداری و شنیداری) رابطه برقرار کنیم یعنی بدانیم که فرصتهای رسانههای نوین امکان انتقال متن را داده است و فرد که بازیگر این عرصه است در اتصال به هویت ملی خود قادر به ارتباط با افراد و گروههای دیگر است و متن را به مصابه بیان هویت ملی به نشانههایی نظیر زبان، فرهنگ، دغدغهها و باورها میداند شاید این رسانهها در تقویت و استحکام هویت ملی پیشروتر بودهاند!
در یک تحقیق در کویت در این خصوص به نکته جالبی اشاره شده است که توجه به آن شاید بتواند بستر مورد نظر را بیشتر تبیین کند. از نگاه این تحقیق ساختارهای فرهنگی و هویتی قوی قادر به انتقال پیامهای هویت هستند و در مواردی که ضعف در این ساختارها دیده شود یا به نوعی شکسته شده باشند، تغییرات در جهت جایگزینی قابل مشاهده است. ازاین رو اگر به هویت ملی به عنوان یک ساختار منسجم و با دوام نگاه کنیم که آثار اولیه آن در زبان و آداب و رسوم و باورهای عمومی قابل توجه است، میتوان گفت که رسانههای نوین در جهت استحکام آن نقشی موثر داشتهاند، اما اگر در بستر تعامل در این رسانهها برخی کارکردهای ضعیف فرهنگی در معرض سوال واقع شوند یا تغییر داده شوند نوعی بازخوانی هویتی را میتوان در آن مشاهده کرد! از این رو شاید بتوان گفت تصویر رسانههای نوین در برابر هویت ملی بیشتر حاوی بسترسازی و ارتباط است تا هویتسازی! نکته قابل توجه آن است که این بستر فرصت تغییر را در برابر آگاهیهای جدید ایجاد میکند شاید گره اصلی در این بحث خاستگاه تغییر است.
در عصری که هویت ملی به هویت جهانی گره خورده رسانههای نوین در کجای آن قرار دارند؟ به نظر میرسد آنها تسهیلگر ارتباطی میان هویت ملی و هویت جهانی هستند. آنها راه گفتوگو فرهنگها را برخلاف شعارهای رهبران سیاسی در عرصه مجازی باز کردهاند و اکنون در حال ساخت شاخصهای تازهای از هویت و گفتوگوی جهانی هستند که شاید پیش از این در آرزوها بود! در نهایت به نظر میرسد کارکرد رسانههای نوین در استحکام هویت ملی متفاوت از آن است که تاکنون مورد توجه واقع میشده است.
آنها با عناصر بنیادینی که شاخصهای هویت ملی را تعریف میکند روبرو هستند تا بتوانند در فضای جهانی شده راههای اتصال و گفتوگو را همراه کنند عناصری که شاید پیش از این نادیده انگاشته شده بود یا کمتر مورد توجه قرار میگرفت یا حتی به عنصری نامطلوب یاد میشد. اما اکنون رسانههای نوین در پی اتصال به جامعه جهانی با حفظ ارزشهای ملی نظیر زبان، فرهنگهای دیرین، اندیشمندان و.... در جهت عرضه تصاویری دیگر از هویت ملی است! به نظر میرسد این مهم نیازمند توجه بیشتر و تمرکز جدیتر است.
دیدگاه تان را بنویسید