کد خبر: 589028
|
۱۴۰۱/۱۰/۰۷ ۱۵:۵۰:۴۴
| |

زهرا نژادبهرام:

رسانه‌های نوین فرصتی برای رشد و توسعه صلح هستند

زهرا نژادبهرام نوشت: رسانه‌های نوین فرصتی شاید کم‌نظیر برای رشد و توسعه صلح و نمایش فردیت و عاملیت باشد!

رسانه‌های نوین فرصتی برای رشد و توسعه صلح هستند
کد خبر: 589028
|
۱۴۰۱/۱۰/۰۷ ۱۵:۵۰:۴۴

 زهرا نژادبهرام در یادداشتی با عنوان «رسانه‌های نوین اسطوره‌های پیشین را به چالش می‌کشند!»‌ برای روزنامه اعتماد نوشت: در دوره‌ای که رسانه‌های نوین کارکردی فراگیر پیدا کرده ارزیابی رفتارهای رسانه‌های نوین در اجتماع و شبکه‌های اجتماعی بستری است که نیازمند بازخوانی دارد. شیلر در کتاب گردانندگان افکار به پنج اسطوره اشاره می‌کند که تطبیق آن با رسانه‌های نوین شاید بتواند بستری برای این بازخوانی فراهم کند.  شیلر که متعلق به قرن بیستم است با رویکرد منطبق بر اقتصاد سیاسی، اقتصاد رسانه‌ای را عامل تحرک اصلی در تاثیر‌گذاری اجتماعی می‌داند. پنج اسطوره‌ای که هربرت شیلر در کتابش با عنوان «گردانندگان افکار» محتوای پیام‌ها را شکل می‌دهد عبارتند از: 

الف) اسطوره آزادی فردی و انتخاب شخصی که مربوط است به سوءاستفاده صاحبان سرمایه‌های بزرگ از آزادی.

ب) اسطوره بی‌طرفی، برای سرپوش گذاشتن بر فریب‌دهی و دستکاری فکری مخاطبان.

پ) اسطوره تغییرناپذیری طبیعت انسانی، در توجیه پیام‌های رسانه‌ای مربوط به تجاوزگری و رفتارهای خشونت‌آمیز.

ت) اسطوره فقدان تعارض اجتماعی، برای سرپوش گذاشتن بر واقعیت‌های مربوط به روابط سلطه و وابستگی بین کشورهای سرمایه‌داری و کشورهای در حال توسعه.

ج) اسطوره تعدد وسایل ارتباط جمعی که در واقع ناظر است به این توهم که وجود رسانه‌های متعدد، موجب همسانی منافع و یکنواختی داخلی پیام‌ها می‌شود. این اسطوره‌های معرفی‌شده توسط هربرت شیلر با ماهیت رسانه‌های جریان اصلی همخوانی زیادی دارد اما در بستر رسانه‌های نوین نیازمند بررسی بیشتراست.

رسانه‌های نوین عرصه‌های بسیاری از این اسطوره را به چالش کشیده‌اند آنها با استفاده از ظرفیت فردیت و عاملیت مفاهیم تازه‌ای را به رسانه انتقال داده‌اند. در خصوص فردیت و آزادی فردی امروزه در رسانه‌های نوین این آزادی به روشنی قابل دسترسی است. 

فرد در انتخاب و عضویت و عاملیت از نوعی آزادی برخوردار است که مفهوم اسطوره آزادی فردی و انتخاب شخصی را به دور از صاحبان رسانه‌های جریان اصلی تعریف می‌کند.

در رسانه‌های جریان اصلی مالکیت و جهت‌گیری مالک عنصر تعیین‌کننده برای محدودیت فردی و آزادی شخصی بود اما کارکرد رسانه نوین این مهم را دستکاری کرده است و اکنون این فرد است که هویت خود را به دور از خواست مالکین بیان می‌کند! همین نگاه را می‌توان نسبت به اسطوره‌ای تحت عنوان «فقدان تعارض اجتماعی و روابط سلطه» در رسانه‌های جریان اصلی و کمرنگ بودن آن در رسانه‌های نوین جست‌وجو کرد.

حضور جهانی مخاطبان در این رسانه‌ها فارغ از محدودیت‌های مرزی و سیاسی بستری برای برخورداری از این ظرفیت برای همه فراهم کرده است. این رسانه‌ها فرصتی برای شکل‌گیری شهروند جهانی به مفهومی که برخورداری از منابع و امکانات و به اشتراک‌گذاری دیدگاه‌ها و رویکردها را فراهم می‌کند، ایجاد کرده است! امروزه شاید در این عرصه سرمایه تعیین‌کننده بهره‌گیری از ظرفیت رسانه‌های نوین نیست و این مهم در بستر رسانه‌های جریان اصلی قابلیت نشر داشته است! ازاین رو به نظر می‌رسد این اسطوره نیز به نوعی با افول روبه‌روشده است.

درخصوص «اسطوره بی‌طرفی» رسانه‌های نوین نیز می‌توان این مهم را طرح کرد که به صورت نمادین دستکاری ذهن آن‌گونه که شاید در رسانه جریان اصلی قابل مشاهده بود، در این نوع رسانه کمتر با آن روبه‌رو می‌شویم؛ درست است که ربات‌ها گاهی حملات خاصی را در مورد موضوعاتی به کار می‌بندند اما باز این کاربران اصلی هستند که موضوعات را از مناظر گوناگون طرح می‌کنند و قادر هستند بستر طرح موضوع و مخاطب‌جویی را باز کنند!

اسطوره «تعدد وسایل ارتباط جمعی و توهم همگرایی پیام» در رسانه‌های جریان اصلی نیز با چالش جدی روبه‌رو شده است، چراکه مخاطب در رسانه‌های نوین با اتکا به شبکه‌های گوناگون فعال در آنها در شکل‌گیری پیام نقشی فراگیر دارد و می‌تواند این تعدد را به معنای فرصت بیشتر برای طرح نظر خود استفاده کند! لذا به نظر می‌رسد این اسطوره نیز در ادبیات رسانه‌های نوین کمتر بتواند قابل طرح باشد.

اسطوره «انتشار خشونت و تعارض»، به نظر می‌رسد این مساله در رسانه‌های نوین به‌رغم همه باورها برای تعامل جهانی همچنان قابل مشاهده است. گشاده‌دستی این رسانه در ایجاد پیام توسط مخاطب این فرصت را به برخی مخاطبان داده که از این ظرفیت در جهت نشر خشونت و باور‌پذیری طبیعت خشونت در جوامع بهره گرفته شود، اما این به معنای آن نیست که توانسته همه فضا را دراختیار بگیرد! رویکردهایی مثل تنظیم‌های هوشمند تا حدودی این مساله را خنثی کرده اما نتوانسته همه ابعاد را در بر بگیرد، شاید خشونت و تعارض امروزه فرصت نشر در این رسانه‌ها را دراختیار داشته باشند اما همچنان جو غالب در این نوع رسانه‌ها دوری از خشونت و باور‌پذیری به صلح اجتماعی در بستر رسانه‌های نوین است!

در بررسی‌ای که در سال 1400 منتشر شده، آمده است مولفه‌های فناوری‌های نوین ارتباطی در انتقال عناصر قدرت از جهان حقیقی به جهان مجازی نقش دارند و در این میان، متغیرهای اینترنت و شبکه‌های مجازی، بیشترین سهم را در گسترش دیپلماسی در عرصه بین‌المللی داشته‌اند. این مهم به این معنا است که عرصه دیپلماسی در رسانه‌های نوین کارکردهای تازه‌ای برای صلح ایجاد کرده است که شاید پیش‌تر کمتر قابل دسترسی بود. در تحقیقی دیگر این مهم مورد توجه بوده و بر دو نکته نیز تاکید داشته و آن توان رسانه‌های نوین بر بسیج جامعه مدنی در برقراری صلح و فعال‌سازی هویت جمعی است!  در نهایت به نظر می‌رسد اسطوره‌های هربرت شیلر همچنان در نظام رسانه‌ای جریان اصلی قابل دسترسی است اما نشر آن در رسانه‌های نوین با کمی تامل کمتر قابل تسری است. این مهم کارکرد جدی این نوع رسانه و امکان بازیابی نقش واقعی آنها در همراهی برای نشر ارزش‌ها و ارتباطات و تعاملات موثر جهت حل معضلات و مشکلات را الزامی می‌کند. رسانه‌های نوین فرصتی شاید کم‌نظیر برای رشد و توسعه صلح و نمایش فردیت و عاملیت باشد!

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها