زهرا نژادبهرام:
تکریم زبانی کاری از پیش نمیبرد! زنان میخواهند شنیده شوند و دیده شوند
زهرا نژادبهرام نوشت: این روز را به نام زن نامگذاری کردند که به طرح مسائل آنان از سوی رسانهها و مسوولان بپردازیم وگرنه تکریم زبانی کاری از پیش نمیبرد! زنان میخواهند شنیده شوند و دیده شوند؛ باور شوند، چرا که آنها راه خود را پیدا میکنند.
زهرا نژادبهرام در یادداشتی با عنوان «روز زن و فهرستی از مطالبات بر زمین مانده!» در روزنامه اعتماد نوشت: امسال روز زن متفاوت از سالهای قبل برگزار شد در میان اعتراضات صورت گرفته که به خاطر فوت خانم مهسا امینی دختری از ایران در تهران، مطالبات و خواستههای زنان به موضوعی جدی مبدل شد که توجه بیشتر و مهمتری را طلب میکند. بهرغم نامگذاری میلاد حضرت زهرا (س) به نام «زن» تصویری که از سوی صدا وسیما یا بنرهای نصب شده و دیوارنگارههای خیابانها بیشتر بر نقش مادری تمرکز کردند و به نظر میرسید که این روز تغییر ماهیت داده و به نام مادر نامگذاری شده است!
فارغ از اهمیت نقش مادری در زندگی اجتماعی و فردی زنان و خانوادهها که جایگاه و کرامت آن ضرورتی جدی است، لازم است با نگاهی دوباره به دلایل این نامگذاری به نام زن توجه بیشتری داشته باشیم. اگر این روز به نام مادر نامگذاری شده است که بایستی بستری برای رسیدگی به مشکلات و مسائل مادران و فرصتی برای ارزش گذاشتن بر جایگاه مادر در خانواده و جامعه باشد که بحق الزامی و ضروری است، اما اگر به نام زن نامگذاری شده پس موضوع فراتر از نقش مادری است و مساله مربوط به همه زنان اعم از مادران میشود که طبیعی است مسائل و مطالب آن نیز متفاوت است.
زنان در طول تاریخ همواره نقشی بلند بر نگارش هویت این سرزمین داشتهاند؛ آنان نیمی از جامعه هستند که به دلایل گوناگون تاریخی و فرهنگی به جایگاه و نقش آنها در جامعه کمتوجهی صورت گرفته یا حداقل متفاوت دیده شده است. زنان؛ انسانهایی هستند که جامعه بر جمع آنان با مردان شکل گرفته است، آنها به عنوان اعضای جامعه مسوولیتها و تکالیف و حقوقی برابر با همه اعضای جامعه دارند و توجه به حقوق و تکالیف آنان از سوی جامعه الزامی جدی است. مطالباتی که آنان در طول سدهها و دههها دارند در قالب نیازهای مشترک برای مشارکت در جامعه و رشد و بالندگی فردی امروزه به مطالبات انباشته شدهای مبدل شده که کمتوجهی به آن بستری برای نگرانیهای عمومی در جامعه ایجاد کرده است.
رشد فزاینده تحصیلی آنان و رسیدن به نرخ 85درصدی در سوادآموزی و وردی بیش از 60درصدی دانشگاهها از سوی زنان و داشتن رقمی 30درصدی از زنان که دارای تحصیلات تکمیلی هستند؛ بیانگر این مهم است که زنان در امر سواد و دانش بسترهای گشودهای را برای خود طراحی کردهاند، آنان با این رقم از رشد دانشی و آگاهی در جستوجوی حقوق و ایفای تکالیف خود در جامعه هستند.
با این رشد در کسب دانش اما میزان مشارکت اقتصادی آنان به رقمی حدود 15درصد رسیده است. آنان در میزان بیکاری در مقطع افراد دانشآموخته دانشگاهی دو برابر مردان بیکار هستند و در کل رقمی بیش از 18درصد از زنان بیکار هستند که این مهم نسبت به ضرورتهای اشتغال برای همه افراد جامعه نگرانکننده است. آنها در جستوجوی ارتقای وضعیت اقتصادی خود خواهان فرصتهای شغلی برابر با مردان بوده و به دنبال دریافت حقوق اجتماعی در امر برابری دستمزد و فرصت دسترسی به موقعیتهای شغلی هستند.
این درحالی است که بررسیها نشان میدهد شاخصهای اشتغال در چند فصل گذشته نسبت به سالهای قبل پایینتر بوده، این شدت برای زنان بیشتر بوده است. همچنین نسبت اشتغال مردان در حال حاضر در کشور حدود 63درصد، درحالی که این نسبت برای زنان بین 10 تا 11درصد در نوسان است. در شرایطی که اشتغال دغدغه اصلی همه شهروندان است و زنان نیز جدا از مردان در این امر نیستند بیکاری به دغدغهای نگرانکننده برای آنان مبدل شده است. اما این موارد به همراه گستردگی نوع اشتغال موجود برای زنان که عموما در بخش خدمات است منجر به نابرابری در دستمزدها با ساعات کار بیشتر شده است؛ بروز بیماری کرونا و ازدست رفتن بسیاری از مشاغل به دنبال مشکلات اقتصادی ناشی از جراحی اقتصادی فشار زیادی را به این بخش وارد کرد و نه تنها فرصتهای شغلی بسیاری از دست رفت بلکه روند خوداشتغالی اینترنتی از طریق شبکههای مجازی نیز با چالش روبهرو شد! فیلتر شدن بخشی از شبکههای مجازی که فرصت اقتصادی برای زنان ایجاد کرده بود در کنار ضعف اینترنت بر دامنه این امر افزوده است.
این مهم درحالی است که در تحقیقی بیش از سهچهارم پرسششوندگان با اشتغال زنان همراه بودهاند، این مساله به این معنا است که مساله اشتغال برای زنان و ایجاد فرصت شغلی برای آنان نه تنها فرصتهای رفع مسائل اقتصادی را برای آنان تامین میکند، بلکه قادر است بخشی از مشکلات خانوار را برطرف کند و فضای لازم برای مشارکت اجتماعی و بهرهمندی جامعه از توانمندی نیمی از جامعه را ایجاد کند.
در کنار این میزان مشارکت آنان در عرصه تصمیمسازی و تصمیمگیری نیز بار دیگر بر این مطالبه انباشته شده تاکید میکند. عدم حضور زنان در عرصههای کلان تصمیمگیری و محدودیت حضور آنان در نهادهای انتخابی (مجلس شورای اسلامی 17 نفر شورای شهر تهران 4 نفر و...) و... جمگلی تاکیدی بر این مهم است.
در عرصه بهداشت و درمان با رشد تکنولوژی و تسری بهداشت در کشور موقعیت زنان از بستر مطلوبی برخوردار است اما این مهم نیازمند سرمایهگذاری بیشتر و توجه کلانتر است.
براساس برخی نظرسنجیها مساله زنان عدم درگیر شدن در چرخه فقر و داشتن فرصتهای شغلی در قالبهای گوناگون در کنار رفع تبعیض در قوانین و فرصتهای برابر و امنیت است؛ زنان در این میان نسبت به برخی مسائل حقوقی نیز اشکالات جدی دارند و خواهان رفع و تعدیل آن هستند؛ مسائلی مثل دیه که با تدبیر بیمه مرتفع شد اما به کلی برطرف نشد و مسائل مربوط به حضور اجتماعی و... در این راستا کمتوجهی به مسائل زنان شاید دامنه این مطالبات انباشته شده را بیشتر و بیشتر کند در همین راستا مساله امنیت اجتماعی زنان یکی از مهمترین مسائلی است که هنوز به آن توجه جدی نشده است. لایحه بر زمین مانده نفی خشونت علیه زنان در مجلس همچنان دغدغهای است که باید نسبت به آن با عزم بیشتری روبهرو شد!
درنهایت به نظر میرسد روز زن را میبایستی به مسائل زنان اختصاص داد و برای تکریم مادران و رفع مشکلات آنان نیازمند طراحی روز دیگری هستیم که این دو موضوع با هم اختلاط نیابد و فرصتی برای بازخوانی مطالبات هر دو باشد. چراکه مسائل مادران بسیار گسترده و جدی است خصوصا باتوجه به مشکلات پیشآمده نیازمند بازخوانی نیازهای آنان هستیم، اما این روز به نام زن نامگذاری شده پس مطالبات زنان را بخوانیم، برطرف کنیم و باور کنیم که زنان نیمی از جامعه هستند و بدون آنها جامعه وجود نخواهد داشت پس در رفع مشکلات آنان که بخشی از آن بالا آمد کوشا باشیم.
این روز را به نام زن نامگذاری کردند که به طرح مسائل آنان از سوی رسانهها و مسوولان بپردازیم وگرنه تکریم زبانی کاری از پیش نمیبرد! زنان میخواهند شنیده شوند و دیده شوند؛ باور شوند، چرا که آنها راه خود را پیدا میکنند.
دیدگاه تان را بنویسید