روزنامه اعتماد از مرگ حیوانات در باغوحشهای ایران طی ۱۰ سال گذشته گزارش داد:
تلف شدن 52 حیوان در دوازده باغوحش!
روزنامه اعتماد نوشت: بررسیها نشان میدهد که تاکنون دستکم 30 بار تلفات حیوانات وحشی از 14 باغوحش، دلفیناریوم و باغ پرندگان ایران خبری شده و شامل مرگ 52 حیوان وحشی و دستکم هزار تا 3 هزار پرنده وحشی در دو باغ پرندگان است.
نیره خادمی- گوزن را کنار فنسهای باغوحش با گردنی شکسته و هیکلی خونین پیدا کردند، شیر را پنجه عفونیاش از پا در آورد و ببر در استخر باغ غرق شد، مرالها سرما خوردند و در قلب دلفین، خون لخته شده بود. گورخرهایی که مردند وقتی از آفریقا به تهران رسیدند، بارها به در و دیوار خوردند و داخل جوی آب افتادند، دست و پاها شکست و یکی دو تای آنها چند روز بعد تلف شدند و زرافهها هم گویا مسموم شده و از بین رفتهاند.
به گزارش اعتماد، تاکنون آمار رسمی از میزان تلفات حیوانات در باغوحشهای ایران منتشر نشده است و بسیاری از مرگومیرها هم فرصت رسانهای شدن پیدا نمیکنند ولی همین میزان اندکی که به رسانهها درز پیدا کرده است دورنمایی از وضعیت باغوحشهای کشور است.
بررسیهای «اعتماد» از اخبار منتشر شده درباره تلفات حیوانات باغوحشهای ایران در 10 سال گذشته (اززمستان 91 تاکنون) نشان میدهد که تاکنون دستکم 30 بار تلفات حیوانات وحشی از 14 باغوحش، دلفیناریوم و باغ پرندگان ایران خبری شده و شامل مرگ 52 حیوان وحشی و دستکم هزار تا 3 هزار پرنده وحشی در دو باغ پرندگان است. با وجود ابلاغ ضوابط و آییننامه جدید باغوحشها از سوی سازمان محیط زیست در سال 99 ولی هنوز آمار مرگ و میر چشمگیر است. تلفات مطرحشده و شاخص در رسانهها در این 2 سال به 15 مورد رسیده و یک مورد هم در باغ پرندگان آنفلوآنزا منجر به مرگ دستکم 700 پرنده شده است.
همه این موارد در شرایطی است که تنها خبر مرگ حیوانات در معرض انقراض، رسانهای میشود و تلفات گونههای بومی و غیر کمیاب کمتر گزارش شده و مورد توجه قرار میگیرد. تا سال 97 بیشترین خبر از تلفات از باغوحشهای مشهد، خرمآباد و ارم در رسانهها درز پیدا میکرد ولی در این 3-2 سال پای باغوحش صفادشت هم به رسانهها باز شد. براساس بررسیها درباره تلفات با احتساب دو مورد تایید نشده 21 مورد در باغوحش مشهد، 7 مورد در صفا دشت، 7 مورد ارم، 4 مورد خرمآباد، 5 مورد دلفیناریوم و بقیه در دز، کرمان، ارومیه، زابل، تبریز و دزفول اتفاق افتاده است.
آخرین خبر تلفات از باغوحش مشهد سال 99 منتشر شد؛ باغوحشی که در سال 98 -97 مدتی تعطیل بود ولی هماکنون فعال است. مرگ و میر حیوانات باغوحش صفادشت تنها 3 – 2 سال پس از راهاندازی مجموعه رسانهای شد و آخرین مورد تلفات در باغوحش ارم نیز خرداد ماه امسال در رسانهها منتشر شده است. باغوحش خرمآباد آبان 1400 بهطور کامل تعطیل شد و آخرین خبر مرگ و میر در آن مرداد 95 گزارش شده بود. علاوه بر همه اینها دیماه سال 98 همزمان با مرگ آلفا در دلفیناریوم برج میلاد شورای هماهنگی شبکه تشکلهای مردمنهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور اعلام کرد که از 12 پستاندار دریایی در این دو دلفیناریوم در مقاطع زمانی مختلف فقط یک دلفین و یک شیر دریایی در برج میلاد دیده میشود.
باغوحشها به سبک قاجار اداره میشود
شرایط باغوحشهای فعال در ایران از زمانی که ناصرالدینشاه «مجمع الوحوش» را در خیابان سعدی ساخت و چند سال بعد که دوشان تپه را برای باغوحش انتخاب کرد تا این سالها که تعداد باغوحشها به بیش از 70 مورد رسیده، چندان تغییری نکرده است. فربد خاکپور، دامپزشک حیات وحش معتقد است که باغوحشهای ایران با همان سیاست دوران قاجار اداره میشوند و فقط کمی سازهها، جایگاههای نگهداری و جیره غذایی حیوانات تغییر کرده و به روز شده است: «حتی اگر ظاهر باغوحشها کمی تغییر کند و از فناوریهای مدرنتر استفاده کنند اما باز هم اساس سیاستگذاری، هدفگذاری و ذات وجود این باغوحشها سنتی است.»
او به «اعتماد» میگوید که باغوحشها در دنیا اهداف آموزشی، پژوهشی و حفاظتی را دنبال میکنند: «باغوحشهای مدرن آموزش علمی دنیای حیات وحش به عموم مردم را وظیفه خود میدانند و مفاهیم فرهنگی، آگاهیرسانی و بایدها و نبایدها و مواردی که عموم باید طی بازدید از باغوحش بیاموزند را در نظر میگیرند ولی اغلب باغوحشهای ایران در این باره نه تنها هیچ عملکرد مثبتی ندارند بلکه در بسیاری از موارد نگهداری غیرقانونی حیات وحش در منازل و سوءاستفاده از حیات وحش را ترویج میکنند. همچنین حیوانات باغوحشهای مدرن برای انجام مطالعات علمی در اختیار پژوهشگران و متخصصان قرار میگیرند تا نتایج این پژوهشها به ارتقای کیفیت زندگی دیگر حیوانات وحشی در اسارت و همچنین برای حفاظت از حیات وحش آزادزی کمکرسان باشد. این مورد هم به ندرت و بسیار استثنایی در باغوحشهای ایران اتفاق میافتد و برنامهای برای آن وجود ندارد. هدف بعدی باغوحشهای مدرن کمک مستقیم به حیات وحش آزادزی است که از طریق پروژههای تکثیر در اسارت و رهاسازی در طبیعت انجام میشود ولی در ایران ابدا اهداف حفاظتی جایگاهی در سیستم مدیریتی باغوحشها ندارند.»
خاکپور از ماجرای وارد کردن زرافهها به ایران یاد میکند که تابستان 97 به ایران وارد شدند: «واردات این حیوانات غیربومی هیچ هدف حفاظتی، علمی و فرهنگی را دنبال نمیکرد و تلفات همه آنها طی چند سال گواه عدم وجود عملکرد و مدیریت علمی مناسب برای زرافهها از جمله فقدان نظارت دامپزشکی تخصصی آنها بوده است این درحالی است که در باغوحشهای مدرن دنیا تمام حیوانات وحشی ارزشمند پرونده پزشکی دارند که با معاینات و آزمایشات دورهای وضعیت سلامت و تمام عوارض و بیماریها مشخص شده و تمام داروهایی که مصرف میکنند ثبت میشود و به همین دلیل مرگ ناگهانی و غافلگیرکننده در باغوحشهای جهان پدیدهای کمیاب است در حالی که این قبیل رخدادها در باغوحشهای ایران به پدیدهای عادی بدل شدهاند.»
دسامبر سال 2021 ملاتی، اوانگوتانی که در میان بازدیدکنندگان باغوحش پارک وودلند واشنگتن با نام اورانگوتان فضول شناخته میشد، در پروسه بهبودی پس از عمل جراحی جان باخت. این میمون 5 دهه از عمر خود را در این باغوحش گذرانده و چندی قبل برای برداشته شدن غده سرطانی تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. اورانگوتان باغوحش پرث در غرب استرالیا که لقب پیرترین را هم داشت سال 2018 در سن 62 سالگی درگذشت در حالی که عمر مفید این حیوان در طبیعت 35 تا 45 است و در اسارت تا 60 سال. مارس 2014 سایت باغوحش اورگان امریکا از مرگ نیکول، ببر 15 ساله آمور خبر داد. نیکی در حالی جان باخته بود که عمر مفید ببرهای ماده در اسارت 14 تا 15 سال است. ماه گذشته مرگ یک کرکس در باغوحش دالاس، پلیس را به محوطه کشاند تا ضمن افزایش امنیت باغوحش، درباره این مرگ مشکوک تحقیقاتی صورت گیرد.
وزارت علوم سرفصلهای دامپزشکی را به روز کند
فهمیه اسلامی دیگر دامپزشک و کارشناس حیات وحش نسبت به نبود منابع علمی، به روز نبود اطلاعات درباره حیات وحش در دروس مرتبط با این رشته و کمکاری وزارت علوم در تغییر سرفصلها انتقاد دارد. او به «اعتماد» میگوید با توجه به تعداد دامپزشکهای متخصص و مجرب در ایران و کمبود منابع علمی در سطح دانشگاه آمار تلفات حیواناتی که داریم بالا نیست: «مگر ما چقدر در زمینه تربیت دامپزشکان حیات وحش موفق بودیم؟ بحث حیات وحش با حیوانات اهلی متفاوت است. ما چقدر دامپزشک حیاتوحش داریم که باغوحشها بتوانند از ظرفیتهای آن در حیات وحش استفاده کنند. کمبود داریم و به عبارتی اصلا چیزی نداریم در حالی که باید ببینیم در خارج از ایران با چه امکانات، تمرینها و دامپزشکانی این کار را انجام میدهند. در دوره تخصص این رشته چیزی با عنوان حیات وحش وجود ندارد و در 6 و 7 سال دانشگاه یک خط درباره حیوان وحشی نمیخوانید و دانشجو بعد از فارغالتحصیلی حتی فرق برخی گونهها را نمیداند چون یاد نگرفته است. ما در این حرفه، صرفا با نوشتهها و فیلمهای خارجی خود را به روز میکنیم و برخی همکاران برای یادگیری به دورههای خارج از کشور میروند. چندین بار از سوی سازمان محیط زیست با وزارت علوم در این باره نامهنگاری شده که فقط چند واحد درسی بگذارید تا دانشجویان یاد بگیرند ولی پاسخی داده نشده است. تنها کسی که میتواند بالای سر حیوان برود دامپزشک است و وقتی دامپزشک میرود درباره حیوان وحشی چیزی نمیداند چون درسی در این باره نخوانده و منابع علمی وجود ندارد. قبل از آن باید برود دوز بیهوشی را در اینترنت سرچ کند در صورتی که علم دامپزشکی یک علم جدید در دنیا است و ما در آن عقب هستیم. حیوانات ایران تنها حیوانات اهلی شتر و گاه و گوسفند نیستند و ما در هر استانی انواع گونههای جانوری را داریم.»
البته با تمام این حرفها او از اقدام مثبت سازمان محیط زیست در سال 97 یاد میکند که استخدام دامپزشک بیماریهای حیات وحش در استانها را آغاز کرده است: «این حرکت یعنی حیات وحش نیاز به درمان دارد و یک نسل دامپزشک حیات وحش تربیت میکند. البته اینکه دامپزشکهای جذبشده چقدر از حیات وحش میدانند به دروسی بر میگردد که در دوره عمومی دانشگاه خواندهاند ولی در هر صورت حرکت مثبتی است.» حیات وحش ایران نه تنها با کمبود دامپزشک که با کمبود نظارت هم روبرو است و به اعتقاد سپهر سلیمی، فعال حقوق حیوانات همین دستورالعملهای سازمان محیط زیست هم در ۹۰ درصد از مراکز اجرا نمیشود.
دیدگاه تان را بنویسید