«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
همین دو زار و ده شاهی کرایه تاکسی هم مساله است!
عید در خیابانهای تهران، به افزایش درگیریهای لفظی مردم و رانندههای تاکسی دامن زده است.
حال و هوای عید؟ بله، البته هوا بهتر شده، خبری از سرمای گداکش نیست و آسمان به سمت ملایمت با بیخانمانها میرود. اما همه، سواره و پیاده، نگران ترافیک هستند، و این نگرانی فقط به کلافگی در راه ماندن و تاخیر کردن ختم نمیشود.
به گزارش اعتمادآنلاین، کمتر ایستگاه تاکسیای این روزها در تهران اوضاع یک اسفند عادی را تجربه میکند، اسفند عادی یعنی مثلاً آن وقتها که رانندههای تاکسی هنوز در ایستگاه میایستادند و فقط در مورد احتمالات افزایش کرایه گمانهزنی میکردند. حالا اوضاع متفاوت است. از جمله این تفاوتها، یکی هم صفهای تاکسی است که «مسافر سوار نمیکنند». رانندهها، آنها که این روزها خطر میکنند و تا ایستگاه تاکسی میآیند، اغلب منتظر هستند تا تاکسی آنلاین در همان مسیری که معمولاً طی میکنند برایشان مسافر پیدا کند. قیمت تاکسی آنلاین برای مسیری که کرایه آن با سه مسافر، 100 هزار تومان است، این روزها تا 250 هزار تومان افزایش پیدا کرده است. مردم که اغلب نمیتوانند برای مدت طولانی منتظر تاکسی شوند دوتا دوتا، سهتا سهتا در پایانهها درخواست تاکسی آنلاین میکنند و رانندهها میتوانند درآمدشان را از این طریق بیشتر کنند. البته این شامل کسانی است که هنوز خودشان با محاسبه شخصی کرایه تاکسی را بیشتر نکردهاند.
در نبود تاکسیهایی که آماده هستند مسافر سوار کنند، رانندههایی هم هستند که حاضرند مسافران را به مقصد برسانند، البته وقتی برچسب قیمت روی شیشه نیست، کرایه را میتوان توافقی تصویب کرد. هفته گذشته در یک ایستگاه تاکسی رانندهها تصمیم گرفتند کرایه مسیر را ۲۰ درصد افزایش دهند، و به جای 35 هزار تومان 45 هزار تومان طلب کردند، یک هفته بعد، این رقم هم کافی نبود. یک راننده تاکسی که کرایه 35 هزار تومانی را به 55 هزار تومان افزایش داده است در این باره به اعتمادآنلاین گفت: «میتوانید صبر کنید، کسی این روزها مسافر جابهجا نمیکند، ترافیک است، مسیر 40 دقیقهای یک ساعت و ۴۰ دقیقه طول میکشد، موتور ماشین را هفته پیش پیاده کردم و توافق کردیم که هشت میلیون تومان پرداخت کنم، این هفته که ماشین را جمع کرد، 16 میلیون تومان فاکتور نوشته است. نمیتوانیم صبر کنیم تا کرایه مصوب را گران کنند، بقالی، قصابی و تعمیرکار و قیمت روغن موتور با جلسه شورای شهر جابهجا نمیشود که ما با جلسه شورای شهر قیمت را تنظیم کنیم.»
افزایش کرایه تاکسیها فقط یکی از درگیریهای این روزهای رانندههای تاکسی و مردمی است که با تاکسی جابهجا میشوند. در غیاب تاکسی به تعداد کافی، رانندهها و حتی خود مردم که بهخصوص در ساعتهای بعدازظهر باید مدت طولانیتری منتظر تاکسی بمانند احتیاطهای مربوط به کرونا و آنفلوانزا را کنار گذاشتهاند و طبق عادت قبلی سه سرنشین در صندلی عقب سوار میشوند. با وجود اینکه مدیرعامل اتحادیه تاکسیرانی اخیراً گفته است اگر تاکسیها به جای سه سرنشین چهار سرنشین سوار کنند باید کرایه را بر مبنای چهار نفر، یعنی حدود ۲۰ درصد کمتر از نرخ کرایه مصوب سال جاری، دریافت کنند؛ اما این حرف هم خریدار چندانی در ایستگاههای تاکسی ندارد!
یک راننده تاکسی دیگر در مسیر انقلاب به پونک میگوید: «سه هفته پیش لاستیک خریدم دو میلیون و ۲۰۰ هزار تومان، بعد زنگ زد گفت بیا پولت را پس بگیر لاستیک نداریم، امروز زنگ زدهام میگویند لاستیک داریم سه میلیون تومان، اگر الان نخریم، معلوم نیست اردیبهشت که کرایهها را بیشتر کردند زورمان برسد لاستیک بخریم. ما دیگر از خیر گوشت لخم و گرم خریدن گذشتهایم، آجیل را که سالهاست از شب عید کنار گذاشتهایم، همین میوههای تنظیم بازاری یخزده و پر از لک و پیس را میگذاریم سر سفره با این شیرینی به درد نخورها، ولی نمیتوانیم لاستیک هم نخریم، روغن ماشین را هم عوض نکنیم، اینها را هم بگذاریم کنار ماشینی نمیماند که همین بخور و نمیر را با آن دربیاوریم. بعد میگویند چرا کرایه با نرخ دلار بالا میرود، کرایه نیست که با نرخ دلار بالا میرود، ماییم که ارزان میشویم.»
راننده تاکسیهای جوان، بیشترشان مایل نیستند در مورد سختی این روزهای زندگی حرف بزنند، اما آنها که پا به سن گذاشتهاند، این محافظهکاریها را هم ندارند. یک راننده تاکسی بازنشسته که حالا به عنوان شغل دوم با تاکسی در مسیر انقلاب به سیدخندان کار میکند میگوید: «دولت گفته عیدی میدهیم، عیدی من بازنشسته میشود دو میلیون، دو و نیم میلیون، گوشت از بازار روز خریدم کیلویی ۴۰۰ هزار تومان، سهتا ماهی خریدیم شده ۴۰۰ هزار تومان، عیدیای که دولت به من میدهد قیمت پنج کیلو گوشت است، برنج از کیلویی 120 هزار تومان ارزانتر پیدا نمیکنم؛ تازه همین هم قاطی دارد. من باید دو بار بروم تا سیدخندان و برگردم که 120 هزار تومان دربیاورم، دو بار تا سیدخندان رفت و برگشت بدون اینکه معطلی اول و آخرش در صف را حساب کنیم میشود سه ساعت، سه ساعت و نیم. یک کیلو برنج غذای خودمان و سه چهارتا مهمان است. کرایه را زیاد کنیم مردم جَر میکنند. آن یکی میگوید حقوق نگرفتهام، آن یکی میگوید اخراجم کردهاند، آن یکی میگویند خرج بیمارستان دارم، همه هم گرفتار هستند.»
یک مسافر در مسیر انقلاب به میدان صنعت میگوید: «من این روزها دعوا بر سر کرایه تاکسی زیاد دیدهام، خودم هرچه بگویند میدهم، این ۱۰، ۱۵ هزار تومان نه من را فقیر میکند نه آن راننده را دارا، ما را به جان هم انداختهاند که یادمان برود در مملکت چه میگذرد، فکر میکنم اوضاع بسیار از این بدتر خواهد شد. مردم همین الآن هم سر یک قران دو زار خون همدیگر را میریزند، تازه الان دم عید است و همه باید حال و هوای عید داشته باشند و عیدیها را گرفته و امیدوار باشند که اقلاً چند روزی به استراحت و تفریح بگذرد، ولی همین هم شده عذاب مردم. میخواهند صورتشان را با سیلی سرخ نگه دارند. خب شرایط بد است ندارند؛ نه همین ۱۰، ۱۵ هزار تومان، اصلاً ۲۰، ۳۰ هزار تومان کرایه اضافه را دارند، نه آن ۵۰۰ هزار تومان پول گوشت و یک میلیون تومان پول پسته را. ندارند و نمیتوانند قبول کنند که ندارند. به همین راحتی.»
تقریباً از ساعت دو بعدازظهر به بعد، بسیاری از پایانههای تاکسی در تمام شهر با کمبود تاکسی روبهرو هستند، به همین دلیل تاکسیهای خطهای دیگر، تاکسیهای اینترنتی و همینطور خودروهای شخصی بیشتر در پایانهها دیده میشوند تا تاکسیهایی که برچسب قیمت مسیر روی شیشهشان نصب شده است. یک راننده تاکسی در خط آزادی به پاکدشت میگوید: «ترافیک از سرسام گذشته، ساعت از 2 که میگذرد دیگر نمیشود در هیچ مسیری رفتوآمد کرد. مردم زورشان میآید ۱۰ هزار تومان بیشتر کرایه تاکسی بدهند، فکر استهلاک این ماشین و منی را که باید یک ساعت تمام با ترمز و کلاچ رانندگی کنم نمیکنند، همه هم میگویند ندارند، اگر ندارند این همه آدم در خیابانها چهکار میکنند؟ بنشینند در خانههایشان، کرایه تاکسی هم ندهند!»
مجریهای برنامههای رادیویی، این روزها دلایل مهمی برای شادیهای باسمهای و انرژی دادن به صداهایشان دارند، عید است و بهار تقریباً از راه رسیده است. مژده نونواری و بوی خوش سال جدید و آمادگی برای دستیابی به اهدافی که یک سال دیگر برای رسیدن به آنها تاخیر داریم، باز هم از بلندگوی رادیوی اتومبیلها شنیده میشود. مردم و رانندههای تاکسی، با چهرههای اخمآلود و غضبکرده از درگیری و جروبحث بر سر نرخ کرایه تاکسی، در سکوت از پنجرههای ماشین به بیرون نگاه میکنند و میکوشند اشتراکی بین حال و روز خودشان و این سروصدای نوروزی پیدا کنند.
دیدگاه تان را بنویسید