عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی:
راه گفتوگو با جوانان، «باتوم» نیست
منحنیخرابکن ها میخواهند نظر نسبتا شاذ خودشان را تحمیل کنند
وزیر میراث فرهنگی گفت: اعتقاد من این است که گسل اجتماعی و گسل بین عرف و حاکمیت بیش از اندازه استاندارد دارد میشود، زیرا این یک استانداردی دارد و در همه جای دنیا هم وجود دارد، اما به دلیل بعضی از رفتارها این گسل اجتماعی بیشتر خودش را نشان میدهد.
عزتالله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، درباره اینکه کشور در سالی که گذشت مشکلاتی نظیر مشکلات معیشتی و تحریمها پشت سر گذاشت، مردم طبیعتا یکسری انتظارات از دولتمردان دارند، حال چه باید کرد که مشارکت عمومی در بحث حل مشکلات کشور بالا برود و شکافی که بین مردم و مسئولان به وجود آمده از میان برداشته شود، گفت: در سالهای اخیر یک اعتقادی دارم و در شبکههای اجتماعی خودم بارها منتشر کردم؛ اعتقاد من این است که گسل اجتماعی و گسل بین عرف و حاکمیت بیش از اندازه استاندارد دارد میشود، زیرا این یک استانداردی دارد و در همه جای دنیا هم وجود دارد، اما به دلیل بعضی از رفتارها این گسل اجتماعی بیشتر خودش را نشان میدهد.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی ضرغامی را در ادامه می خوانید:
- بزرگان ما و حتی رهبر انقلاب هم نسبت به خطر این مسئله به همه تذکر دادند و در جلسات خصوصی و عمومی این مساله را مطرح کردند. ما باید این مسئله را حل کنیم. یعنی عرف و قرائت رسمی باید به یکدیگر نزدیک شوند.
- هرچقدر که این فاصله بیشتر شود، آسیبهای جبران ناپذیری برای کشور به وجود میآید. هنگامی که اعلام میکنم، دهه هشتادیها حرف حاکمیت را نمیفهمند و ما هم حرف آنها را نمیفهمیم، منظورم همین است.
- یکبار درباره «لسان قوم» نوشتم که باید با هر قشری به خصوص جوانان زبان خودشان را داشته باشیم، یک عده به من اعتراض کردند؛ اتفاقا بعداً رهبر معظم انقلاب دقیقا همین تعبیر «لسان قوم» را مطرح کردند.
- در اوج اغتشاشات گفتم باید گفتوگو کنیم، گفتوگو مشکلات را حل میکند، یک عده از دوستان به من خورده گرفتند که منظور شما این است با این کسانی که اغتشاش میکنند، برویم و حرف بزنیم به جای اینکه برخورد سخت کنیم؟ من به آنها گفتم به هیچ وجه بحث من این نیست.
- در مورد هرکسی که امنیت را برهم میزند، بروید و وظیفه قانونی خودتان را انجام دهید، اما هنگامی که جوانان همراه میشوند و معترض هستند و حرف ما را درک نمیکنند با اینها باید گفتوگو کرد.
- مدتی بعد رهبری به مراتب از من صریحتر بیان کردند که با جوان باید گفتوگو کرد و راهش باتوم نیست. درحال حاضر این قصه که «راهش باتوم» نیست را من هرجایی بخواهم بگویم، مجبورم به حرف رهبری استناد کنم، خودم اگر بگویم باز یک عده برخورد میکنند که چرا میگویی با باتوم داریم برخورد میکنیم؟ من نمیگویم رهبری میگویند و مسائل هم کاملا روشن است. پس هرچقدر ما میتوانیم باید تلاش کنیم تا این گسل را کم کنیم.
- این گسل کم شود، مشارکت به طور طبیعی بالا میرود. زیرا لازمه مشارکت احساس نزدیکی و قرابت است، احساس وجود شرایط همکاری است. مردم نباید حاکمیت را از خودشان دور ببینند. ما باید این سوءتفاهمات را از بین ببریم و باید مراقب کسانی به تعبیر مهندسان، منحنی خرابکن هستند یعنی در یک نُرم منحنی قرار ندارند که راجع به آنها صحبت کنیم، باشیم.
- در همه جای دنیا به لحاظ منطقی منحنی خراب کنها چه آنهایی که بالا هستند و چه آنهای که پایین هستند را در محاسبه حذف میکنند زیرا اگر آنها بخواهند در منحنی باشند، همه معادلات را برهم میزنند.
- ما باید هوشیاری داشته باشیم. بعضی از منحنی خرابکنها تریبونهای قوی دارند و از تریبونهایشان استفاده میکنند و میخواهند آن نقطه نظر نسبتا شاذ خودشان را تحمیل کنند که این یک آگاهی اجتماعی و هوشیاری جدی میخواهد.
- بهترین شاخص برای ما توصیههای حضرت امام و مقام معظم رهبری است، امام صاحب این انقلاب بودند به محض این که این انقلاب پیروز شد با وجود اینکه جو مذهبی و ارزشهای دینی خیلی خیلی بالا بود، تمام دختران ما که عمدتاً بیحجاب بودند با فضای ارزشی کشور همهشان محجبه شدند.
- کسی هم اصراری به اینها نمیکرد، تا مدتی هم یک عده بیحجاب بودند اما مردم به طور طبیعی خودشان به این نتیجه رسیدند که حجاب چیزی خوبی است.
- من به عنوان مدافع جدی حجاب به عنوان کسی که معتقدم ما باید برای حجاب تلاش کنیم و زحمت بکشیم چراکه حجاب از بزرگترین ارزش های جمهوری اسلامی است، اعتقاد دارم باید تا جایی که میتوانیم از آن پاسداری و نگهبانی کنیم.
- منتها همان موقع هم وقتی به حضرت امام خبر دادند در دانشگاهها بعضی از دانشجویان آمدند بین دختران و پسران پرده کشیدهاند، حضرت امام برخورد جدی کردند و گفتند چنین کاری اصلا اتفاق نیفتد، بگذارید همه در کنار هم تحصیل کنند؛ چراکه محیط، محیط علمی است.
دیدگاه تان را بنویسید