مهمترین راههای کاهش تنش آبی در فلات قاره ایران
به گفته بنفشه زهرایی دبیر کار گروه ملی سازگاری با کمآبی، جمعیت کشور در ۴۶ سال گذشته ۵۱ میلیون نفر افزایش یافته است و فقط چهار و نیم میلیون نفر در روستا زندگی میکنند، ۴۵۲ شهر جدید اضافه شده و به ۱۲۴۵ شهر رسیدهایم، توسعه شهری وحشتناک مصرف آب را بالا برده است.
بنفشه زهرایی دانشیار گروه مهندسی عمران دانشگاه تهران و دبیر کار گروه ملی سازگاری با کمآبی در نشستی با عنوان «آسیب شناسی نیم قرن سیاستگذاری آب در فلات مرکزی ایران، چالشها و چشماندازها» گفت: فلات مرکزی ایران که شامل استانهای یزد، اصفهان، خراسان رضوی،کرمان، فارس، خراسان جنوبی، قم، تهران، البرز، قزوین، همدان است که بیشترین جمعیت کشور و مهمترین مرکز کم آبی کشور در همان نقطه قرار دارد.
به گزارش فارس، مهمترین بخشهای سخنان بنفشه زهرایی را در ادامه میخوانید:
- منابع تأمین آب به دو قسمت آبهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر تقسیم میشود، آبهای تجدیدپذیر شامل آبهای سطحی است که از طریق باران تأمین میشود، آبی که در رودخانهها، تالابها و دریاچهها وجود دارد و آبهای زیرزمینی که در خاک نفوذ میکند و از طریق چشمه، چاه و قنات از آن استفاده میکنیم، به این آبها تجدیدپذیر یا متعارف گفته میشود، چون با بارندگی تجدید میشود و نیاز نیست تصفیه خاصی بر روی آنها انجام بدهیم؛ به این نوع آب متعارف میگوییم.
- منبع دیگر آب، آبهای نامتعارف است مثل رطوبتی که در هوا وجود دارد، تصفیه فاضلاب، تقویت بارندگی به وسیله بارور سازی ابرها ،نمک زدایی از دریا، استفاده از آب ژرف( فسیلی) و استفاده از آب باران قبل از رسیدن به زمین را نامتعارف میگویند چون تصفیه زیادی لازم دارد، پمپاژ و انرژی زیادی میخواهد و به طور محدود قابل وصول هست.
- آبهای تجدیدپذیر بخشی از داخل و بخشی از خاج وارد سرزمین میشود، اقلیم کنترل کننده میزان آبی هست که در اختیار ما است و هر تغییری در اقلیم و آب و هوا بیفتد، مقدار آب ما را تغییر میدهد. در کل کره زمین حجم آب ثابتی وجود دارد که کم و زیاد نمیشود، تولید و حذف آب در کره زمین اتفاق نمیافتد.
- کل مقدار آب تجدیدپذیر روی کره زمین ۵۴ هزار میلیارد متر مکعب است، حدود ۴۹ درصد در اختیار امریکا، کانادا، پرو برزیل، کلمبیا ، روسیه، چین، هند، میانمار و اندونزی است.این کشورها ۴۲/۵ درصد مساحت کره زمین را شامل می شوند.
- مقداری از تبادل آب ما از خراسان شمالی و مرز شرقی هست که آب اندکی از افغانستان وارد میشود و مقداری از ارس در مرز غربی وارد کشور میشود؛ ما دهنده آب به خارج هستیم، آب از ایران وارد عراق میشود و در آخر مقدار کمی از عراق آب به اروند رود وارد میشود.
- سهم آب تجدیدپذیر ایران از خارج بسیار اندک است ۴/۰۶ میلیارد متر مکعب از حدود ۱۱۰ میلیارد مکعب از خارج ایران میآید. ما کمتر از ۵ درصد آب خارج از مرزهای ایران دریافت میکنیم .اگر افغانستان کل سهم آب ایران را بدهد معادل ۱ درصد از آب تجدیدپذیر است.
- از بین ۱۷۰ کشور در زمینه آب تجدیدپذیر رتبه ما ۱۱۴ هست یعنی کشور خشکی هستیم، اما در خاورمیانه بعد از پاکستان و ترکیه بالاترین آب تجدیدپذیر را داریم، و در مقایسه با همسایگان جز کشورهای پر آب محسوب میشویم. اما مقدار آب به تنهایی مهم نیست باید بر جمعیت تقسیم کنیم تا مقدار سرانه آب تجدیدپذیر را به دست بیاوریم، بعد از این تقسیم جمعیت بر مقدار آب رتبه ایران پایینتر میرود و به رتبه ۱۵۶ از ۲۵۶ کشور میرسیم.
- متوسط سالانه مقدار آب تجدیدپذیر کشور ۱۳۰۰ متر مکعب برای هر نفراست. ما از نظر سرانه آب تجدیدپذیر برای هر نفر جز کشورهای رده پایین محسوب میشویم. اقلیم و جمعیت دو موضوع مهم در سرانه مصرف آبهای تجدیدپذیر هستند، با افزایش جمعیت سرانه مصرف آب هر فرد پایین میآید.
- فالکن مارک هیدروژیست سوئدی شاخصی برای اندازهگیری کمبود آب درست کرده، در این شاخص کشورهایی که بالای ۱۷۰۰ متر مکعب برای هر نفر سرانه آب آنها است، مشکلی ندارند، درعدد ۱۰۰۰ کم آبی محسوب میشود و امکان بروز تنش آبی وجود دارد، در زیر ۵۰۰ کم آبی مطلق است که بهداشت، سلامتی و کلیه فعالیتهای اقتصادی تحتتأثیر قرار میگیرند.
- از سال ۲۰۰۰میلادی به بعد اُفت بارش را در کشور شاهد هستیم، رژیم بارش تغییر پیدا کرده است. رودخانههایی که در بالا دست هیچ مصرف کنندهای ندارند، طبق آمار در اواخر دهه ۷۰ شمسی که معادل سال ۲۰۰۰ میلادی است، دبی این رودخانهها اُفت پیدا کرده است.
- یکی از دلایل، تغییر رژیم بارشها است، در گذشته یک دفعه باران با حجم زیاد میآمد و خاک پر میشد در حال حاضر به تدریج باران میبارد یعنی توان تولید جریان سطحی را ندارد و توان تولیدآب تجدیدپذیر کم شده است.
- جمعیت کشور در ۴۶ سال گذشته ۵۱ میلیون نفر افزایش یافته است و فقط چهار و نیم میلیون نفر در روستا زندگی میکنند، ۴۵۲ شهر جدید اضافه شده و به ۱۲۴۵ شهر رسیدهایم، توسعه شهری وحشتناک مصرف آب را بالا برده است.
- از تعداد ۱۹ سد در سال ۵۷ به بالای ۱۹۰ سد در دست بهرهبرداری و بالای 100سد در دست مطالعه رسیدهایم، تولیدات کشاورزی را ۴ برابرشده است، تولیدات دامی ۴/۲۵ درصد و صادرات کشاورزی را ۱۲/۴ برابر شده است. با رشد جمعیت و شهرنشینی تمرکز دولت آبرسانی به شهر شده است، در سال ۵۷، ۷۴ درصد جمعیت شهری ۱۸ میلیونی ایران تحت پوشش آب شهری بود که این مقدار در حال حاضر به ۹۹ درصد جمعیت ۶۱ میلیونی رسیده است.
- ۸۲/۵ درصد جمعیت روستایی در حال حاضر تحت پوشش آب سالم هستند .تصفیه خانههای فاضلاب شهری ۶ برابر شده است و عزم همه برای توسعه کشاورزی و امنیت غذایی به خاطر فضای حاکم بر کشور بوده است و به حفظ پایداری منابع آب بیتوجهی داشتهایم.
- دریاچه نمک و کویر مرکزی بیشترین سطح زیر کشت را داشتهاند، بالاترین تمرکز جمعیت در آنجا قرار دارد، صنایع فولاد را در فلات مرکزی مستقر کردهایم که بسیار آببر ولی اشتغالزا است. تبعات این ماجرا کم آوردن آب است و رو به تبادل آب بین استانها آوردهایم . عمده استفاده ما از آب زیرزمینی است.
- از اواخر دهه ۷۰ توسعه شدید، افزایش جمعیت، تمام شدن جنگ و تأثیرات تغییر اقلیم باعث استفاده زیاد از آب زیرزمینی شدهاست؛ یک سوم ذخایر تجدیدناپذیر که با بارندگی تجدید نمیشود را مصرف کردهایم، اگر بقیه را مصرف کنیم فلات مرکزی ایران غیر قابل سکونت میشود.
- نبودن آب باعث شده چاهها را عمیق کنند یا چاه جدید بزنند . در ۱۲ سال، ۱۹۰۰ کیلومتر عمق چاه را افزایش دادهایم و ۹۸۰۰ کیلومتر هم جابجایی چاه داشتهایم .کیفیت آب زیرزمینی با کم شدن آب به علت پسابها و ورود فاضلاب بدتر میشود، در بعضی از نقاط این آب برای کشاورزی هم قابل استفاده نیست.
- در فلات مرکزی ۲۵ درصد آب تجدیدپذیر داریم ولی ۵۰ درصد جمعیت را مستقر کردهایم. در حوزه خلیج فارس و دریای عمان ۵۰ درصد آب تجدیدپذیر را داریم و ۲۵ درصد جمعیت مستقر است .باید به سمت جابجایی جمعیت برویم .در فلات مرکزی سرانه آب تجدیدپذیر از سالهای گذشته زیر ۱۰۰۰ بوده است و الان داریم به ۶۰۰ میرسیم و به فلاکت آبی میرسیم.مهاجر پذیرترین استانها در فلات مرکزی است، باید سیاستگذاریها طوری باشد که از این مناطق خارج شوند نه اینکه از مناطق غربی وارد این منطقه شوند.
- خراسان، یزد و کرمان تقریباً دو برابر از آب زیرزمینی استفاده کردهاند، حتی گلستان و گیلان و غرب کشور هم این اضافه برداشت را دارند در استان خراسان شمالی جنوبی و رضوی، کرمان و سیستان تقریبا نصف کسری آبخوانهای کل کشور را داریم.
- وابستگی به آب زیرزمینی در آب شرب شهری، روستایی، صنعتی و کشاورزی بسیار زیاد است. هر سال یک چهارم شهرهای کشور دچار تنش آبی است. این اضافه برداشتها باعث افزایش فرونشست میشود، در دوره ۳ ساله این فرو نشست ۳ برابر شده که با این اتفاق ظرفیت آبخوان را برای ذخیره از دست میدهید.
- اگر این نابودی همینطور ادامه پیدا کند از ۶۱۰ آبخوان ۱۱۸ عدد تا سال ۱۴۴۰ از بین میرود که ۱۸ میلیون نفر منبع آب خود را از دست خواهند داد، در صنعت و کشاورزی دچار مشکل میشویم و بیش از یک میلیون شغل ازدست میرود.
- طرح انتقال آب از حوزه جنوب و نمکزدایی اگر حتی انجام هم شود ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون متر مکعب آب خواهد آورد. کسری آب استانها حدود ۶ میلیارد مکعب آب است، سرمایه طرح نمکزدایی معلوم نیست از کجا قرار است بیاید چون سرمایه عظیمی میخواهد،کشور ما که با کمبود انرژی روبرو است انرژی نمکزدایی از کجا قرار است تأمین شود؟ دولت ادعا میکند طرح نمک زدایی با سرمایه گذاری بخش خصوصی مثل گلگهر، چادرملو و... است. حتی بخشی موفق به بردن آب شدهاند ولی هیچ صرفهجویی در استفاده از آبخوان در استان نشده است.
- کار بعد زدن چاههای ژرف(عمیق) است. ایران نفوذپذیری کم، آبخوان محدود و اندک دارد که با توجه به این وضعیت ایران زدن این چاهها کار اشتباهی است، این آب کیفیت ندارد و فلزات سنگین در آب وجود دارد، در جایی مثل لیبی آبخوان عظیمی است که مقدار موجودی آن ۱۵۰ هزار میلیار متر مکعب است یا در عربستان آبخوان آن ۵۰۰ میلیارد متر مکعب موجودی دارد، آب این دو آبخوان بسیار با کیفیت است.
- راهکار دیگر جابجایی جمعیت هست، مثلاً بردن به غرب، شمال و جنوب کشور که این کار هم تبعات زیادی به دنبال دارد، بیشترین شهرهای ایران در فلات مرکزی است. یکی از راهها کم کردن سطح زیر کشت است ولی چون امنیت غذایی به خطر میافتد امکان پذیر نیست.
- مصرف آب را در فلات مرکزی ایران باید کاهش بدهیم، کارگروه ملی سازگاری با کمآبی؛ برنامه ملی سازگاری با کم آبی را طراحی کرد که به درستی اجرا نشد. در این طرح استانها خودشان برنامه سازگاری با کم آبی را تدوین کرده و حتی مقدار صرفه جویی را هر استان خود مشخص میکرد.
- کارهایی مثل پیگیری کاهش برداشت آب سطحی و زیرزمینی، جلوگیری از بارگذاری اضافی بر منابع فلات مرکزی، توقف توسعه افقی کشاورزی، ممنوعیت عمیق کردن چاهها، لغو ممنوعیت تبادل آب بین بخشهای کشاورزی و صنعت و ایجاد بازارهای آبی میتواند میزان تنش آبی را کمتر کند .
دیدگاه تان را بنویسید