محمد سروش محلاتی:
درسی که 30 سال تدریس شده، بیاعتبار شده! به احدی هم پاسخگو نیستند
سروش محلاتی گفت: امسال درس بنده بعد از حدود سی سال سابقه، به عنوان درسی که اعتبار رسمی ندارد در نظر گرفته شده یعنی کسانی که در این درس ها شرکت می کنند نمی توانند به استناد حضور خود، در امتحانات حوزه شرکت کنند.
محمد سروش محلاتی در آغاز سال تحصیلی جدید در سخنانی بیان کرد: امسال درس بنده بعد از حدود سی سال سابقه، به عنوان درسی که اعتبار رسمی ندارد در نظر گرفته شده است! مسئولین مربوطه و تصمیم گیرنده به احدی پاسخگو نیستند و شان خودشان را بالاتر از آن می دانند که پاسخی بدهند و اساسا مشخص نیست که در این مسائل مهم چه کسی درباره سرنوشت درس اساتید و محروم کردن طلاب تصمیم می گیرد! و نگرانی بیشتر آنکه مبادا این امور توسط نهادهای بیرون حوزه القا شود!
به گزارش اعتمادآنلاین، متن سخنان سروش محلاتی بدین شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد واله الطاهرین ، رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا
خدمت دوستان گرامی عرض سلام دارم بحول و قوه الهی سال تحصیلی جدید یعنی سال ۱۴۰۲ را آغاز می کنیم.
مستحضر هستید که در سالهای قبل بدون مقدمه وارد بحث اصلی می شدیم ولی امسال لازم است قبل از ورود به بحث، مطلبی را مطرح کنم چون به شما دوستان مربوط می شود و در تصمیم شما و وضع این درس می تواند موثر باشد.
امسال درس بنده بعد از حدود سی سال سابقه، به عنوان درسی که اعتبار رسمی ندارد در نظر گرفته شده یعنی کسانی که در این درس ها شرکت می کنند نمی توانند به استناد حضور خود، در امتحانات حوزه شرکت کنند و تحصیل شان مورد تایید قرار نمی گیرد و قهرا از نظر اخذ مدرک تحصیلی یا تمدید معافیت و امثال آن دچار مشکل می شوند.
بنده برای اینکه در یک مسجد یا مدرسه یا حسینیه تدریس داشته باشم منعی ندارم ولی شما دوستان از امروز باید بدانید که این درس را برای شما درس به حساب نمی آورند چون تدریس بنده مورد تایید حضرات نیست.
بنده فعلاً نمی خواهم درباره این کار و ریشه های آن صحبت کنم چون امثال این اقدامات در سال های اخیر برای اساتید محترم مکرراً اتفاق افتاده و کدام زنگ خطری را برای آینده حوزه به صدا در می آورد. ولی ناچارم برای شما که در این روزها مرتباً می پرسید چه شده، عرض کنم که:
اولاً مسئولین امر به کسی توضیح نمی دهند که چه شده تا بنده هم بتوانم برای شما بازگو کنم. آنها اصل این تصمیم را هم به بنده نگفته و اطلاع نداده اند و بنده از طریق اینکه برخی شما عزیزان را از امتحان و مصاحبه علمی محروم کرده اند از این موضوع اطلاع پیدا کردم و حالا هم صفحه مربوط به بنده در سایت اساتید که اعلام درس ها در آنجا صورت می گیرد و شما هم در آنجا ثبت نام می کنید مسدود شده است.
ثانیا: این حضرات تصمیم گیرنده به احدی پاسخگو نیستند و شان خودشان را بالاتر از آن می دانند که پاسخی بدهند بلکه اساسا مشخص نیست که در این مسائل مهم چه کسی درباره سرنوشت درس اساتید و محروم کردن طلاب تصمیم می گیرد! و نگرانی بیشتر آنکه مبادا این امور توسط نهادهای بیرون حوزه القا شود!
و ثالثا اگر کسی به اینگونه تصمیمات اعتراضی داشته باشد هیچ مرجع رسمی برای ارائه اعتراض نیست مگر آنکه استاد به دفتر این آقا و آن آقا مراجعه کند و با اظهار عجز و التماس از آنها تقاضای رسیدگی داشته باشد و به همین دلیل است که عرض کردم این پرونده از نظر بنده مختومه است و اعتراضی ندارم.
دلیل این اتفاق این نیست که بنده مطلب خاصی در درس گفته ام چون می دانید که جلسه درس ما هیچ حاشیه ای ندارد و ابدا بحث غیر درسی و غیر علمی نداریم. بلکه قاعدتاً این محدودیت ها برای اظهار نظرهای انتقادی بنده در سخنرانی ها و مقالات است و به این وسیله می خواهند این حوزه درسی را مختل کنند و طلاب را پرهیز دهند تا کسی با این شخص ارتباط نداشته باشد و الا درس که ذاتا مشکلی ندارد، قبلا هم به بعضی از دوستان گقته بودند که چرا درس فلانی می روید و حتی گفته بودند چرا با فلانی قدم می زنید!
بنده فعلاً درباره پشت پرده این قضایا صحبت نمی کنم و از طراحی که برای پائین آوردن برخی و بالا آوردن برخی وجود دارد پرده بر نمی دارم این کار در زمان خودش باید انجام شود.
آنچه فعلا باید به شما دوستان عرض کنم این است که ما حوزویان دو وظیفه داریم: یکی “تفقه در دین” و دیگری “انذار انسانها”: لیتفقهوا فی الدین ولینذروا قومهم (سوره توبه ۱۲۲)
بر این اساس برای بنده و امثال بنده امکان ندارد که اینجا بنشینیم و مثلا بحث از کتاب القضا و موازین عادلانه رسیدگی به متهمان بکنیم ولی چشممان را بر اتفاقاتی که در زندان ها یا محاکم می افتد ببندیم! پس وظیفه انذار چه می شود؟
امکان ندارد اینجا درس خارچ امر به معروف داشته باشیم ولی از منکرهای بزرگی که به نام نهی از منکر اتفاق می افتد چشم پوشی کنیم یا از ضرورت حکومت اسلامی بحث کنیم ولی از کلیه فروشی و تن فروشی در اثر فقر چشم بپوشیم! انذار تکلیفی پس از تکلیف تفقه و متناسب با آن است. آیا کسی که سی سال تفقه دارد، ولی سه کلمه انذار ندارد و یا انذارش فقط برای ضعیفان است، به وظیفه الهی اش عمل کرده است و آیا مردم از او می پذیرند؟
ما از اول طلبگی باید یاد بگیریم که به خاطر راحت طلبی یا مصلحت های موهوم از وظیفه مهم انذار مخصوصا نسبت به کسانی که در جامعه نقش بیشتری دارند و صلاح و فساد از آنها ناشی می شود، دست بر نداریم.
بر اساس این اعتقاد است که بنده در کنار تدریس در حوزه، به تبلیغ در بیرون هم می پردازم و اگر ناچار شوم و تحت فشار قرار بگیرم از شوون حوزوی ام صرف نظر می کنم ولی از انذار صرف نظر نمی کنم چون اولی واجب کفایی است و امروز صدها نفر آماده تدریس و تربیت فقیه و یا ارایه فتوی هستند! ولی در صحنه دوم کمبود بسیار فراوان است و بنده شرعا نمی توانم صحنه انذار را ترک کنم.
البته امروز به برکت فضای مجازی، امکان تدریس را از هیچ استادی در حوزه یا دانشگاه نمی توان سلب کرد و فضای مجازی، دیوارهای این کلاس ها را فرو ریخته است و لذا همین مباحثات ناچیز این کمترین را نه فقط در حوزه قم بلکه در سراسر کشور و حتی خارج از آن صدها نفر دنبال می کنند. مگر آن تعداد فراوان فاضل و فرهیخته ای که مشتاقانه در تعطیلات تابستان درس فقه را دنبال می کردند، منتظر مجوز این حضرات بودند و یا به عکس، به دلیل پشتیبانی این حضرات از درسی، به استقبال آن می روند؟
نکته دیگری که در پایان اشاره می کنم این است که دوستان عزیز در پیگیری مباحث علمی جدی باشید و مبادا مشکلاتی از این نوع و یا فشارهای اقتصادی و موانع دیگر شما را از پای دراورد یا ناامید کند. برای علم و دانش، همیشه افق روشن است شما عالم و ملا شوید و بدانید هیچکس نمی تواند علم را حذف کند و هر تحقیر صوری نسبت به عالم به تکریم واقعی او می انجامد.
یک روز کتابخانه شیخ طوسی را در بغداد آتش زدند و او را آواره کردند ولی شیخ با تاسیس حوزه در نجف اشرف تحولی بزرگ در تاریخ شیعه به وجود آورد. روز دیگر ملاصدرا را از قم به کهک آواره کردند ولی هرگز نتوانستند مانع تاسیس مکتب فلسفی او را شوند. یک روز هم برخی انقلابی نماها از مطرح شدن نام آیت الله خویی در حوزه قم ناراحت بودند ولی امروز بر فراز صدها کرسی درس خارج در قم “قال المحقق الخویی” شنیده می شود.
علم را هرگز نمی توان حبس یا حذف کرد شما در کار تحصیل و تحقیق جدی باشید و مطمئن باشید که موفقید به خصوص وقتی کاری مخلصانه انجام شود، برکت خاصی پیدا می کند. امروز حوزه های شیعه بر سر سفره تفسیر و فلسفه علامه طباطبایی است در حالی که دیروز او در سخت ترین شرایط مادی زندگی می کرد و برای تعطیل درس، به او فشار می آوردند. این گذشته را بخوانید و با نشاط و جدیت کار کنید.
اگر ضرورتی نبود مایل به بیان این مطالب نبودم، ولی چون اولیای امور حوزه از قضیه اطلاع پیدا کرده و وعده های رسیدگی شان به جایی نرسیده، ناچار شدم شما دوستان را در جریان بگذارم تا نسبت به شرایط خودتان تصمیم بگیرید و به تناسب برخی مطالب دیگر را هم عرض کردم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
دیدگاه تان را بنویسید