«روزی به خودم آمدم دیدم ماهی ۱۰۰ میلیون کوکائین می‌کشم»!؛ یک گرم ماده مخدری که پولدارها می‌کشند، چند؟

همشهری آنلاین در گزارشی به بررسی مصرف کوکائین در قشر مرفه و همچنین قیمت این ماده مخدر گزارشی دارد. 

به گزارش همشهری آنلاین، بخش‌های مهم این گزارش را در ادامه می‌خوانید: 

 

• چند سالی است که توبه کرده و دیگر مواد مخدر نمی‌فروشد. خودش می‌گوید ساقی کوکائین بوده و چند سالی زندگی لاکچری را تجربه کرده است. «به‌واسطه رفقایم در قهوه‌خانه با مرد پولداری آشنا شدم. او به من پیشنهاد داد ساقی شوم و در اوایل دهه ۹۰ روزی ۶۰۰ هزار تومان حقوق بگیرم. پیشنهادش وسوسه‌کننده بود و نمی‌توانستم رد کنم. او برای محکم‌کاری یک راننده که از اعضای باندش بود را با من همراه کرد. با خودرو ولوو شاسی‌بلند مشکی روبه‌روی مجتمعی تجاری در غرب تهران می‌ایستادیم و مشتری‌ها می‌آمدند و از ما مواد می‌گرفتند. در کارم خبره شده بودم و زندگی لاکچری داشتم. بعد از مدتی خسته شدم و این کار را رها کرده، توبه کردم.»
• وقتی از او در مورد خریداران کوکائین و مشتریانش سؤال می‌کنیم، می‌گوید: «همه مصرف‌کنندگان، بالای شهری بودند. کسی که میلیونی پول خرج چند گرم مواد می‌کند، باید در شمال شهر و مناطق بالاشهر زندگی کند و جیبش پر پول باشد. کوکائین بیشتر در مهمانی بچه‌پولدارها مصرف می‌شود. الان کوکائین گرمی سه تا ۵میلیون تومان است. قیمت این مخدر به دلار بستگی دارد. گرمی سه میلیون خالص نیست و قاطی دارد.»
• میثم چندی قبل هنگام وارد کردن ۲۵۰ گرم کوکائین به ایران دستگیر شد. او می‌گوید: «هر گرم کوکائین یک میلیون تومان برای قاچاقچی سود دارد. البته برای سود بیشتر وقتی مواد را به تهران می‌آوردم، پودر تالک یا ملین‌های کودک به کوکائین اضافه می‌کردم تا هم رنگ سفیدتری به آن بدهد و هم وزنش بیشتر شود و سود کنم. 
• برای ترک اعتیاد به لاکچری‌ترین مرکز ترک در شمال شهر آمده است. خودش می‌گوید دهه ۸۰ از یکی از شهرهای غربی به تهران آمده، شرکت طراحی دکوراسیون منزل داشته و پول پارو می‌کرده است. پسر ۳۶ ساله، اما از لحظه گرفتاری در دام کوکائین و نابودی زندگی‌اش می‌گوید. اولین بار کنار چند دختر و پسر در مهمانی این مواد را کشیدم. حس خوبی داشتم و چند روزی سرحال بودم. کم کم از کشیدن در مهمانی‌ها تبدیل به مصرف شخصی شد. روزی به خودم آمدم و دیدم ماهی ۱۰۰ میلیون هزینه کوکائین می‌کنم. من از طریق کارم این پول را در می‌آوردم و برایم مهم نبود. بعد از دو سال متوجه شدم گوشه‌گیر شده‌ام. از خودم بدم می‌آمد. کم‌کم افسردگی سراغم آمد و کارم را از دست دادم. شانس آوردم خانواده‌ام فهمیدند که کوکائین می‌زنم و به دادم رسیدند.