کد خبر: 639178
|
۱۴۰۲/۰۸/۱۳ ۰۸:۳۵:۲۳
| |

اینکه رضا مرادصحرایی فرموده‌اند در 10 سال گذشته سند ٢٠٣٠ ملاک عمل قرار گرفته، دروغ محض و محض دروغ است

روزنامه اعتماد نوشت: اینکه وزیر آموزش و پرورش فرموده‌اند در 10 سال گذشته سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به کنار نهاده شده و سند ٢٠٣٠ ملاک عمل قرار گرفته است دروغ محض و محض دروغ است.

اینکه رضا مرادصحرایی فرموده‌اند در 10 سال گذشته سند ٢٠٣٠ ملاک عمل قرار گرفته، دروغ محض و محض دروغ است
کد خبر: 639178
|
۱۴۰۲/۰۸/۱۳ ۰۸:۳۵:۲۳

«ادعای وزیر در ترازوی واقعیت» یادداشت روزنامه اعتماد به قلم سیدجواد حسینی است که در آن آمده: دکتر صحرایی وزیر محترم آموزش و پرورش در جمع نمازگزاران در حرم مطهر رضوی پیش از خطبه‌های نماز جمعه ۵/٨/١۴٠٢ گفته است: سند تحول نقشه راه آموزش و پرورش است اما متاسفانه در 10 سال گذشته سند دیگری در کنار این سند قرار گرفت که آن سند را جایگزین و آن را اجرا کردند (منظور ایشان سند ٢٠٣٠ است). 

درخصوص این مدعا لازم دیدم چند نکته را توضیح دهم: 

١-اینکه وزیر آموزش و پرورش فرموده‌اند سند تحول نقشه راه آموزش و پرورش است، حرف درستی است که همه وزرای آموزش و پرورش در دهه اخیر، پس از سال‌های ٩٠ که سند به تصویب رسید بر آن تاکید داشته‌اند، اما اینکه در 10 سال گذشته سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به کنار نهاده شده و سند ٢٠٣٠ ملاک عمل قرار گرفته است دروغ محض و محض دروغ است، در سال‌های ١٣٩٢ به بعد که دکتر فانی وزارت آموزش و پرورش را برعهده گرفتند مشاور سند تحول بنیادین را منصوب نمودند و تمامی وزرای پس از دکتر فانی در دولت پیشین جناب دکتر مددی مشاور وزرا در اجرای سند تحول بودند، دکتر فانی در آن سال‌ها علاوه بر آن نود و دو برنامه سرآمد سند تحول بنیادین را برای اجرا به همه استان‌ها اعلام نمودند و همه مکلف به اجرای آنها در ستاد، استان‌ها، مناطق و مدارس بودند.

2- در همان زمان اینجانب مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی بودم و نظام جامع برنامه‌ریزی را تدوین و تصویب کردیم و کتاب آن را منتشر ساختیم و با ۴٠٠ شاخص تمام برنامه‌ها و شاخصه‌ها را مستند به بندهای سند تحول بنیادین طراحی و به اجرا گذاشتیم. ازجمله این برنامه‌ها در حوزه دینی و اعتقادی طرح شهید پژوهی، ایجاد مراکز شاهدپژوهی و برنامه قنات (قرآن، نماز، امام‌شناسی و توسعه فرهنگ ایثار و شهادت) بود. در آن سال‌ها اداره کل آموزش و پرورش خراسان در سطح کشور و در بین همه نهادها رتبه اول ترویج فرهنگ ایثار و شهادت را کسب کرد.

٣- در زمان وزارت دکتر سیدمحمد بطحایی این برنامه‌ها استمرار یافت و نهایتا مبتنی بر سند تحول بنیادین ۶٠٠ برنامه استخراج و برای اجرا به استان‌ها ابلاغ شد و میزهای اجرایی‌سازی سند تحول بنیادین با حضور و مشارکت معلمان، اولیا و کارشناسان و مدیران و صاحب‌نظران در نواحی ٧۶٠گانه طراحی شده بود.

۴- در دوره سرپرستی اینجانب بر وزارت آموزش و پرورش که پس از دوره وزارت دکتر بطحایی اتفاق افتاد میزهای طراحی شده اجرایی‌سازی سند تحول تدقیق و تکمیل شد و میز اجرایی‌سازی سند تحول بنیادین در سطح مدرسه هم به آن افزوده شد و به همه ادارات کل ابلاغ گردید و تاکید شد که مبنای همه فعالیت‌ها اجرای این برنامه‌ها که مستند و مستخرج از سند تحول بنیادین است مبنای عمل باشد.

۵- در دوره وزارت دکتر محسن حاجی میرزایی که اینجانب در آن دوره معاونت وزارت و ریاست سازمان آموزش و پرورش استثنایی را برعهده داشتم در تمامی دو سال هر روز صبح شنبه با حضور وزیر و معاونین و برخی از نویسندگان سند تحول بنیادین و صاحب‌نظران دانشگاهی جلسات دو تا سه ساعت چگونگی اجرایی‌سازی سند تحول بنیادین برگزار می‌شد و در راستای تحقق آموزه‌های سند ٢۵ بسته تحولی تدوین، تصویب و به اجرا گذارده شد.

۶- در طول دوره بیش از دو ساله‌ای که اینجانب مسوولیت سازمان آموزش و پرورش کشور را برعهده داشتم دو کتاب برنامه سازمان منتشر شد که تمام برنامه مستند به بندهای سند تحول بنیادین و مستخرج از آن می‌باشد و گزارش عملکرد هم در چهار جلد منتشر شده است.

 ٧- در عین حال هیچ‌کس ادعا ندارد که نظام تعلیم و تربیت توانسته است به شکل مطلوب سند تحول را اجرا نماید و کاستی‌ها و ناکامی‌ها در این مسیر بسیار است اما آنچه مبنای عمل و بودجه‌ریزی تعلیم و تربیت قرار گرفته، آموزه‌های سند تحول بنیادین بوده است و اما از آن سوی یک مورد مستند وجود ندارد که ابلاغیه، یا برنامه و فعالیتی از سوی مدیران آموزش و پرورش دال بر اجرای سند ٢٠٣٠ وجود داشته است که همه می‌دانید و می‌دانیم چنین مستندی وجود ندارد، اما شوربختانه تهمت‌زنی و اتهام‌آفرینی سکه رایج این روزهاست.

٨- اکنون جای این پرسش وجود دارد که مسوول و مدیر اول تعلیم و تربیت کشور که رفتار و گفتارش باید الگویی برای سایر وزرا و معلمان و دانش‌آموزان باشد چرا به صورت آشکار آن‌هم در نماز جمعه و خصوصا حریم مطهر رضوی چنین واضح خلاف واقع می‌گوید و نسبتی خلاف به مدیران پیشین نثار می‌کند.

آیا می‌توان و باید با این نسبت‌های ناروا که برخلاف همه آموزه‌های دینی و قرآنی است، پوششی برای بی‌تدبیری‌های آشکار درست کرد یا با تلاش و تدبیر و مشورت با کارشناسان زبده گرهی از مشکلات آموزش و پرورش گشود و کمر شکسته آن را کمی استوار ساخت و کلاس‌های بدون معلم و دانش‌آموزان بدون کتاب را چاره‌ای جست؟!

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها