کد خبر: 645575
|
۱۴۰۲/۱۰/۰۳ ۱۱:۳۵:۰۰
| |

اعتماد گزارش داد:

معمای خودکشی دانش‌آموزان آبدانانی در ایلام

روزنامه اعتماد نوشت: در روزهای منتهی به هفته اول آذر ماه سال جاری، چند دانش‌آموز دختر و اقلا یک پسر در استان ایلام جان باخته‌اند. چهار نفر آنها در یک محله زندگی می‌کردند و هم‌مدرسه بوده‌اند، دلیل مرگ همه آنها «خودکشی» اعلام شده است.

معمای خودکشی دانش‌آموزان آبدانانی در ایلام
کد خبر: 645575
|
۱۴۰۲/۱۰/۰۳ ۱۱:۳۵:۰۰

فاطمه کریم‌خان-در روزهای منتهی به هفته اول آذر ماه سال جاری، چند دانش‌آموز دختر و اقلا یک پسر در استان ایلام جان باخته‌اند. چهار نفر آنها در یک محله زندگی می‌کردند و هم‌مدرسه بوده‌اند، دلیل مرگ همه آنها «خودکشی» اعلام شده است.

به گزارش اعتماد، در رسانه‌های محلی ایلام از ششم آذر ماه به بعد اخباری در مورد «اپیدمی خودکشی» دیده می‌شود، تابناک ایلام، در تاریخ ششم آذر 1402، ساعت هشت صبح گزارشی را منتشر کرده که با عبارت «طی یک ماه اخیر چندین مورد خودکشی در بین قشری خاص و با رنج سنی مشخص در شهر آبدانان رخ داده که قابل تامل و رعب‌انگیز است»، آغاز شده است.

در این مطلب که به قلم «بهروز مردانی» نوشته شده، از نقش‌آفرینی کم رسانه‌ها در مورد مساله بازتاب اخبار خودکشی گلایه و تاکید شده است که «امروزه تاثیرگذاری رسانه از خانواده که از آن به عنوان بیان محکم یاد می‌شود و همچنین مدرسه به عنوان شکل‌دهی مسیر زندگی به مراتب بیشتر بوده و بر کسی پوشیده نیست، لذا انکار رسانه‌ها و محرم ندانستن آنها نه تنها کارساز نبوده، بلکه ممکن است مشکل‌ساز شود.

موضوع خودکشی که از پیچیدگی‌های خاصی برخوردار است و نیاز به آموزش دارد؛ چرا رسانه‌ها نباید در کارگاه‌های آموزشی یا جلسات روانشناسی حضور داشته باشند. اما موضوعی به این مهمی که شهر را درگیر و خانواده‌ها را داغدار و مضطرب و نگران کرده، چرا مسوولان استانی و کشوری بی‌خبر از آن باشند و اگر اطلاعی دارند چرا در این مدت ورود نکرده و اقدام خاصی صورت نگرفته است؟ شایعاتی که در سطح شهر مطرح است را چه کسی باید پاسخگو باشد؟» به نظر می‌رسد آقای مردانی در این یادداشت تا حدودی از آنچه رخ داده است، پرده برمی‌دارد. با این حال، بحث در همین جا متوقف نمی‌شود. 

بررسی‌های «اعتماد» نشان می‌دهد در پنجاه روز گذشته پنج دانش‌آموز دختر و پسر متوسطه اول و دوم در آبدانان خودکشی کرده‌اند. «فایز سعادت» آن‌طور که همسایه‌ها می‌گویند به تازگی دیپلم گرفته بود و برای درجه‌داری اقدام کرده بود، اما رد شد، در هفته آخر مهر ماه خودش را‌ دار زده است. «باران قمبری»، دانش‌آموز متوسطه اول، اواخر مهر ماه به همین روش خودکشی کرده است. «ساناز قمبری» که دبیرستان را به تازگی تمام کرده و دخترعموی باران بوده است، در چهلم باران خود را حلق‌آویز کرده. «آنیتا نوری» هفده ساله بوده که در اوایل آذر ماه خودکشی کرده و دهم دی ماه، چهلم او است. دختر دیگری به نام خانوادگی «عبداللهی» که سال دوم دبیرستان بوده هم در همین هفته‌ها به همین دلیل جان باخته است. 

«حرمت‌الله موسوی‌مقدم»، خبرنگار محلی در آبدانان در مورد اخبار خودکشی‌های اخیر در این شهر می‌گوید که چهار خانواده از پنج خانواده‌ای که دختران‌شان در کمتر از دو ماه گذشته خودکشی کرده‌اند را می‌شناسد. او می‌گوید: «این خانواده‌ها از نظر مالی در فشار نبودند، بچه‌ها به مدرسه می‌رفتند و دو تای آنها هم چادری بودند. ایلام برای سال‌ها یکی از بالاترین آمارهای خودکشی در کشور را داشته، اما آنچه الان در حال رخ دادن است، موضوع دیگری است.»

«خانم مرادخانی»، معاون اجتماعی فرماندار آبدانان هم این مساله را تایید می‌کند: «آنچه موجب نگرانی شده، این است که این دانش‌آموزان به یک شکل واحد خودکشی کرده‌اند.» 

«بهروز مردانی»، خبرنگار محلی که در این مورد با «اعتماد» گفت‌وگو کرده، می‌گوید: «جو بدی در شهرستان حاکم شده. حرف زدن در این مورد می‌تواند گرفتاری‌هایی به همراه داشته باشد. ما هم از این وضعیت ناراحت هستیم و فکر نمی‌کنیم سکوت رسانه‌ها به کسی کمکی بکند؛ در هفته‌های اخیر وزیر کشور و استاندارش به اینجا آمده‌اند، مسوولانی از بهزیستی به اینجا آمده‌اند و مدام قول پیگیری می‌دهند، اما تنها حرف می‌زنند و می‌روند. نگرانی از این است که خودکشی‌های مشابه دیگری در روزهای آینده هم اتفاق بیفتد. چه کسی باید در این مورد مسوولیت قبول کند؟» 

در گزارش ایرنای ایلام به تاریخ چهاردهم آذر ماه از قول مدیرکل امور اجتماعی استانداری ایلام آمده است که «طبق بررسی‌های علمی و پژوهش‌های میدانی، ریشه ۵۰ درصد از علل خودکشی‌‌ها و آسیب‌های اجتماعی در وجود تعارضات بین جوانان و نسل‌های گذشته است». در ادامه همین گزارش که مشروح اظهارات اعضای حاضر در نشست کارگروه آسیب‌های اجتماعی استان ایلام در شهر آبدانان است به این مساله اشاره شده است که «در چند ماه گذشته تعداد زیادی از مردم آبدانان به خصوص (چهار نفر از نوجوانان دانش‌آموز) با انگیزه‌های ناشناخته از طریق حلق‌آویز کردن، دست به خودکشی زده‌اند». در این گزارش از قول محمد رحمانی، فرماندار شهرستان آبدانان آمده است که «با توجه به سبک و سیاق، شباهت‌ها و اصول و ابزار مورد استفاده افراد خودکش (کسانی که مرتکب خودکشی می‌شوند)، حساسیت‌هایی در بین مردم ایجاد شده و به همین علت همه مدیران، متولیان، افراد نخبه و کارشناسان باید تمام تلاش و امکانات خود را در این راستا به کار گیرند تا بتوانیم هر چه سریع‌تر به وضعیت کنونی پایان دهیم.» و خبر داده شده است که «چهار گروه کارشناسی برای بررسی آسیب‌های اجتماعی در آبدانان تشکیل شده است».

از میان خانواده‌هایی که فرزندشان را در روزهای اخیر از دست داده‌اند، پدر ساناز قمبری، دانش‌آموزی که اوایل آذر ماه جان باخته، یکی از کسانی است که حاضر است در مورد آنچه رخ داده حرف بزند. او در مورد خانواده و دخترش می‌گوید: «در سال‌های 66 و 67 وقتی منافقین به ایران حمله کردند، از کنار تل‌های جنازه مردم رد شده‌ام، اما از وقتی این اتفاق پیش آمده زانوهایم می‌لرزد، نمی‌توانم روی پا بایستم. حق ما که جلوی دشمن ایستادیم، این نبود که سرنوشت بچه‌های‌مان چنین باشد. ما خانواده بسته‌ای نبودیم، من سه بچه دارم، این یکی ته‌تغاری بود، آن دو تای دیگر ازدواج کرده‌اند و رفته‌اند، ساناز در خانه آزادی داشت، همه‌ چیز به میلش بود. بسیار بچه درس‌خوانی هم بود. در یک‌سال و نیم گذشته تمام فکر و ذکرش درس بود. مدام نگران بود که معدل و کنکورش چطور می‌شود، نمره ریاضی‌اش 19.75 بود. نگران بود که با این نمره‌ها و در این مدرسه‌ها که در اینجا هست، نتواند دانشگاهی که می‌خواهد قبول شود. می‌گفت اینها پارتی‌بازی می‌کنند و آخرش هم هیچ چیز به ما نمی‌دهند. می‌گفت معلم ریاضی‌ام برای اینکه نمره آشنای خودشان بهتر شود، به جای بیست به من 19.75 داده است.» 

آقای قمبری در مورد بچه‌های دیگری که در این مدت در محله خودکشی کرده‌اند هم می‌گوید: «پدر باران، روانشناس است، مادرش کارمند بانک است، آنها فقیر نبودند. اما اینجا همه فقیر هستند. من خودم در این سن و سال از هشت صبح کار می‌کنم تا شش بعدازظهر. نه کاری برای جوان‌ها هست، نه امیدی که از اینجا بروند. این بچه، فایز سعادت را ببینید. در محل به سرش قسم می‌خوردند. خانواده‌اش فقیر هستند، رفتن به نظام تنها امیدش بود. بعد این را ردصلاحیت کردند. این بچه خیلی صالح بود. ولی چه شد؟ خودکشی کرد.» 

آقای نوری، عموی آنیتا نوری، دختر 17 ساله دیگری که یک ماه پیش خودکشی کرده است، می‌گوید: «آنیتا هیچ مشکل درسی و خانوادگی نداشت، پدرش مدیر مدرسه و مادرش کارمند بودند. نه مشکل مالی داشتند، نه مساله احساسی در میان بود، نه برای درس خواندن در فشار خاصی قرار داشت. همه‌ چیز برای او فراهم بود، پدرش او را غرق محبت کرده بود و به او می‌گفت تنها کاری را انجام بده که حال دل خودت خوب باشد. آنیتا با باران و ساناز قمبری هم‌مدرسه‌ای بود و درست به همان شیوه‌ای که آنها خودشان را کشته‌اند، خودکشی کرده است، در حالی که روی کتاب شیمی‌اش یک یادداشت گذاشته و نوشته بود: «شرمنده‌ام که بچه خوبی برای شما نبودم.» و یک قلب کشیده بود.» 

آقای نوری در مورد اوضاع خانواده برادرش که فرزندشان را از دست داده‌اند، می‌گوید: «آنها هم حال خوبی ندارند. جلسات زیادی در فرمانداری تشکیل شده و کارگروه‌هایی برای بررسی مساله ایجاد شده است، اما ما فکر نمی‌کنیم آنها بتوانند دلیل واقعی این حوادث را پیدا کنند. ما گوشی‌های بچه‌ها را گشته‌ایم، تمام چیزهایی که پیدا کردیم در مورد درس است. حالا می‌گویند ممکن است نهنگ آبی یا مریم خونین در این ماجرا دخیل باشند، اما به هر حال ما فکر نمی‌کنیم که کسی بتواند بفهمد که واقعا چه اتفاقی رخ داده است.»

نهنگ آبی، یک بیانیه علیه روانشناسی جریان اصلی است که توسعه‌دهنده آن در زمان طراحی‌اش ادعا کرده بود با این بازی می‌تواند نوجوانان را قانع کند که دست به اعمال خشونت‌آمیز علیه دیگران و خودشان بزنند و تا مرحله خودکشی هم پیش بروند. اینکه این بازی واقعا منجر به خودکشی نوجوانان شده یا نه، هرگز ثابت نشده است. بازی مریم خونین هم یک بازی ترسناک با محتوای برگرداندن یک کودک رها شده در جنگل به خانواده است. سناریوی این بازی بسیار مختصر است و بعد از هر سه دقیقه بازی، کاربر را از صفحه بیرون می‌اندازد و تا بیست و چهار ساعت بعد امکان برگشتن به بازی را نمی‌دهد. برنامه بازی طوری نوشته شده است که کاربران آن در طول بازی در نیمه شب تماس‌های تلفنی ضبط شده دریافت می‌کنند که در آن یک صدای ناشناس پیام «کار ما با تو هنوز تمام نشده» را می‌خواند. این بازی بیشتر از آنکه تاثیری بر صدمه به بازیکنان داشته باشد، به عنوان یک بازی ترسناک شناخته می‌شود. به هر حال، خانواده قربانیان اخیر در شهر آبدانان اشاره‌ای به اینکه بچه‌های‌شان درگیر این بازی‌های اینترنتی یا برنامه‌های مشابه آن بودند، نکرده‌اند. 

جو شهر آبدانان متاثر از خودکشی‌های اخیر است، می‌گویند خانواده‌ها از ترس اینکه اتفاق مشابهی برای فرزندان‌شان بیفتد، درگیر این هستند که چگونه امکان تقلید خودکشی‌های رخ داده در ماه‌های اخیر را به حداقل برسانند. این مساله که چهار دختری که خود را حلق‌آویز کرده‌اند در یک مدرسه درس می‌خوانده‌اند، باعث شده است نگرانی‌های زیادی در مورد سلامت روانی باقی بچه‌های مدرسه و همین طور نگرانی‌های جدی در مورد سلامتی مردم شهر به وجود بیاید. با در نظر گرفتن اینکه خودکشی‌ها یکی بعد از دیگری در چهلم قربانی قبلی رخ داده، نزدیک شدن به چهلمین روز درگذشت آنیتا بر این نگرانی‌ها اضافه کرده است. 

خانم مرادخانی، مسوول امور اجتماعی فرمانداری آبدانان می‌گوید: «فرمانداری فقط در یک ماه گذشته، هشت جلسه در مورد این مساله برگزار کرده است. خودکشی در ایلام و شاید در تمام ایران چیز تازه‌ای نیست. شهر آبدانان ممکن است در این شاخص در جایگاه اول، سوم یا دهم یا صدم باشد. مساله این است که خودکشی‌های اخیر همه به یک شکل رخ داده‌اند و به همین دلیل نگرانی‌ها افزایش پیدا کرده است. با این حال، این مساله مسلم است که پای عاملی مربوط به سلامت روان در میان است. به هر حال ما تلاش‌هایی کرده‌ایم. تیم‌هایی برای ارزیابی موقعیت تشکیل داده‌ایم. اعضای این تیم‌ها با خانواده کسانی که در این حوادث جان باخته‌اند، در تماس هستند.»

می‌گویند مسوولانی از بهزیستی برای سرک کشیدن به اوضاع خانواده‌هایی که بچه‌های‌شان را از دست داده‌اند، مراجعه کرده‌اند. دو خانواده از خانواده‌های جان‌باختگان مایل نبودند با آنها صحبت کنند، دیگران می‌گویند: «حرف زدن با آنها مشکلی را حل نمی‌کند، وقتی کار نیست، وقتی کارخانه نیست، امیدی هم نیست، بیایند بپرسند، چه فایده‌ای دارد؟ مگر چیزی عوض می‌شود؟»

فارغ از اظهارات رسمی مسوولان و کارگروه‌هایی که مردم می‌گویند مشکلی را هم حل نمی‌کند، باید بدانیم که این اولین‌بار نیست در یک منطقه کوچک این اتفاقات می‌افتد، در یک منطقه کوچک بروز پیدا می‌کند. مشابه آنچه در دو ماه گذشته در آبدانان رخ داده، سال 99 در رامهرمز در استان خوزستان ثبت شده است. سایت خبری انتخاب در بیست و ششم آبان 1399، در گزارشی خبر از شش خودکشی در مهر و آبان بین دانش‌آموزان رامهرمزی داده است. در این گزارش اشاره شده که یکی از دلایل خودکشی‌های رخ داده، فقر و دسترسی نداشتن به امکانات لازم برای شرکت در کلاس‌های آنلاین بوده است. در آنجا هم نمونه‌هایی از خودکشی به شیوه حلق‌آویز کردن دیده شده است و اقلا در مورد یکی از دانش‌آموزانی که خودکشی کرده، گفته شده که علت خودکشی او، از دست دادن دوستش آن هم به واسطه خودکشی بوده است. 

این مساله که خودکشی یک نفر می‌تواند روی تصمیم به اقدام خودکشی در دیگران تاثیر بگذارد، موضوعی است که روانشناسان و بسیاری از آسیب‌شناسان اجتماعی از آن به عنوان پدیده «سرایت خودکشی» یاد می‌کنند. فرض کسانی که معتقد هستند خودکشی مسری است، این است که به خصوص بچه‌ها از یکدیگر تقلید می‌کنند و در نتیجه وقتی مثلا در یک مدرسه یا یک محله خودکشی رخ می‌دهد یا وقتی خودکشی یک آدم مشهور یا معمولی توجه قابل ملاحظه‌ای در رسانه‌ها دریافت می‌کند، این احتمال که تعداد موارد ثبت شده از خودکشی‌های موفق و ناموفق افزایش پیدا کند، بیشتر می‌شود. اما همچنان باید در نظر داشت که علت خودکشی کردن مردم، خودکشی کردن دیگران نیست. رابطه همبستگی، هر چند ممکن است بتواند به ما قدرت پیش‌بینی بدهد یا مانند آنچه امروز در آبدانان رخ داده است، نگرانی‌ها در مورد تکرار یک رفتار را افزایش دهد، اما نمی‌تواند علت رفتارهایی مانند خودکشی را توضیح دهد. 

«الهام قاسمی‌نژاد»، کارشناس مسوول واحد سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد شبکه بهداشت آبدانان در مورد خودکشی اخیر در این شهر می‌گوید: «آنچه ما از مصاحبه‌ها با اعضای خانواده، نزدیکان، همکلاسی‌ها و دوستان بچه‌هایی که خودکشی کرده‌اند، می‌دانیم این است که خودکشی در بین دختران دانش‌آموز، با خودکشی باران قمبری آغاز شده است. باران 13 ساله، دوست داشته آزادانه لباس بپوشد و آن‌طور که برخی می‌گویند بعضی رفتارهای پسرانه داشته است، این مساله باعث درگیری‌های مدام او با خانواده و به خصوص پدرش بوده. این درگیری‌ها گاهی بسیار شدید بوده و منجر به آن شده است که در تابستان پدر باران برای مدتی گوشی او را از او بگیرد و محدودش کند. خودکشی او بعد از یک مشاجره با پدرش رخ داده است. به این صورت که باران به طبقه بالای خانه رفته و خودش را با شال حلق‌آویز کرده است. بعد از او، دوستش «افروز عبداللهی» به فاصله یک هفته از مرگ باران خودکشی کرده است. این‌طور که ما متوجه شدیم باران یک دوستی نوجوانانه داشته است که آن طور که انتظار داشته، پیش نرفته و بعد از یک مشاجره که منجر به آسیب دیدن دستش شده، پدرش از این ماجرا مطلع شده و با او مشاجره کرده است. این مشاجره، به مساله به هم خوردن آن رابطه دوستی و غم از دست دادن باران اضافه شده و افروز در یک رفتار تکانشی در کمد لباسش خودکشی کرده است. ساناز قمبری، دخترعموی باران که از نظر تکنیکی دانش‌آموز محسوب نمی‌شود و مشغول درس خواندن برای کنکور بوده، قبلا هم با مساله وسواس درگیر بوده، سومین نفری است که خودکشی کرده است. او یک بار در خرداد امسال اقدام به خودکشی کرده که ناموفق بوده است. در نهایت در چهلم باران وقتی خانواده برای مراسم از خانه بیرون رفته بودند، خودش را به همان شیوه دو دختر دیگر از بین برده است. آنیتا نوری، آخرین دختری است که در هفته‌های گذشته در آبدانان خودکشی کرده است. او سال آخر دبیرستان بوده و اضطراب زیادی را تجربه می‌کرده. به دلیل اینکه برایش مهم بوده که بهترین نمره‌ها را بگیرد. در مدرسه نمی‌توانسته دوستی پیدا کند و این خشونت همکلاسی‌ها آنقدر شدید بوده که در کلاس عملا تنها بوده است. تنها دوست او در یک مدرسه غیرانتفاعی درس می‌خواند و وقتی به او پیشنهاد داده که مدرسه‌اش را عوض کند، گفته از اینکه دیگران فکر کنند او چون شاگرد خوبی نیست به مدرسه غیرانتفاعی می‌رود، خوشحال نبوده. دلش می‌خواسته حتما در کنکور دندانپزشکی قبول شود و این اضطراب‌ها و استرس‌های مدرسه و مشاجرات و جو بدی که با گروه همکلاسی‌هایش تحمل می‌کرده از حدود توانش خارج بوده است.» 

خانم قاسمی‌نژاد می‌گوید که شهر آبدانان از نظر رواج افکار خودکشی اوضاع خوبی ندارد، اما آنچه امروز موجب نگرانی است، پایین آمدن سن شیوع افکار خودکشی و همین طور تکرار موارد مشابه خودکشی در شهر است: «سال گذشته در آبدانان 120 نفر اقدام به خودکشی کرده‌اند، امسال از فروردین تا شهریور، یازده دانش‌آموز اقدام به خودکشی کرده‌اند. بعد از مرگ باران، من با آموزش و پرورش صحبت کردم و به آنها توضیح دادم که بعد از وقوع چنین حوادثی، معمولا تا شش مورد خودکشی دیگر ممکن است، رخ دهد. آن زمان توجه نکردند تا نمونه‌های بعدی اتفاق افتاد. تا پیش از این اقدام به خودکشی بیشتر با قرص و سم مورچه و چیزهایی از این دست بود، اما حالا هم، سن کسانی که دست به خودکشی می‌زنند، کم شده است و هم شیوه حلق‌آویز کردن تکرار می‌شود.» 

تمام کسانی که خودکشی می‌کنند، به نوعی از درجه‌ای از بیماری‌ها و ناراحتی‌های روانی رنج می‌برند، اما معنی این مساله آن نیست که خودکشی صرفا مربوط به شرایط «سلامت روان فردی» است. همان‌طور که اضافه وزن به تغذیه و سرطان به آلودگی‌های محیطی مربوط است، خودکشی هم تحت تاثیر عوامل اجتماعی است که کشف آنها می‌تواند مسیر بسیار سخت و دور از نتیجه باشد. آنچه روشن است، این است که کسی نمی‌داند خودکشی در کجا آغاز می‌شود. ما تنها می‌توانیم خودکشی را در نقطه پایان آن، یعنی وقتی جسد سردی روی دست‌مان مانده است، از نزدیک ببینیم. زمانی که کاری برای کسی که از دست رفته نمی‌توان انجام داد و برای خانواده عزیز از دست داده هم کارهای بسیار کمی می‌توان کرد. 

٭اگر افکار خودکشی دارید، کمک واقعی می‌تواند از بار مشکلات‌تان کم کند. شماره‌های تلفن 123 و 1480 می‌توانند کمک‌های فوری ارایه کنند. سامانه‌های گفت‌وگوی آنلاین به زبان فارسی با جست‌وجوی امداد خودکشی در دسترس هستند.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها