جلائیپور در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
نصیری اسیر بیراهههای ناممکن و خشونتپروری
راهگشایی عملی مستلزم تقویت ائتلاف نیروهای ملیِ میانه است نه دوقطبیسازی و سرابسازی
تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب گفت: تصویر سادهسازیشده و مخدوش آقای نصیری از واقعیتِ وضعیت نیروهای سیاسی و اجتماعی در ایران و عجلهای که در تحولات دفعی دارند موجب شده است نتوانند ببینند که علیرغم نارضایتی اکثریت، خود این اکثریت به شدت متکثر است و هیچ نیروی سیاسی واحدی واجد اکثریت نیست و همهٔ نیروها اکنون در اقلیتاند. مادامیکه در اقلیتبودگی خود را نپذیرند اسیر بیراهههای ناممکن و خشونتپروری همچون پیشنهاد ایشان میشوند.
راهگشایی عملی مستلزم تقویت ائتلاف نیروهای ملیِ میانه است نه دوقطبیسازی و سرابسازی
تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب گفت: تصویر سادهسازیشده و مخدوش آقای نصیری از واقعیتِ وضعیت نیروهای سیاسی و اجتماعی در ایران و عجلهای که در تحولات دفعی دارند موجب شده است نتوانند ببینند که علیرغم نارضایتی اکثریت، خود این اکثریت به شدت متکثر است و هیچ نیروی سیاسی واحدی واجد اکثریت نیست و همهٔ نیروها اکنون در اقلیتاند. مادامیکه در اقلیتبودگی خود را نپذیرند اسیر بیراهههای ناممکن و خشونتپروری همچون پیشنهاد ایشان میشوند.
حمیدرضا جلاییپور تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در واکنش به اظهارات مهدی نصیری در مصاحبه با بی بی سی فارسی گفت: این طرح نه جدید و نه جدی است و قبلا توسط آقای رضا علیجانی و یکی از سخنرانان همایش نجات ایران مطرح شده بود. اما دربارهٔ طرح مجدد این ایده توسط آقای نصیری، به طور خاص سه نقد اصلی دارم.
وی تصریح کرد: یک «ضعف واقعنگری» در ایشان است. آقای نصیری چه زمانی که در کیهان بنیادگرایانه و اقتدارگرایانه علیه مصلحان مینوشتند و بعد با گرایشی شبهتفکیکی هر گونه مدرنشدن و همهٔ دستاوردهای علمی و عرفانی بشر را تخطئه میکردند و چه امروز که طرفدار نوعی انقلاب آرام شدهاند و پیشنهاد چنین ائتلافی را میدهند در دیدن واقعیت و پیچیدگیاش ضعف شدیدی داشتند و با رویکردی هیجانی که بلوغ شناختی ندارد، به خاطر شیفتگی به ایدهها و تغییرات رادیکال در نظر از روی واقعیت میپریدند.
جلاییپور تصریح کرد: نقد دوم مربوط به «دفعیگرایی» این گرایش، بیتوجهی به عدم امکان و عدم مطلوبیت و عدم پایداری تغییرات جهشی است. شناخت دقیقتر از واقعیت ساختارهای اجتماعی و سیاسی در ایران و بهرهگیری از تجارب تغییرات پایدار در ایران و سایر کشورهای همتراز باعث فاصلهگیری از دفعیگراییهای آرزواندیشانه است و نیروها را تدریجیگراتر میکند، حتی در جهت زیباترین آرمانها. آقای نصیری تندی و عجلهای دارند که ریشه در این ضعف دارد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: سومین نقد مربوط به «ضعف در پرنسیبهای اخلاقی و سیاسی» است. چگونه میتوان از منظر اخلاق و عدالت و آرمانها حاکمان و سوءحکمرانیها را نقد کرد و همزمان پیشنهاد ائتلاف با نیرویی را داد که کاملا وابسته به اسرائیلی است که در همین شش ماه نسلکشی وحشیانه و کلکسیونی بیسابقه از جنایات جنگی را مرتکب شده و به خاک کشورمان حمله نظامی میکند.
وی ادامه داد: به نظر من رضا پهلوی با شکست شدید «همبستگی»اش و حمایت بیشرمانه از نتانیاهو نمیتواند، حتی در آینده، مورد حمایت اکثریت ایرانیان قرار بگیرد و در این چندماه اسرائیلشیفتگیاش و به ویژه بعد از عملیات وعدهٔ صادق و روشن شدن امتناع آمریکا و ناتوانی اسرائیل در حملهٔ نظامی به ایران ضربهٔ کاریای خورده است. عجیب است که بعد از این افول شدید آقای نصیری به فکر احیای او و ائتلاف با او افتاده است.
جلاییپور در اهداف امثال نصیری با طرح این موضوعات گفت: تصویر سادهسازیشده و مخدوش آقای نصیری از واقعیتِ وضعیت نیروهای سیاسی و اجتماعی در ایران و عجلهای که در تحولات دفعی دارند، موجب شده نتوانند ببینند که علیرغم نارضایتی اکثریت، خود این اکثریت به شدت متکثر است و هیچ نیروی سیاسی واحدی واجد اکثریت نیست و همهٔ نیروها اکنون در اقلیتاند. مادامیکه در اقلیتبودگی خود را نپذیرند، اسیر بیراهههای ناممکن و خشونتپروری همچون پیشنهاد ایشان میشوند.
وی گفت: اکثریت ۸۰ درصدیای که ایشان از آن سخن میگوید، ناموجود است و اندک واقعبینیای در تحلیل نتایج انتخابات و نظرسنجیهای معتبر حاکی از این اقلیتبودگی هر نیروی سیاسی در شرایط کنونی است. راهگشایی عملی در این شرایط مستلزم تقویت ائتلاف نیروهای ملیِ میانه (همهٔ نیروهای در حد وسط میانِ اقتدارگرایی و براندازی) است و نه دوقطبیسازی و سرابسازیهای مشابه طرح ایشان.
وی در پاسخ به این سوال که پشت پرده این مسائل چیست، گفت: من از پشت پرده بیخبرم و ترجیح میدهم در نقد گرایشها به نیتخوانی و نظریههای توطئه پناه نبرم. با فرض اینکه ایشان بهترین نیتها را داشته باشند، نقدهای سهگانهای که گفتم به ایده و گرایششان وارد است.
دیدگاه تان را بنویسید