هشدار جدی یک کارشناس؛ رییس جمهور بعدی باید به سرعت بحران محیط زیستی را سامان دهد وگرنه بخش هایی از کشور غیرقابل سکونت می شود
مهدی زارع نوشت: رپیس جمهور و دولت بعدی باید با بهرهگیری از متخصصان و دانشمندان به سرعت دستور کار ویژهای برای ساماندهی بحرانهای محیط زیستی تهیه و اجرا کنند در غیر این صورت، به سرعت و طی دهه آینده بخشهایی از کشور غیرقابل سکونت خواهد شد.
مهدی زارع در یادداشتی با عنوان «پرند و وحشت پزشکیان» در روزنامه اعتماد نوشت: دکتر مسعود پزشکیان کاندیدای ریاستجمهوری ۱۴۰۳ یکشنبه ۴ تیر ۱۴۰۳ گفت«رفتم پرند وحشتزده شدم؛ مطمئنم مشکل آب پیدا خواهند کرد. تهران را با این سیاستها از زندگی ساقط خواهند کرد من کارشناس نیستم اما مطمئنم مشکل آب پیدا خواهند کرد». در منطقه خشک پیرامونی تهران چه میگذرد؟ ششم خرداد سال جاری مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران در جلسه شورای شهر تهران، با اشاره به اینکه آب تهران از ۵ سد تامین میشود، گفت: «میزان بارندگی در تهران سالیانه ۲۸۰ میلیمتر است و بر اساس گزارشهای هواشناسی در ۳ سال اخیر ما خشکسالی داشتیم و در این ۳ سال گستره بارندگی کمتر از ۲۸۰ میلیمتر بود. ۲۳ درصد آب کل کشور در تهران تولید و توزیع میشود. امسال میزان بارندگی ۱۷۵ میلیلیتر بوده و نسبت به میانگین بلندمدت ۳۳ درصد کاهش داشته و با وجود بارندگیهای مطلوب کشور در تهران در آستانه خشکسالی هستیم. ذخایر سدهای استان تهران در شهریورماه سال ۱۳۹۸ حدود ۹۱۸ میلیون متر مکعب بود و امسال نیز اگر چه میزان ذخایر نسبت به سال قبل ۳۳ درصد بیشتر اما این میزان به سد طالقان بر میگردد و دیگر سدها نسبت به سالهای قبل به میزان ۱۰ درصد ذخیره کمتری دارد از این رو باید ۵ هزار میلیارد تومان برای انتقال آب سد لار و سد طالقان اختصاص یابد.» پیامدهای تغییر اقلیم شامل تضعیف امنیت غذایی، افزایش چالشهای اجتماعی و مهاجرت و تغییرات سیاسی و اجتماعی است. چالش تغییر اقلیم موجب کاهش بهرهوری کشاورزی منجر به افزایش کالاهای غذایی وارداتی در دهه گذشته شده است. از جنبه انسانی، چالش آب و هوا باعث بزرگترین موج مهاجرت در تاریخ معاصر ایران شد و بحران زاغههای پراکنده و مناطق مسکونی فقیر را در اطراف شهرهای بزرگ مانند تهران وخیمتر شده است. ایران به دلیل تشدید بحرانهای اقلیمی و سازوکارهای قدیمی برای تولید انرژی در بین بزرگترین انتشاردهندگان گازهای گلخانهای قرار دارد. دلایل بحرانی در پس بحران فزاینده اقلیم ایران، نتیجه تصمیمات محلی، سختیها و منافع متضاد است که مانع از راهحلهای جامع میشود. بررسیها نشان میدهد که ایران باید حدود ۲۰۰ میلیارد دلار در دهه آینده برای مقابله با پیامدهای بحران آب، بیابانزایی و آلودگی هوا سرمایهگذاری کند.
البته رپیس سازمان مدیریت بحران کشور در آغاز فروردین ۱۴۰۳ گفته بود:«در پنج ساله دوم خشکسالی هستیم و پیش بینی میشود این وضعیت تا یک یا دو سال آینده به پایان برسد و درصورتیکه بارندگیهای اخیر که رحمت الهی بود، اتفاق نمیافتاد، در تابستان امسال برای تأمین آب برخی مناطق دچار مشکل میشدیم.» در همین بهار ۱۴۰۳ آمار دولتی از جمله در وزارت نیرو و وزارت راه و شهرسازی نشان داد که بیش از 800 شهر و روستا، از جمله تهران، تهران و اصفهان، در معرض خطر فرونشست زمین هستند. زمین در بعضی مناطق پیرامونی تهران هر سال تا 22 سانتیمتر نشست میکند و در میزان فرونشست در داخل محدوده جنوب تهران به میزان ۵ تا ۱۰ سانتیمتر در سال میرسد. دلیل این موضوع کمبود شدید آب در کشور است .این بحرانی جدی است که حداقل نیمی از جامعه ایران را تحت تأثیر قرار میدهد. فرونشست زمین زیرساختهای کشور به ویژه خانههای، خیابانها، خطوط لوله، خطوط برق و راه آهن و فرودگاهها را تهدید میکند. ایران در ماههای اسفند ۱۴۰۲ تا خرداد ۱۴۰۳ نسبت به سالهای گذشته شاهد بارش بیشتری بوده به نحوی که در آغاز تیر ۱۴۰۳ اعلام شد که میزان متوسط بارش با میانگین بند مدت -۲۵۰ میلیمتر در سال- نزدیک شده است. بارش شدید باران در مناطق مختلف کشور به ویژه در استانهای فقیرنشین سیستان و بلوچستان که هم مرز با افغانستان و پاکستان است، جاری شد . تغییرات اقلیمی منجر به وقایع شدید آب و هوایی- مانند سیلابهای سراسری در فروردین ۱۳۹۸ و مرداد ۱۴۰۱ در ایران شده که در پی دورههای طولانی خشکسالی و همچنین بارندگی شدیدتر رخ دادند. خاک بسیار خشک است و نمیتواند به سرعت آب زیادی را جذب کند. وقتی باران شدید ناگهانی میبارد منجر به سیل میشود. منحرف کردن جریان آب یا ساختن سدها - اقداماتی که به عنوان راهحلهای کوتاهمدت به عنوان راهحلهای واقعی تلقی میشوند - میتواند تنشهای منطقهای را افزایش بدهد. ایران طی حدود ۴۵ سال گذشته از 37 میلیون نفر جمعیت به ۸۸ میلیون نفر جمعیت رسیده است.
در بسیاری از نقاط کشور به دلیل مصرف ناپایدار آب در بخش کشاورزی، شاهد کاهش و آسیب جبرانناپذیری به مخازن آب زیرزمینی هستیم که برای افزایش تولید مواد غذایی همچنان در حال رشد است. سوءمدیریت و مصرف بیرویه آب هم از سوی صنعت و هم از سوی خانوارها از دیگر عوامل تشدید این مشکل است. ممکن است برخی از آب انبارها برای همیشه تخریب شده باشند که دلیل اصلی فرونشست زمین در بسیاری از استانهای کشور است. حداقل 30 میلیون نفر- بیش از یک سوم از کل جمعیت ایران - در 30 سال گذشته به امید زندگی بهتر در داخل کشور نقل مکان کردهاند. سه چهارم کل مساحت ایران کاملا خشک محسوب میشود. دو استان غنی از پوشش گیاهی ایران در حاشیه دریای کاسپین مقصد مطلوب مهاجران اقلیمی ثروتمند هستند. اما قیمت ملک در۱۰ سال گذشته بیش از 10 برابر شده است و بیش از یک پنجم جنگلها و زمینهای کشاورزی در امتداد ساحل برای ساخت خانههای جدید پاک تراشی شده است. صنعت و کشاورزی باید با تغییرات اقلیمی سازگار شوند. ایران از سوء مدیریت مزمن در بخش محیط زیست رنج میبرد.
دادههای میدانی همچنین ارتباط بین مشکلات محیط زیستی ایران و مشکلات کشورهای همسایه نشان میدهد. خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان، ارتباط زیادی با کمبود جریان آب رودخانه هیرمند و ندادن سهم آب ایران از سوی حاکمان افغانستان دارد. خشکسالی در شمال غربی ایران به دلیل کمبود آب رودخانهها در نتیجه منطقی پروژههای ترکیه برای احداث سد بر روی رودخانههای مرزی است. توفانهای گرد و غبار در غرب ایران با خشکسالی و بیابان زایی در عراق و سوریه مرتبط و البته سدسازی در خود ایران است. ایران برای 80 میلیون نفر جمعیت خود هیچ منبع برگشتپذیری ندارد، رپیس جمهور و دولت بعدی باید با بهرهگیری از متخصصان و دانشمندان ایرانی در ایران و مقیم خارج و همچنین با تبادل نظر علمی با کشورهایی که دانش و تجربه بیشتری در مدیریت منابع کمیاب آب دارند، به سرعت دستور دستور کار ویژهای برای ساماندهی بحرانهای محیط زیستی تهیه و اجرا کنند در غیر این صورت، به سرعت و طی دهه آینده بخشهایی از کشور غیرقابل سکونت خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید